سرمقاله، مستندسازی آثار شاخص و تاثیرگذار معماری ایران معاصر، شهریار خانی‌زاد
هتل فرودگاه امام، اثر شیوا آقابابایی

کامران دیبا و معماری انسان‌دوستانه، نوشته‌ی رکسانا خانی‌زاد

عکس: زنده یاد عطاالله امیدوار

کمتر پیش می‌آید که یک معمار با کار حرفه‌ای کمی بیش از یک دهه، بتواند چنین تاثیر شگرفی بر هنر و معماری یک کشور بگذارد؛ کامران دیبا یکی از این استثناها بود، معمار مدرن، تاریخ‌گرا و آوانگارد ایرانی که با 12 سال فعالیت در ایران توانست سطح معماری، هنر و اندیشه و زندگی ایرانی را ارتقا دهد، بله، فعالیت او علاوه بر معماری و هنر بر اندیشه و زندگی ایرانی نیز تاثیرگذار بود، او تنها به معماری نمی‌اندیشید بلکه می‌کوشید تا معماری و هنر، هر دو در خدمت اعتلای سطح فکری و زندگانی عموم مردم باشند. در کلام او پیوسته این لغات جاری بود: «مردم ببینند، مردم یاد بگیرند و مردم لذت ببرند». او که متولد 15 اسفند ماه 1315 خورشیدی و از خانواده‌ای سرشناس از خاندان اصیل طباطبایی‌ها در تهران بود، پس از اتمام دوره‌ی دبیرستان برای ادامه‌ی تحصیل به آمریکا رفته و در دانشگاه هاوارد (Howard University) واشینگتن دی.سی در رشته‌ی معماری به تحصیل پرداخت و در سال 1343 (1964 میلادی) مدرک کارشناسی خود را از آن دانشگاه دریافت کرد. کامران دیبا بین سال‌های 1343 تا 1344 مطالعاتی در زمینه‌ی جامعه‌شناسی انجام و مدرک فوق لیسانس خود را در این رشته دریافت کرد و همچنین توانست بر روی پروژه‌ی شهرسازی نوین‌شهر کلمبیا کار کند. وی پس از گذراندن دوره‌ی تحصیلات تکمیلی جامعه‌شناسی در آمریکا، بی‌درنگ به ایران بازگشت. دیبا عاشق وطنش بود و همانطور که گفته شد قریب به 12 سال در ایران کار کرد.
از آثار مهم طراحی و ساخته‌ شده توسط کامران دیبا در ایران می‌توان به منزل مسکونی پرویز تناولی (1348)، پارک و فرهنگسرای شفق (یوسف‌آباد، 1348)، استراحتگاه ساحلی کارکنان شرکت نفت در محمودآباد (1359)، طرح جامع شهرهای کرمان، بندر بوشهر، شوشتر و دزفول (1352)، دریافت جایزه‌ی معماری بنیاد آقا‌خان بابت طراحی و ساخت شهرجدید شوشتر نو (1359-1353)، موزه‌ی هنرهای معاصر تهران (1355)، نمازخانه‌ی جنب موزه‌ی فرش در پارک لاله‌ی تهران، مجموعه‌ی باغ، فرهنگسرا و دفتر مخصوص نیاوران و مجموعه‌ی دانشگاهی شهید چمران اهواز (جندی‌شاپور سابق، 1357) اشاره کرد. او علاقه‌ای به ساختن ملک‌‌ شخصی‌‌ نداشت و به قول خودش، هدفش “معماری‌‌ مردمی‌‌” بوده است؛ یعنی‌‌ نوعی معماری‌‌ که جنبه‌ی مصرف عمومی‌‌ و شهری‌‌ دارد و از محدوده‌ی تملک خصوصی‌‌ به ‌دور است. تنها دوستی‌‌ نزديک با تناولی‌ بود که ديبا را بر آن داشت که اين تعهد خود را شکسته و دست به طراحی یک خانه‌ی شخصی درخور تامل بزند. دیبا در پروژه‌های شفق و نیاوران از همکاری دوست هنرمندش، پرویز تناولی بهره جست. او به سفارش دیبا شش مجسمه‌ی فیگور از آدم‌هایی با حالات روزمره و در حال انجام امور عادی ساخت و دیبا آنها را در محوطه‌ی این دو فرهنگسرا قرار داد. ایده‌ی وی بسیار ساده بود: “تلفیق هنر و معماری با زندگی روزمره”.
اقامت کامران دیبا در آمریکا در دوران تحصیل و رفت‌ و آمد به پاریس (محل اقامت والدینش)، زمینه‌ی نزدیکی او را با هنر بعد از جنگ در غرب فراهم ساخت. علاقه‌ی شخصی او به هنر نیز مزید بر علت شد تا به صورتی پیگیر و مستمر به مشاهده و مطالعه‌ی هنر مدرن غرب بپردازد. نقاشی‌های دیبا در سال‌های بعد، به‌خوبی نشان‌دهنده‌ی تاثیری است که او از مشاهدات خود داشته است این علاقه، تاثیرپذیری و در نتیجه، آرزوی برخورداری از موزه‌ای مدرن در ایران، همپا و هم‌تراز با بهترین موزه‌های غرب، روز به روز در وجود او بیشتر قوت گرفت تا جاییکه منجر به طراحی موزه‌ی هنرهای معاصر تهران و سپس قبول پست مدیریت آن شد. دیبا در حرکتی شایسته‌ی تقدیر، ارزشمند و بی‌سابقه، اقدام به گردآوری گنجینه‌های برای موزه کرد که شامل تعداد زیادی از ارزنده‌ترین آثار هنرمندان معاصر داخلی و خارجی می‌شود که هم‌اکنون در رده‌ی والاترین مجموعه‌های هنری دنیاست و ارزش مالی آن چند میلیارد دلار برآورد می‌شود. وی توانست به لطف بالا رفتن قيمت نفت و دلارهای حاصل از آن (پترو دلار) کلکسيون گران‌قيمتی از آثار هنری مدرن قرن بيستم شامل تعداد زیادی تابلوی نقاشی، اثر حجمی و عکس برای موزه خريداری کند که 25 سال بعد و زمان مدیریت موزه توسط علیرضا سمیع‌آذر در سال 1381 این آثار برای دومین‌بار (اولین بار بعد از انقلاب) در معرض نمایش عمومی گذاشته و با استقبال بی‌نظیری از طرف مردم و هنردوستان مواجه شد.

It is rare for an architect with a professional career of slightly over a decade to have a tremendous impact on the art and architecture of a country. Kamran Diba was definitely one of the exceptions: a modern, historicist, and avant-garde Iranian architect with 12 years of professional activities in Iran. He managed to promote the level of Iranian architecture, art, thought, and life. Yes, his work not only influenced art and architecture, but also the thought and lives of Iranians. He not only thought about architecture, but tried to make both art and architecture serve the public and raise the level of people’s awareness and life. He always used to say “People see, people learn, and people enjoy”. Born on March 6, 1937, he was from a well-known family of the Tabatabai clan in Tehran. After graduating from high school, he went to the US to study architecture at Howard University in Washington D. C. and in 1964 he received his bachelor’s degree. After that, he studied sociology between 1964 and 1965 and received his master’s degree. He also worked on a new urban development project in Colombia. He returned to Iran immediately after completing his postgraduate studies in sociology from the US. Diba’s love for his homeland is deep.
Important works designed and built by Kamran Diba in Iran include Parviz Tanavoli’s House (1969), Shafaq Park and Cultural Center (Yousefabad, 1969), Coastal Resort of Oil Company Employees in Mahmoudabad (1980), Comprehensive plan of cities such as Kerman, Bushehr Port , Shushtar, and Dezful (1973), Design and construction of Shushtar New Town (1974-1980) – for which he received an honorary diploma of Aga Khan, Tehran Museum of Contemporary Art (1976), a prayer hall next to the Carpet Museum in Tehran (Laleh Park), Niavaran cultural center and garden, the Shahid Chamran University Complex in Ahvaz (formerly known as Jundishapur, 1978). He was not interested in building private properties, and in his own words, his goal was “popular architecture”; that is to say, a kind of urban architecture for public consumption away from the private ownership. It was the friendship with Tanavoli that led Diba to break this commitment and design a residential building worth pondering. Diba had the collaboration of his artist friend, Parviz Tanavoli, in Shafaq and Niavaran projects. At Diba’s request, Tanavoli made six statues of ordinary people, doing ordinary things and Diba placed them on the campus of the two cultural centers. His idea was very simple: “Combining art and architecture with everyday life.”
Kamran Diba’s residence in the US during his studies, and his travels to Paris (his parents’ residence), paved the way for his closeness to post-war art in the West. His personal interest in art also led him to observe and study modern Western art consistently. Diba’s paintings in later years illustrate the impact of those observations on him. This great interest and influence led to his deepest desire to have modern museums in Iran on par with the best museums in the West. Eventually he designed the Museum of Contemporary Art in Tehran and became the director of the museum. In an admirable and unprecedented move, Diba started to collect invaluable works of art for the museum that includes many of the most distinguished contemporary works by both Iranian and international artists. The collection is now among the most valuable art collections in the world worth billions of dollars. Thanks to rising oil prices and the increase of petrodollars, he was able to purchase an expensive collection of 20th century modern art, including a large number of paintings, volumetric works and photographs for the museum, which were put into exhibition for the public for the second time 25 years later (and the first time after the Islamic revolution) by director Alireza Samiazar in 2002. These works received an unparalleled response and attention from people and art lovers.

Kamran Diba & Humanitarian Architecture, Roxana Khanizad

در سال‌های پایانی قبل از انقلاب، پیگیری بخشی از فعالیت‌های هنر و معماری در سطح کشور نیز به دیبا واگذار شده بود؛ از جمله امور مربوط به حفظ آثار معماری سنتی و حفظ بافت شهرهای قدیمی ایران. دیبا برای جلوگیری از تخریب قسمتی از شهر یزد (برای بازکردن خیابان و بلوار) یا محوطه‌ی اطراف حرم در مشهد کوشش‌های زیادی به خرج داد و در کمیسیون دولتی حفظ خانه‌های مسکونی قدیمی اصفهان نیز مشارکت داشت و برای تحقق این اهداف، در جلسات مختلفی شرکت می‌کرد که ارتباطی با کارهای دفتری و قراردادی او نداشتند و طبیعتا وقت‌گیر هم بودند ولی با علاقه جزو وظایف و مسئولیت‌های حرفه‌ای خود می‌دانست.
همواره و همزمان زیستن در دو دنیای معماری و نقاشی و بنیان گذاردن نهادهای فرهنگی و هنری برای ارتقای سطح سلیقه و دانش ملی، حرفه‌ی کامران دیبا بود. او علاوه بر یک معمار، نقاش چیره‌دستی هم هست. ردپای آثار نقاشی کامران دیبا را می‌توان از اواخر دهه‌ی ۱۹۵۰ میلادی یا ۱۳۳۰ خورشیدی جست‌وجو کرد. وی بعد از کاوش در سبک‌های مختلف به مکتب نیویورک، معروف به Action Painting یا اکسپرسیونیسم انتزاعی گرایش پیدا کرد. نمایش آثار دیبا در ایران با شرکت در بیینال‌ها آغاز شد. نمایشگاه اول او تحت عنوان “آب‌باز زبردست” در سال ۱۳۴۵ در نگارخانه‌ی سیحون برپا شد. محتوای نمایشگاه به صورت یک اینستالیشن و اثری دیداری-شنیداری عرضه شد؛ روی یک جعبه‌ی بزرگ نقاشی شده بود و تصاویری روی بوم بر روی دیوارها نصب شده بودند. روی جعبه، تصاویری از انسان با مقیاس واقعی کشیده شده بود و روی سکوها و یا اثر حجمی، تعداد زیادی شیرآلات و اتصالات و لوازم آب‌رسانی رنگی و تجهیزات صنعتی مشابه قرار داشت. این نمایشگاه بیانی کنایه‌آمیز داشت از سقوط هنر از جایگاهی والا و متعالی به حد تولیدات صنعتی پیش ‌پاافتاده.
کامران دیبا در سال 1357 از ایران مهاجرت کرد و تا امروز در خارج از وطن به زندگی و کار مشغول بوده است. ساخته‌های او پس از سالیان سال هنوز هم در خدمت جامعه هستند، مردم از آنها بهره می‌برند و معماران از آنها الگو می‌گیرند. شخصیت و دیدگاه دیبا از او چهره‌ای ساخته که فقدانش در کشور عمیقا احساس می‌شود. به امید روزی که ایران، بار دیگر این فرزند خلف خود را در آغوش کشد.

In the last years before the revolution, Diba had responsibilities regarding part of the arts and architectural activities throughout the country such as the preservation of traditional architectural works and the preservation of the old cities’ landscape. He made great efforts to prevent the destruction of a part of Yazd city (for opening streets and boulevards) or the area around the shrine in Mashhad, and participated in the government commission for the preservation of old residential houses in Isfahan. He also went to various meetings to achieve these goals, although they had nothing to do with his official duties and they were time consuming.
It has always been Kamran Diba’s profession to live in the two worlds of architecture and painting and to establish cultural and artistic institutions to raise the level of national taste and knowledge. In addition to being an architect, he is also a great painter. Kamran Diba’s paintings can be traced back to the late 1950s. After exploring different styles, he found his interest in New York school, known as Action Painting or Abstract Expressionism. The exhibition of Diba’s works in Iran began with participation in biennials. His first exhibition entitled “Aab-baz-e Zebardast” was held in 1966 at Seyhoun’s Gallery. The content of the exhibition was presented as an installation and an audiovisual work. It was painted on a large box, and paintings on canvas were mounted on the walls. On the box, real-scale human figures were painted and on the platforms or volumetric works, there were a large number of valves, fittings, colorful water supplies, and similar industrial equipment. The exhibition had an ironic meaning, representing the fall of art from a sublime position to the level of advanced industrial production.
Kamran Diba emigrated from Iran in 1978 and has been living and working abroad since then. His works are still at the service of society and people and architects learn from him and follow his example. Diba’s personality and vision have made him a prominent figure whose absence is deeply felt in the country. In the hope that one day Iran will once again embrace and welcome him back.

موزه هنرهای معاصر تهران، عکاس: مهناز صحاف

آثار هنری محوطه‌ی موزه‌ی هنرهای معاصر تهران
در حال قدم زدن اثر آلبرتو جاکومتی، عکاس: امیرحسین شایگان

 ستاره‌ی جدی، ماکس ارنست برنز، 240 سانتی‌متر، عکاس: مهناز صحاف

محوطه‌ی موزه هنرهای معاصر تهران
اثر هنری مور و در زمینه، اثر هنری داریوش صنیع‌زاده، نمادی از کشاورزی و آبیاری، عکاس: مهناز صحاف

فضاهای داخلی موزه‌ی هنرهای معاصر تهران، عکاس: مهناز صحاف

فرهنگسرای نیاوران، عکاس: شهریار خانی‌زاد

شوشتر نو، عکاس: عادل گودرزی

شوشتر نو، عکس از کتاب کامران دیبا و معماری انسان‌دوستانه، شهریار خانی‌زاد

منتشر شده در : چهارشنبه, 13 جولای, 2022دسته بندی: انسان‌دوستانه, معماری انسان دوستانهبرچسب‌ها: ,