نقد نیما مکاری بر ویلای توتستان اثر سهراب رفعت

وقتی صحبت از نقد ویلایی درست در میانهی باغ میشود، در عین اینکه پروژه، ماهیتی مسکونی پیدا میکند، نوع نگاه به آن با واحدهای مسکونی در «مجتمعهای مسکونی» تفاوت عمدهای پیدا میکند. بخشی از تفاوتها در ساختار گشتالتی اثر معنی میشود، زیرا در کوشک میانهی باغ با توجه به آزادسازی حجم از اطراف، مسئله تنها یک پوستهی خالص شهری یا به عبارتی دیگر، نمای تخت یک اثر تعریف نمیشود. در اینجا با اضافه شدن محور Z، «عمق» به محور X و Y، «عرض و ارتفاع» پروژه ماهیتی فرمی پیدا کرده، نحوهی نگرش به آن از حالت قبل کاملاً استحاله میشود.
در این پروژه، معمار بسته به عملکردهای مختلف فضاهای داخلی، تجلی متفاوتی از مسئلهی رنگ، فرم و بافت در ساخت جدارههای خارجی پروژه بازنمایی میکند و این موضوع در عین بدیع بودن، گزارهای کاملاً متفاوت از صورتهای پیش از خود بازتعریف میکند. در این پروژه، طبقهی همکف که عملکردهای جمعی نظیر فضای گفتوگو را در خود جای داده، در نمای خارجی خود فرمی کشیده پیدا کرده است، همه چیز به آرامی در جای خویش آرام گرفته، کاور سفیدی جدارههای شیشه را در خود جای میدهد و دید و منظر فضاهای داخلی رو به سوی فضای سبز پیشانی اثر باز میشود و بدین ترتیب، عنصر سبز پیرامونی حیاط، راهی به سوی فضاهای داخلی میگشاید. برعکس، طبقهی فوقانی که عملکردی خصوصی نظیر اتاقخوابها را در خود جای میدهد، جرأتی گستاخانه مییابد ــ نه تنها احترامی به فرم کشیده و همگون طبقهی زیرین نمیکند، بلکه در ساحتی متفاوت، عامدانه فرم مرتب پروژه را به مبارزه طلبیده، گرافیک نهایی اثر را دستخوش تغییرات بنیادین میکند. نتیجهی نهایی اثر، فرمی است ایستا و درعینحال پویا که اساساً ماهیتی متفاوت نسبت به ویلاهای روتین پیشین مییابد و این پویایی، نشاطی توأم با حرکت را به پروژهی نام برده شده ارزانی میدارد. زمانی اهمیت و اعتبار این فرم افزایش مییابد که فرم بیرونزده از ساختمان ــ که عملکردی سکونتی را دربردارد ــ خود را تا حدی بیرون میکشد تا شخصی که در داخل اتاق طبقهی فوقانی قرار دارد، به واسطهی شیشههای قدی روبروی خویش، خود را درست بر روی استخر واقع در حیاط، معلق یافته، کیفیت فضایی متفاوتتری به باشنده در فضای داخلی ارائه میدهد. از این رو، در ترکیبی هوشمندانه، ماهیت فضای داخلی، پیوندی ناگسستنی با فضای پیرامونی پیدا کرده، به ارزش ساختاری ویلا اضافه میکند.
در فضاهای داخلی، داستان به گونهای دیگر تعریف میشود. جدا از طبقهی زیرزمین که به فضاهای خدماتی و تأسیساتی اختصاص پیدا کرده است؛ فضاهای اصلی که در طبقات همکف و فوقانی بارگذاری شدهاند، ماهیتی متفاوت مییابند. طبقهی همکف به فضای جمعی اختصاص پیدا کرده است؛ هستهی میانی اثر با سیرکولاسیون مدور، نه تنها شفتی مهیج میان طبقات ایجاد میکنند، بلکه با قرارگیری درست در میانهی اثر، از میزان فضاهای پرت و کممصرف کاسته شده، کمینهگرایی را در اثر هویدا میکند. فضاهای خواب به راحتی به این شفت دسترسی مییابند و قابلیت حضور در طبقهی فوقانی که اتفاقات با درجهی اهمیت خصوصیتر در آن صورت میگیرد را بازتعریف میکند و بدین سان، فضای منفی به حداقل رسیده، فضاهای کارکردی مثبت، تعریف صحیحتری مییابند. طبقهی فوقانی، همانطور که پیشتر گفته شد، ماهیتی متفاوت یافته و عمدهی فضا به ساختاری خصوصی اختصاص مییابد. از این رو، تا آنجا که این امکان فراهم بوده است به جدارهها افزوده شده، فضایی یکپارچه و سیال ماهیت خویش را از دست میدهد که کمک شایان ذکری به درک خطالقعرهای فضایی اثر نموده است و ناظر در فضا به جای اکتشاف فضایی اثر، بیشتر به سمت درک صحیح آن سوق داده میشود. افزون بر این، فرصت با هم بودن در فصولی از سال را که بسته به شرایط اقلیمی نامساعد، امکان حضور در فضاهای باز طراحی شده وجود ندارد، در فضای تالار طبقهی همکف فراهم میشود.
در پایان برای سهراب رفعت گرامی در همهی مدارج حرفهای، آرزوی کامیابی و پیشرفت دارم.
14شهریور 1396
پاسخ سهراب رفعت به نقد نیما مکاری
ابتدا لازم می دانم که از مجموعهی محترم هنرمعماری و نیز اساتید و هیئت داورانی که برای بازدید از پروژه در جریان جایزهی ساختمان سال ایران 1395 تشریف آوردند و نظرات سازندهای را مطرح کردند و همینطور نیما مکاری عزیز برای وقتی که گذاشته اند برای بررسی و نقد پروژه تشکر و قدردانی کنم.
چند نکته را در جهت روشنتر شدن برخی موارد طراحی عرض میکنم: اول اینکه یکی از دلایل تفکیک فضاهای عمومی و خصوصی در ارتفاع، براساس میزان ارتباط فضای داخل و بیرون بوده است و در این بین پوستهی شفاف حجم سفید رنگ، نه تنها وظیفهی انتقال نور به فضای عمومی همکف را دارد بلکه به لحاظ دید و منظر افراد داخل سالن از دو پوستهی شفاف در دو جبهه به میزان قابل توجهی دید به باغ را خواهند داشت و این شفافیت، دید آزادی را به دو انتهای زمین خواهد بخشید. نکتهی دیگر، دلیل به وجود آوردن کنسول در طبقهی اول، هر چه کمتر کردن میزان سطح اشغال زمین می باشد تا فرصتی باشد برای بیشتر شدن امکان استفاده از بستر مجموعه به عنوان فضای سبز و باغ، با این استراتژی لنداسکیپ تا کنار حجم سفید و زیر کنسول حجم بالایی آمده است تا ارتباط نزدیکتر و دو طرفهای بین طبقهی همکف و فضای بیرونی ویلا داشته باشد.
مدارک فنی