مقالاتی از اولین کنگرهی بینالمللی معماری جهان، اصفهان
موضوع: تکنولوژی امروز و معماری قدیم


اتلّو زاوارونی
زاوارونی دارای گواهینامهی دولتی در رشتهی معماری بود. وی تا زمان حضور در کنگره، مشاغلی را بر عهده داشته که عبارتند از: استاد معماری در مدرسهی عالی ملی هنرهای زیبای پاریس به مدت 25 سال و نیز ریاست طرحهای شهرسازی ژنوییِر. زاوارونی در زمینهی شهرسازی و پروژههای شهری، در کار مرکز شهر لوئاور و نوسازی شهر فعالیت داشته و در زمینهی معماری نیز، کار ساختمان بورس لوئاور (Le Havre)، گاردن السو و کمپانیهای واکوم، مرکز اداری ژنوییر و خانهسازی برای 7000 نفر را به عهده داشته است. وی همچنین استاد هوشنگ سیحون در مدرسه ی بوزار پاریس بود.
بررسی این مسئله چندان آسان نیست و برای شخصی که میخواهد به آن بپردازد، تا حدود زیادی سرگردانی ایجاد میکند، زیرا همواره با پیشرفت زمان، توسط افراد نوپرداز، حساس و مبتکر، در کشورهایی که گذشتهی شکوهمندی در زمینهی هنر معماری داشتهاند، عنوان میشود. در ضمن، با توجه به اینکه در گذشته، تاروپود این فن چنان بر مبنای طبیعت بافته شده که به نظر ناگسستنی میآید، اِشکال این بررسی و تطبیق بیشتر خودنمایی میکند.
ولی آیا شایسته است معماری گذشته را، که براساس مقتضیات محیط و زمان و نیز احتیاجات مردم قدیم پیریزی شده است، بر زندگی امروز تطبیق کنیم؟ یا اینکه توقع داشته باشیم با تکنیک پیشرفتهی امروز، معماری دیروز را حفظ نماییم؟
باید با آموزشهای لازم، این قوهی تمیز را در افراد به وجود آوریم تا تشخیص دهند که از اصول معماری گذشته، چه قسمتهایی کهنه و غیرقابل استفاده هستند و چه اصولی قابلیت آن را دارند که برای معماری امروز نگه داشته شوند.
مسلم است که چنین قضاوت و انتخابی در زمینهی تطبیق تکنیک معماری جدید با معماری قدیم، بسیار شایسته است و نباید بر آن ایراد گرفت، اما با این وجود، نمونههای بسیاری را میتوان در عصر حاضر یافت که این اصل قطعی در آنها رعایت نشده و نشاندهندهی اشتباهاتی در این زمینه است. بهعنوان مثال، بسیار عجیب به نظر میرسد که با استفاده از بتنآرمه و یا اسکلتهای آهنی، ساختمانی بسازیم که براساس معماری قدیم بنا شده باشد. به نظر میرسد که چنین ساختمانی، روح حقیقی خود را از دست داده و در ساکنین آن، آثار یک اضطراب روانی و زیانآور به چشم میخورد. چیزی که باید از آن تاروپودهای ناگسستنی جدا کرده و به معماری جدید انتقال دهیم، باید تابع یک فلسفهی مشخص بوده و با استفاده از آزادی فرمها، هماهنگی ظرفیتها، خالص بودن اندازهها و نوسانات، جنس و رنگ مشخص گردد. امروزه علوم، عوامل جدیدی در اختیار معماران گذاشته است. این عوامل میتوانند در راه اختراعات جدید و نیز به ثمر رساندن جست و جوها برای پیدایش شیوههای گوناگون معماری، مفید واقع شوند. تعریف موجه «تکنیکهای نو و معماری نو» بسیاری از همکاران ما را، که ذوق ساختن عمارات جدید دارند، با یکدیگر متحد میسازد، ولی آیا عملاً در این اتحاد خودخواهانه نیز آنقدر اختلاف نظر وجود ندارد تا متخصصین فن را ملزم سازد از خود بپرسند «خوب کدام است و بد کدام»؟
امکانات کنونی، نوای روحپروری را به وجود آورده است که وضع محدود کنندهی سابق را از بین میبرد، اما به هرحال، این سؤال مطرح است: آیا نباید جلوی یک خیال فریبنده را که بر اثر شور و حرارت فکر بشر و به دلیل خودنمایی و غرور او به وجود میآید گرفت. در انتخاب معماری جدید و قدیم، باید تجزیه و تحلیل کافی در این مورد نمود: هرکدام از عوامل و اصول این دو شیوه، تا چه اندازه قادرند در راه بهتر زیستن بشر بر روی کرهی زمین به کار روند.

باکمینستر فولر
متولد 12 ژانویهی 1895، میلتون، ماساچوست، آمریکا. وی زمان حضور در کنگره 55 سال داشته است. او از سال 1904 تا 1913 در آکادمی میلتون، از سال 1913 تا 1915 در هاروارد و از سال 1915 تا 1917 در آکادمی نیروی دریایی آمریکا در آناپولیس (Annapolis) مریلند مشغول به تحصیل بود. فولر تا زمان حضور در کنگره، علاوه بر اینکه در دانشگاه ایلینوی جنوبی پروفسوری برجسته بود، از تاریخ نوامبر 1927 تا مارچ 1970 نیز، بهعنوان پروفسور بازرس، دانشیار، منتقد و رئیس تحقیقات آموزشی دانشگاهها، مدارس عالی و مدارس فعالیت داشته است.
خلاصهی سخنرانی با موضوع تکنولوژی
مادیات، قابل اندازهگیری میباشند. زندگی فقط یک تکامل مادی نیست، زیرا وزن ندارد و نمیتوان آن را اندازه گرفت. دنیا یک حرکت کاملِ تولیدی میباشد و بشر، قطرهای از این حرکت به حساب میآید. آزادی بشر، فقط در آزادی فکر او میباشد. این زمانی است که باید فکرمان را دربارهی تکنولوژی تغییر دهیم؛ تکنولوژی چیزی است که میتوان از آن بهرهبرداری کرد.
سنت از دیدگاه بی. فولر
سیر تکامل سنت، به روابط موجود در هر اجتماع بستگی دارد. بیشتر سنتها به علت عدم تناسب از بین خواهند رفت. من فکر میکنم که سنت معماری ایران، دارای یک اصل میباشد و آن، این است که به طور منظم و مدام تجدید میشود، بیآنکه خود بداند نظمی هم در آن وجود دارد. وقتی که این نظم به طور کامل کشف و رعایت گردید، آن وقت در داخل این انتظام، آزادی را نیز کشف و مشاهده کرد. از این آزادی جدید خوشنود شد و دوباره در همین آزادی نظام را کشف نموده و بالاخره، آزادی، تقریباً نظم را مغلوب کرد.
معماری بهعنوان حقیقتی مافوق نامرئی
دنیا از مواد فیزیکی و متافیزیکی ساخته شده است. هر پدیدهای که علم بهعنوان انرژی قادر به سنجش آن باشد، مانند نیروی ترکیبی، چون مادیات و نیروی تجزیهای چون تشعشعات، همه قسمتی از واقعیات فیزیکی میباشند. افکار ما غیرقابل اندازهگیری هستند. این افکار، تمام تصورات، اصول کلی، آگاهی ما از وابستگی تجربیات و درک همین وابستگی، همه غیرقابل اندازهگیری هستند و آنچه را که ما بهعنوان قسمت متافیزیک مینامیم، تشکیل میدهند.
زیباییشناسی جدید عصر ما، تقریباً به مسائل نامرئی و به آشکارا ساختن حقایق معنوی توسط مکتشفین و قاعدهسازانی که تلاششان دست یافتن به مسائل نامحسوس میباشد، مربوط است. مسائلی که در زمینههای الکتروشیمیایی و ریاضی، مربوط به واقعیات فیزیکی و متافیزیکی هستند، همین کشفیات و ترقیات ناپیدا است که به صورت ابزار و آلات و بهطورکلی «ماشین» درمیآید. وابستگی این کشفیات، تمام یا برخی از عوامل ترکیبی را میپوشانند که خود، قطرهای از اقیانوس بوده و موجب کنجکاوی آگاهانهی بشر شدهاند. وقتی که معماری موفق آینده ــ نه به معنی مجازی، بلکه حقیقی ــ تا حدودی نامرئی شود، آنچه اهمیت مییابد این خواهد بود که چطور معماری به خدمت بشر درمیآید، مادامی که خود نیز به طور طبیعی تعالی یابد. هنر معماری، در آینده توسط زمینههای الکتریکی و سایر نیروهای کنترلی محیط که به چشم نمیآیند، رو به کمال خواهد رفت.
موسیقی در معماریِ فردا، مانند موسیقیای که امروز میشنویم، زودگذر و بیوزن خواهد بود. موسیقی همیشه بوده است، بدون احتیاج به آلاتی که آن را به وجود میآورند یا نُتهایی که توسط موسیقیدانها روی کاغذ نوشته شدهاند. همینطور معماریِ فردا، تنها یک ساختمان مادی نخواهد بود، بلکه آن را خود زندگی و چیزهای که عوامل کنترلی محیط اجازه میدهند، خواهد ساخت.
پدیدهای وجود دارد به نام «سینرژی»، یعنی حرکت سیستمهای کامل که نمیتوان آن را توسط یکی از قسمتهای سیستم پیشبینی کرد. از لحاظ سینرژی، هنر معماری تقریباً پنجهزار سال عقبتر از تکنولوژی فضایی میباشد. برای اینکه بتوانیم گردش نامرتب، تغییرناپذیر و نامحدود معکوس کردن مدار و برعکس آن را حفظ کنیم، دنیا احتیاج به یک نیروی وابستگیِ تمام سیستم [دارد] که توسط «فرمان» صادر از فکر بشر انجام میگیرد. فکر، باید درون هزاران سیاره باشد؛ باید همانقدر فرمهای مادی را تشکیل داد که در محیط فضایی ما وجود دارد.
باید فکر، این فرمها را یکی برای دیگری رها کند و با حرکتی مداوم، به سوی پیدایشها و کشفیات نو برود. رهگذران کشتی فضایی، یعنی زمین، فقط با استفاده از بالاترین امکانات معماری میتوانند موفق شوند. از نظر عوامل پیشرفتهی علمی میتوان این کار را کرد و به نظر میآید این چیزی است که مغز بشر در تمام دنیا میخواهد انجام دهد. اگر بخواهیم بدانیم که چطور بشر میتواند در تمام دنیا پیروز شود باید از ماشین الکترونیک، آن سؤالی را که میخواهیم به طرز صحیحی بپرسیم، مواظب جوابهای آن باشیم و عصر معماری فضایی را دایر کنیم ــ اولین اشتباه عمل ما این است که میخواهیم بر روی کشتی فضایی کوچک خودمان، یعنی زمین، پیروز شویم.