مسجد جامع فرومد

مسجد جامع فرومد(1)
ساخته شده به سال 500 تا 720 ھ.ق
فرامرز پارسی2، کاوه منصوری3
عکاس: داوود اسداله وَش عالی
مقدمه
در گذر از شاهراه خراسان که زمانی نه چندان دور، مهمترین مسیر کاروانسرایی ایران و شاهراه تجارت شرق و غرب بود، آثار ارزندهای از میراث معماری ایران گسترده است که بهرغم ویژگیهای منحصربهفردشان، چندان شناخته شده نیستند.
مسجد جامع فرومد در قلب روستای زیبای فرومد یکی از این کهن بناهای فراموش شده است. فرومد که مرکز دهستان فریومد است، در ۱۸۰ کیلومتری شرق شاهرود و در مسیر جادهی شاهرود (سبزهوار، شمالشرقی عباس آباد و شمال غربی مزینان در دامنهی غربی کوههای جغتای در ارتفاعات میندر) جای گرفته است.
هنگامی که جادهی اصلی را به مقصد فرومد که تنها یادآورش تابلوی کوچکی است، ترک میکنیم، تاریخ بهیک باره هویدا میشود. نام فرومد یا (چندان که در کتابهای تاریخی اشاره شده است) فریومد برایمان آشنا و یادآور “سربه داران” است و تاریخ را در برابر چشمانمان ظاهر میکند. فرومد مرکز ناحیهی جوین و مبدأ حرکت آزادیخواهانهی سربه داران بود.
مسجد جامع
مسجد جامع در قلب روستای فرومد قرار دارد و بانی ساخت آن شخص علاءالدین محمد فرومدی (وزیر دربار سلطان محمد خدابنده) بود. مسیر دسترسی به مسجد جامع فرومد دقیقاً از میانهی روستا میگذرد. در امتداد خیابان اصلی روستا که پیش میرویم، بهیکباره بنایی یادمانی با ویژگیهای توأمان از سنت و مدرنتیه در برابر چشمانمان ظاهر میشود که شاید تنها یادگار میراث معماری معاصر در منطقه باشد. بر اساس کتیبهای که در میانهی بنا بر روی سنگ نصب شده، بنا یادمانی است برای ابن یمین فرومدی، قطعهسرای نامدار قرن هشتم هجری.
در دورنمای آرامگاه این یمین، نگین بیبدیل روستا ظاهر میشود و ایوانهای رفیع، حضور بنایی زیبا و باشکوه را نوید میدهند. اندکی که در سراشیبی جاده پیش میرویم، حجم بنا پررنگتر میشود. ایوان سردر به نسبت دیوارهای جانبی، مرتفعتر است و با بیرونزدگی عامدانهی خود بازدیدکننده را به درون میکشاند. تزئینات ابن بخش اگرچه در بسیاری از قسمتها شسته شده و از بین رفته، اما یادآور دورهی اوج و شکوه بناست.
با گذر از سردر به هشتی کوچکی میرسیم که از طریق دهانهی شرقی مجاور ایوان شمالی، با صحن میانی در ارتباط است. هشتی بنا، فضای مستطیل شکلی است كه از بخش شمالی به سردر ورودی، از ضلع جنوبی به صحن میانی و از ضلع شرقی به پایاب مسجد راه مییابد. عبور قنات بازار و وجود دو راهآب در جدارههای غربی و شرقی این بخش، بر كاركرد وضوخانهایِ آن تأكید دارند. اگرچه از پوشش اصلی این بخش اطلاعی در دست نیست، اما در حال حاضر پوششی از یک طاق خشتی كه بخش عمدهی آن فرو ریخته، بر روی فضا گسترده است.
مسجد جامع فرومد به شیوهی رایجِ مساجد دو ایوانی خراسان با پلانی ساده و تزئیناتی بسیار غنی ساخته شده است و بررسی نظام سازماندهی فضایی بنا از الگوی سادهی آن حكایت دارد؛ به گونهای كه میتوان صحن میانی (عنصر سازماندهندهی فضا)، دو ایوان اصلی (محور اصلی و بصری بنا) و نیز چهار گوشوار و شبستانهای طرفین را در ساختار فضایی پلان تشخیص داد.
با بررسی الگوی فضایی بنا میتوان نماهای متقابل آن را در كلیات معماری، قرینهی یكدیگر دانست؛ به عبارت دیگر، در هر نما ایوان میانی با مدل سهپیمون و الگوی مربع نُهقسمتی در پلان، در میانهی فضا قرار گرفته و در طرفین آن، گوشوارههای با مدول یکپیمون قرار گرفتهاند كه این امر سبب شكلگیری نمایی قرینه در هرکدام از دو نمای موجود شده است. نكتهی جالب توجه در این نماها، وجود قاببندی دوتایی (تقسیم دوتایی) بر فراز گوشوارههای غربی و شرقی است كه به صورت تونشسته و البته كاذب، ساختاری دو اشكوبه در نما را فراهم آوردهاند.
دو ایوان شمالی و جنوبی با قرارگیری در محور اصلی بنا، محور بصری و كالبدی را تشكیل دادهاند. دهانهی طاق دو ایوان تقریباً برابر و در حدود 5/6 متر است، در حالی که عمق دو ایوان متفاوت است. عمق ایوان شمالی 3/7 متر و عمق ایوان جنوبی به سبب اهمیت ساختاری و کارکردی خود، 5/11 متر است. جهت تأکید بر اهمیت ایوان جنوبی، ارتفاع آن اندکی بیشتر از نمونهی شمالی در نظر گرفته شد. اما شاید مهمترین وجه تمایز ایوان جنوبی، تزئینات پرتکلف و منحصربهفرد آن باشد. اگرچه نمای هر دو ایوان با گرهسازی آجری و استفاده از آجرتراش و کتیبههای خط ریحان تزئین شده، اما محراب باشکوه و مقرنس تزئینی منحصربهفرد موجود در ایوان جنوبی بهیقین آن را بهعنوان شاهکاری از معماری و هنر تزئینی دورهی ایلخانی معرفی میکند. ظرافت نقوش، مثالزدنی است، به گونهای که میتوان ادعا کرد تزئینکنندهی بنا تمام عناصر و آلات مقرنس را با نقوش اسلیمی و حصیریشکل، غنا بخشیده است. محراب نیز به تبع نمونههای مشابه دورهی ایلخانی، مجموعهای منحصربهفرد از نقوش اسلیمی و آمیزههایی از صور انسانیست که با ساختار برجستهی خود، تبار بسیاری از نمونههای متأخر را به رخ میکشد.
از دیگر نقوش تزئینی موجود در ایوانها، گلوییهای تزئینی آنهاست که با ترکیبی از کتیبههای قرآنی به خط کوفی و ریحان و خطوط باریک اسلیمی و ختایی غنا یافتهاند. این کتیبهها، علاوه بر نوار حاشیهای ایوانها، در طاقنماها و در محراب مسجد نیز دیده میشوند. به علاوه، نوارهای کتیبهی گچبریشده نیز در زیر پاطاقهای داخلی هر دو ایوان اجرا شده است. اما نکتهی جالب توجه دیگری هم در ایوان جنوبی به چشم میخورد: حضور محرابی کوچک در دل پایهی شرقی که سادگی نقوش بهکاررفته در آن و بهرهگیری از خط کوفی بیتکلفش، آشکارا تاریخ ساخت آن را به قرون 6 و 7 ھ.ق. رجعت میدهد. به نظر میرسد حضور محراب در دل جرز شرقی، باید قرینهای هم در جرز غربی داشته باشد، اما با شگفتی میبینیم که چنین نیست. در پی یافتن دلایل احتمالی عدم تقارن، نکاتی قابل توجه در برابر چشمانمان ظاهر میشود: جرز غربی بر خلاف جرز شرقی که به وسیلهی دو دهانهی طاقی به شبستان شرقی متصل میشود، تنها یک دهانهی بازشو به سوی گوشوارهی غربی ایوان دارد.
دوگانگی و عدم تقارن دو پایهی ایوان با مواردی دیگر بیش از پیش تقویت میشود. تغییر کیفیت آجرکاری از آجرکاری دوتایی با بند مهری در پایهی شرقی (که تنها تا ارتفاع 4 متری دیده میشود) به آجرکاری سادهی پایهی غربی، وجود دو لایه کتیبهی خطی در دهانههای شرقی (در قیاس با تنها یک کتیبه که به لحاظ الگوی خط و تکنیک اجرا، با کتیبهی دوم پایهی شرقی همزمان دیده میشود) و نیز تغییر ابعاد جرزها، همه و همه خبر از بروز حادثهای ناگوار در کالبد بنا در اندک زمانی پس از ساخت را میدهند؛ آسیبی که لزوم بازسازی بنا را در دورهی ایلخانی ضروری ساخته است.
بررسی دقیقتر نمای ایوان بر صحت فرض اولیه پافشاری دارد. وجود آجرکاری تزئینی با نقش ترنج در پایهی شرقی که به تبعیت از شیوهی آجرکاری دورهی سلجوقی به صورت هشت و گیر با ساختار بنا چیده شده، تاریخ ساخت اولیهی بنا را به دوران سلجوقی نسبت میدهد.
بررسی تکمیلی نماهای شمالی و جنوبی از الحاق قاببندی با تقسیم دوتایی در طرفین ایوانها حکایت دارد که احتمالاً همزمان با تعمیرات و الحاقات دورهی ایلخانی اجرا شده است. گسستگی و انفصال این قاببندی از پایهی ایوان و عدم هشت و گیر بودن این دو بخش، بی هیچ شکی بر تقدم ساخت پایهی ایوان و تأخر زمانی الحاق قاببندی صحه میگذارد. بر این مبنا میتوان حدس زد که معمار سازنده از تناسب ارتفاعی ایوانها که به سبب ابعاد کوچک صحن، بزرگتر نیز دیده میشد، رضایت نداشته و جهت کاستن از این تناسبات فزاینده و پیش از تکمیل تزئینات نما، اقدام به ساخت طاقنماهای دوتایی فرونشسته کرده است. از سوی دیگر میتوان تصور کرد که این طاقنماها بهعنوان پشتبند ایوان، عملکرد سازهای به خود گرفته و در ساختار سازهای بنا نیز وارد شدهاند. دلیل پیدایش این عناصر هرچه باشد، نتیجهی این اقدام ایجاد سطوحی برای تزئیناتی کمنظیر از گرهسازیِ درهم (کاشیهای نگینی در زمینهی آجری) است. این تزئینات ظریف، پایه و بنیان تکنیک کاشیکاری پرتکلف دوران متأخر تیموری هستند. با توجه به اینکه در دورهی سلجوقی و ایلخانی استفاده از سطوح کاشیکاری به صورت پرتکلف معمول نبوده (یا حداقل در ابنیهی باقیمانده از آن دورهی تاریخی دیده نشده) این میزان از حضور کاشی در بدنههای تزئینی، قابل پیشبینی است. نمونههای دیگر کاشی را میتوان در نیمستونهای دو طرف ایوان جنوبی یافت که به صورت قطعات کوچک مربعشکل با نقش گره کار شدهاند. در نگاه اول، این کاشیها نیز مانند بخشهای آجری دیده میشوند، اما با کمی دقت میتوان اندک بازماندهی لعاب فیروزهای را بر روی چند قطعه از آنها تشخیص داد. این بدنههای تزئینیِ کاشیکاریشده احتمالاً تنها نمونههای کاشیکاری مستقل بنا بودند. اما اگر بتوان از تزئینات بینظیر ایوانها که بدون شک آن را به گنجینهای منحصربهفرد مبدل ساخته صرف نظر کرد، آنچه ساختار مسجد را از نمونههای مشابه خود جدا میسازد، تناسبات فضایی، هندسه و ارتفاع قابل توجه ایوانها به نسبت فاصلهی آنها با یكدیگر است. تناسبات موجود، حیاطی با ابعاد حدودی 5/12×5/16 متر را فراهم آورده كه به وسیلهی سه دهانهی طاق تیزهدار در طرفین غربی و شرقی محاط شده است. این دهانههای هماندازه كه با مدل یکپیمون و برابر با دهانههای طرفین ایوانهای اصلیِ بنا طراحی شدهاند، احتمالاً به شبستانهای كناری مسجد راه داشتند. هرچند در حال حاضر پایهستونهای این شبستان موجود است، اما با توجه به نوساز بودن آنها و دورههای مرمت اخیر مسجد، تأیید این گفته نیازمند مطالعات پیگردی در پایهستونهای جدید و قدیم بناست. (در دورهی اخیر و در طی سالهای 85-1360 خورشیدی، ادارهی میراث فرهنگی استان سمنان اقدامات مرمتی مختلفی را در حوزههای مختلف سازه، معماری و تزئینات بنا انجام داده که گزارش این اقدامات در آرشیو این اداره موجود است.) طاقهای سهتایی پیشگفته با دهانهای برابر با 5/2 متر و ارتفاعی در حدود 6 متر، ساختار هماهنگی به جدارههای غربی و شرقی بنا بخشیدهاند و همانند دیگر بخشهای بنا، این طاقنماها نیز با سطوح گچبری کمنظیری تزئین شدهاند. اگرچه آثار تزئینی سطوح بیرونی این طاقنماها از بین رفته، اما تزئینات گچی زیر تویزههای باربر به طرزی شگفتانگیز سالم ماندهاند.
گچبریها و تزئینات گچی موجود در این بنا به تمامی شئون، معرف ویژگیهای گچبری دورهی ایلخانی است. گچبری در این دوره، تبار و پیشنیهی نوعی از گچبری است که در دورههای متأخر به “کشتهبری” معروف شد. در این تکنیک، نقش بر روی یک لایه از گچ، طرحاندازی (گرتهریزی) شده و بُرش داده میشود و مشتمل بر خود نقش اصلی و زمینهی آن است. در این روش گاه زمینه برش داده شده و برداشته میشود تا نقش اصلی برجستهتر دیده شود و در مواردی نیز نقش از روی زمینه برش خورده و زمینه در سطوح بالاتری قرار میگیرد. اما آنچه در خصوص این تزئینات قابل ملاحظه است، اصالت نقوش و نقشمایههای بهکاررفته در بناست که معرف ویژگیهای دورهی ایلخانی است.
1. این مقاله برگرفته از پروژهی “شناخت و طرح مرمت آرکئولوژیک مسجد جامع فرومد” است که در سال 1391 خورشیدی در دپارتمان مرمت مهندسان مشاور عمارت خورشید تهیه شده است.
2. کارشناس ارشد معماری و مدیرعامل مهندسان مشاور عمارت خورشید.
3. پژوهشگر دکترای مرمت دانشگاه هنر اصفهان و عضو مهندسان مشاور عمارت خورشید.
منابع:
حافظ ابرو، شهابالدین. جغرافیای خراسان (ربع هرات). به تصحیح نجیب مایل هروی، بنیاد فرهنگ ایران.
راهنمای، حسن. «بررسی نقوش تزئینی مسجدجامع فرومد» [پایاننامهی کارشناسی ارشد]. دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، گروه ارتباطات تصویری، 1383.
اکبری، پریوش. «بررسی نقوش مساجد دورهی خوارزمشاهی»، در روزنامهی اطلاعات، 6 بهمنماه 1376.
شریفی، آزاده. راهنمای، حسن. «بررسی نقوش مساجد دورهی خوارزمشاهی»، در کتاب ماه هنر، شمارهی 109 و 110.
زنگنه قاسمآبادی، ابراهیم. تاریخ و رجال شرق خراسان. نشر خاطره، 1378.
طاهری، ابوالقاسم. جغرافیای تاریخی خراسان. انتشارات شواری مرکزی جشن پادشاهی ایران، 1348.
افشارآرا، محمدرضا. خراسان و حکمرانان آن از آغاز تا پایان عصر قاجاریه. نشر محقق، سال1380.
رضایتی، غلامرضا. دانشوران خراسان. 1336.
جغرافیای تاریخی فریومد؛ شوریده یزدی، اکرم [پایان نامه]، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، 1378.
لباف خانیکی، رجب علی. صابر مقدم، فرامرز. مساجد در خراسان. انتشارات سازمان میراث فرهنگی، 1385.
اوکین، برنارد. معماری تیموری در خراسان. ترجمهی علی آخشینی، بنیاد پژوهش های اسلامی مشهر، 1383.
ماءوان، احمد. هنر معماری در خراسان. نشر سیمرغ، 1372.
شریفی، آزاده. «بررسی نقوش تزئینی مساجد دورهی خوارزمشاهی در خراسان: مسجد ملک زوزن، مسجد جامع گناباد و مسجد جامع فرومد» [پایان نامه]، 1376.
علوی، علی. زندگی، آثار و اندیشهی ابن یمین فرومدی. نشر خانهی آبی، 1378.
پرویز، عباس. تاریخ سلاجقه و خوارزمشاهیان. شرکت سهامی چاپ و انتشارت کتب ایران، 1351.
زابای، امیر. سلجوقیان و خوارزمشاهیان. نشر آتاموسا، 1388.
جوینی، عطاملک. تاریخ جهانگشای (جلد سوم). با ویراستاری عزیزاله علیزاده، ، نشر فردوس، 1385.
خطه بازیافته ملک زوزن در آستانه حمله مغول؛ عدل، شهریار، ترجمه اصغر کریمی، مجله بخارا، شماره 67، مهر و آبان 1387.
کاشانی، ابوالقاسم عبداله ابن محمد. تاریخ الجایتو. به تصحیح مهین حمبلی، انتشارات علمی و فرهنگی.
انصاری، الهه. رشوند، الناز. تاریخ هنر گچبری و روشهای گچبری در ایران. نشر راه نوین، 1390.
مطیفی فرد، مرتضی. تکنولوژی گچبری و گچکاری. نشر تکوک زرین، 1382.
گدار، آندره. هنر ایران. ترجمهی بهروز حبیبی، تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی ایران، 1377.
ویلبر، دونالد. معماری اسلامی ایران در دورهی ایلخانان. ترجمهی عبدﷲ فریار، انتشارات علمی و فرهنگی، 1365.
پوپ، آرتور. معماری ایران (چاپ چهارم). ترجمهی غلامحسین صدری افشار، نشر اختران، 1380،
کیانی، محمد یوسف. هنر معماری در دوره اسلامی. تهران: انتشارات سمت، 1374.
کیانی، محمد یوسف. معماری و هنر ایران در دورهی اسلامی. انتشارات سمت، 1374.
پیرنیا، محمد کریم. معماری اسلامی. به کوشش غلامحسین معماریان، انشارات سروش دانش، 1382.
پیرنیا، محمد کریم. سبک شناسی معماری ایران. به کوشش غلامحسین معماریان، انشارات سروش دانش 1383.
مدارک فنی