دانشگاه تربیت معلم، یووَسکیلَه، فنلاند، 1959-1951
فرهنگسرای نیاوران تهران، ایران / کامران طباطبایی دیبا، 1979 م (1358 ھ.ش)

مرکز فرهنگی ژرژ پمپیدو پاریس، فرانسه / رنتسو پیانو، ریچارد راجرز، 1978-1971

Georges Pompidou Center, 1971-1978

مرکز ژرژ پمپیدو یکی از محبوب ­ترین و بحث­ انگیزترین سازه‌­های معماری سده‌­ی بیستم، حاصل یک رقابت معماری بود که در اواخر دهه‌­ی 1960 به وسیله‌­ی مقامات شهر پاریس برگزار شد و بازتاب­دهنده‌­ی اهداف بلندپروازانه‌­ی رییس­‌جمهور وقت فرانسه، ژرژپمپیدو بود. این بنا همچنین نشانگر بینش و قریحه‌­ی رنتسو پیانو و ریچارد راجرز و حاصل همکاری آنان با “اووِه آروپ و شرکا”، یکی از برجسته‌­ترین کارگاه‌­های مهندسان مشاور لندن است.
هدف اصلی مسابقه، ایجاد یک مرکز چند­منظوره‌­ی جدید در پاریس برای پذیرش و میزبانی از انبوه مراجعان بود طبق شاخصه­‌های قیدشده در شرایط مسابقه، سازه می­باید قابلیت پذیرش ده ­هزار مراجع در روز را می‌­داشت. فعالیت‌­ها و کارکردهایی که باید در بنا گنجانده می‌­شد عبارت بودند از کتابخانه‌­ها، موزه­‌ها، نمایشگاه­‌های موقت، یک مرکز پژوهش سینمایی، مراکزی برای تحقیقات تخصصی، تئاترها و اتاق‌‌­های گردهمایی. قرار بر آن بود تا سازه­ای انعطاف­ پذیر با ظرفیت‌­های متعدد طراحی شود که بتواند خود را با نیازهای مردم و شهر منطبق کند. در میان 684 طرح رسیده به مسابقه، طرح پیانو و راجرز برگزیده شد و با تغییرات بسیار اندکی به اجرا در آمد. طرح عبارت بود از یک متوازی‌­السطوح شیشه‌­ای با 140 متر طول، 50 متر عرض و 50 متر ارتفاع که درون شبکه­‌ای از لوله‌­های فلزی رنگی قرار گرفته بود. این لوله‌­ها هم تشکیل ­دهنده­‌ی نظام سازه­ای بنا هستند و هم سیستم تأسیسات آن را شکل داده­‌اند.

چنین آرایشی برای سیستم ساختاری امکان آن را فراهم آورد تا در هر طبقه فضای آزادی به مساحت حدود 7500 متر مربع، بدون هیچ دیوار باربر یا حائلی پدید آید؛ به این ترتیب فضا را می‌­توان بسته به نیاز تغییر شکل داد و به صورت‌­های مختلف درآورد.
ایـن مرکز بـا گذشت سـال‌­ها به اثـر نمادینی از معمـاری های­تک تبدیـل شـده است: سـازه­‌ی بنـا با جوهـره‌­ی آن کاملاً همـاهنگی دارد و فنـاوری و تزئینات را در هم تلفیق می‌­کند.
مرکز ژرژ پمپیدو در کناره­‌ی محوطه‌­ی وسیعی در مرکز پاریس به نام پلاتو بوبور و در نزدیکی بازار تاریخی لزاله واقع شده است (این بازار اندکی پیش از آغاز ساخت مرکز خراب شد). بخشی از محبوبیت عظیم ساختمان ناشی از خصوصیات بازیگوشانه‌­ی آن است. حضور بنا به محوطه‌­ی پیرامون هویت می‌­بخشد و در همان حال که به ظاهر با محیط اطراف بیگانه است، اما در حقیقت پیوند بسیار سنجیده­‌ای با آن دارد: تراس‌­ها، پنجره‌­ها و گذرگاه‌­های شفاف سرپوشیده ارتباط پیوست‌ه­ای میان بیننده و شهر به وجود می‌­آورند. خط ناصاف پله­ برقی به عنصر شاخص و نمادین ساختمان تبدیل شده است و باعث تشخیص فوری آن می‌­شود. در همان حال، این خط، ذهنیتی از آرایش بنا نیز پدید می‌­آورد و نشان می‌­دهد که این آرایش صرفاً توده‌­ای بی­نظم و تصادفی از لوله‌­ها نیست بلکه بر اساس نظام مدولار دقیقی به وجود آمده است و از ضرب ­آهنگ مشخصی پیروی می‌­کند.
هر رنگ نشـانگر عملکردی متفاوت است. سفید برای مشخص کردن سـازه­‌ی باربـر و ورودی‌­های هوای بیـرون به‌­کار رفتـه است، قرمـز برای سکوهـا و اتاقک‌­های آسـانسور، آبی برای سیستـم تهویـه، زرد برای سیستم الکتریکی، سبـز برای لولـه‌­های آب. سازه‌­ی باربـر اصلی از لولـه­‌ها و تیـرهای فولادی و چدنی و نیز شـاه­ تیرهای بیرون­ زده‌­ای تشکیل شـده است که سازه را نگه داشته‌­اند و در نما قابل­ مشاهده هستند.

مرکز ژرژ پمپیدو نه تنها در کارنامه‌­ی حرف‌ه­ا­ی رنتسو پیانو و ریچارد راجرز، بلکه در معماری زمانه‌­اش ساختمانی بسیار مهم و تأثیرگذار است. پیانو 20 سال بعد گفت: «آن موقع ما جوان بودیم و با خلق این ساختمان می‌­شد با جسارت، خودی نشان داد.» هیچ بعید نیست که او حالا از ظاهر صنعتی ساختمان که کارکرد واقعی آن را پنهان کرده، پشیمان شده باشد. این بنا به ­عنوان نمودی از فرهنگ مدرن فرانسه به همت پمپیدو، رییس­ جمهور فرانسه که مدافع چنین پیشرفت‌­هایی بود، از سال (1969) تا سال مرگش 1974، اجرا شد این پروژه از ابتدا شامل انواع مختلف ضوابط و اشکال ساختمانی (از کتابخانه گرفته تا موزه‌­ی ملی هنر مدرن) می­‌شود. ژان پرووه یکی از اعضای هیئت داوری بود که تیم جوان ریچارد راجرز و رنتسو پیانو را برای این پروژه برگزید. خانه­‌ی خود پرووه، “ماسون دو پوپل” در کلیشی (1939) که از نمونه‌­های نخستین مفهوم انعطاف­پذیری فضایی شناخته می‌­شود، در پروژه‌­ی پمپیدو بسیار مؤثر بوده است. این پروژه در جهت تکمیل بسیاری از توهمات و تصورات تکنولوژیکی قرن بیستم، مثل نظریات باکمینسـتر فولر، شکل گرفته ­است؛ اما این بار، با همکاری ارزشمند و درخشان دو مهندس به نام­ه‌ای پیتر رایس و تام بارکر.
این مرکز شش ­طبقه با دهانه‌­های آزاد 48 متری با شبکه‌­ای از داکت­‌های تیوبی در نمای شرقی آن و یک پله­‌ی برقی شیشه‌­ای شاخص به عرض 166 متر، در نمای غربی واقع در منطقه‌­ی قدیمی ماره­ی پاریس، به­ عنوان ادای احترامی به معماری فنی ساخته شده است. دفتر معماری پیانو مسائل را به روشی دیگر جمع ­بندی می­کند. آنها بر این باورند که دو چیز باعث می­شود “بوبور” (Beaubourg)، نامی که مرکز بیشتر با آن شناخته می­شود، از دو جهت تحریک­کننده باشد: یکی از بابت چالشی که برای پژوهشگر ایجاد می­کند و دیگر اینکه این مرکز هجویه­ای­ست از تصورات تکنولوژیکی زمان ما. آنها چنین نتیجه­گیری می­کنند که مرکز فرهنگی پمپیدو “ماشینی باکره” است که غالباً فلزی با رنگ روشن و استفاده­ی سمبلیک از لوله در کاربری­های شهری را به رخ می­کشد تا مفهومی تکنیکی را.
مرکز اصلی شامل خدمات و بخش­های زیرزمینی IRCAM می­شود که یک مجموعه­ی موسیقی معاصر به سرپرستی پی­یر بولِز است.
پیانو بین سال­های 1988 تا 1990، درست در خیابان مرکز پمپیدو، سازه­ای روی تراز زمین برای IRCAM اضافه کرد. نمای آجر کامپوزیتی این بنا نشان می­دهد که معمار در آن زمان پیچیدگی­های سبک آرشیگرام را که جزو شاخصه­های ساختمان اصلی است، کنار گذاشته بود. ساختمان کوچکی که بعداً اضافه شد آتلیه­ی برانکوزی است که در اوایل دهه­ی 1990 به مرکز افزوده شد، برانکوزی تعداد زیادی از مجسمه­­هایش را به دولت فرانسه اعطا کرد، اما به این شرط که آنها در آتلیه­اش بمانند. مقامات رسمی مرکز و پیانو با ترکیب منحصربه­فرد معماری مدرن و بازسازی قدم به قدم آتلیه­ی اصلی در زمین مسطح جلوی بـوبـور به شرط برانکوزی وفادار ماندند. پیانو با بازگشتن به مرکز پمپیدو برای نظارت بر بازسازی دهه­ی 1990 آن ساختمان را که از الحاقات و اضافاتی که توسط طراحان دیگر به فضاهای داخلی به حد افراطی اضافه شده بود، زدود و شفافیت و گشودگی را که ساختمان از ابتدا بر اساس آن طراحی شده بود به آن بازگرداند. می­توان گفت که بازسازی او، الحاقات و فرم­های مکانیکی ناموزونی را که گالری­ها و سایر فضاهای داخلی و عمومی را تحت تأثیر قرار داده بود، فرونشاند.

مدارک فنی


منتشر شده در : چهارشنبه, 29 می, 2024دسته بندی: مرکز فرهنگیبرچسب‌ها: