طراحی ساختمانهای بلندمرتبه ی مسکونی
سیده مهسا کامی شیرازی

معماری معاصر جهان
نقد و نظریه پردازی
____________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________
مقدمه
مسکن بلندمرتبه و طراحی آن از آغاز پیدایش تا کنون چالشی مهم برای معماران بوده است. بخشی از مشکلات، مربوط به عدم رعایت ضوابط ساختوساز در طرح ساخت و بخشی نیز در اثر بی توجهی به بازشناخت فرهنگ و معیارهای آن بوده است. مشکلاتی همچون مسئلهی اشراف ارتباط نامناسب واحدها با یکدیگر در یک مجموعه ی مسکونی همواره از مهمترین دغدغه های طـراحـان در ایـن خـانه ها بـوده است. از سـوی دیـگر ساختمانهای بلند به دلیل مقیاس خود، این قابلیت را دارند که بر نظم فضایی موجود در محیط اثرات قابل توجهی بگذارند و موجب ایجاد نظم و یا بینظمی در منظر شهری شوند. اگرچه از لحاظ معماری بنا و به صورتی انتزاعی، این نوع از ساختمانها به دلیل مسائل سازهای و اقتصادی غالباً دارای نظمی ظاهری میباشند، اما عدم مکانیابی و تطبیق آنها با زمینه ی خود، سبب ایجاد اغتشاش در منظر شهری میشود. به این منظور در این مقاله سعی بر آن است تا به طور اجمالی به بررسی ساختمانهای بلندمرتبه و اصول و ضوابط طراحی آن پرداخته شود.
1. تعریف ساختمان بلندمرتبه
وقتی که از ساختمان بلندمرتبه صحبت میشود، چنین فرض میشود که همه ی افراد تصور یکسانی از آن دارند، در حالی که چنین نیست و نه تنها بین عامه، بلکه بین متخصصین نیز نظرات مختلفی در ارتباط با تعریف ساختمان بلند وجود دارد. از آن جمله استانداردهایی است که در قوانین آلمان، دانمارک و برخی دیگر از کشورهای اروپایی برای تعریف ساختمان بلند وجود دارد و آن ارتفاع 72 فوت (60/21 متر- معادل یک ساختمان بلند 8 طبقه) است که حد امکانات تجهیزات آتشنشانی است و مورد استفاده قرار میگیرد. شورای ساختمانهای بلندمرتبه و اسکان شهری در آمریکا بدون مشخص کردن ارتفاع و یا تعداد طبقات خاصی، ساختمان بلند را ساختمانی میداند که بلندی قابل ملاحظهی آن بر یکی از جنبههای برنامهریزی، ساخت و یا استفاده از فضایش تأثیر بگذارد. کمیسیون برنامهریزی ملی زمین در سوییس نیز هر ساختمانی را که نسبت به ساختمانهای اطراف خود دارای اختلاف قابل ملاحظهای باشد، ساختمان بلند میخواند. این تعریف اگرچه منطقی به نظر میرسد، اما برای تحقیقات کاربردی قابل استفاده نیست، زیرا در آن صورت در یک بافت شهری با تراکم پایین (یک طبقه) حتا ساختمانی 4 تا 5 طبقه هم بلندمرتبه محسوب میشود.
برنامهریزان و طراحان شهری غالباً ساختمانهای 10 طبقه به بالا را ساختمان بلند اطلاق میکنند. اگرچه این معیار بر دلایل ناشی از مطالعات سازهای، اقتصادی و یا تکنیکی متکی نمیباشد، اما کوششی است در تعریف ساختمان بلند و البته در تکمیل آن چنین عنوان میشود که ویژگی ساختمان بلند در آن است که حداقل یک نمای طراحیشده نمایانگر تعداد طبقات متعدد آن باشد. به عبارت دیگر یک نمایشگاه، کارخانه و یا هر ساختمان با ارتفاع زیاد در این تعریف نمیگنجد.
2. پـیـشینهی ساختـمانهای بـلنـدمـرتـبه و تمـایـلات جدید در طراحی آنها
به طور خلاصه میتوان چهار دوره را در احداث آسمان خراش ها نام برد که با شروع ابداعات مهندسین در شیکاگو (مکتب شیکاگو) آغاز میشود؛ در این دوره اهمیت تحولات در سازه و استفاده از قابهای فلزی و سپس اختراع آسانسور در سال 1853 باعث تحولی در معماری شد. ساختمانهای بلندمرتبه بهعنوان پدیدهای در خلال ابداعات مهندسین به نیازهای شغلی و اقتصادی زمان خود نیز پاسخگو و اساساً در خدمت مهندسین بودند. در دورهی بعد، محبوبیت آکادمی فرانسه و مکتب بو آرت (Beaus Arts) به راه حل های زیباشناسانه در ارتباط با کاربرد الگوهای تاریخی در ساختن ساختمان های بلند انجامید. در دورهی سوم با مرحله ی مدرنگراییِ مکتب اروپایی که توسط گروپیوس و لوکربوزیه رواج داده شده بود، یک استاندارد بین المللی از ساختمانهای بلند ایجاد شد. در این دوره تزئینات و ارجاعات تاریخی در طراحی ساختمانهای بلند حذف شد و به جای آن با استفاده از اشکال ساده (پوسته ی سبک و نازکی از شیشه، پلاستر و یا مصالح مشابه) بیان مستقیمی از مصالح و سازه به وجود آمد. در دورهی چهارم که مرحله ی پست مدرن و اواخر مدرن است، بر خلاف مراحل قبل، جایگاه ساختمانهای بلند در ارتباط با زمینه ی شهری مطرح شد و علاوه بر بازگشت به اصول طراحی نئو کلاسیک، استفاده از شیشه های مخصوص در جهت تدابیر فتواکتیو خورشیدی و همچنین روکش های سنگی نازکتر و سبکتر مورد توجه قرار گرفت. تحقیقات و بررسی های مختلف در مورد تأثیرات منفی ساختمانهای بلند از جنبه های گوناگونی سبب شده که طراحی های حاضر در اغلب کشورهای توسعه یافته و برخی کشورهای در حال توسعه تمایلاتی در جهت تنوع در بهرهبرداری عملکرد، بهکارگیری اصول ناشی از فرهنگ و ایدئولوژی و نیز در نظر داشتن ملاحظات زیست محیطی داشته باشند. این تمهیدات در جهت ایجاد توسعه های پایدار به کاهش تأثیرات منفی در ارتباط با آب و هوا، استفاده از دیوارهایی با نمای بتنی و پنجرههایی که با عمق زیاد عقب نشینی میکنند و بهعنوان صفحات خورشیدی و تنظیمکنندههای حرارتی (که بهویژه در آب و هوای گرم مورد استفاده قرار میگیرند) تمایل پیدا کرده است. ابداعات جدیدی نیز در زمینهی استفاده از مصالح بازیافتی در احداث ساختمان های بلندمرتبه مورد توجه قرار گرفته است.
یکی دیگر از جنبه هایی که اخیراً در طراحی ساختمانهای بلند بیشتر مورد توجه قرار گرفته، انسانی کردن مقیاس این ساختمانهاست که در حکم کوششی در جهت ایجاد هماهنگی و توازن با محیط اطراف خود میباشد. طراحی برج های پلهای غیرمتقارن که از ارتفاع کمی شروع میشوند و به ارتباط بین ساختمانهای بلند و محیط اطراف توجه بیشتری دارند، از آن جمله است. این امر، یعنی مطرح شدن ساختمان در زمینه ی محیطی و شهری خود، موردی است که در دورههای اخیر با غلبه ی مدرنیسم و فردگرایی به فراموشی سپرده شده بود.
3. خانه سازیهای بلندمرتبه ی معاصر
در بسیاری از محیط ها ساختمانهای بلندمرتبه بهترین گونه ی خانه سازی محسوب میشوند. نمونه های بسیاری از این نوع طراحی موفق در بسترهایی که چشم اندازها و سایر امکانات رفاهی، ارتفاع را تبدیل به مزیت میکنند، دیده میشود. امروزه تراکم فزایندهی شهری باعث شده تا جمعیت بیشتری در مرکز شهر زندگی کنند و مرکز شهر را تبدیل به عرصه های پرجنب و جوش سازند.
گونه های از خانه سازی بلندمرتبه ی شهریِ متداول و موفق، فضای خرده فروشی و پارکینگ را در یک ساختمان چندعملکردی ترکیب میکند. این تیپ ساختمانی قادر است مساحت پارکینگ مورد نیاز برای پروژه هایی در این سطح را تأمین کرده و نیز برج مسکونی را با الگوی وسیع بلوک سنتی شهری یکی کند.
ساختمان با در نظرگیری فضای خردهفروشی و پارکینگ در یک سطحِ وسیع و کمارتفاع میتواند مرز خیابان را تعریف کند و به ساختمانهای کوتاهتر در پیرامون آن مرتبط شود؛ این در حالیست که خانه ها در یک برج بلند در بخش بالا و مستقل از مرز خیابان مستقر میشوند. قراردادن کاربری های خرده فروشی در کنارهی خیابان و واقع در تراز پایه، ساختار پارکینگ را پنهان میکند و به خیابان زندگی میبخشد. (زمانی که اقتصاد پروژه اجازه میدهد، پارکینگ میتواند در زیر سطح زمین نیز واقع شود.)
پروژه های مسکونی بلندمرتبهی اخیر در نیویورک، بوستن و شیکاگو همگی نمونه هایی هستند که در تراز خیابان، دارای فضاهای سرزندهی تجاری به منظور ایجاد مراکز سرگرمی و فروشگاهی میباشند و مبنای شروع برای استقرار خانههایی هستند که بر فراز شلوغی خیابان قرار میگیرند و از نور و چشمانداز مناسبی بهرهمند می شوند. همچنین برخی از برجهای بلندمرتبهی چندعملکردی، میان فضای خرده فروشی واقع در تراز خیابان و خانه های بالاتر دارای طبقات اداری هستند.
1-3. طراحی بـستر و پارکینـگ در ساخـتمانهای بلندمرتبه
طراحی بستر: تدابیر طراحی بستر برای خانه سازی بلندمرتبه در ارتباط با زمینه متفاوت است، اما بهترین نمونه های شهری، در بستر و در ارتباط با الگوی شهری پیرامون خود سازماندهی میشوند. کاهش تأثیرات منفی بر محیط زیست، بهعنوان مثال سایه ها، بخش مهمی از توسعه ی طراحی بلندمرتبه است. سایه هایی که توسط ساختمان بر روی فضاهای عمومی و اطراف بسترِ در حال توسعه ایجاد میشوند، باید در حین طراحی بررسی شوند و ممکن است بر فرم ساختمان یا جهتگیری آن تأثیر بگذارند. از آنجا که باد در اطراف ساختمانهای بلندمرتبه شتاب میگیرد، تحلیل باد بخش دیگری از روند طراحی برای خانه های بلندمرتبه است. این ساختمانها باید به نحوی طراحی شوند که از وزش تندبادهای بیش از حد در ورودی، پیادهرو و سایر فضاهای عمومی اطراف ساختمان جلوگیری کنند. ساختمانهای بلندمرتبه با توجه به سطح اشغال اندک در ارتباط با حجم (مخصوصاً در پلانهای برج) و نیاز به فضا در اطراف (برای برخورداری تمام واحدها از نور، تهویه و چشماندازها)، نمیتوانند یک بلوک شهری را در تراز پر کنند و باید بهدقت شکل گیرند تا لبههای متناسب با خیابانهای شهر ایجاد کنند.
پارکینگ: پارکینگ عامل تعیینکنندهی مهمی در طراحی بستر است، زیرا بخش عمدهای فضا برای پارک اتومبیلهای ساکنان مورد نیاز است. پارکینگ روباز اقتصادیترین روش از نظر هزینه ی ساخت است، اما به بیشترین مساحت بستر نیاز دارد (تقریباً به طور ناخالص حدود 40-35 متر مربع به ازای هر اتومبیل). در مناطقی که هزینه های زمین به حدی بالا است که ساخت خانه های بلندمرتبه را توجیه میکند، ساخت پارکینگ روباز با همان هزینه ها ممکن نیست. همچنین پارکینگ روباز ممکن است چشمانداز سایت را از بین ببرد. پارکینگ مسقف، چه بالای سطح زمین یا زیرِ زمین قرار داشته باشد، هزینه ی بیشتری برای ساخت میبرد، اما مساحت کمتری از سایت را اشغال میکند. غالباً ساختمان میتواند به گونهای طراحی شود که یک گاراژ واقع در بالای سطح زمین را از جبهه های مهم خیابان پنهان کند. پارکینگ زیرزمینی بالاترین هزینهی ساخت را در پی دارد، اما بستر را برای سایر کاربریها آزاد میکند.
تعیین تعداد پارکینگ مورد نیاز مرحل های است که باید در روند طراحی از ابتدا لحاظ شود و هر دو عامل منطق های و احتیاجات بازار در تصمیم گیری مؤثر هستند. تعداد پارکینگ مورد نیاز تأثیر مهمی بر گزینه های مختلف طراحی بستر و هزینه ی پروژه میگذارد. همچنین مکانیابی پروژه های وسیع در مناطقی که به خوبی تحت پوشش سرویس حمل و نقل عمومی قرار دارند، تعداد پارکینگ مورد نیاز را کاهش میدهد.
2-3. معماری ساختمانهای بلندمرتبه
عناصر مدرن در خانه های بلندمرتبه
لابی ورودی ساختمان واقع در تراز خیابان اصلی، گذر از خیابان و پیادهراه (البته در برخی از محیط ها، منطقه ی عاری از اتومبیل نیز پیش بینی میشود) به هسته ی آسانسور که عموماً در نزدیکی مرکز ساختمان است، را میسر می سازد. لابی غالباً تنها فضای عمومی ساختمان است و جعبه های پستی برای ساکنان در این بخش قرار دارد. در برخی ساختمانها، فضاهای جمعی بیشتری (اتاق جلسات، اتاقهای کار و غیره) در تراز همکف یا بام فراهم میشود. اگر یک پارکینگ وجود داشته باشد، ممکن است یک ورودی جدا هم از گاراژ وجود داشته باشد. امنیت در صورت امکان توسط کارکنان ساختمان تأمین میشود و یا یک دستگاه مخابره داخل ساختمان یا آیفون تصویری به ساکنان اجازهی شنیدن یا دیدن مهمانان، پیش از گشودن در را میدهد. همچنین در خانه سازیها با هزینه های بیشتر ممکن است یک میز امنیتی با یک دربان یا نگهبان در لابی مستقر شود. این دربان یا نگهبان در خدمت ساکنان است (دریافت بسته ها، نگهداری اقلام) و از این رو در مجاورت خود به فضای انبار نیاز دارد. حداقل دو آسانسور برای ساختمانهای بلندمرتبه مورد نیاز است (در صورت خرابی یکی و یا ترافیک تردد ساکنان). در ساختمانهای وسیع تر به آسانسورهای بیشتری نیاز است، خصوصاً زمانی که پلان ساختمان از سمت های مختلف توسعه یافته و بیش از یک ورودی وجود دارد. حداقل دو پلکان مجزا و مقاوم در برابر آتش (از نوعی که دارای محفظهی مقاوم دو ساعته باشد) برای هر ساختمان مورد نیاز است. دستورالعمل های ساختمانی ملزم میکند که این خروجی ها طوری مستقر شوند که تا حد امکان از یکدیگر دور باشند (به طور معمول نزدیک به انتهای راهرو در ساختمانهای دال و در انتهای مقابل به هسته ی آسانسور در ساختمانهای برج). عموماً دستورالعمل ها، طراحی راهروهایی با انتهای مسدود را محدود به شرایط خاص میکنند. بیشترین فاصله ی در تا پلکان خروجی و انتهای راهرو تا 6 متر (مقامات رسمی ساختمان و مجری بین المللی قوانین یا BOCA) و یا 15 متر (طبق قوانین یکسانِ ساختمان یا UBC). طراحان باید برای احتیاجات ویژه از قوانین اجرایی استفاده کنند.
آرایش فضایی ساختمان
در یک پیکربندی دال، واحدهای سکونتگاهی در طول یک راهروی معمولی که به هسته ی آسانسور (به طور معمول نزدیک مرکز ساختمان) منتهی میشود، نظام می یابند. پلکان خروجی در انتهای راهروها مورد نیاز است. ساده ترین مدل برای این فرم، راهروی مستقیمی است که توسط واحدهای سکونتگاهی تقسیم بندی شده و احتمالاً واحدهای ویژهی بزرگتر در انتهای راهرو قرار میگیرند. ساختمان میتواند متناسب با بستری که در آن واقع است به فرم L یا U شکل گیرد. در این نوع آرایش فضایی معمولاً عملکردهای خدماتی ساختمان (برق، تلفن، قفسهی اطلاعات، میلستونها، انبار یا خانه داری) در کنج های داخلی که از نور روز برخوردار نیست، واقع میشوند. یک ساختمان دال میتواند برای بیشترین قابلیت بهرهمندی از فضا، به صورت بارگذاری مضاعف (با آپارتمانهایی در هـر طرف راهـرو)، بـارگـذاری منفرد (آپـارتمانهـایی تـنها در یک طرف راهرو جهت نفوذ نور به راهرو یا انطباق با شرایط ویژهی بستر) یا ترکیبی از هر دو نوع باشد. علاوه بر محدودیتهای قوانین، اولویتبندی نیاز ساکنان (هدف بازار) نیز در تعیین طول قابل قبول برای راهروهای ساختمان تأثیرگذار است. همچنین طراحی راهروهای طویل داخلی ممکن است منجر به تشکیل ساختمان دیوارمانندی شود که از بیرون به لحاظ زیبایی شناسی جذاب نیست.
در پیکربندی برج، واحدهای سکونتگاهی عموماً یک هسته ی آسانسور مرکزی را در بر میگیرند که یا به لابی واقع در هر طبقه و یا به یک راهروی مدور که اطراف هسته ی آسانسور را فرا میگیرد، باز میشود. دو پلکان خروجی با درهای مربوطه که تا حد امکان از یکدیگر فاصله دارند، در اطراف هسته قرار دارند. پلان برج عموماً امکان نورگیری بیشتری از بیرون را برای واحدها فراهم میکند (درصد بیشتری از واحدها از دو جناح نورگیری دارند) و نیز نسبت به پلان دال از انعطافپذیری بیشتری در چیدمان واحدهای اختصاصی برخوردارند. اما از آنجا که واحدهای کمتری در هر طبقه وجود دارد (معمولاً در بیشترین حالت، هشت واحد)، کارایی ساختمان در برج کمتر از دال است.
همچنین آرایشهای فضایی پرش-توقف (Skip-Stop)، با واحدهای سکونتگاهی دوبلکس نیازمند توقف های آسانسور تنها به صورت یکدرمیان یا در هر سه طبقه است.
گونه های واحد
واحدهای سکونـتگاهی بـلندمرتبه مـشابه واحـدها در ساخـتمانهـای بـا ارتـفـاع متـوسط هـستند؛ با آشپـزخـانه، حمامها و انبار در داخل و اتاق های نشیمن، اتاق خوابها و گاهی اتاق های غذاخوری در راستای نمای بیرو. با توجه به اینکه نورگیری از بیرون در اولویت قرار دارد، اتاقها عموماً در جهت بُعد کوچکتر خود در راستای دیوار پنجره دار قرار میگیرند.
وسعت واحدها به تناسب میزان درآمد ساکنان و موقعیت قرارگیری آنها متفاوت است، اما نرخ معمول بازار به طورخالص از این قرار است: 75-55 متر مربع برای واحـدهای یـک خوابه؛ 110-85 متر مربـع برای واحـدهای دو خوابه؛ و 140-100 متر مربع برای واحدهای سه خوابه.
لازم به توضیح است که فضای خالص، مساحتی است که به فضای واقعی زندگی اختصاص مییابد. فضای ناخالص، کل مساحت ساختمان است که شامل پلکان، سرسراها، فضای تأسیسات و غیره میشود. تعاریف دقیق این اصطلاحات در استانداردها و مقررات مختلف تغییر میکند و زمانی که این اصطلاحات بهکار میروند، این موضوع مهم است که از تعریف دقیق آنها اطمینان حاصل کرده باشیم.
طراحی نما
ساختمانهای بلندمرتبه با توجه به وسعت و ارتفاعشان، هم در مقیاس خیابان و هم در مقیاس خط آسمان نمود پیدا میکنند، پس حجم و جزئیاتشان باید درخور هر دو مقیاس باشد. طراحی نخستین ساختمانهای بلندمرتبه، مشابه نمونه های پیشینِ سنتی توأم با تقسیمات عمودی و بخش متمایز و مشخصی در خط آسمان بود. الگوهای پنجره به منظور طراحیِ باصرفه و تأکید بر ارتفاع، از واحدهای مشابه ی که روی یکدیگر قرار میگرفتند حاصل میشدند.
جنبش مدرن، سنت را از طریق حذف نمایشی پایه ی ساختمان و بخش های میانی و بالایی در نمای بنا زدود. غالباً نمای ساختمانهای بلندمرتبه ی مسکونی بعد از جنگ به صورت منفرد با شفته های یکسان از زمین تا بالا ادامه پیدا میکرد و تنها در برخی موارد با انحناهای ظریف در بالا و پایین ساختمانها اصلاح میشدند، مانند بنای لیک شُر درایو به طراحی میس وان در روهه در شیکاگو. سایر ساختمانهای جنبش مدرن بینهایت ساده [بدون تزئینات] بودند و در اثر فقدان جزئیات از سایر بناهای پیرامون خود متمایز میشدند.
ساختمانهای بلندمرتبه ی معاصر که به خوبی طراحی میشوند، ممکن است روی نمود خط آسمان توسط اشکال انتزاعی (احتمالاً شامل عناصر تأسیساتی ساختمان و یا نمایش واحدهای سکونتی ویژه در طبقات بالا) و متصل کردن ساختمان به زندگی [فعالیت] خیابان در ترازهای پایینتر سرمایـه گذاری کـنند. غـالباً در تـراز هـمکف، کـاربـری های متفاوتی مانند فروشگاهی یا تجاری وجود دارد که مستقیماً به خیابان مربوط میشوند. این مسئله، طبقه ی همکف را از واحدهای سکونتگاهی که بدنه ی ساختمان را در بالا تشکیل میدهند، متمایز میکند و یک پایهی غیررسمی با یک لبه ی فعال و جالب توجه که ساختمان را با پیادهراه مربوط میکند، فراهم میآورد. چنانچه فضای فروشگاهی مناسب نباشد، یک گونه واحد متفاوت (نظیر یک آپارتمان با جهت گیری به سمت بیرون یا یک گونه خانه ی شهری دو طبقه) میتواند از مزایای گشایش به سمت نمای خیابان با ورودی های اختصاصی فراوان بهرهمند شود؛ در این حالت یک پایه تعریف میشود که خارج از کاربری ساختمان توسعه مییابد. همچنین این واحدها که دیگر توسط سیـستم راهـروهـای سـاختـمانی خـدمات رسانی نمـیشوند، میتوانند پارکینگ مسقف یا سایر کاربری هایی که نیاز به نماسازی ندارند را فرا گرفته، به طوری که آن را از نمای خیابان مخفی کنند.
ابزار طراحی متعددی برای تقویت الگوی نماهای مربوط به برج های مسکونی وجود دارد، مانند بالکن ها، تراس های عقب نشسته و تراس های بام که ارزش بصری ساختمان را ارتقا میدهند. پاسخ به اقلیم میتواند عاملی باشد که بخش هایی از ساختمان را از دیگری متمایز میکند و ساختمان را با موقعیتی که در آن نشسته، تطبیق میدهد. بهعنوان مثال، کاربرد سایبان خورشیدی یک مورد اقلیمی است که با جهت گیری خورشید تغییر میکند.
4. عوامل مؤثـر در دستیـابی به ضـوابـط ساختـمانهای بـلندمرتبه
عوامل مؤثر جهت دستیابی به ضوابط و مقررات ساختمانهای بلند بر اساس یک تقسیمبندی کلی به دو بخش اصلی «ضوابط ساخت» و «ضوابط مکانیابی» تقسیم میشود.
در ضوابـط ساخـت، چـگونـگی مـعماری خـود بـنا و همچنین ارتباط بنا با قطعه زمین و خیابان مجاور مد نظر است. در این بخش، مواردی که در نهایت تعیین کنندهی تراکم ساختمانی برای هر قطعه زمین هستند، عبارتند از: عدم سایه اندازی زمستانی، رعایت فاصلهی مناسب ارتفاع ابنیه با یکدیگر، هماهنگی با عرض معبر مجاور، اثرگیری از ویژگی های کالبدی قطعه (مساحت، ابعاد، شکل و مکان استقرار بنا نسبت به خیابان)، رعایت فضای باز مناسب، توجه به مباحث حفاظتی مانند زلزله و آتشسوزی و توجه بـه مبـاحث زیـبایی شناسی و منظر شـهری. در ضـوابـط مکانیابی، بیشتر، مسائل شهری در خصوص گسلها و عوامل زیستمحیطی مدنظر هستند که عبارتند از: خطر گسلها در شهر، محدودیتهای زیست محیطی ناشی از آلودگی هوا، مبحث سرانهی فضای باز، مطالعات ترافیکی و تعیین مکان مناسب بر اساس سیمای شهر، نشانه ی شهری، تنوع شهری و بهرهگیری از توان های محیطی.
5. بـرخـی از مــقــررات مــهـم و ضـوابــط بلندمرتبه سازی مسکن (در ایران)
رعایت سرانهی فضای باز برای ساکنین
برای اینکه با افزایش تراکم، نسبت فضای باز به زیربنا کاهش نیابد، ضرورت دارد بین مساحتِ حداقل فضای باز با سطح زیربنا رابطه ی زیر برقرار باشد:
در این رابطه:
T= ضریب آلودگی هواست که از نقشهی مکانیابی ساختمانهای بلندمرتبه به دست میآید و عددی بین یک و صفر است.
K= ضریب شهرسازی که 8/0 یا 1 است و در مورد مکان های مشخص شده در نقشهی مکانیابی و قطعات شرقی یا غربی اعمال میشود.
مساحت فضای باز در واحد مسکونی نمیتواند کمتر از 40% باشد.
ضرورت رعایـت حقـوق هـمسایـگی از نـظر فاصله ی ساختمانها نسبت به ارتفاع
در این راستا مقرر شده است که دو ساختمان در جهت شمال و جنوب و نماهای اصلی، حداقل معادل نصف مجموع ارتفاع دو ساختمان از هم فاصله داشته باشند، در نتیجه هر بنا در هر ارتفاعی باید از لبهی قطعه و یا محور خیابان، حداقل برابر نصف ارتفاع (در همان سطح)، فاصله داشته باشد.
در صورتی که دو ساختمان در یک زمین قرار داشته باشند، نصف مجموع دو ارتفاع [میانگین دو ارتفاع]، فاصله بین آنها را معین میکند.
در جهت شرق و غرب چنانچه این جهات در جوار معبر نبوده و یا نمای اصلی بنا در شرق یا غرب نباشد، فاصلهی مجاز دو بنا برابر یک هفتم مجموع ارتفاع دو ساختمان است و یا به عبارتی هر بنا باید از لبه قطعه، یک هفتم ارتفاع خود فاصله داشته باشد که حدوداً معادل نیم متر برای هر طبقه خواهد شد. در صورتی که در بدنه های شرق و غرب پنجره قرار گیرد، فاصله نباید از 5 متر کمتر شود. برای پنجرههای ثابت با شیشهی مات تا ارتفاع 170 سانتیمتر، این فاصله تا سه متر کاهش مییابد.
ضرورت رعایت خط آسمان
برای تحقق این امر، ساختمان باید با صفحه های که با شیب 200% از محور خیابان ترسیم میشود، در یک خط و یا با صفحه مماس باشد (البته از آن بیرون هم نزند). رعایت این امر فقط در جوار بزرگراه ها ضرورت ندارد.
ضرورت رعایت حقوق همسایگی در کسب اشعهی زمستانی در ساختمانهایی که به شکل پیوسته (از شرق و غرب) احداث میشوند و در نتیجه امکان عبور اشعه از بین ابنیه وجود ندارد، ساختمانها نباید موجب قطع اشعهی زمستانی واحدهای شمالیتر شوند، در این موارد احداث بنا در سمت شمال در حد صفحه های است که از ده متری شمالِ قطعه با شیب 60% ترسیم میشود.
نماسازی
نماسازی در تمام چهار جهت بنا اجباریست و نماهای جانبی باید مشابه و یا همگون با نمای اصلی باشند.
نتیجه
ساختمانهای بلندمرتبه، تهاجمی به فضای شهری محسوب میشوند، زیرا این نوع ساختمانها قابلیت آن را دارند که محیط ساخته شده و نیز محیط طبیعی را به طور اساسی تـغییر شـکل دهـد، بـنابراین نـقش و تـأثـیر ساخـتمانهای بلندمرتبه در حال و آینده نه تنها روی محیط اطراف، بلکه به دلیل اندازه و مقیاسی که دارند بر محتوا و زمینه ی شهر نیز تأثیر میگذارند. در مقایسه با ساختمانهای کم ارتفاع، ساختمانهای مرتفع و انبوه، مراکز بالقوهی فشارزایی بر محیط هستند و از جمله مهمترین مشکلاتی که مقیاس انبوه و مرتفع در ساختمانسازی ایجاد میکند، تأثیرات بصری است. با اینحال بلندمرتبهها واقعیتی از معماری قرن هستند. تأکید بر اثرات نامطلوب احداث ساختمانهای بلند چنین معنایی را نمیدهد که نکات مثبت احداث آنها از نظر تقویت سیمای شهر، جلوگیری از رشد بیرویهی افقی، صرفه جویی در مصرف زمین و زیرساختهای شهری و حل برخی مشکلات مربوط به مسکن چشم پوشی شود، بلکه ساختمانهای بلندمرتبه میتوانند بهعنوان الگویی از توسعه ی شهری مطرح باشند. چنین الگویی نیازمند یک فرایند طراحی جامع و شناخت اصول اساسی آن در رابطه با طراحی همگن و یکپارچه ی معماری، طراحی شهری و طراحی محیطی ساختمانهای بلند است. بنابراین معماری ساختمانهای بلندمرتبه باید برایند چندین عامل از قبیل بافت شهری، هویت محیط، حفظ میراث، شرایط محل، سیمای موجود در خیابان، مقیاس و سایر مقررات طرحریزی را همزمان با هم رعایت کند تا در مقبول واقع شدن ساختمان از لحاظ انسانی مؤثر باشد.
____________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________
منابع:
بمانیان، محمدرضا؛ مشایخی، محمد، 1391، «بلندمرتبه سازی و چالش های فرهنگی»، نشریهی معماری و فرهنگ، شمارهی 48، تابستان 91.
سید صدر، سید ابوالقاسم، 1385، بلندمرتبه سازی در ساختمانهای مدرن، تهران، نشر آثار اندیشه.
کریمی مشاور، مهرداد، 1388، «سیمای برجسازی، بررسی ضوابط احداث ساختمانهای بلندمرتبه در تهران»، نشریهی منظر، شمارهی 5، اسفند 88.
مهندسین مشاور زیستا، 1390، «راهنمای عمومی طراحی مسکن و محیط مسکونی»، تهران، مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری: سازمان ملی زمین و مسکن.
A. Kliment, Stephen. Building Type Basics For Housing, New Jersey, Wiley, 2005