در باب موزهها
On the Museums
الناز رحیمی و راحله حسینی با همکاری عباس جهانبخش

تاریخچهی موزه
مجموعهسازی در آدمی فطری است و ذوق و سلیقه در گردآوری بیشک همواره همراه او خواهد بود. در دوران نوسنگی انسان مجموعهای از صدف، گوش ماهی، سنگریزه و استخوان جانوران را گردآوری و از آن برای تزئیـنات استفــاده مینمود. در مراحل بعد تمدنْ این مجموعهها بیانگر شیوههای اعتقادی و آیینی اقوام مختلف گردید. در مجموعههای تزئینی و تجمّلی که خصوصاً در قبرستانهای تمدنهای باستانی بینالنهرین و فلات ایران کشف شد، اعتقاد به زندگی پس از مرگ را میتوان دید. در عهد باستان اشیای گرانبها و نفیس برای برآوردن نیازها در درون زیارتگاهها و معابد گردآوری میشد. در جامعهی امروزی ما، موزه نمایانگر نهادینهشدن گرایشهای همگانی به گردآوری است.
موزه به شکل امروزی خود در اواخر قرن سوم پیش از میلاد توسط بطلمیوس در اسکندریه تأسیس شد. اما در قرون وسطی به دلیل حاکمیت کلیسا و تفتیش عقاید، نقش آموزشی موزهها کمرنگ شد. با آغاز رنسانس و شکوفایی علوم، موزهها هم به موازات رشد و توسعه علوم مختلف فعالیت خود را آغاز کردند. در سال 1683 موزهی اَشمولیَن، نخستین موزهی ملّی بر مبنای یک مجموعهی خصوصی در شهر آکسفورد انگلستان گشایش یافت. در سال 1750 م. در کاخ لوگزامبورگ در شهر پاریس بخشی از مجموعهی سلطنتی در معرض بازدید مرم قرار گرفت و در نخستین سال انقلاب کبیر فرانسه موزهی «لوور» افتتاح گردید.
طی سدههای نوزدهم و بیستم، گسترش موزهها سبب شد که آموزش دیگربار به عنوان یکی از عملکردهای موزه شناخته شود و فعّالیّت در زمینههای مختلف هنری، فرهنگی و آموزشی در موزه، بیشتر و پربارتر گردد.
اصطلاح و تعریف موزه
واژهی museum از اوایل قرن هیجدهم در زبان انگلیسی به معنای «اتاق مطالعه» یا «کتابخانهی شخصی» به کار میرفت، مثلاً در ترکیبِ Ashmole’s Museum که ساختمانی معروف در شهر آکسفورد است که پیشتر به آن اشاره شد. اما ریشهی این لغت لاتین به اصل یونانی μουσείον (تلفظ: موسِهیُن) برمیگردد که همچون بقیهی اسامی مکان در یونانی خنثاست و به معنای «معبد موزها» [از μούσα (تلفظ: موسا) که اسم کلّیِ 9 الاههی شعر و هنر و فرهنگ و تربیت در یونان باستان بود، که البته هرکدام اسم خاصّ خودشان را داشتند. همچنین در یونانی قدیم این کلمه به معنی «دبستان»، «هنرکده»، و «قرائتخانه» به کار میرفت. اصل کلمهی یونانی در لاتین به museum (تلفظ: موسِئوم) تبدیل شد و از آنجا به زبانهای دیگر راه یافت و در تبدیلات بعدی به musée (فرانسه)، museum (انگلیسی)، Museum (آلمانی)، museum (ایتالیایی) تبدیل شد. در حدود سالهای دههی 1290 هجری قمری لفظ فرانسهی musée به زبان فارسی نیز راه یافت.
تعریف موزه
شورای بینالمللی موزه (ایکام) [ICOM: International Council Of Museums] وابسته به سازمان فرهنگی علمی و تربیتی سازمان ملل متحد، یونسکو، در بند 3 و 4 اساسنامهی خود جامعترین تعریف موزه را چنین ارائه داده است: «موزه مؤسّسهای است دائمی و غیرانتفاعی که درهای آن به روی همگان گشوده است و برای جامعه و پیشرفت آن فعّالیت میکند. هدف موزه تحقیق در آثار و شواهد برجایماندهی انسان و محیط زیست او، گردآوری، حفظ و بهرهوری معنوی و ایجاد ارتباط بین این آثار، بهویژه، به نمایش گذاردن آنها به منظور بررسی و بهرهوری معنوی است.»
محل و ساختمان موزه
مکانی که موزه در آن واقع میشود اهمیت فراوان دارد و باید دارای امتیازات خاصّی باشد. از جمله اینکه موزه باید در جایی از شهر قرار گیرد که دسترسی به آن برای همگان آسان است، و از سوی دیگر به سبب خصلت فرهنگی آن بهتر است که در کنار کتابخانهها، مدارس، دانشگاهها و سایر مراکز فرهنگی واقع شود تا افرادی که درمؤسّسات یادشده رفت و آمد دارند بتوانند از موزه نیز استفاده نمایند. امروزه معمولاً موزه در میان یک محوطهی سرسبز و یا یک پارک احداث میشود، زیرا درختان پارک با تصفیهی هوای اطراف، ایجاد رطوبت لازم، مقابله با گرد و غبار و دود و سر و صدا به منزلهی حفاظ عمل میکنند. تأسیس موزه در محوطهی سرسبز مزیّت دیگری هم دارد، زیرا هنگامی که هوا مساعد باشد میتوان بخشی از مجموعه را به محوطهی خارج نیز منتقل کرد و به نمایش گذاشت که سبب جلب بازدیدکنندهی بیشتر میشود. اما باید توجّه داشت که تعداد درختان نباید زیاد از حدّ باشد به نحوی که سدّ بصری برای بازدیدکننده ایجاد نماید و او را از دنیای خارج بدور سازد. مسلّم است که نه تنها شکل ظاهری موزه بلکه تزئینات داخلی آن نیز باید با روشهای معماری معمول در جامعه کاملاً مطابقت داشته باشد و در عین حال ساختمان موزه باید دربرگیرندهی جنبههایی از هنر و تاریخ جامعه نیز باشد، زیرا با گرتهبرداری از معماریهای نامأنوس یا نامتجانس، موزهای تأسیس میشود که یا با زندگی روزمرهی مردم کاملاً مغایر است، یا چنان مجلّل و دور از واقعیات است که مردم از آن رویگردان میشوند، در حالی که از جمله اصول عدولناپذیر موزهداری جلب بازدیدکننده است. از سوی دیگر نوع مواد ساختمانی موزهها نیز باید کاملاً موافق با شرایط اقلیمی زیستبوم باشد.
عناصر فضایی موزه
بخشهای مختلف موزه
وجود برخی از بخشها الزامی است و برخی دیگر بستگی به نظر طراح دارد.
1. تالار و ورودی:
درهای ورودی موزهها باید طوری در طراحی لحاظ شوند که محافظت و کنترل آن برای نگهبانان بهآسانی صورت گیرد. وضع مطلوب آن است که موزه فقط یک در ورودی عمومی و اصلی داشته باشد و توسط چراغ یا علامتهای دیگر کاملاً مشخص باشد. این در باید به لابی موزه منتهی شود. در (یا درهای) ورودی موزه باید به لحاظ تزئیناتْ ساده و با سبک معماری بومی و معمول در جامعه هماهنگ باشد. همچنین اندازهی آن باید چنان باشد که در هر لحظه تعداد زیادی از بازدیدکنندگان بتوانند بهآسانی از آن عبور کنند.
2. لابی و عناصر وابسته به آن:
• گیشهی فروش بلیط.
• فضای انتظار و نشیمن.
• میز اطلاعات و فروش انتشارات.
• عناصر خدمات عمومی مانند باجههای تلفن و اینترنت و صندوق پست.
• عناصر دسترسی عمودی مانند رمپ، پله و آسانسور.
2-1 گیشهی فروش بلیط
گیشه در موزه باید در مکانی باشد که دید کافی به فضای خارج داشته باشد و در جایی باشد که فضای لازم برای صف مربوط به آن فراهم گردد، و مردم در معابر عمومی تجمع نکرده و همچنین مانع ورود و خروج مردم از موزه نشوند. درِ گیشه بهتر است به درون سالن انتظار باز شود، ولی این در نباید طوری باشد که با باز شدنِ آن درون گیشه در معرض دید قرار گیرد. سطح آن به ازای هر نفر باید حداقل 3 متر مربع باشد.
2-2 فضای انتظار و نشیمن
این فضاها باید به گونهای ساخته و تزئین شود که نظر مردم را جلب نموده و معرّف نوع موزه باشد، زیرا این اتاق نخستین بخش موزه است که بازدیدکننده به آن وارد میشود. محوطهی ورودی نباید آنقدر وسیع باشد که بازدیدکننده در آنجا احساس غریبی و گمشدن نماید و از سوی دیگر باید آنقدر وسعت داشته باشد که گروههای بازدیدکننده بهراحتی در آن گرد آمده، و از آنجا به سوی تالارهای نمایش حرکت کنند. این محوطه را نباید از میز و صندلی و دیگر وسایل انباشت، فقط چند صندلی یا یکی دو نیمکت کافی است و به عبارتی به ازای هر 100 نفر بازدیدکننده باید 10 صندلی در نظر گرفت. نقشهی دیواری راهنمای موزه نیز باید در این قسمت نصب شود. جزوههای راهنمای موزه را نیز میتوان بر روی میزهای کوچکی در این محل قرار داد. ساعت دیواری، تلفن عمومی، اینترنت و حتا صندوق پست نیز از وسایل ضروری این محوطه است. مطلوبترین و مناسبترین رابطه بین محوّطهی ورودی و تالارهای نمایش را میتوان توسط دو در به دو طرف ساختمان که تالارهای نمایش در آن واقع هستند برقرار کرد. وجود این دو در، تردّد در تالارها و نظارت بر آنها را آسان میسازد. در موزههایی که ورود و خروج به وسیلهی دستگاههای الکترونیکی کنترل میشود، تجهیزات مربوطه را میتوان در محوطهای که دو در اصلی تالارها از آن منشعب میشوند تعبیه نمود.
2-3 گالریها یا تالارهای نمایش آثار
امروزه به هنگام احداث موزهها سعی میشود که تالارهای نمایش منعطف باشند، بدین معنا که به نحوی ساخته شوند که بتوان در آنها بهآسانی تغییراتی ایجاد کرد و شکل و اندازهی آنها را در صورت نیاز تغییر داد، هر چند که در این تغییرات چارچوب کلّی اتاقها، ورودی و خروجیها، سیستم روشنایی و ابزارهای فنی دیگری همچون دزدگیر، تهویه و غیره تغییر نخواهد کرد. برای انعطافپذیر نمودن تالارهای نمایش میتوان از دیوارها یا پانلهای سبُک که در یکدیگر قفل میشوند استفاده کرد، اما در بسیاری از موزهها استفاده از پانل متداول نیست بلکه به همان روش سنتی تالارهای ثابت توجه میشود که در آنها فقط اشیاء ثابت برای نمایش عرضه میگردند. درهای ورودی تالار نباید متعدد باشد و همچنین چندین تالار نباید به موازات یکدیگر ساخته شوند، زیرا در اینصورت احتمال گم کردن راه برای بازدیدکننده زیاد میشود. در صورتی که چند تالار در دو طرف قرار دارد، توصیه میشود که یک راهرو در میانشان قرار گیرد تا بازدیدکنندگان بتوانند از طریق آن بهآسانی از یک تالار به تالار دیگر بروند.
3. ویترین:
اشیاء در تالارهای نمایش موزه در داخل ویترین تنظیم میشوند. ویترینها نیز باید همانند تالارها منعطف و قابل تغییر باشند. شکل و ترتیب ویترینها ــ که اغلب عمودی است ــ بستگی به احتیاجات موزه و نوع کاربری آن دارد، ولی گاه ماهیّت اشیاء و یا شکل و ابعاد آنها ایجاب میکند که در ویترینهای افقی سامان یابند. جنس شیشهی ویترین باید محکم و نشکن و شفّاف باشد و توسط ابزار و یراق لازم نسبت به گرد و خاک و حشرات موذی نفوذناپذیر باشد. همچنین توجه به شکل، طرح، جنس زهوارها، رنگ و سهولت نظافت آنها نیز ضروری است. ارتفاع ویترین باید چنان باشد که بازدیدکننده بدون خمشدن و نگریستن به پایین و یا بلند شدن بر نوک پنجههای پا و نگریستن به بالا بتواند به راحتی اشیاء را مشاهده کند. بررسیهای مختلف معماران داخلی نشان داده که ارتفاع مناسب برای اشیاء در موزهها بین 90 سانتی متر پایینتر و 30 سانتی متر بالاتر از سطح چشمها است.
3-1 ترتیب قرار گیری اشیا:
ترتیب اشیاء به نمایش درآمده به بازدیدکنندگان و خصوصیات اشیاء نمایش بستگی دارد. رابطهی بازدیدکننده و شیء به صورت زیر است:
• هر چه نسبت بازدیدکنندگان به اشیاء کمتر باشد، امکان اینکه هر بازدیدکننده بتواند آزادانه با شیء مورد نمایش ارتباط برقرار کند بیشتر میشود.
• در بازدید گروهی تماس نزدیک با شیء در معرض نمایش بدون ایجاد مزاحمت برای سایر اعضای گروه ممکن نیست. بازدیدکنندگان باید به گونهای گرداگرد شیء قرار گیرند که فاصلهی همگیشان تا آن به یک اندازه باشند.
مراکز جنبی موزهها
1. تالارهای نمایشگاهی موقت و سالنهای سخنرانی
• از الزامات موزههای امروزی میباشد.
• بهتر است در نزدیکی در ورودی و منشعب از آن طراحی شود.
• باید از نظر تجهیزات ایمنی مجهز باشد.
• باید انعطافپذیر بوده و متناسب با مقاصد مختلف قابلتغییر باشد.
2. کتابخانه و مرکز نگهداری اسناد
• از بخشهای الزامی موزه است.
• ابعاد آن به موارد مختلفی چون کتابها و مواد چاپی، وسعت موزه و حجم مجموعهی آثار آن دارد.
• باید مسئلهی توسعهی کتابخانه در آینده را در نظر گرفت، زیرا ارتباط مستقیم با توسعهی موزه دارد.
• تابع ضوابط کلی کتابخانهها است.
3. انبار و مخزن
• در تمامی موزهها ایجاد مخزن و انبار ضروری است. انبار اشیاء را میتوان در زیرزمین یا طبقات فوقانی و یا در محوطهای خارج از ساختمان قرار داد. انبار باید کاملاً خشک و عاری از رطوبت باشد، نور کافی به آن بتابد و به بهترین نحو تهویه گردد.
• وسعت انبار باید کافی باشد.
• در مورد اشیاء امانی نیز اغلب از انبار یا مخزن استفاده میگردد.
• بهتر است انبارِ اصلیْ دور از موتورخانه و کنتور اصلی برق و سایر ابزار الکتریکی باشد.
4. کارگاه
• در موزه وجود یک کارگاه مجهز به وسایل نجّاری، مکانیکی و برقی برای تعمیرات لازم و ضروری است چون کارگاهها اغلب سر و صدای زیادی تولید میکنند، توصیه میشود که آنها را در مکان مناسبی که نزدیک محل فضای نمایش موزه نباشد قرار داد.
5. آزمایشگاه
• در موزهها باید به تأسیس آزمایشگاههایی که کار بازسازی، ترمیم و حفاظت آثار را به عهده میگیرند اقدام نمود، که فعالیت آنها بر حسب نوع موزه متفاوت بوده و به آزمایشگاههای فیزیک، شیمی و غیره تقسیم میشوند.
5-1 ویژگیهای آزمایشگاه
از ویژگیهای آزمایشگاه میتوان به نور کافی، عاری بودن از رطوبت، سیستم تهویهی مناسب، وسایل ایمنی ضدّ سرقت و ضدّ حریق اشاره کرد و محل آن باید در جایی از موزه باشد که به داخل و خارج از موزه بهراحتی راه داشته باشد تا از نظر حمل و نقل اشیاء اشکالی به وجود نیاورد.
6. چایخانه و کافهتِریا
طراحی و در نظر گرفتن فضایی به عنوان تِریا برای موزه بسیار مفید و حتّا ضروری است، چون این مکان غیر رسمی محلی برای تجمع جوانان و بازدیدکنندگان و بحث و گفتگو میباشد و علاوه بر این فضای استراحتی ایجاد میکند که به کمک آن بازدیدکنندگان پس از تجدید قوا به بازدید خود ادامه میدهند. بهتر است چایخانه توسط یک در به محوطهی خارج موزه متصل باشد. همچنین وجود پنجرههایی که به خارج دید داشته باشد و نیز وجود رختکن، دستشویی، تلفن عمومی، جعبهی کمکهای اوّلیه و صندوق پست در کنار چایخانه ضروری است.
7. بخش اداری
سایت اداری شامل بخشهای زیر میشود: اتاق کنفرانس، اتاق ریاست، دفاتر کار، بایگانی، آبدارخانه، سرویسهای بهداشتی، محل انتظار اربــاب رجــوع و منــشی. ابعاد این قسمتها بستگی به وسعت، میزان فعالیت و تعداد کارکنان موزه دارد و باید تا حد امکان سعی شود سر و صدا به این قسمت نفوذ نکند. این واحد باید توسط یک در منشعب از محوطهی ورودی با موزه مرتبط باشد و همچنین دارای یک در ورودی مخصوص به خود باشد. زیرا ساعات کار کارکنان موزه با ساعات بازدید از موزه متفاوت است. همچنین در صورت امکانْ پارکینگ مخصوص کارکنانْ مقابل همین در تعبیه شود.
نحوهی ارائه و نمایش آثار در موزهها
• ارائه و نمایش آثار به صورت آزاد.
• آثار حجیم و بزرگ.
• نمایش و ارائهی آثار در داخل ویترین (منفرد، جمعی، افقی و ویترینهای زمینی).
• نمایش آثار در فضاهای باز و فضای سبز موزه (آثار حجیمی که در برابر عوامل جوی مقاوم میباشند، مثل حیات وحش).
نور در موزه
طبق مطالعات انجام شده، پرتو IR (مادون قرمز) به واسطهی عکسالعمل شیمیایی و بالا بردن درجهی حرارت برای اشیای موزه مضرّ است. پرتوهای UV (ماوراءبنفش) هم که دارای طول موج کوتاه و انرژی زیاد است، اثر فوتوشیمیایی زیادی دارد که باعث فرسودگی مواد آلی میشود.
فاکتور فرسودگی به وسیلهی پرتو نور
از نتیجهگیری تحقیقاتی که پیرامون فرسودگی بر اثر پرتو نورو انرژی انجام گرفته، چنین برمیآید که موارد زیر در این مسئله دخیل و مؤثرند: 1. حساسیت مواد در مقابل نور 2. شدت پرتوهای ساطعشده 3. بیحفاظ بودن قسمت اشیاء 4. فعالیت شیمیایی ناشی از وجود طیفهای موجود در پرتوی نور با طول موجهای مختلف.
درجهی حساسیت اشیاء به نور
مسئلهی فرسودگی مواد به وسیلهی پرتوهای نور، بستگی به مقاومت ذاتی مواد، انرژی ساطعشده از منبع نور و تأثیرپذیری مواد از نور دارد. به عبارت کلی میتوان گفت مواد غیرارگانیک مثل فلز، سنگ، سرامیک و غیره حساسیت کمی دارند، امّا نمونههای دیگر به نور حساس هستند.
1. نقاشیها (اعم از آبرنگ یا رنگ روغن).
پرتو نور باعث کمرنگ شدن نقاشیهای آبرنگ با ضخامتِ کمِ لایهی پیگمان (رنگدانه) میشود؛ در نقاشی رنگ روغن اکسیداسیون لایهی روغن محافظ (ورنی) به رنگ روغن صدمه میزند و اگر این روند ادامه یابد اثرْ دچار ترکخوردگی و تخریب میشود.
2. انواع پارچه.
بیشتر پارچهها به نور حساساند. تأثیر نور بر الیاف پارچه باعث خشکی و در نهایت رنگپریدگی پارچه میشود.
3. کاغذ.
مواد خام طبیعی موجود در کاغذ بر اثر نور تجزیه و اسیدی شده و نهایتاً کاغذ بهتدریج ترد، خشک و پودر میشود.
4. چوب.
به نور حساس نیست ولی از آنجا که نور در درجهی حرارت محیط دخیل است، با ایجاد نوسان در درجهی حرارت باعث خشکی و از شکل افتادگی چوب میشود.
5. صنایع دستی و کتاب.
6. چرم و محصولات پوستی.
7. پر.
8. اشیاء غیرارگانیک.
نور در تالارهای نمایش
1. نور طبیعی
نور طبیعی از عناصر اصلی موزههاست و باعث صرفهجویی در نیروی برق میگردد. نور مورد نیاز را میتوان از سقف تالار و از طریق نورگیرهای سقفی آن تأمین کرد، چنانچه نتوان از نور سقفی استفاده کرد، میتوان به نصب پنجرهی ثابت یا بازشو اقدام نمود که باید آنها را در سطحی از دیوار تالار نصب نمود تا بازدیدکنندگان بتوانند بیرون موزه را ببینند.
در مورد تعبیهی پنجره نظریات مخالف و موافق ابراز شده است. محققان معتقدند که استفاده از نور طبیعی از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه است و از طرفی نور طبیعی، اشیاء سفالی و گِلی باستانی را که با بهرهگیری از گرمای خورشید ساخته شدهاند، واضحتر نشان میدهد. مخالفان نصب پنجره در تالارهای نمایش میگویند که پنجره از لحاظ ایمنی مشکلآفرین است، بهخصوص اگر در سطح پایین نصب شده باشد. همچنین معتقدند که ویترینها را نمیتوان در دیوار مقابل پنجرهها قرار دارد، زیرا اگر اشیاء داخل ویترین نور را منعکس کنند، با تابش آفتاب تداخل کرده، مانع دیدن دیگر اشیاء میشود. باید توجه داشت که پنجره طوری تعبیه نشود که توجه بازدیدکننده را چنان به فضای خارج جلب کند که از توجه به مجموعه منحرف گردد. مهمترین حسن نورپردازی با نور روز صرفهجویی در هزینه است.
2. نور الکتریکی
نور خورشید برای روشنایی موزه بهتنهایی کافی نیست، یک چراغ ثابت و پرقدرت در سقف هر تالار ضروری است. به منظور بهرهگیری از وسایل نمایشگاهی متحرک ــ مانند پانل ویترین ــ وجود چند چراغ متحرک در تالارهای نمایشی کاملاً ضروری است. چراغهای کوچک درون ویترین، چراغهای متمرکز بر اشیاء و نورافکنها به منظور روشنتر ساختن اشیاء هم مورد نیازند. هر یک از این چراغها باید دارای کلید مخصوص به خود بوده، کاملاً مستقل باشند و به هنگام استفاده از آنها باید چراغهای سقفی خاموش شوند تا تداخلی ایجاد نگردد. کلیهی چراغهای موزه باید به کنتور اصلی واقع در بخش فنی یا نگهبانی متصل باشند تا در هنگام تعطیلی موزه و یا در مواقع ضروری بتوان از طریق کنتور اصلی تمام یا تعدادی از چراغها را خاموش کرد. در تمامی قسمتهای موزه (مانند قسمتهای خارجی، سالن سخنرانی، راهروها و زیرزمین) ترجیحاً بهتر است که از چراغهای مهتابی استفاده کرد زیرا این چراغها بسیار مقرون به صرفه هستند، ولی به علّت دارا بودن اشعهی ماوراء بنفش، گاه برای اشیاء مضرند. لذا طراح موزه باید به کمک عایق و فیلتر مناسب بخش مضر اشعه را جذب کند.
فیلتر جاذب UV یا سطح رنگی اکسید تیتانیوم مقدار اشعهی ماوراء بنفش را کاهش میدهد. لامپ فلورسنت نوع فیلیپس 37 دارای درصد بسیار کمی اشعهی ماوراء بنفش است که احتیاج به فیلتر ندارد. در گالریها بهتر است ترتیبی اتخاذ شود که بازدیدکنندگان بهتدریج از میزان روشنایی زیاد به میزان کم برسند. زیرا چشم انسان میتواند بدون کمترین اشکالی خود را با نورهای مختلف وفق دهد. بررسیها نشان داده است که فلاش الکتریکی بهترین منبع روشنایی برای عکاسی در موزه است. در این رابطه ایکام راهنماییهایی را برای استفاده از فلاش الکتریکی ارائه داده است:
• حداکثر از دو منبع فلاش استفاده شود.
• مجموع انرژی حاصل از هر دو فلاش نباید از 1400 ژول تجاوز کند.
• فاصلهی دو منبع نور از ناظر نباید از 3 متر کمتر باشد.
• منبع فلاش باید با یک فیلتر نقطهای که قادر است تمام طول موجهای کوتاهتر از 380 نانومتر را جذب کند، پوشانده شود.
• از فلاش باید کمتر از 1 دقیقه استفاده گردد.
مسیرهای حرکتی
تالارهای نمایش باید به نحوی ساخته شوند که بازدیدکنندگان بتوانند در آنها به راحتی گردش نمایند و اشیاء را از تمام جوانب تماشا کنند، لذا ایجاد مسیر و یا راه یکطرفه در تالار نمایش صحیح نیست. بهترین روش ایجاد فضای باز در تالارهای نمایش است تا بازدیدکننده از بین این فضاها عبور کند و بتواند بهدلخواه از هر قسمت تالار به قسمت دیگر رفته، پس از بازدید حتّا قسمتی از مجموعهی آثار، و نه لزوماً کلّ آنها، از تالار موزه خارج شوند. رنگ و جنس دیوار و کفپوش در تالارهای نمایش موزه بسیار اهمیت دارد. در گذشته رنگ سفید را برای دیوارها انتخاب میکردند، زیرا معتقد بودند که اشیاء در برابر رنگ سفید ماهیت خود را بهتر نشان میدهند. ولی امروزه کارشناسان عقیده دارند آثار در برابر رنگ سفید تیرهتر جلوه میکنند. بنابراین رنگهایی برای دیوارها انتخاب میشوند که اشیاء در برابر آنها رنگ واقعی خود را نشان میدهند. برای مقابله با یکنواختی تالارها میتوان از رنگهای کمرنگتر در نقاطی که نور کمتر است استفاده کرد و یا دیواری که نور بر آن مستقیم میتابد را اندکی پررنگتر نمود. جنس دیوارهای موزه نیز باید با شرایط ساختمانی بومی و اقلیمی مطابق باشد. انتخاب کفپوش مناسب نیز از نکات قابل توجه در معماری موزه است، زیرا بازدیدکننده تمام مدت در حال حرکت است. به طور کلی در طراحی مسیرهای حرکتی رعایت دو مورد زیر ضروری است: 1) اجتناب از محدودیتهای با وقفه؛ 2) اجتناب از اختلاف سطوح زیاد.
تجهیزات فنّی و تأسیسات موزه
کنتور اصلی و فیوزهای مختلف باید همواره در مکانی محفوظ و دور از دسترس بازدیدکننده باشند و نیز تعبیهی یک سیستم برق اضطراری با ولتاژ پایین ضروری است. همگی این سیستمها در شب باید به اتاق سرنگهبان متصل باشند، زیرا به منظور ایمنی و کنترل موزه، هیچگاه نباید تالارهای نمایش، کوریدورها، پلهها، ورودی موزه و درهای خروج اضطراری در تاریکی مطلق قرار بگیرند.
سیستم تهویه
در موزه رادیاتورهای مولّد هوا باید در نقاطی نصب شوند که فضای مفید موزه را اشغال نکنند، و همچنین اشیاء نباید مستقیماً در معرض هوای سرد یا گرم قرار گیرند. در ایران به دلیل شرایط اقلیمی متفاوت فنکویل از سایر سیستمها مناسبتر است. با تعبیهی دریچه، پاسیو و وجود پنکه میتوان ساختمان موزه را بهآسانی تهویه نمود.
تنظیم شرایط محیطی
رطوبت دما و نور باعث فرسایش اشیاء میگردند، دمای 15 درجهی سانتیگراد و رطوبت نسبی %60 برای اکثر نمایشگــاهها مناسب است. رطوبت نسبی نباید کم و زیاد گردد؛ این مسئله با اشیاء نمایش ارتباط مستقیمی دارد، ولی در کل رطوبت نسبی 50 تا 60 درصد توصیه میشود.
آکوستیک
کنترل و طراحی آکوستیک باید هماهنگ با سایر جنبههای طراحی ساختمان نمایشگاه انجام شود. برای به حداقل رساندن نوفهی (noise) ناشی از نواحی و وسایل پر سر و صدا و شلوغ، موقعیت ساختمان را باید در محلی ساکت و آرام پیشبینی نمود. در صورتی که یک منبع نوفه جهتدار در نزدیکی ساختمان قرار گرفته باشد، میتوان از عملکردهای مقاومتر به عنوان مانع استفاده کرد و عملکردهای حساستر را در فاصلهی بیشتر از منبع نوفه قرار داد. هماهنگی اصول آکوستیکی با خصوصیات معماری از یک سو مربوط به سبک معماری و سازماندهی و فضای آن و از سوی دیگر نیازمند توجه به خصوصیات مربوط به طراحی فنّی ساختمان نمایشگاه است.
آسانسور و بالابر
موزههای مجهز، نیاز به دو نوع بالابر دارند:
1. برای بازدیدکنندگان: که در ورودی موزه و در دسترس همگان است، و باید از امنیت کافی برخوردار بوده و بتواند صندلی چرخدار معلولین را نیز در خود جای دهد.
2. برای حمل بار و خدمات اداری: در عقب ساختمان قرار میگیرد.
چنانچه موزه فاقد آسانسور باشد برای خدمات ویژهی معلولین باید حداقل یک سطح شیبدار در سمت ورودی موزه در نظر گرفت.
حفاظت و امنیت موزه
مقابله با سرقت
در کلیهی موزهها وجود آژیر خطر که در قسمتهای مختلف موزه نصب شود و به اتاق نگهبانی و نزدیکترین پست کلانتری نیز متصل باشد ضروری است. سیستم اعلام خطر باید به گونهای باشد که هنگام نواختنْ تمام درهای داخلی و خارجی موزه به طور خودکار بسته شوند.
در موزههای بزرگ حفاظت از مجموعه را چشمهای الکترونیکی به عهده دارند که تمام رفت و آمدهای داخل تالارها و سایر نقاط موزه را به تلویزیونهای مدار بسته در اتاق نگهبانی منتقل میسازند. چراغهای گردان نیز از روشهای معمول دیگر است که این به طور خودکار مکان و زمان بازرسیها را ثبت و نتایج را به اتاق نگهبانی گزارش مینمایند.
برای اشیایی که در ویترین نگهداری میشوند روش معمول آن است که شیشهی ویترینها را در هنگام تعطیلی موزه به وسیلهی صفحات فلزی که در اوقات روز در دیوارها پنهان میشوند پوشیده شود؛ در حقیقت ویترین داخل یک محفظهی محکم فلزی قرار میگیرد.
مقابله با آتش سوزی
آمادگی مقابله با آتشسوزی در موزهها امری حیاتی است. برای این منظور ابتدا باید در معماری و معماری داخلی موزه از موادی استفاده کرد که قابلیت اشتعال آنها حداقل ممکن باشد و در مواردی که استفاده از مواد قابل اشتعال اجتنابناپذیر است مانند چوب، باید آنها را با آخرین نوع عایقهای موجود اندود، به طور کلی باید اسکلت ساختمان حداقل 2 ساعت در مقابل آتش مقاومت داشته باشد. رعایت ضوابط ایمنی در سیمکشی برق موزه نیز از وقوع آتشسوزی میکاهد. زنگهای خطر آتشسوزی در نقاط مختلف موزه نصب میشوند. در جوار تمام درهای داخلی ساختمان و درهایی که قسمتهای مختلف موزه را به یکدیگر متصل میکنند باید درهای فلزی نصب شوند تا در صورت بالا رفتن درجهی حرارت داخلی تالار از حدّ مشخص یا تولید دود، به نحو خودکار روی درهای اصلی قرار گرفته و از گسترش آتش و دود جلوگیری نمایند. چنانچه در موزه جریان گردش هوا و تهویه توسط کانالهای مختلف صورت میگیرد، باید ترتیبی اتخاذ شود که در هنگام بروز حوادث، صفحات فلزیْ کانالها را نیز بپوشانند تا حریق از راه کانالها به قسمتهای دیگر گسترش نیابد. وسایل دستی اطفاء حریق که امروزه در تمام اماکن عمومی متداول هستند، باید محتوی گازهایی از نوع دیاکسید کربن باشند تا موجب آسیب رساندن به مجموعهی موزه نگردند.
سخن آخر
یک کار معماری موفق در موزه ترکیبی است از هنر و عملکرد صحیح. اکنون سالهای طلایی معماری موزه در دنیاست. کارهای معماری موزهها در جهان با تفکر بیشتر و زورآزمایی فکر و اندیشه انجام میگیرد. موزههای جدید به نحوی طراحی میشوند که تعداد بازدیدکنندهی بیشتری را بپذیرند و کشش بیشتری را ایجاد کنند و همین طور توجه بیشتری را به سوی خود جلب کنند. موزه همیشه مرکز فرهنگی و تحقیق بوده است، ولی اکنون علاوه بر همهی اینها مرکز گردهمایی، یادگیری فرهنگی هنری، مرکز فروش اشیاء ساخته و یا چاپشده توسط موزهها و همچنین شامل بوتیک، آمفیتئاتر، رستوران و بهکارگیری بیشتر تکنولوژی صوت و تصویر است.
بیشتر معماران برای نشان دادن قدرت خلاقهی خود علاقهمند طراحی موزه هستند. به این دلیل که در طراحی موزه امکان نوآوری و خلاقیت بیشتری نسبت به ساختمانهای دیگر وجود دارد، ارزش هنریِ معماری آنها نیز بیشتر است. در معماری جدید موزه حجم خارجی موزه اهمیت زیادی دارد و تنها کاربری داخلی آن نیست که مورد توجه قرار میگیرد و مردم نیز غیر از اشیاء موزهای به معماری آن و معماری داخلی آن هم توجه بیشتری پیدا کردهاند.
منابع:
1. نفیسی، نوشیندخت. موزهداری. سازمان میراث فرهنگی، سازمان مطالعه و تدوین (سمت)، 1380.
2. نویفرت، ارنست. اطلاعات معماری، 2007.
3. گراوال، استادا. نور در موزه. ترجمهی سیدمحسن نعیمیان.
4. کلهر، حسن. مهندسی روشنایی. شرکت سهامی انتشار.
5. www.architect.nemoneh.com