تلفیـق آسیـایی
معماری از کِنگو کوما و شرکاء
Asian Fusion
Architecture by Kengo Kuma & Associates

در قلب شـهری بزرگ در ژاپن، در جهـانی کاملاً متفـاوت و به دور از ازدحـام و سر و صدا، در یک خانهی بسیار جذّاب و جالب توجّه، زیباییِ طبیعت، صنعتگری ژاپن باستان و آخرین دستاوردهای تکنولوژیک در هم ادغام شدهاند.
این خانه اوّلین کاریست که کنگو کومای معمار در ژاپن برای یک مشتری غیر ژاپنی ساخته است. نگاه غربی و علاقهی وافر مشتری به معماری ژاپنی بهترین موقعیّت برای این معمارِ برندهی جایزه بود، که بیش از هر چیز برای استفادهی تلفیقیاش از موادّ و مصالح طبیعی و محلّی با طرّاحی سنّتی ژاپنی و معاصر، شناخته شده است.
این خانهی پنجطبقه که در انتهای یک خیابان باریک قرار گرفته و از خیابان اصلی فقط به اندازهی چند دقیقه پیادهروی سریع فاصله دارد، ناگهان به شکل یک «کوه یخ» پدیدار میشود. کوما توضیح میدهد: «من حجمی میخواستم که هم خطوط مشخّص و دقیق داشته باشه و هم هندسی باشه و هم در عین حال اُرگانیک، و همینطور نَرمی، ناصافی و گرمای چوب رو در همهجای اون بشه حس کرد.» و ادامه میدهد: «ما اسم این خونه رو با ترکیب این دو عنصر، کوه/چوب گذاشتیم.»
پنجرههای تمامشیشهی بزرگ زینتبخش سه طبقهی بالایی هستند در حالی که دو طبقهی پایینی با پانلهای مشبّک و کرکرههایی چوبی ظریف احاطه شدهاند.» این کرکرهها حکم امضای کوما را دارند. او میگوید: «اونا میتونن نوعی نور خاص رو خلق کنن، شبیه به شیشهکاریهای نقشدار.»
کوما که از مدافعین سرسخت مواد و مصالحی از قبیل بامبو، ؤاشی، تاتامی، چوب و سنگ است و به این موضوع نیز اذعان دارد که ضدّ بتُن است. او میگوید: «در غرب بناست ساختمانها تا ابد سرپا بمونن به همین دلیل هم مستحکم ساخته میشن، با سازهای که در برابر طبیعت مقاومت میکنه. برای همین بتُن پرطرفدارترین مادّهی قرن بیستم بود.» و در ادامه میگوید: «امّا در ژاپن، با زلزلههای پُرشمار، قدرت ساختمون با تواناییش در حرکت کردن و خم شدن با طبیعت تعریف میشه.»
رویکرد تجربی کوما به مواد منحصر به فرد است. معمارانی که در ژاپن کار خود را از اوایل دههی نود، یعنی بعد از بزرگترین رکود اقتصادی ژاپن در دههی 80 ، آغاز کردند، با طرحهایی متعادل و در عین حال مبتکرانه به مصاف چالشهای این دوران رفتند. کارِ کوما منعکسکنندهی سختیهای آن زمان است.
عوامل متعدّدی رویکرد او به معماری را شکل دادهاند. او معمولاً از خانهی دوران کودکیاش در یوکوهاما یاد میکند، که خانهای بوده است چوبی با فضاهای داخلی پُرعمق و پُرسایه. به گفتهی خودش، دیدن ورزشگاه ملّی کنزو تانگه، ساخته شده در سال 1964، اوّلین جرقّه را برای معمار شدن در ذهنش زده است. از جمله معماران غربیای که بر کار کوما تأثیر گذاشتهاند فرانک لوید رایت و برونو تاؤت بودهاند، که با مهارت خاصّی عناصر سنّتی ژاپن را با عناصر مدرن درآمیختهاند.
در این خـانهی فخیم، که در یک سـایت شیبدار سـاخته شده، و از نعمتِ نمایی فوقالعادّه زیبا به شهر برخوردار است، چند استراتژی طرّاحی به کار رفته: سازهای که در طبیعت «ناپدید» میشود؛ فصل مشترک فضاهای داخلی و خارجی، مانند اِنگاؤا، یا ایوانهای سنّتی ژاپنی؛ کرکرههای چوبی که نور را فیلتر میکنند و یا اُلگوهایی از آن پدید میآورند؛ شیشههایی که «چشمانداز عاریهای» (شاکهای) را فراهم میکنند؛ و آب که نور را بازتاب میدهد.
این خصوصیّات به شکل هیجانانگیزی در چوب/کوه ادغام شدهاند. کسی که از جانب خیابان، از اوّلین دربِ جلویی وارد ساختمان میشود با فضایی احاطهشده ولی وسیع مواجه میشود. اینجا در حقیقت مکثی آرامشبخش است بین جهان شلوغ و پرازدحام بیرون و فضای داخلی متعالی داخل، پیش از گذشتن از در ورودی دوّم. در سمت راست یک استخرِ انعکاسی آرام قرار گرفته که جزیرهای کوچک در مرکزش قرار دارد، که با گلهای فصلیای که در آن کاشته شدهاند بیشباهت به یک باغ ذِنِ مینیاتوری نیست. نور خورشید از میان کرکرهها فیلتر میشود، و فضایی مناسب برای ژرفاندیشی خلق میکند.
با گذشتن از درب دوّم، یک راهروی طولانی و کمارتفاع خواهید دید که به فضاهای غذاخوری و نشیمن منتهی میشود. این فضای باز و پذیرا با سقفی به ارتفاع 5 متر پوشیده شده. با بالا رفتن از پلّهها کتابخانهی طبقهی دوّم را خواهید دید، و بعد وسوسه خواهید شد که جلوتر، یعنی به طبقه سوّم بروید، جایی که یک اتاق میهمان و یک حمّام قرار گرفته که پوشیده با چوب خوشبوی هیبا هستند. در طبقهی چهارم، یک نشیمن کوچک ولی بسیار فخیم با میزهای غذاخوری ژاپنی و تاتامی قرار دارد. طبقهی مجزّا و جداافتادهی پنجمْ اتاق خواب اصلی را در خود جای داده است. در بیرون، چند پلّه به تراس سقفی منتهی میشوند که صاحب خانه در آن به تمرین یوگا میپردازد. یک استخر و یک سالن ورزش علاقهی او را به تندرستی نشان میدهد.
راحتیْ عاملی مهم برای صاحبخانه بود. او برای طرّاحی داخلیِ این خانهی جادویی تینو زِرووداچی، از شرکت مْلْیناریک، هِنـری و زِرْووداچی را استخدام کرد. زِرووداچی میگوید: «هدف من اصلاً خودنمایی و استفاده از مد روز نبود، بلکه بیش از هر چیز لطافت، گرما و راحتی رو مدِّ نظرم داشتم.»
بیشتر پارچهها، مواد و مبلمان، توسّط زِرووداچی، تیم همکارش، به همراه هنرمندان محلّی، اختصاصاً برای این خانه خلق شده ــ کاغذ دیواریهای ؤاشی، آباژورهای پارچهای دستبافت، گلدانها، میزهای کوتاه آکریلیک، بالاسریهای لاکالکل خورده و پوشیده از کتان و صفحات بامبو.
کوما در پایان میگوید: «چوب/کوه یه خونهی بزرگه، امّا هر اتاق احساس راحتی خاصّی بهتون میده، چون همهی المانها بر اساس اندازهی چوب و مقیاس و ابعاد بدن انسان ساخته شدن.»
تلفیـق آسیـایی
_______________________________________
معماری: کِنگو کوما و شرکاء
طرّاحی داخلی: تینو زِرْووداچی از شرکت مْلْیناریک، هِنـری و زرووداچی
متن: لوسی بِرمینگم
عکّاسی: رابرت مکلاؤد
Asian Fusion
_________________________
Architecture by Kengo Kuma & Associates
Interior Design by Tino Zervudachi of
Mlinaric, Henry & Zervudachi
Text by Lucy Birmingham
Photography by Robert McLeod