برج الحمرا فردوس
معماری از اِسکیدمور، اؤینگز و مِریل (اس.اُ.اِم)
کویت سیتی، کویت، 2011
Al Hamra Firdous Tower
Architecture by Skidmore, Owings & Merrill (SOM)
Kuwait City, Kuwait, 2011

معماری معاصرجهان
____________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________
خلق تندیسی بر صفحهی آسمان توسط معماران و مهندسینی که هندسهای پیچیده و پرزحمت را بهکار میگیرند تا یک برج فوق مرتفع را در بستر یک شهر کویری بسازند.
از ویژگیهای آسمانخراشها و سازههای بلندمرتبه، کوتاه بودن بازهی زمانی جایگیری آنها در مقام یک سازهی خاص است؛ معمولاً بهسرعت سازهای مقاومتر، مرتفعتر و چشمگیرتر احداث میشود که اثرِ بنای قبلی را کمرنگ میسازد، اما در هر صورت اکنون برج الحمرا فردوس با 77 طبقه و 412 متر ارتفاع که توسط گروه معماران اِسکیدمور، اؤینگز و مِریل (SOM) طراحی شده، بلندمرتبهترین ساختمان در شهر کویتسیتی است. این برج با کاربری اداری، بلندترین آسمانخراش این منطقه است که سازهی بتنی دارد.
بناهای بلندمرتبهی دیگری هم در سالهای اخیر از بستر خاک کویری کویت سر برآوردهاند که برج اِن.بی.کِی (فاستر+شرکا) که در سالهای اولیهی ساختوساز بلندمرتبه در این منطقه و سوی دیگر خیابان احداث شده و نیز برجهای متحد (کُن پدرسن فاکس) با فرمی شبیه به ساعت شنی که تنها چند بلوک با الحمرا فاصله دارند، از آن جمله میباشند. این دو آسمانخراش بهترتیب با 300 و 240 متر ارتفاع، کوتاه تر از طرح معماران اس.اُ.اِم هستند و به هیچ وجه جزو سازههای فوق مرتفع محسوب نمیشوند. به علاوه حتا زمانی که ساختمان دیگری مرتفعتر از الحمرا احداث شود، نباید تأثیر فرمیک این سازه بر صفحهی آسمان شهر را مخدوش کند. از آنجایی که برج دارای پوستهای مستقیمالخط میباشد که بخش اعظم آن از متريال شیشه و بخشی از بتن است، هم خشکی و منطق فرم هندسی و هم عدم تقارنی چشمنواز، هنرمندانه و سیال را دارد.
احداث یک برج فوق مرتفع در حاشیهی خلیج فارس و مشرف به آن، جزو نقشهی اصلی سایت نبود. کنسرسیومی تحت عنوان املاک الحمرا که مالک زمین بود، طرح یک ساختمان اداری با 50 طبقه به همراه 4 طبقهی فروشگاهی را مدنظر داشت که هر دو توسط شرکت محلیِ مشاوران الجزیره طراحی شده بودند. اما در سال 2005 و بهمحض آغاز کار ساخت فروشگاه بزرگ و آغاز گودبرداری برای احداث برج، مسئولان بالارتبهی کویتی تصمیم بر توسعهی طرح بهصورت ساختمانی بسیار مرتفعتر گرفتند. آنها مسئولیت این کار را به مهندسان و معماران شرکت اس.اُ.اِم محول کردند که پیشتر ساختمان شصتطبقهی وان چِیس منهتن پلازا و برج خلیفه را سامان داده بودند که مورد اخیر هنوز تکمیل نشده تا کنون در جایگاه بلندمرتبهترین آسمانخراش دنیا قرار دارد.
احداث برج در اواخر سال 2011 به سرانجام رسید، اما فضاهای اقامت اداری و برخی محدودههای عمومی هنوز اندکی جای کار داشتند. برخی ناظران و منتقدان ظاهر برج را، که مانند ضدنوری پارادوکسیکال در پسزمینهی آسمان روشن کویری پشت خود بود، به قامتی تشبیه کردهاند که ردا یا دشداشهای به تن دارد، گرچه اعضای تیم پروژه اعلام میکنند که هرگونه تشبیه و استنتاجِ این چنینی، کاملاً تصادفی است و طراحان، آگاهانه قصد خلق چنین بازخوردی را نداشتند. گَری هِینی، از طراحان اس.اُ.اِم، با اشاره به روند محاسباتی که منتهی به خلق فرم فعلی الحمرا شد، میگوید: «ظاهری که از این برج میبینید حاصل یک مطالعهی پارامتریک است». هندسهی برج بر پایهی یک سری معیارهای شکل گرفته که کارفرمایان و عوامل محیطی همچون تابش آفتاب و نیروی باد در جهتدهی به آنها بیشترین تأثیر را داشتهاند و فرید ابو عرّاج، مدیر توسعهی پروژه در املاک آجیال و نمایندهی صاحبان برج، دراینباره میگوید: «برج الحمرا پاسخ مستقیم و صریحی به بافت سایتی است که در آن بنا شده و برای اجرا شدن در جغرافیایی دیگر، مناسب نیست».
ازجمله نیازهای کارفرما که ضرورت جانمایی در طرح برج را داشت، تعبیهی فضای اداری با مقیاسها و ویژگیهای معین بود. انبوهسازان برای هر طبقه خواستار پلِیتهایی بودند که 230 متر مربع فضای خالص داشته باشد که بهنظر آنها و با توجه به اصول و ضوابط استاندارد فاصلهی تردد و تعاملات انسانی و کاربری در یک سطح، این ابعاد برای کسانی که قصد اقامت و اجارهی یک طبقه را داشته باشند، قابل توجه و مطلوب خواهد بود. آنها همچنین خواهان یک دهانهی باریک از هسته تا دیوارِ نما بودند که دارای بیشینهی عرضی بهاندازهی 12 متر باشد و همچنین یک فضای اداری که از بخشهای شمالی، شرقی و غربی، چشمانداز خوبی به آبهای خلیج فارس داشته باشد.
معماران دریافتند که به منظور اجرای موارد درخواست شده باید در طرح اولیهی خود، بیشینه پلِیت کف مجاز در هر طبقه را حدود 25% کاهش بدهند و در پلان، فضاهای اداری را در بخش جنوبی که به خلیج دید ندارد، قرار ندهند. البته لحاظ نمودن جهت تابش آفتاب داغ و سوزان منطقه نیز عدم جانمایی فضاهای کاری در گوشهی جنوبی و جنوبغربیِ هر طبقه را تأیید میکرد. مطالعات دینامیک سیال محاسباتی و آزمایشات تونل بادی بر روی مدلهای فیزیکی نشان داد که یک برج با پروفایلی منعطف و هندسهای نامنظم و مستقیمالخط در تعدیل و بهحداقل رساندن نیروهای تحمیلی باد بر بدنهی ساختمان فوق مرتفع، رویکرد بسیار کارا و مؤثری است. تونل بادی پدیدهای است که با ایجاد تودههای گردبادی کوچک، موجب حرکات نوسانی میشود و بهحداقل رساندن تأثیرات آن بر بدنهی آسمانخراشها و سازههای فوق مرتفع، از چالشهای اصلی معمارانیست که در این حوزه فعالیت دارند. مدیر بخش مهندسی سازه و زلزلهی اس.اُ.اِم، مارک سرکیسیان، دراینباره میگوید: «اینکه همراه با اوج گرفتن ارتفاع سازه، فرم آن نیز تغییر کند، تا حدّ بسیار زیادی منجر به گسست نظم نیروهای متمرکز چالههای بادی میشود».
هم مربع و هم منحنی
از میان پیچ و خمهای چالش بهوجود آوردن یک تعادل مطلوب بین نیازها و ضرورتهای گوناگون، پلانی زاده شد که دارای یک هستهی مرکزی با دیوارهای برشخورده است که در سراسر قامت عمودی برج، کشیده و در میان چهارچوب اصلی طرح، محاط شده است. نظارهی برج نشان میدهد که در راستای عمودی، بخشی در حدود یکچهارم از پلِیت هر طبقه بریده شده که این برش، بهتدریج از کنج جنوبغربی در نزدیکی پایه و فروشگاه، به گوشهی جنوبشرقی در تارک برج میرسد. دو دیوار هذلولی و مخروطی از جنس بتن مسلح که فرمی مانند شعله یا گلبرگهای لاله را دارند، وُیدی که تا بالا کشیده شده را در میان خود گرفتهاند. فضای عقبنشسته در بین این دو دیوار، پوششی به ضخامت 5/1 متر از جنس همان بتن مسلح است. روی این دیوار، گشودگیهای زاویهداری ایجاد شده که در تنظیم میزان نفوذ تابش آفتاب به برج مؤثر هستند. در هریک از طبقات اداری که در پشت این نمای صلب قراردارند، معبری طراحی شده تا فرصت خوبی برای تماشای چشماندازِ در حال توسعهی شهر برای کاربران داخلی فراهم آورد.
بلندای آسمانخراش الحمرا به سه بخش اداری مختلف تقسیمبندی شده است و کاربران و بازدیدکنندگان از طریق آسانسورهای سریعالسیر امکان دسترسی به دو محدودهی فوقانی را خواهند داشت. مقصد این آسانسورها، لابیهای آسمانیست که فضاهای جلسات و سایر تسهیلات را در بر دارند و از آنجا، به وسیلهی دیگر آسانسورهای موضعی که فواصل محدود و کوچکتر را پوشش میدهند، به سایر طبقات میانی راه دارند. آسانسورهای وی.آی.پی نیز دسترسی مستقیم از لابی به تارُک را مهیا میسازند که انبوهسازان در آنجا قصد ساخت یک رستوران یا لژ آسمانی را دارند. سقف این فضا، شیبدار و شاعرانه است، در بلندترین نقطه، 30 متر ارتفاع از کف و چشماندازی بسیار زیبا به منظرهی خلیج فارس دارد. معماران مجرب اس.اُ.اِم با نصب برجهای خنککنندهی الحمرا در بالای سکوی بخش فروشگاهی به جای جانمایی آنها در سقف برج، فضای بسیار مطلوبی برای استقرار کاربران مهیا ساختند.
آنچه در زیر نهفته
همزمان با توسعهی طرح ابَرسازهی برج، تیم سرکیسیان روی طراحی فونداسیونها کار میکردند. فرض بر این بود که برج در حدود 70 طبقه خواهد داشت و با مصالح بتن ریخته در محل ساخته خواهد شد، اما روند کار بهتدریج نشان داد که سنگینی بار این فرم سیال بر جانب غربی ساختمان و بهخصوص بر زیر دیوار لالهایِ بخش جنوبغربی خواهد بود و نیرویی که به گوشهی شمالی و جنوبشرقی تحمیل میشود، در مقایسه با آن، بسیار کمتر است. مهندسان در پاسخ به این عدم توازن در توزیع و وارد شدن بار ساختمان به فونداسیون آن، خرپایی از جنس بتن مسلح و به ضخامت 4 متر ساختند که توسط 289 شمع بتنی پشتیبانی میشد. هریک از این شمعها بین 20 تا 27 متر طول داشتند و آنهایی که در عمق بیشتری از زمین بودند، بهصورت متراکم در محلهایی که فشار بیشتری را متحمل میشدند، قرار داشتند. خرپایی که بین 60 تا 70 متر طول و به 22.937 متر مکعب بتن احتیاج داشت، در مدت 4 ماه در 15 بخش مجزا ساخته شد. این رویکردِ بخشبندی شده به پیمانکاران در کنترل گرمای توزیعی در طول هیدراسیون بتن، که عملیاتی شیمیایی و حاصل ترکیب سیمان با آب است، بسیار کمک کرد. اگر متريال بیش از اندازه گرم شود، که در جغرافیای گرم و خشک کویری بسیار محتمل است، مقاومت آن تقلیل پیدا میکند. علی اصفور، مدیر سازهی شرکت بازرگانی و پیمانکاریِ احمدیه اظهار داشت که: اجرای کار در طول ساعات شب که هوا بسیار متعادل و خنکتر بود، و نیز استفاده از ترکیبی از بتن حاوی درصد بالای نرمهخاکستر (فرآوردهای که باقیماندهی حاصل از سوخت گرد ذغال است) در کنترل شرایط دما و ارتقای کیفیت مصالح اجرایی بسیار مفید واقع شد.» شرکت احمدیه، عضوی از کنسرسیوم کارفرمایان و پیمانکار پروژه است.
ساخت نمای جنوبی و دیوارهای جانبی برج که مانند گلبرگهای لاله هستند و نقش بزرگی در سیستم نیروی واردیِ سازه به زمین و جرم آن دارند، فراست و جسارت کمنظیری را میطلبید. بهعنوان بخشی از برنامهی اصلاح ساختار که توسط اس.اُ.ام پیشنهاد شده بود. این پروسه برای جنبشهای الاستیکی بتن در زیر فشار وزن خود حین روند ساخت و نیز برای جنبشهای طولانی مدت ناشی از انقباضها و لغزشهای جزئی در نظر گرفته شده بود. سرکیسیان در این رابطه میگوید: «پروسهی خشک شدن سازههای بتنی که متراکم روی یکدیگر قرار میگیرند، ممکن است ده سال به طول بینجامد و در طول این مدت ویژگیهای متريال دستخوش تغییرات خواهد شد.»
طراحی و ساخت ابَر سازههای تندیسوار برج، بسی سادهتر از چالشی بود که پایهی برج پیشِ روی طراحان و معماران قرار داد. همیشه نحوهی اتصال یک سازهی بلندمرتبه به زمین، مسئلهی قابل تأمل و ظریفیاست. نسبت سطح کف با ارتفاع در این سازهها، در قیاس با بناهای معمولی با ارتفاعی بسیار کمتر، متفاوت است و این در حالیست که تعداد کاربرانی که به این ساختمان تردد میکنند و با آن در ارتباط هستند، بسیار بیشتر از آمار تردد در ساختمانهایی با ارتفاع کمتر است؛ فشار وارده بر سطح و وزنِ مجموع، به حداکثر میرسد و ضرورت بهکارگیری اِلمانهای سازهای با ابعادی بزرگتر، یک توجیه بدیهی میشود. معمارانِ الحمرا برای آسایش تردد انبوه کاربران و مراجعین در طبقهی همکف برج، ستونهای اولیه در نمای شمالی را به صورت اریب طرحریزی کردند تا بر عمق لابی در محدودهی مذکور بیفزایند.
تالار ورودیِ تقریباً گوتیکِ برج با حدود 24 متر ارتفاع با سیستمی از ورقههای بتنی شکل گرفت؛ اِلمانهایی که همراه سایر اعضای سازهای، به صورت چپ و راستی به هم متصل میشوند تا قوس یا طاقی مشبّک را بسازند و مجموعهای را تشکیل میدهند که وزن برج را به فونداسیونها منتقل میکند. این سیستم به روش تحلیلکمانکشهای غیرخطی، بسط یافته و از طریق انتشار بار با اِلمانهای همراستا و موازیِ خود، موجب کاهش وسعت غیرمحصور ستونهای لابی و در نتیجه، تقلیل نیازهای سازهای در هریک از آنها میشود. اجزای پایهای ورقهها در محل تلاقی با کف لابی، فضایی در حدود 30 سانتیمتر مربع را اشغال کردهاند که در صورت عدم استفاده از تکنیک اتصال بهکار گرفته شده، این وسعت به سه برابر افزایش مییافت. ورقهها که از لحاظ ساختاری، حساس و از لحاظ فضایی، قابل توجه هستند، از روی قالب فایبرگلاس مدلهای سهبعدی که شرکت اس.اُ.اِم پیشتر برای یک پروژهی دیگر در نظر گرفته بود، ساخته شد و روند کُندی داشت که حدود 100 روز به طول انجامید. همزمان با آن، مراحل ساخت سایر قسمتهای برج در جریان بود و قاببندی طبقات بخش شمالی که در طبقهی 25 با سایر مقاطع برج همپوشانی دارد، انجام میشد. پوشش نهایی ورقهها، رنگ سفیدی بود که کیفیت فرفوژهوار سازه را بهخوبی عیان ساخته و استحکام و صلابت سازه را تلطیف میکرد زیرا بهندرت پیش میآید که افرادی بهجز معماران و مهندسین سازه، از نمایان بودن بتن خام، با رنگ و سختی ذاتی خود، خوشنود باشند. اما فارغ از ضابطههای زیباییشناسی، استفاده از بتن نمایان و فاقد پوشش در نمای خارجی بنایی در شهر کویت سیتی که هوایی خلیجی و نمکآلود دارد و احتمال خوردگی میلگردها در آن بالاست، توصیه نمیشود. معماران برای مقابله با این روند تخریبی، پوششی از سنگ آهک با ماندگاری بالا تهیه کردند که سطح دیوارِ رو به جنوب برج را در بر میگرفت. آنها برای پوشش سطوح لالهوار دو طرف دیوارِ مذکور نیز از ترکیب همین متريال با ترِنکادیس (موزاییکی متشکل از قطعات ریز) استفاده کردند. این اقدام مبتکرانه، نمایی هنرمندانه و بهظاهر دستساز برای این بخش سازهایِ برج بهوجود آورده که بهخصوص از فاصلهی نزدیک، بسیار جذاب و اصیل است. بافت این قسمت، با لطافت و نرمیِ فام نقرهایِ یونیتهای صیقلیِ نصبشده بر نماهای شرقی، شمالی و غربی ساختمان مغایرت دارد و هِینی توضیح میدهد که: «این پوشش دارای روکشی با ضریب انعکاسی پایین است که باعث میشود تا نما، تنها منعکسکنندهی تصویر محوی از آسمان و فاقد درخششِ انعکاسیِ آزاردهنده و خیرهکننده باشد.» درخشش نامناسبی که هِینی از آن صحبت میکند، در میانهی ماه مارس که آفتاب بهشدت میتابید بهوضوح بر همه اثبات شد؛ با وجود آنکه در آن زمان سطح نما را غشایی از گرد و خاکِ ساختوساز و طوفانهای منطقهای در بر گرفته بود. تعبیهی این روکش، از چالشهای کلیدیِ دیوار نما بود زیرا معماران باید اطمینان حاصل میکردند که روکش مورد نظر قابلیت سازگاری با پروسهی حرارتی و پذیرش انعطاف مورد نیاز برای نشست مناسب بر روی نمای شیشهای در گوشههای خمیدهی برج را خواهد داشت. این یونیتهای منحنی حدود 30% از نمای صیقلی برج را شامل شده و هر سهماه یکبار توسط افرادی که با بستهای امنیتی از نمای برج آویزان شدهاند، شسته میشود. تعدادی یونیتِ نگهدارنده بر روی مسیری که زیرکانه در داخل جانپناه شیبدار جانمایی شده و در تمام طول محیط ساختمان کشیده شده، قرار دارند و افرادی که قصد نظافت نمای صیقلی برج را دارند، به این یونیتها وصل شده و به حالت معلق، به کار خود میپردازند. تعدادی از خردهفروشها و حدود 85% از فروشگاههای بزرگ تا بهار سال 2012 کار خود را آغاز کرده بودند و همچنان روند اجاره یا خرید فضاها در برج الحمرا در جریان است. هزینهی تمامشدهی طراحی و ساخت برج، حتا برای معماران هم بهصورت یک معما باقی مانده است؛ از طرف دیگر، بررسی میزان موفقیت یا سود مالی یک چنین سازهای، با تکیه بر معیارها و ضابطههای انبوهسازان آمریکایی که توفیق کار خود را بر بازگشت سریع سرمایه میدانند، کار عاقلانهای نیست. یقیناً برج الحمرا یک سازهی آیکونیک در بستر شهری و افق آسمانیِ کویت سیتی میباشد و ابو عرّاج به استقرار کاربران در این سازه و کسب سود مالی قابل توجه و قریبالوقوع، اطمینان دارد؛ چنانکه اظهار کرده: «ما برای آینده میسازیم.»
Source:
Architectural Record. New York: McGraw-Hill, May, 2012, pp. 155 – 148, «Sculpturing the Skyline»