برجهای اَبسُلوت
معماری از شرکت معماران اِم.اِی.دی (مَد)
میسیساگا، کانادا، 2012
Absolute Towers
Architecture by MAD Architects
Mississauga, Canada, 2012

معماری معاصر جهان: ساختمان های بلند مرتبه، هتل، تفریحی تجاری، اداری، مسکونی
__________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________
برجهای بلندمرتبهی اَبسُلوت در همان نگاه اول، بهوضوح سعی در قلمداد شدن بهعنوان نمادهای شهری میسیساگا را ابراز میدارند و منصفانه باید بگوییم که شایستهی چنین لقبی هستند. این برجها حاصل یک مسابقهی معماری برای طراحی سازههای بلندمرتبهی مسکونی در حاشیهی شهری نهچندان مهم در حاشیهی تورنتو بودند که توسط گروهی از معماران چینی، بهنام شرکت ام.اِی.دی (یا همان مَد) طراحی و به اجرا درآمد. یانسونگ ما، مدیر شرکت معماریِ ام.اِی.دی که در پکن مستقر است، بهجای آپارتمانها و برجهای تجاریِ معمولی و جعبهای که در همه جا دیده میشوند، سازههای ارگانیک و نرم را میپسندد. وی در مسابقهای که در سال 2006 برای طراحی یک بنای مسکونی مرتفع در شهر میسیساگای کانادا (با حدود 734 هزار نفر جمعیت و در فاصلهی 25 کیلومتریِ غرب شهر تورنتو) برگزار شده بود، پیشنهاد ساخت برجهایی 56 طبقه را داد که مورد توجه و تأیید داوران قرار گرفت. این برجها به دلیل ظرافتهایی که در نمای خود داشتند، به برجهای مریلین معروف شدند. برجهای مریلین بخشی از پروژهی برجهای مجتمع مسکونی مشاعِ ابسلوت است که شامل پنج سازهی مرتفع میشود و دارای پلانهای کف بیضیشکل است که با چرخیدن حول یک هستهی مرکزی، یک حجم پیچشی و تندیسوار بهوجود میآورند. هندسهی غیر معمول این برجها بهواسطهی کف طبقات که از پنجرههای قدی بیرون میزنند و تراسی با چشمانداز زیبای دریاچهی اونتاریو و افق شهر تورنتو، با شدت بیشتری خودنمایی میکند.
پروژهی برجهای مریلین مانند برجهای مرکز تجارت جهانی، شامل دوسازهی مجزاست که کاربری واحدی دارند و در یک قالب متحد جای میگیرند. چنان که مینورو یاماساکی، از طراحان اصلی برجهای دوقلو، چنین رویکردی را به عنوان «فلسفهی قدرتمند مدرن» میداند که تماماً دربارهی «تکرار و نسخهبرداری» است و قصد دارد «کوچک بودن مقیاس انسان را به وی یادآوری کند و او را به احترام گذاشتن وادارد». اما طرح معماران مَد، نکتهی دیگری را هم به چالش کشیده: معماران شرکت با تغییر ضابطههای فرمی از حالت سخت و خشک به احجامی ظریف با انحناهای بیشتر، قصد رد کردن قدرت سمبلیک مردانه و جایگزینی آن با نیروی روحانی زنانه را دارند. آنچه که معماران مدرنگرا و معاصر را تحت تأثیر قرار میدهد و مسیر و هدفهایی آیندهنگر را دنبال میکند، شکلی از معماریست که دغدغهی محدودیتها، غیرممکنها و ناشدنیها را در سر دارد؛ همچنان که میس وان در روهه در سال 1922 اقدام به طراحی آسمانخراشی شیشهای کرد که در زمان خود قابلیت اجرا شدن را نداشت و در این آسمانخراش نیز ضرورت بهکارگیری انبوهی از پلیتهای مجزا بهچشم میخورد، تهیهی فضای لازم برای جای دادن بیشترین افراد به استراتژی اصلی معماری در طرح میس و برجهای ابسلوت تبدیل شده است.
پروژهی برجهای ابسلوت از لحاظ تجاری بسیار موفق بود و در تابستان 2007 که پلان 427 آپارتمان به فروش گذاشته شد، تمامی واحدها واگذار شدند و مالکان سایت، شرکتهای سیتیزِن دِوِلوپمنت گروپ و فِرنبروک هومز، سریعاً تصمیم بر توسعهی طرح و سپردن کار به معماران نهچندان نامدار گرفتند تا برجهای دیگری در کنار سازههای مرتفع پیشین احداث کنند. معماران با ایدهای از اجرای طرحی جنبشی و ظریف که در ذهن داشتند، سازه را با 50 طبقه و 453 واحد طراحی کردند؛ بهطوری که پلیت هر طبقه نسبت به طبقهی زیرین خود، یک درجه چرخش مییابد. چرخش پلیتها در سازهای که ارتفاع بیشتری دارد، در جهات مختلفی اِعمال شده و پویایی و جذابیت بیشتری به آن داده است. یانسونگ ما دراینباره میگوید: «دو برج تفاوتهای پیچیدهای دارند، اما اعضای یک خانوادهاند.»
اهمیت این برجها در تفاوتهای جزئی سازهای آنها با سایر ساختمانهای بلندمرتبه است.اثرگذاری و تبدیل شدن آنها به نماد شهری، نه تصادفی، بلکه حاصل حرکتهای فرمیک دقیق و ظریفی بهعنوان آبسترههای فضاییست که با گذشت زمان و بررسیهای دقیقتر سازههای بلندمرتبهی معاصر، بیشتر نمایان میشوند. برجهای ابسلوت، مبهم و مرموز، در کنار خیابان ایستادهاند؛ بهنظر کاملاً تحت کنترل هستند اما سرکشی و بازیگوشی نشاطآوری در مضمون ظاهری خود دارند. با عبور از کنار این برجها، پروفایل آنها بهتدریج و پیوسته تغییر میکند و دست یافتن به یک مدل ذهنی جامع و صحیح از ساختار برج و ارتباط آن با پروفیلها، با یک نگاه اجمالی از بیرون، به هیچ وجه کار آسانی نیست. اما با نزدیکتر شدن به برج، عامل شگفتانگیز دیگر سازه نمایان میشود: تراسهای سرتاسری که حول هریک از طبقات کشیده شدهاند و تصویری از صدها بشقاب را به ذهن میآورند که روی هم تلمبار شده و هر لحظه احتمال فروریختن آنها میرود. این بالکنهای پیشآمده تا حد زیادی موجب کاهش اتلاف انرژی گرمایی داخل ساختمان میشوند. بهکارگیری پلِیتهایی مجزا برای هر طبقه، اجرای فرم ظریف و منحصربهفرد آسمانخراش مدرن را میسر کرده است. اگرچه با نگاهی اجمالی از بیرون به نمای برجها نمیتوان خیلی زود نتیجهگیری کرد، اما با اندکی دقت میتوان دریافت که پلان کف تمامی طبقات برج، یک شکل دارند؛ درست مانند آسمانخراشی همچون برجهای دوقلو که پلان تمامی طبقاتش، مستطیلشکل میباشد، پلان طبقات برجهای مسکونیِ منطقهی میسیساگا بیضی یا تخممرغیشکل هستند اما هر طبقه، نسبت به تراز زیرین خود چرخشی جزئی پیدا کرده است. اندازهی این چرخش در نزدیکی بالاترین و پایینترین قسمتهای برج، نیم درجه و در قسمت میانی، بین 1 تا 4 درجه است. استمرار فرمال این چرخشها، در مقیاس عظیم و مرتفع برج، شکلی تندیسوار به آن داده که منجر به پیچیدگیهایی، هم از داخل و هم بر روی نمای خارجی شده است؛ دیوارها و ستونهای بتنی در فضای داخلی هر طبقه، حاضر و محو میشوند و پلان کف هریک از طبقات بر طبق مقتضیات تعیینشده سازماندهی میشوند. ایدهی چرخش علاوه بر تنوع عمودی پلانها، تأثیر فرمیک بینظیری به برجها بخشیده که از منظر خیابان، بهشدت خودنمایی میکند. از قرن نوزدهم به این طرف، ابراز عکسالعملهای ارگانیک که ریشه در الهام از اِلمانهای طبیعت دارند، در میان معماران و بهعنوان شیوهای از ستایش فرم، ریشه گرفته است. بهعنوان نمونه در این خصوص میتوان به خانهی رقصان در پراگ، اثر فرانک اُ.گهری اشاره کرد که حاصل پروسهایست که با کمپوزیسیون بهعنوان یک کل منسجم (که در اینجا با رویکردی انسانگرا توأم است) آغاز و تمام میشود. اما از طرف دیگر، برجهای ابسلوت بر پایهی سیستم پارامتریک و محصول محاسبات و قوانین دقیق کامپیوتری هستند. تفاوت ظاهری در نمای دو برج مجموعهی ابسلوت نه در تفاوت پلان اجزای طبقاتی، بلکه در نحوهی تنظیم چرخش پلِیت طبقاتشان است که در آکس عمودی هر برج از الگوهای متفاوتی تبعیت میکنند و هریک از دو برج، فرمول سادهای دارند؛ مثلاً تعیین میکنند که از طبقهی X تا طبقهی Y، هریک از طبقات نسبت به تراز زیرین خود، 5/0 درجه و از طبقهی Y تا Z، 4 درجه چرخش پیدا کنند. بلندپروازیهای شرکت مَد در مورد برجهای ابسلوت نه تنها در سودای خلق فرمهایی احساسبرانگیز و آشنا بود (که اینها لازمهی خلق المانی نمادین هستند)، بلکه قصد این را داشته تا افراد را به یکدیگر نزدیک کند. سرتاسر نما با بالکنهایی احاطه شده و افرادی در پشت این دیوارها سکونت دارند که بهواسطهی این بالکنها، به یکدیگر نزدیک شدهاند. فرمهای متغیر برج، بالانس غریبی بین گمنامی و منحصربهفرد بودن برای ساکنانش ایجاد میکند.
هر دو برج دارای پلیتهایی از جنس بتن درجا هستند که شیوهی ساختی رایج در این منطقه است. مراحل احداث سازهی مرتفعتر، زودتر به پایان رسید و در حالی که برج دیگر هنوز در دست کار بود، ساکنان به خانههای جدید خود نقل مکان کردند. زیگموند ساؤندبَک، مدیر یک شرکت مهندسی سازه و مستقر در تورنتو که در طراحی و نصب روشی موسوم به پل سرمایشی در بین فضای داخلی و بخش خارجی دیوارهها همکاری داشت، به این نکته اشاره میکند که گرچه پلانهای کفِ هر طبقه، طرحی معمولی دارد اما هندسهی پیچشی کل سازه، لزوم تعبیهی ستونهای نگهدارنده و طرح ساختاری منحصربهفرد برای هر طبقه را به یک ضرورت تبدیل کرده است.
انحناها و پیچشهای 180 میلیون دلاریِ پروژهی ابسلوت، مانند سازههای کوچک با ساختاری غیر معمول برای اتاقها، چنان نیست که طراحی و چیدمان داخلی واحدها را با مشکل روبهرو کند و حتا تعدادی از واحدها بالاتر از قیمتهای رایج در این ناحیه واگذار شدهاند. در ضمن، خریدارانی که نمیخواهند اتاقهایی با پلان مثلث یا ذوزنقه داشته باشند اما مجذوب زندگی در این برجها شدهاند، اقدام به خرید واحدهایی میکنند که در ساختمانهای بلندمرتبهی مشرف به برجهای ابسلوت هستند تا فرصت تماشای این برجهایی که با ذهنیت ارگانیک احداث شدهاند را داشته باشند. با علم بر ویژگیهای ذکر شده از برجهای ابسلوت، میتوان این سازههای بلندمرتبه را به گردبادهایی تشبیه کرد که مردم را از تقاطع اصلی شهر به طبقات داخلی خود میکشاند؛ جایی که سکونت سایرین را در کنار خود حس میکنند و انسانها به یکدیگر نزدیکترند. شاید با کمی اغراق بتوان ادعا کرد که بهندرت نمادی بهتر از این بهعنوان یک سکونتگاه معاصر در حومهی شهری در آمریکای شمالی یافت میشود.
مجتمع ابسلوت شامل 5 سازهی مرتفع؛ دو برج مریلین با طراحی متفاوت خود کار شرکت معماران اِم.اِی.دی (مَد) میباشند.
Source:
Architectural Record. New York: McGraw-Hill, December, 2011, p. 39, “Sharply Pairs Add New Twist”
Domus (Vol. 963). Milan: Direzione Pubblicità, November, 2012, pp. 30 – 41, “An Empathetic Twist”
www.dezeen.com/ (December 2012)
www.designboom.com/ (December 2012)
مدارک فنی