هتل سنگ سیاه، اثر علی سوداگران، نازنین کازرونیان، محمدامین نجابت
رتبهی نخست بخش هتل چهارمیندوسالانه معماری و شهرسازی

موضوع پروژه
پروژه با موضوع احداث اقامتگاه سنتي در بافت تاریخی شیراز، محلهی سنگ سیاه، به مساحت عرصهی ٥٦٠ مترمربع، مابین و در همسایگی پنج بنای ثبت ملی از دورههای تاریخی ایلخانی، زندیه، قاجاریه و پهلوی بر اساس مجوزها و ضوابط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تعریف گردید.
بافت تاریخی شیراز
محلهی سنگ سیاه از دههی چهل شمسی همانند کل بافت تاریخی، به دلایل گوناگون از جمله تغییر سبک زندگی شاهد کوچ ساکنانش بوده و رفته رفته این فضای خالی از سکنه، بستر معضلات فرهنگی و اجتماعی شده، که در نتیجهی آن، معتادان و بزهکاران حاکمان اصلی ارزشمندترین قطعهی شهر گردیدند و تنها راهکار بخش دولتی تخریب و تجمیع بافت بوده است.
در سالهای گذشته طرحهای متعددی برای احیای بافت عموماً در بخش دولتی با سیاست حذف صورت مسئله و احیای بافت بر اساس استراتژی تخریب و تجمیع شکل گرفته که با حذف بناهای ریزدانه، حذف گذرها، تعریف پروژههای درشت مقیاس و خیابانکشیها بهتدریج باعث از بين رفتن تناسبات پُرها و خالیها، نظام هندسی و ارتباطی گذرها و ساختارِ بخش قابل توجهی از بافت تاریخی گرديده است. در يك دههی گذشته نيز سرمایهگذاران خصوصیِ علاقمند به بافت تاريخي، مرمت و احيای خانههاي ارزشمند جهت اقامتگاه يا سفرهخانهی سنتی را با برانگیختن حس نوستالژیک را بیشتر مورد اقبال قرار دادهاند و در نتیجه تجربیات ارزشمند اندکی در حوزهی نوسازی انجام گرفته است. این در حالی است که بافت شیراز با مساحت ۳۶۰ هکتار، ١١٧٠٠ بنا در خود جای داده که در حدود ٣٦٠ بنای آن ثبت ملی است. اگر سه برابر این عدد را بناهای باارزش ثبت نشده فرض کنیم، در مجموع ١٠ درصد بناهای بافت تاریخی، ارزش مقاومسازی و مرمت دارند و تعداد قابل توجهی نیازمند اتخاذ تدابیری جهت نوسازی هستند. الگویی برای نوسازي با سازههای نوین، آن زمان اهمیت مضاعف میيابد که زمین لرزههایی که بارها بافت تاريخي شيراز را با خاک یکسان کرده است را به ياد آوريم.
راهبرد
این پروژه تلاشی در جهت تجربهی نوسازی و ارائهی راهكاري برای تسری آن در بافت تاریخی است به گونهای که موجب تغییر ساختار اجتماعی و فرهنگی گردد و مولد زندگی دوباره باشد. اما مشكل اصلي در نوسازي بافت، مقابله با الگوهاي شبهتاريخي مورد نظر ارگانهای تصميمگيرنده است كه با كدهايي مشخص و تزئيناتي چشم آشنا به دنبال اعتبار بخشيدن به بنايي معاصر و ساخت بدلي از روی اصل هستند، اما در اين عرصه، ارائهی بازخوانی تنوع تاریخی بناهای همجوار از گنبد ٧٠٠ سالهی ايلخاني تا سقف شيرواني گالوانيزهی پهلوي کمک نمود تا پروژه درگیر كدها و موتيفهاي رایج نگردد و تلاش کند در امتداد سیر تاریخی بافت، بنایی متعلق به دوران خود باشد و حتی پا را فراتر گذاشته و در مسیر باززندهسازی بافت، راهبرد تسری پلاک به پلاکِ (ریزوموار) زندگی در پیکر بافت را پیشنهاد دهد، راهبردی که میتواند سلسه مراتب دسترسی هر پلاک به پلاک مجاور را با رمزآلودگی و حرکت و مکث همراه سازد و كاربر را درون تو در تويي ارگانيك در ترازهای مختلف ساعتها مشغول کشف و شهود سازد، ریزدانهها را حفظ و راهکاری عملی برای حل معضلات مالکیتی پلاکهای بافت باشد.
مساحت کم پلاكهای مسکونی و مشکلات مالكيتي و ثبتی، در حوزهی سرمايهگذاري خصوصي از سختیهای ديگر بازآفريني است كه تزريق كاربريهاي جديد را دشوار و زمانبر ميسازد، بنابراين ما به جای تجمیع پلاكها و تعریف یک مجموعهی بزرگ مقیاس به پیشبینی الحاق بناها فکر کردیم و با وجود منابع مالی محدود، و عدم امکان تملک یکباره، طراحی و ساخت را با یک هستهی اولیه آغاز و پیشبینی گسترش به پلاكهای مجاور و در نهایت سرایت آن به بافت را برنامهریزی نمودیم. در طول ساخت هستهی اولیه، دو پلاك مجاور بر اساس پیشبینیهای ابتدایی تملک شد که هم اکنون در حال ساخت است و چند پلاك دیگر در مرحلهی تملک و طراحی است. از آنجا که ما پروژه را جزئی از بافت و موفقیتش را در گروی احیای بافت میدانیم و رواج زندگی در بافت را به ساخت یک یا چند بنا محدود نمیدانیم، امیدواریم با توسعهی این ایده بتوانیم شعاع تأثیرگذاری و رواج زندگی در بافت را به کمک کارکنان و کاربران این بناها، وسیعتر کنیم. کارکنانی که میتوانند، از ساکنان بافت باشند یا خود به واسطهی همکاری با مجموعهی ما به ساکنان جدید بافت تبدیل شوند. اتخاذ تصمیم الحاق به جای تجمیع اجازهی زنده بودن پروژه را تا همیشه مهیا میسازد، ریزدانهها با همان موقعیت و تناسبات به مجموعههایی بزرگتر برای عملکردهایی متفاوت متصل میشوند و گذرهایی در ترازهایی متفاوت شبکهی ارتباطی بیرونی را در درون بازتولید مینمایند و زندگی را در اين بستر تاريخي به جریان میاندازد.
روند طراحی بوتیک هتل
بستر پروژه، سایت – موزهای است در هم تنیده با قدمتی چند صد ساله. ما تلاش کردیم، پروژه را در امتداد بناهای پیرامونی و براساس نیازها، فنآوری و امكانات عصر خود طراحی کنیم. از این رو گونه، هندسه، جرم، بافت و رنگ را از پیرامون برداشت کردیم؛ هندسهی بیرونی منطبق بر گذرها، هندسهی درونی منظم و دیاگرام درونی، پاسخگوی نیازهای پروژه است. بنا، بر اساس الگوی حیاط میانی، تمامی بازشوها رو به درون و خط آسمان بر اساس همجواری با بناهای اطراف به ویژه مسجد تاریخی میرزا هادی شکل گرفته است. انحنای ملایم فرم ورودی تلاشی است برای دعوت میهمانان به مرکز بنای درونگرای تماماً آجری با گذر مارپیچ قیفی شکل که دسترسیهاي داخلي و پيشبينيهاي گسترش آينده را در ترازهاي مختلف مهيا ميسازد و هرچه به بالا ميرود بازتر ميشود و تا بام پروژه که نظرگاهی است در میان سایت – موزهی سنگ سیاه با تابلوهای راهنمای معرف بناهای تاريخي اطراف، امتداد مييابد.
تسری زندگی به صورت پلاک به پلاک، پیشنهادی است برای باززندهسازی بافت تاریخي، اما همیشه به صورت ناتمام باقی خواهد ماند. ناتمام با تمایل نهان و مدام برای گسترش. این پروژه در مسیر انتشار ریزوموار خود، هر جا بنایی ارزشمند مییابد، مرمت و احیا میکند و هرجا بنایی فاقد ارزشهای نگهداری و یا قطعه زمینی مییابد، بنایی در تعامل با بافت، با درك تناسبات، هندسه و پر و خالی تودهها، طراحی و احداث خواهد کرد و تلاش میکند همچون بناهای تاریخی پیرامون که نمایندهی فنآوری و نیازهای دوران خود بودهاند در پیوند با بستر، معرف عصر خود باشد.
تأسیسات و مصالح
برای تبدیل بام به نظرگاه، تأسیسات (ونتها ،اگزاستها، چیلر و…) پروژه با تمهیداتی به ساختمان مجاور منتقل شد تا بام خالی و مناسب رویدادها باشد. در زیر تمامی کفها از ورقهای آکوستیک با جزئیات اجرایی کف شناور استفاده گردید تا میهمانان بیشترین سکوت و آرامش را تجربه کنند. پنجرهها با چوب چنار که از قدیم به عنوان سازگارترین با اقلیم شیراز استفاده میگردید، ساخته شده و تمامی جزییات برای تبدیل به یک پنجره با استاندارد امروزی از قبیل لاستیکهای درزبند، شیشههای دوجداره، به روز گردیده است. با دو مسیر مجزای لولهکشی فاضلاب آب خاکستری جدا، تصفیه و دوباره به چرخهی استفاده فلاشتانکها و آبیاری فضای سبز باز میگردد که علاوه بر صرفهجویی در مصرف آب، حجم ورودی چاههای جذبی را که به علت بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی از مشکلات منطقه هست، کم میکند. استفاده از مصالح دستساز برای فاصله گرفتن از محصولات ماشینی از اولویتهای پروژه بود تا بافت حاصل با خطاهای انسانی در آن، هماهنگی بیشتری با بافت منطقه داشته باشد، بنابراین از آجر خشتی استفاده گردید که با تلورانس ۱۰درصدی سایز و فرم و پیچیدگیاش، بافتی مناسب تولید میکند و این رنگ و بافت تا مرکز بنا و فضای داخل امتداد یافت و کف، سقف و بدنه را پوشاند. در داخل اتاقها، کاشی دستساز با پوشش کف و بدنهی سرویسها رنگ را به درون فضا تزریق کرد و با والورهای مختص تولیدات دستی، دوباره بر دستساز بودن مصالح تأکید نمود.
معماری معاصر ایران: اقامتی
_______________________________________
نام پروژه عملکرد: بوتیک هتل سنگ سیاه، شیراز-
بوتیک هتل
معماران اصلی: علی سوداگران، نازنین کازرونیان،
محمدامین نجابت
همکاران طراحی: محمدامین شاهوار، حنیف حقطلب،
سلمان شورانگیز، شقایق نجاتی، نوشین حیدرجان،
محبوبه کوهپایه، صدف اردوبادی، طناز فرهمندفر،
سوگل سلیمانی، پگاه اسماعیلنژاد
سازه: سلمان رستمی، حسن ظریفکار
تاسیسات: سید مهدی علویان
نظارت كارگاه: پویا معدنی، محمد جواد رضایی
سرپرست كارگاه: ابراهیم مظفریان
آدرس پروژه: بافت تاریخی شیراز، محلهی سنگ سیاه
مساحت: زیربنای هستهی اولیه: ١٢٨٠ مترمربع
مساحت عرصهی اولیه: ٥٦٠ مترمربع
سال شروع و پایان ساخت: 1399-1396
کارفرما: نازنین كازرونیان، محمدامین نجابت
گرافیست: سمانه متقیپیشه
عكاس: نوید عطروش، آرش اختران
سایت: www.archoffice.ir
اینستاگرام: archoffice.iran@
Sang-e Siah Boutique Hotel, Ali Sodagaran, Nazanin Kazeroonian, Mohamadamin Nejabat

Project Name: Sang-e Siah Boutique Hotel \ Function: Hotel \ Company: Stak Office
Lead Architects: Ali Sodagaran, Nazanin Kazeroonian, M.Amin Nejabat
Interior Design: Nazanin Kazeroonian \ Client: Nazanin Kazeroonian, M.Amin Nejabat
Structure: Concrete \ Location: Sang-e Siah Neighborhood, Historical Context of Shiraz
Area of Construction: 560 Sq.m \ Total Land Area:1280 Sq.m \ Date: 2018- 2020
Photographers: Ali Sodagaran, Navid Atrvash, Arash Akhtaran \ Email: Stak.office@yahoo.com
this project was defined with the subject of creating a traditional residence in the historical context of Shiraz, Sang-e-Siah neighborhood, between five National Registered Buildings from Ilkhani, Zandeih, Qajar and Pahlavi historical periods. In recent years, context rehabilitation projects have been developed based on the demolition and aggregation strategy, which gradually eliminate the proportions of void and mass, the geometric and communication system of passages and the structure of a significant part of historical context by eliminating fine-grained structures and passages, defining large-scale projects and constructing streets.
This project is an attempt to experience rehabilitation and provide a way to spread it in the historical context so that it changes the social and cultural structure and generates the new life. But the main problem in rehabilitation of historical context is to deal with the pseudo-historical patterns desired by decision-making organization that are trying to make an imitation of the original with codes and ornaments which are familiar to our eyes. We tried not to involve the project in common codes and motifs to propose a strategy for spreading block to block of life into the context in the direction of rehabilitation of historical context.
Instead of aggregating the urban plots and defining a largescale mass, we thought of predicting the incorporation of the building, and despite limited financial resources, and the impossibility of possess all at once, we started the design with an initial core and predicted its expansion to adjacent plots and eventually its spread to the context. During the construction of the initial core, two adjacent urban plots were acquired based on primitive predictions, which are currently under construction, and several other urban plots are in the phase of possession. Deciding incorporation rather than aggregation will allow the project to live forever, the fine-grained structures are connected to larger mass for different functions with the same position and proportions and passages at different levels reproduce the external communication network inside. Extending life from block to block is a suggestion for reviving the historical context, but it will always remain unfinished with a hidden and constant desire to expand.
Wherever it finds a valuable structure, rehabilitates it, and wherever it finds a structure with no maintenance values or an urban land plot, it designs and construct a building which is in interact with the context, perception the proportions, geometry and void and mass and tries to represent its era, like the surrounding historical monuments that represented the technology and needs of their time in connection with the context.