صندلی بشکهای
اثر فرانک لوید رایت
متن از علیرضا صالح راستین
Barrel Chair

طرّاحان همیشه بر این باور بودهاند که خانهها باید با فضای بیرونی و طبیعت پیرامونشان هماهنگی داشته و به تبعِ آن مبلمان یک خانه نیز باید متناسب با فضای خارجی پیرامون آن طرّاحی شود.
فرانک لوید رایت معمار مشهور آمریکایی، از جمله معماران و طرّاحانی است که تأکید زیادی بر این عقیده نموده است. خانهی آبشار رایت در پنسیلوانیا خود بهتنهایی سندی بر این مُدّعاست، چراکه با قرار گرفتن در آن خانهی بینظیر با اشیاء و مبلمانی روبرو میشویم که گویی این خانه جزئی از طبیعت اطرافش است و تنها دیوارهایی این دو را از هم جدا کردهاند.
از آنجا که رایت همانند دیگر معماران مطرح دنیا در زمینهی طرّاحی مبلمان نیز فعالیت میکرد، همواره معتقد بود: «هر صندلی باید بر اساس جایی که میخواهد در آن قرار گیرد طرّاحی شود». صندلی که او بعدها تحت عنوان «صندلی بشکهای» برای آقای هربرت جانسن در سال 1937 طرّاحی کرد، بهوضوح تأکید رایت بر این باور را نشان میدهد.
صندلی بشکهای با استفاده از چوب طبیعی درخت گیلاس و پوشش چرمی مسند ساخته شد و از این طریق وسایل موجود در فضای داخلی خانهی آقای جانسون را که عمدتاً چوبی بودند، انسجام میبخشید. رایت با الگوبرداری از فرم یک بشکه، این صندلی را بهگونهای طرّاحی کرد که گویی نیمی از یک بشکه بریده شده و به صورت صندلی درآمده است. رایت در ضمنِ طرّاحی این صندلی تصوّر میکرد در حال نبـَرد با سایر طرّاحان است و در بازار رقابت باید صندلیای طرّاحی کند که توسّط ماشین بهراحتی تولید شود. ساختار سادهی صندلی بشکهای این خواسته را برآورده میکرد. او این فرم صندلیها را همانند یک دیوار چوبی در نظر میگرفت که میز را احاطه کردهاند و در اصل این صندلی نتیجهی کوششهایی است که در جهت بهوجودآوردن یک مُحیط صمیمی و دنج برای فرد استفاده کننده طرّاحی شده، بهگونهای که وقتی فردی بر روی این صندلی مینشیند، یک احساس امن و صمیمی را تجربه میکند.
شاید جالبترین نکته در مورد صنـدلی بشـکهای این باشد که قدیم و جدید را همزمان به ذهن بیننده متبادر میکند. پُشتی مهارشدهی صندلی به شکل نیماستوانه به یاد آورندهی صندلیهای پشت بلند قرن نوزدهم و به خصوص دوران لوئی پانزدهم و صندلیهای ادواردی در اوخر آن قرن میباشد. از طرف دیگر بهکارگیری چوب و چرم در کنار یکدیگر اقدامی در راستای «جُنبش مدرن» تلقّی میشود.
این گفته شاید عجیب باشد، اما لوید رایت در اوج قدرت و مشهوریت، تنها کسی بود که تأکید ویژهای بر استفاده از چوب داشت، امّا طرّاحان همدورهاش، بهکُندی رهبری او را در این زمینه ارج نهادند. رایت اعتقاد داشت که طرّاحان غربی به بهرهگیری از چوب به کُلّی بیالتفاتند و از آن، چنان که شایسته بوده استفاده نکردهاند. رایت در سخنرانی خود در سال 1901 اظهار میکند: «به استثناء ژاپن، در جاهای دیگر دنیا از چوب به طور نابهجا استفاده شده و طرّاحان، چوب را بد به کار بردهاند.»
بر خلاف نمونهی اوّلیهی این صندلی که در سال 1904 به سبک طرّاحی قرن نوزدهم طرّاحی شد، نمونهی ساخته شده در سال 1937 پایههای کابریول (پنجه شیری و دارای انحنا به سمت خارج) نداشت، و در واقع نوع مصرفیتر نمونهی اصلی بود. باریکههای چوبی تشکیل دهندهی دیوار پشتی که تکیهگاه صندلی را تشکیل میدهند، برای چشم بیننده بسیار خوشایندتر از ساختار خالی از ظرافتِ شبکهمانند در نمونههای اوّلیهی این مدل هستند. این دیوارههای چوبی با انحنای ملایم خود بخش دیگر صندلی هستند که با بالشتک بستر هممرکزند.
بدون شک صندلی بشکهای فرانک لوید رایت راه طولانیای را برای بهبود برخورد ناشیانهی غرب با چوب پیموده است. این صندلی الهامبخش طرّاحان نسلهای بعد گردید که از برجستهترین آنها میتوان به ایمز و لوسین ارکول اشاره کرد.