باغ بی سر و ته
حسین سوداوی


«حسین سوداوی» با پروژهی ویلایی متفاوت «باغ بی سر و ته» یکی دیگر از معماران این سلسله نشستها بود. ماهیت این دست از پروژهها از یک نیاز انسان شهرنشین میآید. شهرهای ما به دلایل مختلفی، در حال از دست دادن زیستپذیری خود هستند. فرسایش روحی، فکری شهروندان و… از جمله دلایل آن است. در دو دههی اخیر، حومهی شهرها تبدیل به عرصهی جدیدی برای نفس کشیدن تازه و به زیستی تازه و متفاوت از شهرها برای افراد تبدیل شده که از آن به عنوان جاذبههای طبیعی یاد میشود. در چنین شرایطی، ایجاد سکونتگاههای موقتی برای افراد نیاز است که از آن به عنوان ویلاسازی یاد میشود. معمار در ابتدا بیان داشت: «در گذشته عموما برای ویلاسازی به جنبهی معمارانهی آن توجهی نمیشد و پیمانکاران و مجریان محلی چیزی به عنوان ویلا میساختند. اما در دو دههی اخیر با گسترش فرهنگ معماری، بخشی از افراد به سراغ معمارانی که درگیر و دار ضوابط معماری شهری نیستند و به دنبال کارهای خلاقانه در اطراف شهرها هستند، رفتند و منجر به این شد که امروزه شاهد ویلاهایی در اطراف کلانشهرها باشیم که حرفی برای گفتن دارند». او در ادامه افزود: «ویلا یک تجربهی زیستی متفاوت از همه لحاظ است و اگر معمار بتواند تفکر کارفرما را بخواند، میتواند کار موفقی انجام دهد. ما یا معماری انجام میدهیم یا «دیزاین» و این دو معقولهی جدا از هم هستند و انتقادهایی که در معماری دربارهی زیباییشناسی و تناسب وجود دارد، از نظر من کاملا درست است. شما زمانی که زیباییشناسی و تناسب را انجام میدهید، معماری را بررسی نمیکنید، بلکه دیزاین را مورد بررسی قرار دادهاید»؛ او در خصوص پروژه توضیح داد: «در این پروژه ما معماری را مورد بررسی قرار میدهیم. شاید در قسمتهایی دیزاین نیز وارد شود، اما بحث اصلی دربارهی معماری است. ما نباید برنامه را با کاربرد یکی بگیریم. برنامه را معمار و کاربرد را کارفرما تعریف میکند و چیزی که کارفرما از شما میخواهد، کاربرد است که با توجه به آن باید برنامه را طراحی کنید. دیاگرام از تئوریها میآید و شما میتوانید با برنامه، به دیاگرام دست پیدا کنید. قطعا در همهی پروژهها مواردی وجود دارد که دسترسی به آنها سخت است، اما خوشبختانه در این پروژه، ما با زمینی مستطیل شکل رو به رو بودیم که قرار بود ویلایی در آن قرار بگیرد و کارفرما ویلایی ساده با هزینهای کم برای آخر هفتهها میخواست در وسط این باغ که درختهای میوهی زیادی داشت و مجبور بودیم درختهای زیادی را قطع کنیم، یک باکس را میان باغ در نظر گرفتیم. تمام تغییراتی که در فضا ایجاد شد، در راستای شکلگیری بهتر دیاگرام ما بود. در این پروژه، ابتدا و انتهای کار را شفاف کردیم که به صورت بصری باغ از میان پروژه عبور کند. چوبهایی که با آنها فرنیچر (صندلی و میز و…) را ساختیم، همان چوبهای قالب بتنها بود. من معتقد هستم که یک معمار باید از ابتدای پروژه، به دیاگرام خود پایبند باشند. شاید بعضی از دیگر قسمتها تغییر پیدا کنند، اما دیاگرام نباید با تغییری همراه باشد»
باغ بی ته و سر / استودیو معماری تجربه / معمار: حسین سوداوی / موقعیت: ایران، اصفهان / گروه طراحی: مریم سوداوی، ستاره سلیمانی، عارفه علی اکبری / متراژ زمین: ۱۲۰۰ مترمربع / متراژ زیربنا: ۱۸۰ مترمربع / سال: ۱۴۰۰ / سازه: محمدرضا کریمیان / برق: حمیدرضا ایرج منش / مکانیک: علیرضا نادر تهرانی / نورپردازی: ستاره شمال / مدیر اجرا: علیرضا اخوان