کنج میدان کاج
روایت سیروس بزرگ گرایلی: البرز، هنرهای زیبا، وزارت مسکن و شهرسازی، ذوب آهن، AA، دفتر مشاور عالی شهرسازی و مهندسین مشاور آتاوا،
تحریریهی هنرمعماری
بار نخست نبود که به شرکت او برای مصاحبه و گفتوگو مراجعه می کردیم، اما این بار نبودِ پروژه برای کار و طراحی مشهود بود. او و همکارانش نیز در رکود بازار معماری می کوشند تا چراغ مهندسین مشاور معظم خود را روشن نگاه دارند و چشم انتظار تغییرات هستند. با خوشرویی از ما استقبال می کند و داستانش را از بازگویی خاطرات کودتای 28 مرداد شروع می کند:
«خانه ی پدری من کمی پایین تر از پارک دانشجو بود. من تقریباً شاهد بیشتر وقایع سیاسی آن دوران که بازتاب آن در محور خیابان انقلاب رخ میداد، بودم. شاید باورتان نشود، که کودتای 28 مرداد با تعداد معدودی تانک و چندین کامیون سرباز انجام شد!» سیروس بزرگ گرایلی علیرغم تحصیلات بسیار موفق و کلیدی خود، با فروتنی از آنها یاد می کند و تأکید می کند که دنبال کار و پیشرفت برای کل جامعه ی معماری ایران بوده است. به همراه شرکای خود که داستان همکاری آنان به صفحاتی مجزا نیاز دارد از مشکلات اجرای پروژه های صنعتی در ایران می گوید که هنوز زنجیره ی عملکرد آن تکمیل نشده است. گلایه از کمبود منابع اطلاعاتی در دانشکدههای معماری آن دوران میکند و میگوید که این کمبود نظری، موجب محدودیت هنر معماری به پیروی صرف از فرم و نه از مفاهیم گردید. این مقاله نگاهی است به زندگی و معمارانه های او در ایران اما پیش از هر چیز بد نیست نگاهی به زندگینامهی ایشان داشته باشیم.
سـیـروس بـزرگ گـرایـلـی مـتـولـد 1320 در تـهـران و فارغ التحصیل دبیرستان ماندگار البرز است. او از همان زمان دبیرستان با دوستانی چون مهندس بیت منصور، حسین امانت و منوچهر ایرانپور رفاقتی ماندگار را پایهگذاری نمود. در ادامهی راه، کارشناسیارشد معماری را از پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سال 1346 دریافت نمود. موضوع دفاعیهی او طراحی «کارخانهی داروسازی، آزمایشگاهها و خطوط تولید و مرکز اداری کارخانهی داروسازی در کرج» بود. موضوع انتخابی او به نوبهی خود در آن زمان از جذابیت و نوآوری خوبی برخوردار بود و وی را وادار نمود تا از داروپخش و سایر کارخانجات داروسازی و کارخانهی سرمسازی حصارک بازدید به عمل آورد. خودش تأکید می کند که موضوع را به خاطر نو بودن در دانشکده انتخاب کرده است، هرچند می دانست که کاری سخت در انتظارش خواهد بود. او ارتباط بین پایاننامهی ارشد و آثار صنعتی و تحقیقاتی ای که بعداً ساخته است را اتفاقی و حاصل دست تقدیر می داند. بزرگ گرایلی در زمان دانشجویی در دفتر عبدالعزیز فرمانفرمائیان، مقتدر و آندرف و مدتی را در استخدام وزارت مسکن و شهرسازی (با کسب موفقیت در کنکور ورودی آن سازمان) و دوران سربازی خود را در دفتر فنی کارخانه ی ذوب آهن اصفهان گذراند. از آثار اجرایی او در این بازهی زمانی (بین سالهای 1347 تا 1349)، تعدادی پروژه چون کوی نهم آبان، ساختمان مرکز اداری سنگ آهن بافق و ساختمان آگلومراسیون ذوب آهن و اولین پارک کنارهی زایندهرود هنوز پا بر جا مانده است. سیروس بزرگ گرایلی در سال 1349 برای تکمیل تحصیلات خود عازم انگلستان گردید. او در لندن اقامت گزید و از مدرسهی انجمن معماران❊ کارشناسیارشد معماری با گرایش کیفیت محیط (Quality of Environment) را در 1351 کسب نمود. موضوعی که امروز به اهمیت آن واقف هستیم! او اذعان دارد که علیرغم فضای بینالمللی ایران در آن سالها، دو تفاوت عمده در بدو تحصیل در AA او را تحت تأثیر قرار داد: نخست احاطهی کامل و تمایل استادان و دانشجویان انگلیسی در بررسی مسائل معماری در قالب مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و تلاش مجدانهی آنان که در قالب بحثهای مداوم و عمیق تظاهر مینمود و دیگری وجود کتابخانههای متعدد و بزرگ و فروشگاههای کتاب از جمله انتشارات پنگوئن که اتفاقاً در نزدیکی مدرسهی AA قرار داشت. کتابفروشیای که در چندین طبقه فعال بود و تعداد آثار مربوط به معماری آن برای سیروس جوان آن روزها، که عادت کرده بود تنها از یک کتابفروشی نه چندان مطرح و بزرگ در خیابان انقلاب کتابهای معماری را تهیه کند، باورنکردنی بود.
«اصلاً برام باورکردنی نبود که مبحث معماری این همه کتاب و بحث داره! خیلی از موضوعات را برای نخستین بار می شنیدم، اما در آنجا چندین کتاب در موردش چاپ شده بود!»
آثار
گرایلی نیز، همچون اکثر همعصران خود، در طراحی با دست ذوق و قریحهای دارد. بررسی این آثار ما را متوجه علاقه ی او به طبیعت و تصویرسازی از آن می کند. «من نمی خوام از کارِ دست دفاع بی مورد کنم. ما هم الان در شرکت کار با نرمافزار داریم اما کار دست، دانشجو رو صبور می کنه؛ کار معماری صبر می خواد. چه طراحی کردنش و چه اجرا کردنش و چه با کارفرما ساختنش که از همه سخت تره! این کار با دست، آدم رو صبور می کرد. ضمن اینکه ما وقتی غرق در کار خلق اثر هنری میشویم، زمان رو فراموش می کنیم و این خیلی خوبه. من به معماری بایونیک خیلی علاقه دارم و فکر می کنم کارِ دست باعث نزدیکی به طبیعت و درک اون میشه. اگر این معماری و روش شناخت جا بیوفته شهرهای ما امروز خیلی سیمای بهتری خواهند داشت و اینقدر خشک و مکانیکی نخواهند بود ــ بههرحال ما در این شهرها زندگی می کنیم.»
در ادامه ی دوران حرفه ای خود، گرایلی پس از بازگشت به ایران و پس از مصاحبه با پروفسور گرنویل پولن مشاور عالی شهردار تهران، سرپرستی دفتر مشاور عالی شهرداری تهران را عهده دار گردید و این دفتر، مسئول تهیهی طرح استراکچر پلان شهرک غرب گردید و سپس به همراه دوستانی که در ذوب آهن اصفهان پیدا کرده بود، مهندسين مشاور آتاوا را در سال 1351 تأسيس نمود. این مهندسین مشاور در سال 1352، در نخستین دورهی برگزاری کنکور سازمان برنامه و بودجهی کل کشور شرکت نمود. کنکوری که با هدف شناسایی و رتبهبندی مهندسین مشاور سراسر کشور برگزار شده بود. آتاوا در این کنکور از بین 95 شرکت کننده، رتبهی نخست را کسب نمود و عملاً به صورت مستقل وارد فضای اجرایی کشور گردید. سیروس بزرگ گرایلی تاکنون آثار تألیفی متعددی از جمله کتاب ساخت سلولهای داغ هستهای به سفارش سازمان انرژی اتمی ایران و ترجمهی کتاب اندیشه و تدبیر در طراحی معماری را نیز منتشر نموده است.
ما حصل معماریهای گرایلی در نزدیک به نیمقرن فعالیت حرفهای معماری، طراحی و اجرای صدها بنای معتبر و ملی بوده است. بخش اعظم کوششهای او، در راستای همان پایاننامهی کارشناسیارشد معماری او در هنرهای زیبا است. کارخانهها و بناهای صنعتیای که هریک در گوشهگوشهی کشور به حرکت مداوم چرخ صنعت ایران کمک مینمایند. بهطورکلی آثار سیروس بزرگ گرایلی را میتوان در پنج دسته قرار داد: آثار ارزشمند اما اجرا نشده، بناهای معماری مسکونی، بناهای معماری عمومی، بناهای معماری صنعتی و آثار شهرسازی، منظر و طراحی شهری. درنگی بر معماری بزرگ گرایلی آثار شاخص هر دسته را بر ما نمایان میسازد:
1) آثار ارزشمند اما اجرا نشده: مهمترین آثار این دسته عبارتند از تالار شهر شیراز، مجتمع ابنیهی اداری بانک مرکزی، مرکز فرهنگی تجاری ایران در مسکو، باغ کتاب تهران و مجتمع اداری و تجاری بهآفرین (تهران کریم خان).
جدا از این آثار، در رزومه ی او دهها بنای صنعتی اجرا نشده با دلایل مختلف، از جمله نداشتن توجیه به چشم میخورد. مطالعاتی که دفتر او انجام داده و کارفرما را متقاعد کرده اند که ساخت بنایی با مشخصات مدنظر او، وی را دچار زیان خواهد نمود ــ عملی که به لغو پروژه برای همیشه و یا ارجاع کار به دفاتر دیگر منجر شده است.
2) بناهای معماری مسکونی: مهمترین بناهای این دسته عبارتند از مجموعهی مسکونی 1000 واحدی خلبانان شکاری، برج سرو شیراز، مجموعهی مسکونی تجاری مرجان، برج مسکونی 32 طبقهی صبا، مجتمع مسکونی پیراسته، تعاونی مسکن پرسنل پادگان سنندج، مجتمع مسکونی حمل و نقل جلفا، مجتمع مسکونی کارکنان کارخانهی ایران پوپلین، تعاونی مسکن، نساجی بروجرد، مجتمع مسکونی شمشک، مجتمعهای مسکونی کوی کیارنگ و برج مسکونی 33 طبقهی الهیه.
3) بناهای معماری عمومی: مجتمع تجاری و پارکینگ بهجت آباد، مجتمع تجاری، اداری و آپارتمانی کیان (خیابان زرتشت) و ایستگاه متروی دانشگاه امام علی(ع) که در هنگام افتتاح «مجلس» خطاب میشد، بیمارستان خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران و مرکز تحقیقات استانداردهای رادیواکتیو اصفهان.
4) بناهای معماری صنعتی: کارخانهی الکترود آما، مجتمع فروسیلیس سمنان، ایران خودرو خراسان، ذوب آهن کردستان، کارخانهی ایران منیزیا، فولاد غرب آسیا، سیمان سفید ساوه، فولاد آلیاژی یزد، آلومینیوم المهدی بندرعباس، فروکروم سبزوار، کارخانهی شیشهی لیا، کارخانهی شیشه قزوین، کارخانهی بستهبندی محصولات در امارات متحدهی عربی، سیمان سپاهان، کاشی خزر در رشت، توسعهی کارخانهی کاشی حافظ شیراز، کارخانهی کاشی میبد، کبریت و نئوپانسازی سپیدان چوب، کبریت و نئوپانسازی زنجان چوب، ایران پوپلین رشت، کارگاه رنگرزی و تکمیل مجتمع نساجی پاکریس، سلکباف یزد، توسعهی کارخانهی ایران برک، نساجی آذربایجان، ریسندگی و بافندگی گل نخ اصفهان، خزرریس مازندران، فرش ماشینی شهرکرد، نساجی خراسان، صنایع چوب رشت، نساجی حجاب شهرکرد، نساجی حجاب یزد، پلی استر یزد، شیشهی فلوت قزوین، کارخانهی تولید پلی پروپیلن، تأسیسات زیربنایی مرکز انرژی اتمی ایران، دودکش 70 متری آزمایشگاه مرکز تحقیقات هستهای و آزمایشگاههای مربوط به سازمان انرژی اتمی ایران شامل آزمایشگاه رادیو ایزوتوپ و کنترل کیفی، آزمایشگاه سوخت هستهای و آزمایشگاه فیزیک شیمی و شیمی متشعشع (قابل ذکر است این طرحها همه به صورت تیمی انجام شده و خصوصاً آقای مهندس جهانگیر اصغری در آن نقش عمدهای داشتهاند).
5) آثار شهرسازی، منظر و طراحی شهری: محوطهسازی دانشکدهی فرماندهی و ستاد (دافوس)، اولین پارک حاشیهای زایندهرود در ضلع جنوبی این رودخانه، حدفاصل سیوسه پل و پل فلزی و در نهایت طرح هادی و طرح تفضیلی شهرک غرب.
اندیشه ها
گرایلی اعتقاد دارد جریان معماری جهان علیرغم نامهای مختلفی که بر آن میگذارند، همچنان رو به نوآوریهای جدید است. او درخصوص این فضا چنین میگوید:
«ما باید به آنچه میتوانیم از سنتهایمان به عرصهی جهانی معرفی کنیم، پایبند باشیم. مانند ژاپنیها که باغ ژاپنی را به دنیا هدیه دادند […] معماری بدون شک نیاز به درک روشنی از مفاهیم سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد و طراحی معماری بدون در نظرگیری این عوامل به نتیجهای مطلوب نخواهیم رسید […] و دستاوردی بهتر از تهران نخواهیم داشت. تهران می توانست مثل شهر رم در ایتالیا که نام فرعی “هفت تپه” را بر آن گذاشتهاند، نام “هفت دره” را به خود بگیرد به آن سبب که تهران بر بستر هفت دره امتداد یافته از کوهستان البرز گسترش یافته است، اما عدم درک صحیح ما از چگونگی استفاده از بسترها به عنوان فضای سبز، باعث شد امروز آن درهها ناپدید یا بیثمر شوند […] غریزهی خودنمایی در بین همه ی معماران شایع است ــ مختص ما ایرانیها نیست. این حس جهانی است، لیکن باید در برابر آن مقاومت کرد و کاری را انجام دهیم که به ارتقای کیفیت محیط می انجامد نه فرد یا تفکر خاصی […] در معماری گاهی بحث ارتقای محیط است، لزوماً نباید چیزی از نو ابداع نمود […] تاریخ تهران برای ما حامل درس های بزرگی است. این تاریخ نشان می دهد ما کمتر زمانی با برنامه ی کلان جلو رفته ایم. من معنای معماری بدون برنامه را نمی فهمم! مثلاً خیابان سپه تهران، همانی که کنار توپخانه است به عنوان اولین فرودگاه ایران مورد استفاده قرار گرفت و نخستین هواپیما در ایران آنجا بود که به زمین نشست، خیابانی که امروز ما سردر باغ ملی را نیز آنجا میبینیم و ردیفی از بناهای بانک و موزهی معتبر و تاریخساز».
نقد و تحلیل آثار
نخستین آثار سیروس بزرگ گرایلی، ویلاهایی شخصی در اصفهان است و نخستین ویلاهای بزرگ گرایلی، یورشی همه جانبه به فرم با هدف تولید فضا میباشد. نمای اصلی در این آثار، گویی همچون بنایی تخریب شده یا اثری که دچار موج انفجار گردیده، دچار تغییر و تحول شده است. درعینحال این نما در خود میپیچد و عناصر فضایی را به پرسشی در ذهن مخاطب تبدیل مینماید. دیگر آثار، با بیانی صریح و شفاف و با استفاده از صفحات و پیشآمدگی آنها شکل میگیرند. حالت سنتز این دو نگاه به طراحی، ویلای گل شیرازی، محصول همین ایام است که در نما و عمق نما به ساختارشکنی اقدام میکند. ویلای گل شیرازی در پلان از قاعده و تفکر خطوط راست گریزان است و میکوشد چون خمیری، عملکردهای یک خانه را در لفافهای از دیوارهای پارتیشن بکشد. این اثر، جدا از آثار شاخص آن دوران نیست. ویلاهای اولیه ی علیاکبر صارمی، سیروس باور، مهدی علیزاده، ایرج کلانتری و … همگی در آن ایام به دنبال خلق فضایی تو در تو و درعینحال در خدمت عملکردها بودند.
احتمالاً یکی از افتخارات گرایلی در سپهر معماری ایران باید طراحی نخستین پارک حاشیهای در جوار زاینده رود اصفهان باشد. پروژهای که نقطهی آغازی است بر عرصهای که امروز شاهد آن هستیم؛ دو محور سبز خطی در جوار زاینده رود که به ستون فقرات اصفهان تبدیل شدهاند ــ ستون فقراتی که ارزش افزودهی زاینده رود به حساب میآید. تولید منظر سبز، تپهسازی، المانسازی با سادهترین مصالح و روشهای ممکن از جمله خصایص این اثر هستند.
گرایلی پیش از انقلاب اسلامی، همکاری خود را با سازمان انرژی اتمی آغاز نمود و به طراحی و ساخت بناهای اداری و تحقیقاتی مورد نیاز این سازمان مشغول شد و این همکاری پس از انقلاب اسلامی نیز ادامه پیدا کرد و بر ابعاد و حجم آثار افزوده شد. در این مقطع، آثار معماری گرایلی نیز بیشتر رنگ و بوی صنعتی و بناهای تحقیقاتی به خود گرفت. در این آثار، گذر از استانداردهای خشک صنعتی که معماری را به جداول عددی تنزل میداد، مسئله بود. کارخانهی سنگ آهن بافق از نخستین آثار با دیدگاه مذکور است. این طرح که شباهت فرمی زیاد به طرح ارشد گرایلی دارد، با تمسک به آجر و فرم پرتراش و کمحرف، گرایشات گرایلی به معماری ایرانی را آشکار مینماید. این گرایش در کارخانهی فروسلیس سمنان نیز دیده میشود. هرچند در اینجا مصالح و بیان از حالت آجر و فرمالیسم به بتن و سیمان و نمادپردازی تغییر حالت داده است.
برخی دیگر از آثار مجتمعهای صنعتی و کارخانهای گرایلی از بیان مذکور فاصله گرفتهاند و به حالت صنعتی نزدیکتر گشتهاند. بااینحال، خود او این آثار را حاصل تلاش گروهی و مطالعات زیاد میداند. آثاری که برخی از آنها برای نخستین بار در ایران اجرا شدهاند و هیچ استاندارد و تجربهی قبلیای در ساخت آنها نبوده است. نقش سازه در این آثار بسیار پررنگ است ــ موضوعی که در دفتر آتاوا نیز به چشم میآید. این آثار حاصل همکاری بیش از چهل سال است. مهندسینی که در روزگار جوانی در ذوب آهن اصفهان آشنا شدند و اکنون در قالب مهندسین مشاور آتاوا در دو اتاق کنار یکدیگر مشغول کار معماری و مهندسی هستند ــ فرهنگی که نه تنها در بین مهندسین و معماران ایرانی که اخیراً در بین خود معماران نیز دیده نمیشود!
درعینحال که دفتر آتاوا به ساخت بناهای صنعتی مشغول بود، در ساخت بناهای عمومی و شهری نیز به کسب تجربه اقدام میورزید. بی شک یکی از معروفترینِ این آثار برای شهروندان تهرانی است بی آنکه از معمار آن مطلع باشند. مجتمع اداریـتجاری و پارکینگ طبقاتی بهجت آباد در جوار تقاطع خیابان حافظ و بلوار کریم خان زند قرار گرفته و محصول سال 1372 است. این اثر، به دلیل روش طراحیاش بسیار شاخص است و الگوی معماری حکومتی ایرانی در آن به وضوح دیده می شود. فرم بنا به شدت به معماری ایرانی نزدیک می شود: تقارن نماها، مکعب های چیده شده روی یکدیگر، عدم تقارن در جزئیات، فرم های باصلابت، گشودگی های اندک، هندسه ی نماسازی ها، ترفیع و فرود طبقات، همگی نشان از الگوپردازی شدید گرایلی در این اثر دارد. باید خاطر نشان کرد در دوره ای از معماری معاصر ایران، طراحی بناهای حکومتی و اداری با روش الگوبرداری از معماری ایرانی مورد توجه قرار گرفت که چندان هم بد نبود، ولی میزان موفقیت این آثار، موضوعی است که امروز باید مورد تحقیق قرار گیرند. به زعم ما، این بنا به معیار موفقیت در پایداری و حفظ هویت خود، در شهری که بناها پس از سه ماه از تحویل دستخوش تغییر و تحول فرمی و عملکرد می شوند، بسیار موفق بوده است. به لحاظ الگوپردازی نیز این بنا موفق بوده است و این اثر کمتر معرفی شده باید در کنار دیگر بناهای این جنبش مطرح گردد: بناهایی چون مجلس سنا، سازمان میراث فرهنگی، مدرسه ی عالی مدیریت، کتابخانه ی ملی شیراز، ساختمان مرکزی بهشهر، سفارت ایران در پکن و مرکز انتقال خون در جوار برج میلاد. تبحر گرایلی در ترکیب عملکردهای معماری تحسین برانگیز و از نقاط قوت اوست. این مهم در بنای مجتمع تجاریـاداری و هتل آپارتمان کیان نیز مشهود است؛ هرچند در این بنا، روح ایرانی در فرایند طراحی حاکم نیست و بیان انتزاعی و مینیمال تری مورد هدف قرار می گیرد.
یکی دیگر از آثار بسیار شاخص و گمنام گرایلی، مجموعه ی مسکونی 1000 واحدی خلبانان شکاری در شهرک غرب است. این پروژه پس از انقلاب اسلامی آغاز شد و در سال 1364 به سرانجام رسید که یادگار دوران دفاع مقدس است. مجموعه ی بناهای آجری که در جوار بزرگراه و پیش از ورود به میدان صنعت، نظر را به سمت خود جلب می نماید. این بناها نیز با اینکه در هنگامه ی انقلاب اسلامی بنا شده اند، از کیفیت اجرایی خوبی برخوردار هستند. ترکیب آجر و مکعب مستطیل های بتنی همگام با تراش فرم های صلب آن، باعث شده است که بلوک ها همچون مجموعه ای از ادوات مهندسی شده به چشم بیایند. موفقیت این پروژه علاوه بر مهندسی فرم آنها، در توجه به نور و ایجاد کیفیت بالای محیطی برای همه ی واحدها است.
کیفیت محیطی مجموعه ی مسکونی خلبانان شکاری در واقع میوه ی تجربه ی بزرگتری بود که پیش از آن انجام شده بود. سیروس بزرگ گرایلی را باید خالق شهرک قدس تهران (غرب سابق) دانست. شهرکی ممتاز که هنوز هم علیرغم دخل و تصرفات صورت پذیرفته در آن و ساخت صدها بنای غیرمجاز و خارج از طرح اولیه ی شهرک، از کیفیت زندگی بالایی برخوردار است. بههرحال گرایلی کسی است که نه تنها در AA کیفیت محیطی را خوانده که در انگلستان با باغشهرها و شهرهای حومه ای بریتانیایی آشنا شده است. او قطعاً این محل ها را دیده است و باید اذعان کنیم هرچند هیچ مدرکی در دست نیست، شهرک غرب ملهم از آن فضا و دوران تحصیلات است. آنچه که این طرح را ممتاز می کند، تقسیم بندی خوب امکانات، تعبیه ی گذرهای شاخص و خاطره انگیز، نظم سازماندهی و طراحی منطقی عرصه ها میباشد.
یکی از فرصتهای از دست رفته در معماری ایران که متأسفانه به حاشیه کشیده شده است، موضوع مسابقات معماری ایران است. ترکش این حاشیهها و بدسلیقگیها به مهندسین مشاور آتاوا نیز اصابت نموده است. مجتمع ابنیهی اداری بانک مرکزی تهران کنکوری است که در سال 1369 برگزار شد و طرح پیشنهادی مهندسین مشاور آتاوا نیز تا مرحلهی برگزیدگان بالا رفت. طرح شامل یک ساختمان بلند مرتبه در جوار دو بلوک کوتاهتر با اهداف اداری بود ــ چیزی که در نگاه نخست در این طرح برجسته است، آزادی و باز بودن فرم این بنای حکومتی نسبت به عملکرد آن است. ایجاد طبقات آزاد و ستونهایی که در نما، رعنا و مشهود هستند از جمله دلایل ایجاد این حس میباشند. تزئینات بنا تا حدودی بینابین معماری مدرن و عناصر دکوراتیو ایرانی مانده است. درحالیکه قامت بنا تماماً مدرن و رو به شفافیت میرود، قسمت فوقانی بنا با تغییر جهت در طراحی، روی به عناصر تزئینی میآورد. در بحث فنی، گرایلی و همکارانش در این بنا سیستم پنیوماتیک حمل سکه و اسکناس را پیشنهاد داده بودند که در نوع خود بسیار نوآورانه بوده است.