.
رویکردی به زندگی علیاکبر صارمی
به قلم امیر بانی مسعود
یکی از معماران صاحبنام و خوشذوق ایرانی که به دنبال خلق آثاری است که بیانگر معماری ایران باشد، علیاکبر صارمی است. او به سال 1322 خورشیدی در شهر زنجان به دنیا آمد. در سال 1347 خورشیدی از دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران، در رشتهی معماری فارغالتحصیل شد. او بین سالهای 1968 و 1976 میلادی در دانشگاه پنسیلوانیا تحصیلات خود را ادامه داد و با درجهی دکترا از آن دانشگاه فارغالتحصیل شد. رسالهی دکترای او با راهنمایی استادش، لویی کان، نگاشته شد. او سالها بعد در سال 1376 خورشیدی بخشی از رسالهی دکترای خود را با نام «ارزشهای پایدار در معماری ایران» به چاپ رساند. او بعد از بازگشت به ایران در دانشگاه فارابی و بعدها در دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامی به تدریس مشغول شد و هماکنون عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی میباشد.
صارمی بعد از طراحی و ساخت خانهی ییلاقی خود در شهر نوشهر به سال 1352 خورشیدی، از سال 1354 خورشیدی همزمان با کار در دفتر معماری سردارافخمی، در طراحی ساختمان دانشگاه صنعتی اصفهان همکاری داشت. او به سال 1359 خورشیدی مهندسین مشاور تجیر را با همکاری جواد بنکدار، محمّدتقی رادمرد، صادق ریاحی و صمد بلوچ تأسیس نمود. تا به حال مقالات زیادی از او در مجلات ایرانی و خارجی مانند Architecture aujourd’hui (= معماری امروز)، معمار، معماری و شهرسازی، معماری و فرهنگ، آبادی و گفتگو منتشر شده و همچنین در سال 1387 خورشیدی کتاب آنچه میماند: طرحهای دکتر علیاکبر صارمی از وی به چاپ رسیده است. از مهمترین پروژهها و کارهای اجرایی او میتوان به مواردی از این دست اشاره کرد: خانهی شمال در نوشهر (به سال 1352 خورشیدی)؛ خانهی افشار در زعفرانیهی تهران (بین سالهای 1353 و 1355 خورشیدی)؛ مجتمع مسکونی جلفا در اصفهان و با همکاری محمّدتقی رادمرد و جواد بنکدار (بین سالهای 1366 و 1368 خورشیدی)؛ دانشگاه پیام نور در ساری با همکاری جواد بنکدار (به سال 1370 خورشیدی)؛ هنرستان هنرهای تجسمی در کرج با همکاری جواد بنکدار و شهرام گلامینی (بین سالهای 1370 و 1372 خورشیدی)؛ ساختمان فرهنگستان جمهوری اسلامی ایران با همکاری جواد بنکدار و شهرامگلامینی (برنده دوم مسابقه، به سال 1373 خورشیدی)؛ دانشگاه آزاد اسلامی تبریز، ساختمان کلاسهای آموزش، با همکاری جواد بنکدار (به سال 1375 خورشیدی)؛ تالار مرکزی شهر کرمانشاه با همکاری جواد بنکدار (بین سالهای 1382 و 1387 خورشیدی)؛ کتابخانهی مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز با همکاری جواد بنکدار (به سال 1377 خورشیدی)؛ مجتمع تجاری-اداری برج بلور در تبریز با همکاری جواد بنکدار و عبدالله مولوی (از سال 1379 خورشیدی، درحالاتمام)؛ هنرستان هنرهای تجسمی در همدان با همکاری جواد بنکدار (به سال 1379 خورشیدی)؛ ساختمان اداری- آزمایشگاهی شرکت پالایش و پژوهش خون در تهران با همکاری جواد بنکدار (بین سالهای 1379 و 1383 خورشیدی)؛ ساختمان سفارت جمهوری اسلامی ایران در الجزیره با همکاری جواد بنکدار (1381 خورشیدی)؛ ساختمان سفارت جمهوری اسلامی ایران در تیرانا آلبانی با همکاری جواد بنکدار (بین سالهای 1381 و 1383 خورشیدی)؛ مجموعهی تجاری-اداری-فرهنگی میدان شهداء در مشهد با همکاری جواد بنکدار و محمّدتقی رادمرد (به سال 1383 خورشیدی)؛ و پروژهی طرح بهسازی و نوسازی بافت فرسودهی گنبدقابوس، مجموعهی زیتون، با همکاری جواد بنکدار و محمّدتقی رادمرد (برندهی اول مسابقه، به سال 1384 خورشیدی)؛ ساختمان آموزشی-اداری ناتل نور، حدفاصل محمودآباد و نور، با همکاری جواد بنکدار (طراحی بین سالهای 1386 و 1387 خورشیدی و ساخت بین سالهای 1388 و 1389 خورشیدی)؛ مجموعهی تجاری-خدماتی اطلس شیراز، در حال ساخت.

مجموعه ی مسکونی جلفا، اصفهان، مهندسین مشاور تجیر 1366

خانه ی شمال، نوشهر، 1352

ساختمان سفارتخانه و کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در تیرانا پایتخت آلبانی
مهندسین مشاور تجیر 1381

هنرستان هنرهای تجسمی، کرج، مهندسین مشاور تجیر 1370
فهم اندیشههای صارمی ریشه در بیزمانی مفاهیم معماری سنّتی ایران، و همسو شدن آن با جریانهای معماری معاصر جهان دارد. او بر این عقیده است که میتوان آثار معماریای خلق کرد که بدون عطف مستقیم به معماری گذشته، واجد ارزش، اصالت و هویت امروزین باشند. بهزعم او معمار معاصر ایرانی، در زمانهای زندگی میکند که با تکثر اطلاعات و رویکردهای معماری مواجه است و ناگزیر از ایجاد ارتباط با کل جهان میباشد. لذا او حق انتخاب دارد که بهترین را برگزیند. اینجاست که آگاهی از شم زمانه و برخورداری از حس تاریخی به کمک او میآید و معمار را از گرفتار شدن در دایرهی تکرار کلیشهها و تقلید از عناصر فرمال معماری گذشته میرهاند. او در این باره چنین مینویسد:
معماری سنّتی ایران نمیتوانست بدون تغییر ادامه یابد و تغییراتی که در آن صورت گرفت ناگزیر بود و بایستی چنین میشد. بنابراین، خود معماری نمیتواند و نباید به همان شکل ادامه یابد. در اینجا مهم روح سنّت است که میتواند الهامبخش باشد نه شکل آن. (صارمی، 1374: 27)
و در جای دیگر نیز چنین مینویسد:
معماری امروز ما نیازمند کشف و خلق فضاهای جدید است – فضاهایی که صرفاً با رنگ و لعابِ خاطره پوشیده نشدهاند. تکیه کردن بر پشتی آشنای خاطرات و آرمیدن بر ابریشمین بالش سنّتهای گذشته مسلماً دلپذیر و رؤیایی است، ولی روح را از تلاش و تکاپو باز میدارد. اما بدون تکیهگاه گذشته، هنگام پا نهادن بر سرزمین سخت، تکاپو آغاز میشود و این جستجو برای پیدا کردن تکیهگاه، پاسخ به چون و چراهای بسیار، ساختن و برهم زدن و برچیدن، ندانستن و پرسیدن، آزمون و خطا، پا نهادن در وادی حیرت، درآمیختن با امور نامتعین، همه و همه روح و ذهن هنرمند را صیقل میدهد و غنا میبخشد. (صارمی، 1377: 17)
صارمی همسو با طراحی پروژههای معماری از سال 1354 خورشیدی، پژوهشی مستمر در مورد معماری سنّتی ایران انجام میدهد. ماحصل این پژوهش کتاب ارزشهای پایدار در معماری ایران است که در سال 1376 خورشیدی به چاپ رسید. او همچون یک پدیدارشناس و با رویکردی مدرن به مفاهیم معماری گذشته مینگرد. بیان او، بیانی صرف توصیفی نیست بلکه عمدهی هدف او گونهای خاص از نگریستن به معماری است. او در پی یافتن مفاهیم و عناصر مشترک در معماری سنّتی و مقایسهی آن با معماری غرب است. او در مقدمهی کتاب ارزشهای پایدار در معماری ایران مینویسد:
اکنون زمان آن فرا رسیده که به معماری ایران نه صرفاً بهمثابه آثاری تاریخی و باستانی بلکه در حکم آثاری نگریست که روح زنده و پایدار درون آنها میتواند الهامبخش هنرمندان معاصر باشد. (صارمی و رادمرد، 1376: 11)
در این کتاب سخن بر سر فضاهای ثابت و فضاهای متغیر در معماری کاروانسراها و مدارس گذشتهی ایران است که سیر تحوّلی هزارساله را دربرمیگیرد. در این بررسی، نگاه به خود معماری است و توجه به ذات فرم و فضاهای معمارانه، یعنی دیدگاه و منظری که معماری را چون دیگر هنرها قائم به ذات خویش میبیند و میتواند آن را با خودش بسنجد و با خودش بیازماید. به عبارت دیگر، معنای معماری در خود معماری مستتر است و نمیتوان فرم و محتوا را جدا از هم تصور کرد. بنابراین او معماری گذشته را با چشم امروزین مینگرد و در لابهلای مباحث کتاب، تفسیر جدیدی از آن به دست میدهد.
خانهی شمال در نوشهر به سال 1352 خورشیدی طراحی و ساخته شد. این ساختمان با مساحت حدود 70 متر مربع، از اولین کارهای صارمی است. ایدهی طرح با احترام به طبیعت شکلگرفتهاست. آنچه در این طرح حائز اهمیت است، انتخاب مصالح (چوبی) و تبعیت حجم اصلی ساختمان از عوارض زمین است، به طوری که فضای زیرین حجم اصلی ساختمان خالی شده تا هوای مزارع اطراف در آن جریان یابد.




تصاویر بالا: میدان شهداء، مشهد، مهندسین مشاور تجیر 1383
خانهی افشار بین سالهای 1353 و 1355 خورشیدی در زغفرانیهی تهران طراحی و ساخته شد. طرح خانهی افشار یادآور معماری نئومدرن آمریکایی است.
این خانه در زمینی شیبدار و قناس در زعفرانیهی تهران طراحی شده و چند نکتهی بسیار مهم در طراحی آن قابل ذکر است:
- کارفرمای این خانه خواهر من و همسر و فرزندانش بودند که همگی همفکر و همنظر در طراحی بودند. مسئله توافق کارفرما به عنوان سفارشدهنده، همیشه از نکات کلیدی اجرای هر پروژه میباشد. به طوریکه غالباً نظر کارفرما مخصوصاً در زمینهی خانهی شخصی میتواند بهکلی طرح را دگرگون سازد.
- در این پروژه سعی شد دو بخش عملکردی و معمارانه از همدیگر تا حدودی جدا شده و هر کدام استقلال خود را داشته باشند. رابرت ونتوری از استقلال نما صحبت میکرد ولی در اینجا از استقلال «معماریت معماری» صحبت میشود. شاید چنین نکتهای در مباحث معماری مدرن ثقیل به نظر آید چون در آن تفکر، فرم از عملکرد پیروی میکند و چیزی بنام «معماریت» وجود ندارد. شاید این کلمه را “Architecturally” ترجمه کرد. مسلماً چنین بحثی را جز در مصداق واقعی و عینی نمیتوان دنبال کرد. بنابراین در خانهی افشار لایهی بیرونی همان لایهی معمارانه است که با ستونهای آزاد و سطوح متقاطع تعریف شده و سقفی نیز بر روی خود ندارد که آنرا به اصطلاح بشود ایوان نامید. در پشت این مجموعه بخش عملکردی قرار گرفته که شامل دو طبقه ساختمان با اطاق پذیرایی، آشپزخانه و ناهارخوری و خواب و انبار و غیره است. این دو بخش با هم ترکیب شدهاند و کل خانه را به وجود آوردهاند.
از دوران بعد از انقلاب تاکنون این خانه در اجارهی سفارتخانههای مختلف بود از جمله سفارت هلند که خانم کاردار سفارت که خود نقاش و هنرشناس بود میگفت این خانه مرا به یاد خانهی ریتولد و گروه داستیل [De Stijl] در هلند میاندازد. گفتم درست حدس زدهاید زیرا آن گروه در هلند به دنبال آفرینش فضا و فرمهای انتزاعی و آبستراکت بودند و آبستراکشن یک مفهوم جهانی است که کاندینسکی نقاش روسی آنرا بیشتر منبعث از شرق میدانست تا غرب. بنابراین پرداختن به جهان انتزاعی، هنرمندان را در چهار گوشهی جهان به هم پیوند میدهد و به قول خانم کاردار، خانهی ریتولد همانقدر ایرانی میتواند باشد که خانهی افشار هلندی. (صارمی، 1385د)
زمین این خانه در انتهای زعفرانیه قرار دارد و با شیبتندی به کوچهی روشن میرسد. عرض این خانه 9 متر و طول آن حدود 20 متر است. آنچه در طراحی این خانه مهم مینماید، طراحی دو بخش جدا از هم است [عملکرد و معماری] که ماحصل آن حجم ساختمان را میسازد. بخش اول، مجموعهی عملکردی خانه است. در این مجموعه حتیالامکان سعی شده است در نهایت دقت با استفاده از حداکثر راحتی، عملکردی مناسب با آن طراحی شود، و در مقابل آن بخش دیگری از بنا قرار دارد که به عنوان پوستهی خارجی و پوشش معمارانهی ساختمان است که فضاهای عملکردی را در بر میگیرد. بنابراین با در مقابل هم قرار دادن این دو وجه، معماری ساختمان شکل میگیرد.
طرح مجموعهی مسکونی جلفا در اصفهان بین سالهای 1366 و 1368 خورشیدی طراحی و ساخته شد. این مجموعه به سال 1371 خورشیدی برندهی اول مسابقهی بهترین طرح معماری وزارت مسکن و شهرسازی شد. طرح به لحاظ پرداختن به فضای محیطی و طراحی فضاها با الهام از معماری سنّتی ایران جزو کارهای تاریخگرای صارمی است. او در شرح پروژه چنین مینویسد:
در این خانه هندسهی موزون پلان، تقسیمبندی کلی خانهها را به وجود آورده است. کوچهی وسط این خانهها به صورت یک بنبست ارتباط بین خانهها را برقرار میسازد و هر کدام از خانهها نیز در تقسیمبندی درونی، از نظم سهگانهای تبعیت کردهاند که در معماری گذشتهی خانههای اصفهان مشاهده میشود: به صورت یک ایوان یا تالار و یا اتاق اصلی در وسط و دو گروه اتاق دیگر در دو طرف. فضاهای داخلی و اتاقها به صورتی کامل طراحی شدهاند، به طوریکه هیچکدام پسماندهی فضاهای دیگر نباشند. از طرفی دیگر، پرداختن به هندسهی متقارن در نقشهها و ارجاع به معماری گذشته کافی نیست. در این زمینه، هندسه ممکن است نظمی انتزاعی به وجود آورد، ولی علیرغم شباهتهای آن با هندسهی معماری گذشته، باز القای وجوهی از هنر گذشتگان که مورد نظر طراح بوده است، تضمین نمیشود. بنابراین، در خانههای جلفا، علاوه بر رعایت اصولی از معماری گذشته در پلانها، سعی شده است تا از عناصر معماری گذشته بهگونهای در کل معماری استفاده شود که بتوان کل مجموعه را بهخوبی در یک محلهی قدیمی نشاند. […] در طراحی این خانه قسمتهایی که با توجه به معماری گذشتهی ایران شکل گرفته، به طور نمادین در ذهن کودکان نقش خواهد بست و مسلماً نوعی خاطره برای آنان ایجاد خواهد کرد. کوچهی مشترک داخلی امکان بازی بچههای همسایه را در مکانی مأنوس به وجود میآورد که در عین حال از نظر سروصدا مزاحمتی برای ساکنان فراهم نمیآید و در تعدادی از خانهها نیز کدبانوی خانه میتواند از طریق پنجرهی آشپزخانهی خود این حیاط را زیر نظر داشته باشد. (صارمی، 1371ب: 11)
آنچه در وهلهی اول از ترکیب احجام و فضاهای ساختمان برداشت میشود، بیان حال و هوای معماری گذشته به شیوهی مدرن است و عنصر غالب این داستان خاطره و فضاهای آشناست با این فرض که این فضاهای آشنا ما را در دام سنّتگرایی نمیاندازد. به خصوص در آنجاییکه با یک دید آشنا، طراح در پی خلق و ترکیب فرمها و ترکیب مصالح و بازی سیرکولاسیون به خصوص در امتداد فضای حیاط مرکزی ساختمان با فضاهای سرپوشیده است. بیان معماری صارمی در طرح خانهی جلفا به صورت اندیشمندانهای در طرح ساختمانهای فرهنگستان نیز به کار رفته است.
هنرستان هنرهای تجسمی کرج بین سالهای 1370 و 1372 طراحی و ساخته شد. طرح شدیداً وامدار مفاهیم و مباحث معماری ایرانی است. در این ساختمان، هندسه و مفاهیم حیاط مرکزی مدارس، بار دیگر ظاهر میشود ولی این بار اجزای تشکیلدهندهی پیرامون آن، عناصری هستند که تا حدودی خودفرمان و مستقل به نظر میآیند و میتوانند یادآور مجموعهی بناهای شهری امروز باشند که گاهی برحسب اتفاق و بدون هماهنگی پیشین کنار یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب درون سیستم نظمدهندهی حیاط، عناصر گوناگون کنار یکدیگر آرایش یافتهاند. از کارگاه هنرهای بومی و رستوران همچون عناصری منفصل، تا اجزای متصل و تکرارشوندهای مانند کلاسها و دیگر کارگاهها، اجزایی همچون پلهی گرد ستوندار و همچنین عناصری مجرد همانند ورودی اصلی که چون دیوارهای توخالی به نظر میآید، همه در مجموعه نقشی بر عهده دارند. در نهایت، زنجیرهی بههمپیوستهی سرپوشیدهها، این عناصر ناهمگن را به هم پیوند داده است. به این ترتیب، گوناگونی این مجموعه فرصتی برای هنرآموزان به وجود میآورد که نقاط مختلف آن را کشف کنند و فضاهایی را بیابند که شاید طراحان مجموعه نیز آنها را هنگام طراحی درنیافته بودند.
مجموعهی ساختمانهای فرهنگستانهای جمهوری اسلامی ایران در تهران به سال 1373 خورشیدی طراحی و طی یک مسابقهی ملّی به عنوان طرح دوم انتخاب گردید. طرح براساس احترام و هماهنگی با زمین سایت، نگهداری طبیعت موجود، اِشراف به کوههای شمال تهران طراحی شده است. نحوهی چیدمان ساختمانها در سایت بهگونهای است که هرکدام میتوانند به صورت مجزا عمل کنند و فضاهای اختصاصی خود را داشته باشند. باغهای طبیعی تخت، باغچههای منظم، حیاطهای متناسب و گذارهای بین ساختمانها همگی طوری طراحی شدهاند که در ایجاد روحیهی معماری ایرانی مؤثر باشند. حیاط مرکزی اصلی در مکانی از زمین طراحی شده که شیب طبیعی به حداقل رسیده است. این حیاط به صورت گردشگاه و باغچهای پرگل و گیاه طراحی شده تا بتوان مناظر گوناگونی از کوههای شمال تهران را از زوایای گوناگون آن مشاهده کرد. حیاطهای دیگر نیز در عین استقلال بهگونهای هستند که میتوان گردشکنان از یکی وارد دیگری شد و به ساختمان رسید.
آنچه در این طرح نظر بیننده را جلب مینماید، احجام سادهای است که به ترتیبی خاص با هم ترکیب شدهاند. این اجزاء، به صورت مکعب، استوانه و یا دیگر اشکال ساده در آمدهاند که بر حسب نیاز تغییر شکل یافته و در مواردی سطوح آنها انحنا پیدا کرده است. انحنای زمین نیز همانند عملکردهای داخلی در تغییر شکل این احجام مؤثر بوده و آنها را به صورتی که مشاهده میشود، در آورده است.
نحوهی ترکیب این احجام و عناصر با هم حائز اهمیت است. این ترکیب در مواردی به صورت هندسهی ساده و در مواردی خارج از اصول اولیهی هندسی است. در مورد آخر نیز شکل و عوارض زمین تأثیرگذار بوده است. نکتهی اساسی در ترکیب این احجام، سیال بودن فضاها، به هم پیوسته بودن آنها و مهمتر از همه خلق فضاهایی است که میتوان آنها را فضاهایی اتفاقی و حاصل از ترکیب چند عنصر غیرهمگن دانست. در هر ترکیب معماری، میتوان با ایجاد زیربنایی هندسی نوعی کنترل کامل را برقرار کرد، به طوریکه فضاهایی با پیشبینی اولیهی طراح به وجود آید و یا به اصطلاح تحت اختیار او باشد. این فضاهای بین احجام، اگر چاشنی تناسب معماری گذشته را نیز با خود داشته یاشند، مسلماً خاطره انگیز نیز خواهند بود؛ مانند طراحی حیاطها و باغچهها با تأسی به تناسب معماری گذشتهی ایران. ولی، در مواردی، فضای حاصل هندسه و شکل چندان شناختهشدهای ندارد، بلکه ترکیبی است از اجزاء و احجام گوناگون که حتی عامل اتفاق و تصادف هم میتواند در کنار هم قرار گرفتن آنها مؤثر باشد.
تالار مرکزی شهر کرمانشاه به سال 1376 خورشیدی طراحی و بین سالهای 1382 و 1387 خورشیدی ساخته شد. این مجموعه با دارا بودن یک سالن تئاتر 650 نفره و سینمایی 300 نفره با فضاهای جنبی، در یک حجم کاملاً نئومدرن طراحی شده است. این مجموعه در بالای تپهای در کنار میدان آزادگان شهر کرمانشاه قرار گرفته و دارای منظرهی مناسبی از میدان است. فکر اولیهی آن برگرفته از معماری تاقبستان و معماری آن یادآور تاقهای تراشیده در دلِ کوه است. حجم اصلی تالار در هماهنگی کامل با اجزاء و محوطهسازی آن قرار دارد و تداعیگر معماری باستانی شهر کرمانشاه است.
ساختمان اداری-آزمایشگاهی شرکت پالایش و پژوهش خون در تهران به سال 1379 خورشیدی طراحی شد و در سال 1383 خورشیدی به بهرهبرداری رسید. محل احداث ساختمان اداری-آزمایشگاهی شرکت پالایش و پژوهش خون بر روی تپهای بین بزرگراههای شیخ فضلالله نوری، شهید همت و شهید چمران در کنار مجموعهی تأسیسات پالایش خون و زیر برج مخابراتی میلاد واقع است.
مسئلهی اساسی پروژههای انجامگرفته بر روی این تپه و تپههای مشابه آن در تهران به هویت جغرافیایی، بنیان زیستمحیطی، زیبایی طبیعی و منظر شهری تهران بر میگردد که در گرو کمترین دستکاری در شکل و حالت طبیعی آنها و جلوگیری از خاکبرداریهای تغییر شکلدهنده و ایجاد حجمهای بزرگ و شلوغ مخدوشکننده است. در طرح مذکور کوشش شده است با اولویت دادن به نمای دور طرح، نیازهای یک ساختمان هفتطبقه در حجم و فرمی ساده خلاصه شود و ساختمان طوری روی تپه قرار گیرد که حداقل تخریب در محیط را به وجود آورد و تا آنجا که ممکن است از خطوط طبیعی تپه تبعیت نماید. ساختمان چنان در شیب طبیعی حدوداً 30 درصدی زمین قرار گرفته است که کمترین خاکبرداری را لازم داشته باشد و برای ترمیم مجدد آن محوطهسازی و فضای سبز به درون ساختمان کشانده شده است.
نمای ساختمان صفحهای است که بدون انقطاع دور تا دور ساختمان را میپوشاند و دو سر آن در محل ورودیها و پلهها به هم دوخته میشود. در دو طبقهی آخر آزمایشگاههای تخصصی، در سه طبقهی وسط فضاهای اداری، و در دو طبقهی زیرین رستوران و تأسیسات قرار دارند که روی هم حدود 3000 متر مربع زیر بنا را شامل میشوند.
ساختمان سفارتخانه و کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در تیرانا پایتخت آلبانی بین سالهای 1381 و 1383 خورشیدی طراحی و ساخته شد. زمین سفارت در نزدیکی میدان اصلی شهر، میدان اسکندربیک، واقع است که شهرداری تیرانا پروژهی وسیعی را برای مرمت، نوسازی و تبدیل آن به محوطهای تاریخی و توریستی در دست اجرا دارد. صارمی در مورد ایدهها و اهداف طراحی چنین مینویسد:
نخستین تصمیمی که در زمینهی تکوین ایدهی طراحی گرفته شد، چگونگی نگاه به ساختمان سفارت بود که براساس آن سفارتخانهی جمهوری اسلامی ایران آغوش خود را به انسان و جهان گشوده، پذیرای هرگونه ارتباط و گفتگو گردید. ضمن اینکه کل مجموعه از مقتضیات ایمنی غافل نبوده و امنیت ساختمان و ساکنان به طور کامل تأمین شده است. دیوارها، پنجرهها، روزنهها و تمام بازشوها با دقت هرچه تمامتر طراحی گردیده تا بتواند آسایش و امنیت کامل سفارتخانه را تأمین کند.
او همچنین در مورد ویژگیها و عناصر مفهومی و کارکردی طرح مینویسد:
ساختمان مورد نظر به صورت یک کوشک در وسط زمین طراحی شده است که از چهار سمت میتواند نورگیری کند، ورودی اصلی ساختمان را ایوانی بزرگ تشکیل میدهد که بر خصلت تشریفاتی بودن بنا تأکید میکند. این ایوان درعین حال امکان جریان باد و نسیم تابستانی را که با رطوبت همراه است فراهم میکند. کنارههای این ایوان باز است و جریان کوران مناسبی را به وجود میآورد. همچنین فاصلهی میان سقف نهایی ساختمان با سقف اصلی نیز به نوبهی خود باعث جریان نسیم در ساختمان و تهویهی طبیعی میگردد، کل بنا بر صفهای بلند قرار گرفته که با پلههای عریض به ایوان اصلی منتهی میشود، سقف نهایی مجموعه به شکل صفهای طراحی شده است که نورگیرهای خاصی آن را قطع میکند. این سقف توسط ستونهایی به صُفّهی کف متصل میشود؛ صُفّه و ایوان و سقف این بنا یادآور ایوانهایی است که نمونهی آن را در معماری گذشته ایران میتوان یافت با این تفاوت که این بار به صورت امروزی درآمده و پاسخگوی نیازهای جدید است.
میدان شهداء مشهد به سال 1383 خورشیدی طی یک مسابقهی ملّی به عنوان طرح برتر انتخاب شد. در برنامهی کالبدیِ طرح اهدافی مد نظر بود که اهم آنها عبارتند از: «ساماندهی فعالیتهای مغشوش و نابسامان کنونی؛ ایجاد میدانی مناسب برای حرکت سواره و پیادهی ایمن و آسوده؛ تجدید ساختار فضایی و کالبدی میدان بهمثابه یک فضای مدنی و فعال اصلی و عمده در شهر مشهد؛ به وجود آوردن سیمای شهری مطلوب و موزون با تأکید بر هویت شهری و خاطرهی شهروندی». صارمی در شرح پروژه در مورد مفاهیم به کار رفته در آن چنین مینویسد:
[…] نکتههای اساسی در زمینه فرمها و فضاهای به کار رفته در این مجموعه را به صورت کلی میتوان در بخشهای زیر خلاصه کرد:
دورههای خاصی از معماری گذشته ایران میتواند الگوی معماری امروز قرار گیرد. یکی از این دورههای درخشان معماری ایران، پیش از دوران صفویه و تا حدودی دورۀ سلجوقی است که همیشه مورد علاقۀ طراحان بوده و هست. معماری این دوره در ایران معماری بسیار ساده با فرمهای خوانا و مصالح غالباً آجری میباشد در صورتیکه از دوران صفوی به بعد معماری ایران به صورت تزئینی درآمد و با انواع کاشیها پوشانده شد. بنابراین طراحان پروژۀ مشهد الگوی معماری پیش از صفوی اینگونه مورد استفاده قرار گرفت که از فرمها و فضاهای هندسی ساده و تا حدودی نرم استفاده نمایند.
تصاویر بالا: مجموعه ی مسکونی زیتون، گنبد، مهندسین مشاور تجیر 1384
برای رسیدن به اهداف فوق مجموعههای اطراف میدان پوشش یکدستی در جلوی ساختمانها پیدا کرد که دارای انحنای خفیفی است که فضای میدان را به بهترین نحو تعریف و نیز سرپوشیدهای در جلوی مغازههای رو به میدان ایجاد خواهد کرد. البته میدان نقشجهان اصفهان علیرغم اینکه مربوط به دوران صفوی است ولی یکی از عالیترین نمونههای طراحی میدان در جهان میباشد و میدان شهدای مشهد نیز با حرکتی موزون، الگوی اصیل خود را از میدان نقش جهان گرفته است. از سوی دیگر توسعۀ میدان به طرف تالار شهر از طریق ایجاد یک ایوان صورت میگیرد که توسط یک دروازه از میدان اصلی جدا شده است. فرمهای ایجاد شده در این دروازه و همچنین در تالار شهر نیز از فرمهای نرم معماری پیش از صفوی اخذ شده، بهخصوص فضاهای پشتبامهای معماری گذشته ایران که با تنوع و جذابیت بسیار همیشه برای ما منبع الهام بوده است. در این زمینه مراجعه به این منبع بیکران فرم و حجم میتواند همیشه معماری امروز را غنا بخشد. منباب مثال تجلی گنبدهای معماری ایران در پشتبام، غالباً متفاوت از فضای داخلی آن میباشد. فرمها و هندسۀ به دست آمده در پشت این گنبدها، طاقها در بام، هندسۀ غیررسمی و گاهی غیرمعمول دارند، مثلاً گنبد و ایوان مسجد جامع اصفهان در پشتبام دارای هندسۀ بسیار پیچیدهای است که الهامبخش طراحان پروژه میباشد. این فرمها فراتر از اشکال معمولی هندسۀ کلاسیک اقلیدسی است و شباهت بسیار به تپهها و برجستگیهای صحراهای ایران دارد. یکی از فرمهای فوق در فضای پیش ورودی تالار شهر مورد استفاده قرار گرفته و میتواند یادآور طبیعت ایران باشد. البته غالب اشکال استفاده شده در پروژه ملهم از فرمهای سادۀ هندسی از قبیل مربع و مستطیل و ترکیب اینهاست و فقط در موارد خاص از فرمهای پیچیدهتر استفاده شده است. در بدنۀ ساختمانهای تجاری ورودی خیابان توحید به میدان و نیز در ادامۀ شروع خیابان شیرازی، با دیوارهای یکپارچه در دو طرف پوشانده شده که با قرارگیری حرم مطهر در راستای آن مدخل و دروازهای برای ورود به میدان و حریم قدسی امام خواهد بود. مصالح به کار رفته در این مجموعه غالباً بتن عریان میباشد که میبایستی بسیار خوب و تمیز و خوش رنگ به کار رود. در درجۀ دوم از سنگ گرانیت به کار رفته در مقبرۀ نادر میباشد. همچنین در ورودیهای اصلی و در دروازههای ورودی از نوعی کاشی یکدست با رنگهای خاص استفاده شد که میتواند در ترکیب با بتن به کار رود، در نقاط خاص و به صورت محدود از فلزاتی چون مس و آلومینیوم نیز استفاده شده است. (صارمی، 1383الف: 95-93)
در طرح پیشنهادی صارمی اهدافی همچون تلفیق و آشتی دادن امر خرید با اوقات فراغت و تفریح مد نظر قرار گرفته شده بود که این مفاهیم خود را در طراحی فضاهای باغ به خصوص در میدان مجموعه نشان میدهند، به طوریکه در جایجای پروژه فضاهای تجاری در کنار فضاهای تفریحی و فرهنگی هماهنگشده با فضای باز میدان طراحی شدهاند.
پروژهی مجموعهی مسکونی زیتون که با عنوان فرعی «پروژهی طرح بهسازی و نوسازی بافت فرسودهی شهر گنبد» نیز معروف است، طی مسابقهای به سال 1384 خورشیدی به عنوان طرح برتر انتخاب گردید. پروژهی مسکونی زیتون یکی از موفقترین پروژههای اخیر صارمی است. تفاوت عمدهی پروژهی مذکور با پروژههای قبلی صارمی، پیشتاز بودن فرم و اهداف آن است. میتوان به جرأت این ادعا را داشت که این پروژه کمترین تعلق را به معماری گذشتهی ایران دارد و به نظر میرسد صارمی در انتهای میانسالگی خود، جرأت جوانی خویش را باز یافته و بدون هیچ قید و شرطی به معماری فکر میکند و آنچه برای او مهم است، معماریکردن است. جسارت او ستودنی است و به نظر میرسد همین جسارت اوست که هیئت داوران را مجاب نمود تا طرح وی را به عنوان طرح برتر انتخاب کنند. در شرح اهداف طراحی و ایدههای طرح چنین آمده است:
با توجه به وضعیت زمین، آب و هوای منطقه و بادهای غالب، جایگزینی بناهای مسکونی و تجاری به نحوی انجام پذیرفت که بهترین جهات، متعلق به مجموعههای مسکونی باشد؛ بنابراین مجموعههای مسکونی به صورت دو بلوک مجزا طراحی شد به طوریکه هر کدام امکان نورگیری از شمال و جنوب را داشته باشند؛ سعی گردید که جهت غرب کنترل گردد و حتیالامکان توفانهای پاییزی به بنا صدمه وارد نکند؛ تاحد امکان جهات باد مساعد تابستان در نظر گرفته شد تا هنگام گرما و شرجی شدن هوا مشکل عمدهای برای ساکنین به وجود نیاید؛ فضاهای تجاری نیز به صورت دو بخش در نظر گرفته شده که یک بخش آن در کنار خیابان و به صورت ردیفی از مغازهها در کنار هم قرار گرفته که نمای خیابان را به وجود میآورند. بخش دیگر به صورت مجموعۀ تجاری بسته طراحی شده که در سه طبقه شامل فروشگاههای مختلف میباشد؛ مجموعۀ مسکونی و تجاری طوری با هم ترکیب شدهاند که حداکثر استفاده از زمین به عمل آید و در عینحال هر کدام دارای ورودیهای جداگانه بوده و تداخل به وجود نیاید؛ با توجه به سطح بالای آبهای زیرزمینی و عدم امکان ایجاد زیرزمین، در کل مجموعۀ مسکونی فقط حدود 5/1 متر در زیرِ زمین و 5/1 متر در روی زمین یک طبقه احداث شده که به پارکینگ و تأسیسات و انبار اختصاص داده شده است. این پارکینگها فقط برای آپارتمانهای مسکونی در نظر گرفته میشود؛ حجم کل مجموعه بهگونهای است که محیط اطراف را چندان تحت تأثیر قرار نمیدهد و با توجه به تراکم بالای ساختمانی، از خیابانهای اطراف حجم بنا بهتدریج افزایش پیدا کرده و در نهایت به صورت دیوارۀ بلندی در کنار خیابان نمایان نمیشود. (صارمی، 1384: 41-40)
فرم طرح یادآور فرمهای اکسپرسیونیستی است و به صورت تندیسگرا و یادمانی طراحی شده و این در حالی است که تا حدودی ملاحظات اقلیمی در شکلگیری روابط حجمی و نحوهی شکلگیری آن در سایت تأثیرگذار بوده است، به طوریکه انتخاب دو بلوک برای فضاهای مسکونی به لحاظ تدابیر اقلیمی و استفاده از نورگیری شمال و جنوب میباشد.
نوشته امیر بانی مسعود (فصلنامه هنرمعماری 24)