استنلی سایتوویچ
خانهی ناپولی 1987-1990
لوس گاتوس، کالیفرنیـــا
Stanley Saitowitz
De Napoli House 1987-1990
Los Gatos, California

خانهی یکطبقهی ناپولی که در تپههایی بر فراز لوسگاتوس و روی دماغهی رو به شمال پردرختی واقع شده است، از سه رشتهی موازی تشکیل میشود: استخر شمالی و جناح صاحبخانه؛ اتاق نشیمن و محوطهی باغ؛ آشپزخانه و غذاخوری و اتاق خوابهای جنبی و بخشهای خدماتی. این لایهها در همان حال که خود را با خطوط تراز سایت تنظیم میکنند، روی یکدیگر میلغزند. این خانه که از ماچو پیچو (شهر باستانی اینکاها در پرو) و معمارانی چون میس فان در روهه و لویس باراگان تأثیر پذیرفته است، بیشتر به یک ساختمان خاکی شباهت دارد تا به یک خانه در معنای سنتی آن. در اینجا همه چیز به بازی اتاقها و تراسهای گوناگون در ترازهای اندکی متفاوت بستگی دارد: مجموعهای از «غیرمنتظره»ها که در سراسر خانه، در برداشت و پذیرش بیننده از فضاها، تغییرات ملایم، ولی گویایی ایجاد میکنند. حاصل کار، سکوی پلهدار سنگی خوشنمایی است که ماهیت توپوگرافیک آن، به گونهای ترکیببندی بنا و محوطه شباهت مییابد که میس فان در روهه، نخستین بار آن را در طرح خانهی ویلایی آجری (1924) به کار برده بود. گذشته از این تأثیرپذیریها، سایتوویچ اثری نو آفریده است که تازگی و شکوه آن، به ندرت همتایی در سالهای اخیر برای خود میشناسد.
شاخصهی اصلی خانه، سکوت و آرامشی است که در آن، اتاقهای مختلف به شیوهای خطی و در ارتباطی نزدیک با آب و خاک آرایش یافتهاند. بخشهای مختلف خانه با شیوههای گوناگون ساخت از هم متمایز میشوند. از آنجا که کلاه فرنگی اصلی، مرکز این مجموعه است، از سازهای با اسکلت فولادی و پنجرههایی با شیشههای بزرگ و یکدست ساخته شده و سقف پیشنشسته و لببندهای فلزی دارد. از سوی دیگر، بالهای جنبی با اسکلت چوبی و اندود روکار، سنتیتر به نظر میرسند.
از آنجا که گسترهی سقف، تراز پنجم خانه به شمار میآید (چیزی که به ویژه از انبار و اتاق مهمان بالایی، یعنی نقطهی اصلی ورود به سایت، به چشم میآید)، طراحی تراسهای سقف میبایست با دقت فراوان انجام میشد. تصمیم بر آن شد که تراسها، چه سنگفرش باشند و چه با ریگ پوشیده شوند، نباید نشانی از هواکش و دررو و مجرا در خود داشته باشند. به همین منظور، معمار با کمک پیمانکار، سیستم نبوغآسایی از مجراهای سرپوشیده و دریچههای مخفی در بالای دیوارهای مجاور طراحی کرد. به منظور کاهش ضخامت لببندها، شیب مجراها (کاهش یا افزایش ارتفاع آنها در واحد طول) نیز میبایست تا حد امکان کاهش مییافت.
انتهای باریک «دماغه»ی خانه نیز به وسیلهی رختکن کوچکی برای استخر و یک مهتابی تعریف شده که وظیفهی هر دو آنها بر هم زدن حس و حال کاملاً افقی خانه است.