کتابخانهی پژوهشگاه پاریس، فرانسه، 1802
The Institute Library, 1802

در حالی که تنها یک درِ بلند و زیبا با نشان خانوادگی کاردینال مازارین، کتابخانهی او را از کتابخانهی پژوهشگاه جدا میکند، اما تاریخچهی آنها کاملاً از هم جداست. کتابخانهی مازارین آفریدهی مردی قدرتمند و با فرهنگ از سدهی هفدهم بود که در پایان زندگی میخواست همهی آثاری را که گرد آورده بود در اختیار همگان قرار دهد، اما کتابخانهی پژوهشگاه در زمان انقلاب فرانسه به وجود آمد تا ابزاری برای دانشاندوزی در مقیاس گسترده باشد.
پس از انحلال فرهنگستانهای سلطنتی (همچون «قانقاریای درمانناپذیر اشرافیت»)، مؤسسان قانون اساسی سال 1795 هنگام تأسیس پژوهشگاه ملی (که قرار بود وظیفهی فرهنگستانها را بر عهده گیرد) جایی برای انتقال کتابهای فرهنگستانهای پیشین در نظر نگرفتند. در سال 1805 «مجلس علما» کالج چهار ملت را که در جریان انقلاب به جای زندان از آن استفاده میشد، به کاخ هنرهای زیبا تبدیل کرد. همزیستی پژوهشگاه و مدرسهی هنرهای زیبا (که وودویِر به خاطر آن تغییرات عمدهای در ساختمان کالج به وجود آورده بود) نتیجهبخش نبود و در سال 1840 تصمیم بر آن شد که هنرجویان را به محل دیگری منتقل کنند.
پژوهشگاه نیز به کتابخانهای احتیاج داشت که بتواند به نیازهای خاص آن پاسخ دهد و ابزاری برای مطالعه و پژوهش باشد، وظیفهای که کتابخانهی مازارین نمیتوانست آن را انجام دهد. در 1802 یک بال ساختمان که قبلاً به آپارتمانهای مسکونی اختصاص داشت، به طور کامل گشوده شد و به صورت گذرگاه بلندی به طول 36 متر درآمد که باید مجموعهی مازارین را در خود جای میداد. این فضای زیبا و آرام، به کتابخانهی پژوهشگاه تبدیل شد و از سال 1805 تا کنون تغییرات اندکی در آن رخ داده است. بخشی از قفسههای کتاب که تمام دیوارهای اتاق مطالعه را پوشاندهاند، از قطعات چوبی تشکیل شده است که پدر لوبلون از صومعهی سن دنی ساخته بود.
در مرکز تالار، میزهای بزرگ مطالعه که از سال 1795 به جا ماندهاند، یکی پس از دیگری قرار گرفتهاند. پایههای حجیم آنها که به موجودات افسانهای با بدن شیر و کلهی عقاب شباهت دارد که برای صرفهجویی از خمیر کاغذ درست شدند و با تمام این احوال، آنها در وضعیتی عالی خودشان را به سدهی بیست و یکم رساندهاند. میز عظیمی از ماهون کوبایی با طراحی لیمون که از کتابخانهی ورسای گرفته شده بود، در یک انتهای تالار جای گرفته و برای نمایش یافتههای جدید کتابخانه بهکار میرود. ساعت دیواری خیرهکنندهای که کار استاد ساعتساز، آنری لوپوت است و بین دو پنجره سر بر افراشته، زمانی برای نمایش زمان تعویض نوبت فرهنگستانهای مختلفی بهکار میرفت که در ساختمان مستقر بودند. میزهای مرکزی معمولاً در اختیار خوانندگان مهمان قرار میگیرند، در حالی که اعضای فرهنگستان معمولاً اتاقکهای کوچکی را ترجیح میدهند که در امتداد یک ضلع تالار کشیده شده و دارای صندلیهای دستهدار و قفسههایی پر از کتاب و مجله هستند. ساختمان، بخشهای الحاقی گوناگونی دارد. و چندی پیش فضای وسیعی نیز در نزدیکی پاریس به آن اضافه شد و نشریاتی را که بهندرت مورد استفاده قرار میگرفت، به آنجا منتقل کردند. کتابخانه در حال حاضر بیشتر روی علوم انسانی، از جمله تاریخ، زبانِ فرانسه، باستانشناسی و تاریخ علوم متمرکز شده است و میکوشد فعالیتهای خود را با کتابخانهی مازارین هماهنگ سازد. البته این رابطهی خوب همیشگی نبوده و زمانی حتا جلوی دری که آنها را از هم جدا میکند، تیغه کشیده بودند. نقص بزرگ کتابخانه مذکور نسبت به نمونههای مشابه، این است که گروه نسبتاً اندکی از مردم امکان دستیابی به آن را دارند و عمدتاً پژوهشگران حرفهای و اعضای فرهنگستانها از آن استفاده میکنند.
