پاویون روباز
معماران نکست انترپرایز/ گرافِنِگ، اتریش
ترجمهی آبتین گلکار
Open-air Pavilion
The next ENTERprise – architects/Grafenegg, Austria

زمینهای قلعهی گرافنبرگ تقریباً 250 سال قدمت دارند. هر دورهی تاریخی رد پایی از خود در این منطقه بر جا نهاده و همین گونهگونی سبکها یکی از دلایل جذّابیت پارک است. این محوطه که قلعه و خندق در مرکز آن قرار گرفتهاند، حدود 31 هکتار مساحت دارد. پارک و مجموعهی درختهای ارزشمند آن، در تمام طول سال در اختیار بازدیدکنندگان قرار دارد و از دو ورودی اصلی در شرق و غرب قابل دسترسی است. پاویون فضای آزادی که قرار است در پارک ساخته شود، در جشنوارههای تابستانی به عنوان صحنهی نمایش مورد استفاده قرار خواهد گرفت و برای گردشگران و دوستداران در حکم نقطهای خواهد بود همانند کلاه فرنگیهای باغهای تاریخی که برای استراحت در طول مسیر گردش و پیادهروی پیشبینی میشدند.
پاویون جزئی از یک مجموعهی مرتبط به هم است و در عین حال، بافت تازهای به سایر عناصر موجود در مجموعه میبخشد. این عناصر عبارتند از: ورودی جدید، آموزشگاه سوارکاری، قلعه، «دروازهی سیاه» و «گودال بزرگ». پاویون به آسانی خود را در محیط اطراف جا میکند و از طریق آرایش توپوگرافیک خود، تعبیر تازهای از عناصر ظاهری منظرهی پارک به وجود میآورد: بازی میان ارتباطهای پرسپکتیو و بصری، با انقباض و انبساط و باز و بسته شدن. «اشنایزه» (به معنای بریدگی در شکل زمین) چشماندازی پدید میآورد که آموزشگاه سوارکاری را به «دروازهی سیاه» پیوند میدهد و همچون ورودی و گذرگاهی به محل نشستن تماشاچیان عمل میکند. به نمایش درآوردن چشماندازها و توالیهای فضایی، و آشکار و پنهان کردن نقاط دارای جذابیت بصری، که در باغهای سنتی معمولاً با آرایش پرپیچوخم مسیرها انجام میگیرد، در اینجا از طریق اختلاف ارتفاع بریدگی حاصل میشود.
بیننده هنگام آمدن از قلعه با دیدن شبحی از «برج ابری» که از پشت تپهی مصنوعی قابل مشاهده است، به رفتن به سوی آن وسوسه میشود و با فرو رفتن در بریدگی، از تپه همانند یک تونل عبور میکند و پس از گذشتن از این گذرگاه باریک و عمیق، وارد محوطهی گستردهی محل نشستن تماشاچیان و صحنه میشود که «برج ابری» سقف صحنه بر فراز آن شناور است.
قاعدهی ابتدایی آکوستیکی برای صحنههای فضای آزاد («آنچه میبینید همان است که میشنوید»)، سرنخ یافتن روابط و پیوندهای موجود میان فضای آکوستیک و پرسپکتیو است. توپوگرافی «گودال بزرگ» با تغییراتی در شکل زمین بیشتر و آشکارتر به چشم میآید. با حفاری بیشتر در گودال و در نتیجه، توزیع خاک در پیرامون آن، پشتههای مصنوعی به وجود آمدهاند. صحنه و محل نشستن تماشاچیان، ضمن آنکه به واسطهی شکل هندسی خود کاملاً از اراضی طبیعی متمایز هستند، ولی به هرحال به شکلی نامحسوس در توپوگرافی محل درآمیخته میشود.
سقف صحنه همانند سازهای مستقل و پیکرهمانند طراحی شده است. این سقف که در ارتفاع شاخ و برگ درختان گسترده شده، به گونهای در میان آنها قرار گرفته است که به نظر میرسد خود یکی از همین درختان است. سطح فلزی و براق بیرونی، منظرهی آسمان و درختان را بازتاب میدهد و به یک برج ابری تبدیل میشود.