نورپردازی بینقص (بخش دوّم)
راه حلـهای الهـامبخـش برای هـر اتاق
نوشتهی سالی سْتـوری / عکسها از لوک ؤایت / ترجمهی اشکان جیهــوری
(Perfect Lighting (Part II
Inspiring Solutions for Every Room
Sally Storey

مُشخّصههای اصلی را تعریف کنید
نورپردازی میتواند بهنحو مؤثّری برای برجستهسازی نقاط مهم در فضای داخلی مورد استفاده قرار گیرد ــ خواه با برجستهکردن جزئیّات یک مشخّصهی معماری از طریق نورپردازی رو به بالای حاشیهی تزئینی یک سقف و تأکید بر خطوط منظّم موجود در شکافهای معاصر با نور رشتهای توکار و خواه با نورپردازی برای به رُخ کشیدن جلوهی هُنری اشیاء موجود در دکوراسیون و یا آثار هُنری.
برای تأکید و تعیین حدود مشخّصههای معماری در داخل یک خانه، نورپردازی بهترین و مناسبترین وسیله است که با استفاده از آنْ مشخّصهها به نقاط تمرکز در یک اتاق بدل میشوند. در یک خانهی امروزی این مشخّصه ممکن است پلّکان، بافت زُمُخت یک دیوار و یا شکافهای یک دیوار صاف که میتوان از میان آنها به اتاقهای دیگر نیمنگاهی انداخت (نک. به هنر معماری شمارهی 14، پاییز 88 ، ص45) و یا اثر نور بر مادّهای باکیفیّت، باشد. در یک خانهی سنّتی یک ستون یا ساباط (archway)، یک شومینه و یا یک پلّکان میتوانند در نقش یک مشخّصهی اصلی عمل کند. هر یک از این اجزاء بایستی به شکل منفرد مورد بررسی دقیق قرار گیرند تا اطمینان حاصل شود که هر یک به منظور دستیابی به بهترین نمود بصری مورد نورپردازی قرار خواهند گرفت.
در یک خانهی امروزی برای برجسته کردن یک مادّهی پُرارزش بهوسیلهی افهی دیوارشوی، راه حلّ نورپردازی میتواند ایجاد شکاف در محور تلاقی دیوار و سقف و همراه با منبع نوری پیوسته مانند کاتد سرد یا زنون باشد، و یا حتّا نور فلوروسنت همپوشان و یا یک منبع اِل. ای. دی. رشتهای. در این روش همواره بیشترین تأکید بر بالای دیوار قرار میگیرد، امّا در عین حال این امتیاز را دارد که منبع نور پنهان میماند. اگر گسترهی بزرگتری از نور که تا پایین دیوار را در بر گیرد، مورد نیاز باشد، بایستی منبع نور از دیوار فاصله گرفته و یک نور پایینتاب توکار و جهت دار یا نور دیوارشوی نصب شده در کفْ راه حلّ مسئله خواهد بود. زیرکانهترین گزینه نور پایینتابی جهتدار و کمولتاژ است که به منظور جلوگیری از تولید نوری زننده، توکار نصب شده و با لنز مات پخشیدگیِ نور آن کاهش یافته است. شکل دیگری از تأکید بر یک دیوار بافتدار، قراردادن مجموعهای از نورهای بالاتاب نزدیک به دیوار است، طوری که نور را بر سطح دیوار بِخَراشند.
در مورد پلّهها نورهای پایینتاب توکار نصب شده بر شیب بالای پلّه هیچگاه گزینهی ایدهآلی نیست، چراکه نور همواره به جهت نامناسبی زاویه یافته و چشم را خیره میکند. یک نور کفشویِ کمقدرت که بر تمامی کفپلّهها، یا به صورت یک پلّه در میان به کار میرود با توجّه به مُدل و قدرت آن میتواند به عنوان راه حلّی مناسبتر مورد توجّه قرار گیرد. این عملیترین روش است، مخصوصاً در پلّکانهای باریکی که اِعمال روشهای دیگر نورپردازی در آنها مسألهساز است. اگر پلّکان شیشهای باشد، قرار دادن نورهای بالاتاب در زیر پلّکان، افههای نوری جالبی را پدید میآورد و پلّکان را به شکل مجسّمهای درونِ این فضا تعریف میکند و درخشش مؤثّری از نور را بر هر کفپلّه به وجود میآورَد.
«ایدهی اصلیْ افزایش جذّابیّت و خلق
کُنتراست است و هدایت توجه به فضاهایی که به طور معمول در طول روز یا اصلاً روشن
نمیشوند و یا تنها نور پیشزمینهای ملایمی به آنها تابانده میشود.»
فضای زیر پلّه اغلب فراموش میشود و میتواند ناحیهای تاریک پدید آورَد. با نورپردازی این فضای بالقوّه مُرده آنرا به درون سالن وارد کنید: این کار باعث میشود کُلِّ فضا بزرگتر به نظر آید. راه حلهای مختلفی برای این کار وجود دارد، برای مثال نصب نورهای بالاتاب توکار نزدیک دیوار پشتیِ این فضا به قصد روشن کردن بخش زیرین پلّهها و یا شکافی در عقب به منظور ارائهی افهای خطّی از نور به قصد تأکید بر این فضا که بدون آن در سایه باقی میماند.
«زمانی که منبع نوری را برمیگزینید، از اجرای آزمون نورپردازی بر یک نمونهی امتحانی نهراسید، چراکه علاوه بر حصول اطمینان از دستیابی به افهی مورد نظر، از پشیمانی پُر هزینهای نیز اجتناب خواهید کرد.»
در خانههای سنّتی به غیر از پلّکان از مشخّصههای کلیدیِ دیگری که نورپردازی آنها الزامی به نظر میرسد، میتوان به حاشیههای تزئینی درگاه، شومینه، یک سرسرای قوسی و یا یک ستون اشاره کرد. در چنین مواردی سودمندترین ابزار نورهای بالاتاب پرتوباریک کمتابشاند که بایستی در گسترهی تابشی کمتر از درجهی 10 بوده و با تنظیم مناسب لامپ به قصد جلوگیری از خیرگی چشم در کف نصب شوند. این نوع نور بایست در کمترین فاصلهی ممکن از مشخّصهی مورد نظر قرار گیرد تا با به وجود آوردن افهی نور بالاتاب، بر کلیّهی عناصر افقی موجود تأکید گذارده و اُلگویی از نور و سایه را به وجود آورد. به کار بردن این تکنیک به خصوص در حول و حوش آتش بسیار مؤثّر بوده و باعث میشود حتّا زمانی که شومینه مورد استفاده نیست، توجّه به آن جلب شود. معمولاً در چنین مواردی منابع هالوژن کمولتاژ و یا یک نور اِل. ای. دی. بالاتابِ سفید و گرم میتوانند به عنوان جایگزین مورد استفاده قرار گیرند.
ل
نورپردازی مشخّصههای اصلی معمــــاری و ویترینهای نمـایشی
افزودن قفسهبندی به دکوراسیون برای به نمایش درآوردن مجموعهای از کتابها یا اشیاء باارزش و با هدف به وجود آوردنِ یک مشخّصهی اصلی و نقطهی تمرکز، روش جالب توجّهی به نظر میرسد. یک قفسهی ساده را میتوان با نورپردازی مؤثّر به یک واحد نگهداری شیک و ظریف اشیاء و وسیلهای برای اثرگذاری بر هر اتاق، ارتقاء سطح داد. قفسههای نورپردازی شده لایهی جدیدی از نور را به فضا میافزایند که از دیگر نورهای پایینتاب محیط نرمتر و مؤثّرتر هستند.
قفسههای شیشهای را بهخصوص اگر برای نمایش لوازم شیشهای مورد استفاده قرار گیرند، میتوان در تمامی طبقات و با نورهای پایینتابِ کمولتاژ یا اِل. ای. دی. نورپردازی کرد. شیشه واسطهی فوقالعادّهای برای روشن کردن و نورپردازی به شمار میرود، چراکه تواناییِ جذب و بازتابش نور را توأمان در اختیار دارد. شیشهی مات نور را مهار میکند، تصوّر روشن شدن از درون را ایجاد کرده و افهای خارقالعادّه میآفریند، در حالی که طبقات شیشهای و شفّاف قفسه در لبهها به رنگ سبز میدرخشند. در پارهای موارد، قفسهی شیشهای را میتوان با فیبرهای نوری و یا اِل. ای. دی. نورپردازیِ لبهای کرد. اطمینان حاصل کنید که لبهی بیرونی منبعِ نورْ مات باشد چراکه در این حالت منبع نور مستقیماً دیده نخواهد شد.
هر قفسه را میتوان به چند روش نورپردازی کرد. نورهای سادهی نیمهتوکارِ کمولتاژِ زیرقفسهای که لبهی کوچکی به منظور کاهش زنندگیِ نور به آنها اضافه شده را میتوان در کارگاه نجّاری نصب نموده و برای برجسته کردن هر طبقه و محتویّات زیر آن به کار برد. نورهای کفکوبِ مینیاتوری برای برجستهسازی اشیاء تک و مخصوص و بهویژه شیشه، به این علّت که سایههای نامتعارفی را بر دیوار پشت خود به وجود میآورند، بسیار مناسب هستند. نورهای قفسهای خطّی، ابزاری کاربردی برای نورپردازیِ قفسه از جلو و پُشت به حساب میآیند و این دوّمی اشیاء را به لحاظ بصری در حالت ضدِّ نور قرار میدهند. نیز میتوان نورپردازی را در وسط قفسهها تدارک دید که امکان تابش هر دو نوع نور بالاتاب و پایینتاب از قفسه را در اختیارمان قرار میدهد.
برای نورپردازی کتابخانه میتوان بهراحتی پشت کتابها را با نورهای جهتدار پایینتاب کمولتاژ و با درخشش کم در نور شست. اگر استتار منبع نور امکانپذیر نباشد از نور صفحهای مُنعطف استفاده کنید. برای حصول تأثیری پُرهیجانتر واحد مورد نظر را با نور رنگی از پشت نورپردازی کنید و یا از نورهای دیوارکوب سود برید.
سطـوح را بیـآرایید
نور، با توجّه به حالتهای مختلف برخورد با یک سطح، افههای متفاوتی را به وجود آورده و آن را به شکل متفاوتی در معرض دید ما قرار میدهد. با توجّه به نتیجهای که مدِّ نظر شماست، نور میتواند با برجسته ساختنِ بافت یا رنگ یک سطح کیفیّت بهتری به آن ببخشد، و نیز میتواند با انکسار و انعکاس خود اُلگو بسازد و یا جلوهی رنگی جدیدی به سطح ببخشد.
بافت یک دیوار یا کف یک فضا میتواند صیقلی، ناهموار، نرم، درخشان و یا مات باشد و برداشت بصری ما از چنین سطحی صرفاً وابسته به نحوهی نورپردازی آنهاست. برای مثال، اگر نور از فاصلهی زیاد و به طرف دیواری زُمُخت و ناهموار تابانده شود، سراسر دیوار را فرا خواهد گرفت و حاصل افهای بسیار نرمتر خواهد بود. با کاهش حجم سایهها دیوار تختتر و کمچروکتر به نظر خواهد رسید. نزدیک کردن منبع نور به دیوار، به علّت افزایش زاویهی تمایل راستای برخورد نور با سطح، بافت را تقویت خواهد کرد، دلیل آن هم این است که مناطقی که روشن شدهاند و سایههایی که پدید میآورند، مشخّصتر و برجستهتر میشوند. پس اگر میخواهید سطحی را پُربافتتر بنمایانید، نورپردازیِ کمفاصله و متوازنْ افههای هیجانانگیزتری را برای این منظور عرضه خواهد کرد. در مقابل، مسلّم است که بر همین اساس میتوان سطحی صاف و نرم نیز به دست آورد: شستن یکنواخت در نور و از فاصلهی زیاد، سطح مورد نظر را بسیار نرم و لطیف مینمایاند.
توجّه داشته باشید که هر نوع نورپردازی متوازن و از فاصلهی نزدیک عیوب آن سطح را نیز برجسته میکند، چراکه نور بیمُلاحظه است و بر هر گونه موج و برآمدگیهای یک سطح تأکید گذارده، آنها را بیرون میکشد و در معرض دید قرار میدهد. این نکته در مورد نورپردازی خارجی اهمیّت ویژهای مییابد، چراکه آنچه در نور روز یک آجرکاری بینقص جلوه میکند با نورپردازی در شب میتواند زُمُخت و ناهموار به نظر آید. هنگام نورپردازی کاشیکاریها نیز به همین دلیل باید مراقب بود: نورهایی که بر سطوح پایینی دیوار پشتی یک حمّام قرار گرفتهاند، توجّه را به هر کاشیکاریِ نامرتّب و بدکارشدهای جلب میکنند. این موضوع بهویژه دربارهی موزاییک صدق میکند که با یک نور لطیفتر و تختترْ بهتر نورپردازی میشود.
نور خواصِّ متفاوت مات بودن و درخشان بودن سطوح را نیز آشکار میسازد. برای مثال یک پتوی پشمی نور را جذب کرده و تخت و نرم به نظر خواهد رسید، در صورتی که ساتَن یا ابریشم نور را منعکس و سطح مورد نظر را درخشان ساخته و نور را به فضای اتاق برمیگرداند.
نور رنگی را میتوان خالق هیجانانگیزترین افهها در یک فضای سفیدرنگ دانست، چراکه دیوارهای سفیدْ رنگ پرتاب شده به طرفشان را به شدّت منعکس خواهند کرد. یک دیوار رنگی قسمتی از طیف رنگی نور تابیده را به خود جذب میکند، امّا انعکاس نور به همان شکل نخواهد بود. اشیاء موجود در یک فضا نیز رنگ را منعکس میکند.
مانند آنچه اغلب در بارها و رستورانها شاهدیم، نور رنگی میتواند در خانه و در نقشهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد: به عنوان یک مشخّصهی مفرّح و بانشاط در اتاق سینمای خانگی یا اتاق کودک، یا برای ارائهی یک نور تأکیدی و یا شاید به عنوان نور پسزمینهی پانل شیشهای یک سرویس بهداشتی. رنگ حتّا میتواند به همراه شیشه، برای حصول افههایی متغیّر و هیجانانگیز نیز به کار آید. یک صفحهی شیشهای که اُلگویی از شیشهی مات را نیز در خود جای داده است میتواند نورپردازی لبهای شود، که در این صورت نور از میان بخش شفّاف شیشه گذشته و تنها از بخشهای مات است که رنگ بیرون خواهد زد. صفحهی مورد نظر میتواند سفید باشد و تنها با فشار یک دکمه به صورتیِ جیغ یا آبیِ نیمهشب تغییر رنگ دهد.
پُرطرفدارترین منبع نور در چنین مواردی اِل. ای. دی. (دیود نورگُسیل) است که رنگهای اصلی نور ــ یعنی: قرمز، سبز و آبی ــ را در خود دارد. ترکیب این سه نور سفید را میسازد، امّا در عین حال میتوان پالتی نامحدود از رنگها را با تغییر بالانس این سه رنگ، در اختیار داشت. روش سادهتری که افهای زیرکانه و نامحسوس را ایجاد میکند، مالیدنِ ژِل روی منبع نور است.
در نظر گرفتن نور به عنوان خالق اُلگو ممکن است عجیب به نظر برسد، چراکه به طور معمول اُلگوها از طریق کاغذ دیواری، فرش و مصالح به دست میآید. افههای شگفتانگیز اُلگوداری که در غالب نور به دست میآیند حاصل بازی نور و سایهاند و برخلاف اُلگویی که بر مادّه نقش میگیرد با حرکت نور و ناپدید شدن کامل هنگام قطع نور، قابلیّت تغییر دارند. زمانی که نور بر شیئی میتابد، آنرا روشن میکند و در عین حال تصویری از خطوط اصلی شیء را در تنالیتهی نوری معکوس بر سطح زیرین آن میسازد. تغییر زاویهی تابش نور یا خود شیء اثر اُلگوی حاصل را تغییر میدهد. هر چه تمایل زاویهی تابش نور افزایش یابد، بر درجهی انتزاعِ اُلگوی حاصل نیز افزوده خواهد شد. با نورپردازی اشیائی چون یک اثر مشبّککاری یا صفحهی کندهکاری یا حجّاری شده، از پشت، نیز میتوان اُلـگو به وجود آورد. حاصل بر دیوار نقش بسته و با وجود امکان واضح نبودن الگوی مورد نظر، نور بین دو سطح بُعدی متفاوت را به فضا خواهد افزود.
یکی از آشناترین روشها برای اُلگوسازی از طریق نور فانوسهای مراکشی و در واقع هر نوع حُباب، محفظه یا شِیدِرِ سوراخدار است. این اقلام اُلگوهای فوقالعادّهای از نور و سایه را بر دیوارهای اطراف و سقف تشکیل میدهند. سایهی حاصل از یک چراغ رشتهسوز شفّاف (لامپ) نسبت به نور یک چراغ مات یا مُرواریدی (pearl lamp) که تصویری با لبههای نرمتر تولید میکند، واضحتر و تیزتر است. روش دیگر اُلگوسازی بهوسیلهی نور، استفاده از خود منابع نور نقطهای است که میتوان آنها را در شبکهای منظّم یا در یک اُلگوی بینظم اتّفاقی (مثل ستارههای نورانیِ روی سقف) و یا با هر آرایش دیگری چید و مورد استفاده قرار داد.