منزل مسکونی و استودیو، ریئیهیتی، هلسینکی، فنلاند، 1936-1935
Residential Building and Studio- 1935-1936

هلسینکی، پایتخت فنلاند، زادگاه و موطن آینو آلتو بود و برای آلوار آلتو شهری بود که در آن درس خوانده و در سال 1933 به آنجا بازگشته بود. در سال 1935 سفارش نقشهبرداری مونککینییمی در شمال غرب هلسینکی به آلتو داده شد.البته این پروژهی نقشهبرداری هرگز محقق نشد، اما آلتو در جریان آن نقشهی یک قطعه زمین را یافت که سرانجام از آن برای احداث منزل مسکونی خود در منطقهی مونککینییمی استفاده کرد. خانوادهی آلتو طی نخستین سالهای اقامت در هلسینکی در آپارتمان کوچکی زندگی میکردند. طراحی منزل مسکونی و دفتر کار آلتوها در تابستان سال 1935 آغاز شد و سال بعد همه چیز جهت نقل مکان به مأوای جدید مهیا بود.
آلتو در دههی 1920 چند خانهی کلاسیک طراحی کرده بود. خانههای کاربردی که او ساخت، مقدم بر خانهی ریئیهیتیِ مربوط به ابتدای دههی 1930 بودند. (خانهی مشاور اول پایمیو و ویلا تامهکان در استونی در شمار این خانهها هستند.) طراحی و ساخت خانهی شخصی، نقطهی عطفی در اصول طراحی و نیز جهاننگری زیستیِ آلتو بود.
آلوار آلتو، معماری آرمانگرا بود که همواره بر اهمیت خلق شرایط زیستی بهتر و ساخت آپارتمانهای راحتتر تأکید داشت. حیطهی تفکرات این معمار، ریشه در جهاننگری رفاهطلب اسکاندیناوی داشت. از سوی دیگر، او آدمی واقعبین هم بود و میگفت: « قرار نیست معماری که جهان را از نابودی نجات دهد، اما میتواند اسوهی نیکی وضع کند.» برای آلتو هر ساختمان این امکان را فراهم میآورد تا بهشتی زمینی برای مردمان فراهم شود.

ویلای تابستانی فلورا در آلایَروی (Alajärvi) که در سال 1926 تکمیل شد و عمدتاً طراحی آن با آینو آلتو بود و همچنین منزل مسکونی آلتـوها در ریئیهیتی در حکم بهشتهای کوچکی برای اعضای خانواده بودند. زندگی در مونککینییمی در دههی 1930 تقریباً شبیه زندگی در خارج از شهر بود. یک تراموای از آنجا به هلسینکی میرفت، اما درست در نزدیکی منزل آلتوها، گاو و گوسفندها در چراگاه مجاور مشغول چرا بودند.
خانهی ریئیهیتی نخستین کار از ساختمانهای آلتو بود که در منطقهی هلسینکی ساخته شد. این خانه هم در حکم کارت ویزیت هنرمند بود و هم فضای خصوصی و دفتر معماری آلتوها را شامل میشد. آلتو در گزینش مواد و مصالح برای نمای ساختمان با توجه به کاربریهای داخلی تأکید داشت: جناح مربوط به دفتر معماری با آجر سفیدشور ساخته شد و نخستین بار مصالح سطحیِ جناح مسکونی با تیرکهای باریک و تیرهرنگ چوبی شکل گرفت که بعدها به یکی از مشخصات اصلی در سبک معماری آلتو نیز بدل شد. پشت بام و تراس پشت بام و آرایش پنجرهها هنوز هم جلوههای کارکردگرایی خود را حفظ کردهاند. در این خانه بود که آلتو سرانجام خود را از جزمِ جعبهی سترون سفید در معماری مدرن آزاد کرد.
آلتو در معماری خود همواره بر وحدت فضاهای درون و بیرون تأکید داشت. قسمت مسکونی مستقیماً در خیابان ساخته شد، به نحوی که محوطهی داخلی جنوبی تا سر حد امکان وسعت خود را نشان میداد. نمای سمت خیابان نمایی بسته است و این با دیوار نسبتاً مرتفع آجری که نقش محافظ برای قسمت مسکونی را دارد، مورد تأکید قرار میگیرد. دارچسب بالارو و پلههای سنگ طبیعی که منتهی به درِ ورودی هستند، از غرابت نما میکاهند.
داخلِ حیاط، مجاور به شیب ملایم صخرهای است که به یک زمین بازی و ورزش منتهی میشود. حصار نردهای پیرامون اشارهای به سنتهای معماری فنلاند دارد و استخر کوچکی هم در محوطه حیاط طراحی و ساخته شده است. ظاهر حیاط یادآور یک باغ ژاپنی است که اجزای آن در عین حال که به ضروریترینها محدود شدهاند، یک کل منسجم و متعادل را تشکیل میدهند. به رغم تقسیم خانه به دو بخش مسکونی و دفتری، یک ورودی برای کل بنا در نظر گرفته شده، که از طریق آن خصلت بستهی نما بیشتر هم تقویت میشود. عمدهی بخش دفتری را استودیو تشکیل داده است که ارتفاع دو طبقه را پوشش میدهد. اتاقهای نمایش در طبقهی همکف، اتاق نشیمن بزرگ و اتاق نهارخوری با پنجرههای بزرگ و وسیعی به محوطهی حیاط داخلی باز میشوند. آلتو میگفت: «باید درست مثل یک فرم فخیم آیینی، وحدت میان درون و بیرون خانههایمان را برقرار سازیم.» این حیاط مثل شکاف یا بخش گسترشی از فضای داخل و چه بسا همچون یک اتاق نشیمن در فضای باز است.
اتاقهای خصوصی در طبقهی اول واقع هستند؛ یک هال دوطبقه با شومینهای در وسط، فضای اصلی زندگی اعضای خانواده است. اتاق خوابها و اتاق میهمان حول این محور مرکزی سامان یافتهاند که از طریق پنجرههای بلندی نور را به درون فرامیخواند.
در بنای اصلی، از تراس طبقهی اول منظرهای زیبا از دریا پیدا بود. البته در دههی 1950 ساختمانهای متعدد دیگری نیز در همین امتداد ساخته شدند که این منظره را سرانجام مخدوش ساختند. در خانهی آلتو در ریئیهیتی توجه بیننده بیشتر به سمت نور و آسمان معطوف میشود، بهخصوص در مورد، اتاقهای طبقهی همکف که در دل یکدیگر ادغام و سرانجام به یک چشمانداز منتهی میشوند. دنج بودن کل خانه نتیجهی مقیاس کوچک و شومینهی ساده و مبلمان فکرشدهی آن است که به بهترین و زیباترین شکل در طراحی مبلمان آلوار و آینو نمود یافته است.
خانهی شخصی آلتو مرحلهی جدیدی از معماری او را رقم زده که شاید بتوان نام این دوران کاری او را کارکردگراییِ رمانتیک نهاد. آلتو خانهی ریئیهیتی را با خانهی مزارع قدیمی فنلاند مقایسه میکرد که در آنها مواد و مصالح ساده با شیوهای زمخت در ساخت بنا ترکیب و به صورت یک کل منسجم جلوهگر میشوند. گروهبندی انداموار اتاقها، فرم آزاد، استفاده از چوب، مس، آجر و مواد و مصالح طبیعی و نیز تنوع جزئیات ظریفِ حسی مثل دستگیرههای بهدقت طراحیشده و نیز حاشیههای نقش گلوبوته همگی سرانجام به عناصر نوعیِ سبک خانهسازی وی بدل شدند.
مدارک فنی