مرکز کریشنا پی.سینگ برای علوم نانوتکنولوژی، معماری از وایس/مانفردی، فیلادلفیا، آمریکا، 2013، ترجمه ی فرزانه احسانی مؤید
Krishna P. Singh Center for Nanotechnology, Architecture by Weiss/Manfredi, Philadelphia, US, 2013

تکنولوژی برتر، طالب یک طراحی برتر است؛ طرحان این پروژه با دقت و مهارت سعی کردند تا ضوابط و نیازهای متعدد این مرکز که به آموزش و پژوهش علوم نانوتکنولوژی اختصاص مییافته را در یک بستهی منسجم با رویکرد آیندهنگر برآورده کنند.
«چه فرقی هست بین یک ساختمان و یک اثر معمارانه؟» این سؤالی است که عموماً در آغاز مقدمهای برای تحسین بناهایی که از نظر بصری ارزشمند هستند و بهرهمندی ممتازی از تایپولوژی و تکنولوژی داشتهاند، و یا در مقایسهی جلوهگری و بومیگرایی مطرح میشود؛ بناهایی که دارای ویژگیهای استثنایی هستند و با همتاهای خود فرق دارند. اما طراحان وایس/مانفردی در کارشان، بر اشتباهبودن چنین برداشتهایی اشاره میکنند.
مرکز کریشنا پی.سینگ برای علوم نانوتکنولوژی یک ساختمان نوساز است که با هزینهی 5/91 میلیون دلار و به ابعاد 78,000 فوتمربع با هدف آموزش و پژوهش در زمینهی نانوتکنولوژی ساخته شده است. بستر این پروژه در حاشیهی کامپوس دانشگاه پنسیلوانیا در ایالت فیلادلفیا بوده و در راستای خیابان والنات قرار دارد.
ساختمان آشکارا دارای طرح و روش اجرای تکنولوژیک است و توانسته ضمن برآوردهکردن نیازهای متعدد و سختگیرانهی کاربریها و ملزومات، زیبایی معمارانه و خلاقیت را نیز در دل این بنا بگنجاند.
ساخت این لابراتوار در حالی که ساختمانی مشابه، اما بسیار قدیمی، در مجاورت آن وجود دارد و همچنان هم برپا خواهد بود، ایجاب کرد که روی نمای روبهخیابان به طور اخص کار شود، به علاوه وایس/مانفردی که تجارب زیادی در ایجاد اتحاد میان منظر و خیابانکشی با طرح معماری دارند، یک عقبنشینی را برای سازه در نظر گرفتند که هم امکان تدارک فضای سبز فراهم شده و هم از آنجا مسیری برای دسترسی به آن ساختمان لابراتوار قدیمی مجاور مهیا گشت؛ یک شیب هم ایجاد شد که به موجب آن نور طبیعی فراوانی به داخل ساختمان راه پیدا میکند.
بهعنوان ستون اصلی پلان، یک آتریوم طویل با بدنهی شفاف طراحی شد و بخشهای اداری، اتاقهای کنفرانس و کلاس ها با دیوارهای شفاف در گوشههای آن جانمایی شدند، بدین سان هیچ بخشی خارج از دیدرس نیست و ماهیت فعالیتهای داخل ساختمان عیان هستند. تدارک اتاقکها و نشیمنهای متحرک در فضاهای تجمع و پررفتوآمد این ساختمان، کاری نیست که به طور معمول در فضاهای رسمی انجام شود اما دیده شد که به صمیمیت و برانگیختن احساس راحتی و تعامل میان کاربران مؤثر بوده است.
آسانسورها لزوماً به گوشههای ساختمان رانده شدند و کاربریهای لابراتوار در مرکز قرار گرفتند تا تحت تأثیر میدان الکترومغناطیس موتورها نباشند.
برای تردد در راهروی طویل، به راه دیگری هم اندیشیده شد: تعبیهی یک پلکان تندیسوار و حتا قراردادن موقعیتهایی برای نشستن، استراحت و گفتوگو در میانهی راه. این فکر به همراه یک اجرای خوب، منجر به خلق اثری شد که توأمان دارای ارزش کاربری، معمارانه و هنری است که سکون و تردد را در فضایی که نیاز به تعامل و همکاری علمی میان اعضایش وجود دارد، تأمین میکند. این پلکان و موقعیتهای صحبت تا ارتفاع بالاتر و سالن اجتماعاتی که بر فراز فضای سبز همکف پیشآمدگی یافته، امتداد مییابد.
بخشی از دیوارهای داخل راهرو حکم گالری نمایشی را دارد و در مرکز ساختمان، یک دالان الکترون-میکروسکوپ محصور در ماتریس فلزی وجود دارد؛ نوعی قفس فارادی.
روی بام ساختمان –بنا بر ملزومات مورد توجه کارفرما دربارهی جمعآوری حداکثری بارشها- تسهیلاتی در نظر گرفته شد و بام سبز مجهز به سیستمهایی برای ذخیرهی آبهای بارشی و آب خاکستری در دو مخزن جداگانه، هرکدام به ظرفیت 10,000 گالن، شد. بهعنوان مثال، فضای سبز در روزهای عادی با این ذخیرهی آبی سیراب میشود.
از دیگر ملاحظات طراحی، عدم ورود اشعهی ماوراء بنفش به داخل فضاهای لابراتوار بود و در پاسخ، طراحان از شیشههای رنگین استفاده کردند که تنها طیف خاصی از نور سفید را از خود عبور میدهد؛ که در این مورد، رنگ نارنجی بود و از همین رنگ بهعنوان تاش برجستهی فضاسازی در کفپوشها، دیوارهای اتاق جلسات و مبلمان استفاده شد، ضمن آنکه سایر رنگهای گرم مایل به قرمز و زرد نیز به این پالت متنوع افزوده شد که در کنار افکتهای روی شیشههای نما، در عین سادگی، ویژگی متمایزی به ساختمان بخشیده است.
یک میدان عمومی با فضای سبز در جلوی ساختمان لحاظ شده که فضای دلپذیری است، هم برای مطالعه و تفکر و هم برای گپهای دوستانه یا علمی.