معماری از پیتیدابلیو، آروپ و سیاسسیایسی
متن از اَلکس پَسـتِرنَک
پکن، چین، 2007-2004
National Swimming Center
Architecture by PTW, ARUP, and CSCEC
Text by Alex Pasternack
Beijing, China, 2004-2007

آنها کار خود را با ایدهی یک جعبه ساخته شده از حباب که یک سری استخر شنا را در بر گرفته آغاز کردند. این کانسپتِ اوّلیه خیلی زود نزج گرفت، و خیلی زود هم حمایت همه را جلب کرد. امّا بعد از مدّتی معلوم شد که عملی کردن آن کار آسانی نیست. در طول سه ماه تابستان سال 2003، تیمی از معماران استرالیایی از شرکت پیتیدابلیو، آروپ، و مهندسی و ساختوساز دولتی چین (CSCEC=China State Construction and Engineering) روی بیولوژی انقلابی، هندسهی رمزآلود قرن نوزدهم، و آخرین تکنولوژی مُدلسازی کامپیوتری تحقیق کردند، در حالی که آخرین مهلت برای فرستادن طرح برای شرکت در مسابقهی طرّاحی مرکز ملّی شنا، ورزشگاه اصلی مسابقات شنای المپیک 2008، بهسرعت نزدیک میشد.
تیم طرّاحی، همان موقع میدانستند که «آشیانهی پرنده»ی هرتسوگ و دومورون برای استادیوم ملّیِ مجاور برگزیده شده است. تریسترَم کارفرا (Carfrae) مدیر گروه آروپ، اینگونه به یاد میآورَد: «ما میخواستیم طرحی متفاوت از طرح هرتسوگ و دومورون خلق کنیم. طرح آنها گرد و قرمز بود، به همین دلیل طرح ما باید آبی و جعبهمانند میشد.» از آنجایی که استخرهای شنا باید در بیشتر ماههای سال گَرم شوند، تیم متوجّه شد که یک گلخانه ــ ساختمانی که انرژی خورشیدی را جذب و حفظ میکند ــ برای این کار بهترین و مناسبترین سازه خواهد بود. همین امر منجر به خلق ایدهی پوستهی یکپارچهی دیوار و سقف شد، که میبایست شفّاف باشد. شیشه انتخاب مناسبی نبود، چون در داخل ساختمان نوعی آکوستیک ایجاد میکرد که باعث پیچیدن سر و صدا در سالن میشد. برای همین تیم تصمیم گرفت از ETFE که نوع شفّاف تفلون پلاستیکی است، استفاده کند. این مادّه، علاوه بر این که بهلحاظ آکوستیک شفّاف است، بسیار سبُک و به شکل قابل توجّهی محکم و مقاوم است ــ حتّا در مناطقی که ضخامت آن تنها 2/0 میلیمتر باشد.
گروه با الهام از فُرمها و الگوهای موجود در طبیعت، کار طرّاحی را آغاز کرد. آنها به سرعت به سراغ ایدهی حبابهای کف صابون، و اتّفاقی که هنگام کنار هم قرار گرفتن حبابها میافتد، رفتند. در ابتدا، طرّاحان سعی کردند با کنار هم قرار دادن استوانهها سقف و دیوارهایی تخت بسازند، امّا از فضاهای خالی بین استوانهها و تغییر ناگهانی و نامناسب از استوانههای عمودی (برای حمل سقف) به استوانههای افقی (برای حمل دیوارها) راضی نبودند. در جستجو برای یافتن بهترین شیوه برای تقسیم فضاها به سلّولهایی هماندازه با حدّاقل مساحت تماس بین آنها، طرّاحان به راه حلهایی برخوردند که در قرن نوزدهم توسّط فیزیکدان بلژیکی ژوزف پلاتو و ریاضیدان انگلیسی ؤیلیم تامس کِلوین، و همچنین فیزیکدان ایرلندی دِنیس ؤیری (Weaire) و همکارش رابِرت فِلِن (Phelan) در اواخر قرن بیستم ارائه شده بود. نهایتاً، تیم از ایدههای ؤیری و فِلِن سود جست، و پوستهی ساختمانیای را طرّاحی کرد که از سلّولهایی تشکیل شده بود که 14 یا 12 وجه داشتند. کریس باس توضیح میدهد: «ما میخواستیم اُلگوی حبابها تصادفی به نظر برسد، و نه تکراری.» باس از یکی از معماران پروژه برای شرکت پیتیدابلیو بوده و اکنون دفتر معماری خودش در سیدنی به اسم لابراتوار معماری آیندهنگر (لاوا) (LAVA=Laboratory for Visionary Architecture) را اداره میکند. با استفاده از هندسهی ؤیریـ فِلِن، گروه طرّاحی پوستهای را خلق کرد که از 4,000 حباب ETFE تشکیل شده بود که طول برخی از آنها به 9 متر میرسید، با هفت اندازهی مختلف برای سقف و 15 تا هم برای دیوارها.
یک قاب فضایی که در محلِّ سایت، از 22,000 تیوب فولادی، که در 12,000 نقطه به هم متّصل شدهاند، ساخته شده که حبابها را در جایشان نگه میدارد و یک سازهی بدون نیاز به ستون را میسازد که دهانههایی به طول 120 متر (از هر طرف) دارد. قاب سهبُعدی بیجهت است ــ بدین معنی که بالا و پایین، و یا چپ و راست ندارد ــ که برای مناطقی با احتمال زیاد وقوع زمینلرزهی، مانند پکن، بهترین حالت ممکن است. گرچه، آب استخر درون ساختمان که موادِّ شیمیایی به آن افزوده میشود و نیز هوای آلودهی بیرونْ عواملی خورندهاند. بنابراین، تیم طرّاحی قاب فولادی را درون حفرههایی متشکّل از دو لایهی ETFE ی بالشتکمانند قرار داد. برای سقف، این حفره 6/7 متر عمق دارد، و برای دیوارها نیز 6/3 متر.
این طرح، که به آن «مکعب آبی» (‘Water Cube’) میگویند (گرچه که در واقع جعبهای است به مساحت 178 متر مربّع و ارتفاع 31 متر، و نه مکعب) نظر هیئت داوران را به خود جلب کرد، و در مسابقه برنده شد. این ساختمان، که اوایل امسال (سال 2008) تکمیل شد، ظاهراً روی آب شناور است؛ این به علّت استخری است که دور ساختمان را احاطه کرده و آبشیب ملایمی که کنار شالودهی بنا را میشوید و به درون استخر میریزد. در داخل بنا، تمِ حبابها با دایرههایی که روی زمین لابی اصلی حک شدهاند، ادامه پیدا میکند.
ساختمانْ سه استخر شنا را در خود جای داده است که در قسمت شمالی در یک ردیف قرار گرفتهاند و یک پارک بازیهای آبی نیز در قسمت جنوبی قرار گرفته است. بازدیدکنندگان حس میکنند در داخل آب شناورند. نور خورشید از بالشتکهای ETFE رد میشود و به درون ساختمان «جریان» مییابد؛ این بالشتکها از بیرون با خمیر شیشهگری آبی (blue frits) و از داخل با خمیر نقرهای (silver frits) پوشانده شدهاند که بار نور وارده را کاهش دهد. در جاهایی که درخشش و گرما باید کاهش یابد، این قسمتهای پوشیده از خمیر شیشهگری افزایش یافتهاند و تا %90 سطح را میپوشانند؛ و در جاهایی نیز که نیاز به نور و گرمای بیشتری دارد، این مادّه تنها تا %10 سطح را میپوشاند. به گفتهی آروپ، لایهی ETFE با کاهش نیاز به استفاده از نورپردازی الکتریکی و منابع تولید حرارت مکانیکی، مصرف انرژی را به میزان %30 کاهش میدهد. و درست مثل تفلون، چیزی به ETFE نمیچسبد، بنابراین بعد از هر باران، گرد و خاک و کثیفی شسته میشود. (البتّه ناگفته نماند که در ماه آوریل، بعد از اینکه کفهای بتنی ساختمان پولیش خوردند، ارتش کوچکی از کارگران که از طنابهایی آویزان بودند، داخل بالشتکها را تمیز کردند، گرد و خاک به همهجا پراکنده شد.) منافذ بین حبابها را میتوان در زمستان برای نگه داشتن گرما در داخل بست، و در تابستان گشود تا دمای داخل کاهش یابد. طرّاحان مصرف انرژی را با نصب سیستم تهویه در زیر صندلیها در قسمتهای نشستن تماشاچیان و پایینترین لایههای هوا ــ جایی که مردم مینشینند ــ باز هم کاهش دادند.
چراغهای الایدی درونِ هر یک از 4,000 حباب نصب شده؛ این به مدیران ساختمان اجازه میدهد که سطح «مکعب آبی» را با هر ترکیب رنگی دلخواه روشن کنند. امّا تیم طرّاحی امیدوار است که آنها تنها از رنگهای مرتبط با آب (aqua) استفاده کنند: طیفهایی از رنگهای آبی و سبز. باس میگوید: «ما انتظار داریم طوری از رنگها استفاده شود که افهی رنگیِ زیر آب را خلق کند.»
به نظر میرسد که این ساختمان از نظر رسانهها و عامّـهی مردم چین یک موفّقیّت محسوب شده باشد. هزار کیلومتر آنطرفتر، در شهر نینگبو (Ningbo) هزاران چینی از دوستان خود که در جلوی مُدلی از «مکعب آبی» ایستادهاند عکس میگیرند؛ این مُدل برای تبلیغ یک شرکت تولید ماءالشّعیر ساخته شده است! مقاومت کردن در برابر ساختمانی که دینامیک سیّال حبابها را با هندسهی دقیق یک جعبهی غولپیکر ادغام کرده، بسیار مشکل است.