فرامرز پارســـی
معمار ســـــال ایـــــران ، 0 0 4 1
نوشتهی رکسانا خانیزاد


بیش از سی سال فعالیت مداوم و پیگیر در عرصهی احیا و مـرمت
تعهد و اخلاق عمومی و حرفهای در جامعهی معماری و مرمت کشور.
رویکرد معماری انساندوستانه و زمینهگرا، احترام و ایجاد تعامل معماری با جامعه و مردم، سعی و تلاش در باززندهسازی روستاهای کشور، طرح و راهحلهای سلامت عمومی و همچنین طرح راههای درآمدزایی اهالی و برگشت آنان به روستاها.
تلاش در عرصهی مرمت بناها و بافتهای تاریخی شهری و روستایی در سطح ملی.
مطالعهی جامع و شناسایی بافتهای ارزشمند روستاهای کشور با رویکردی نو.
آموزش جامعهی روستاها از جمله جوانان در راستای احیای ارزشهای فرهنگی و معماری از جمله مرمت و احیای بافت تاریخی روستای اصفهک با برنامهریزی منسجم و مشارکت دانشجویان و جامعهی محلی و همچنین طرح زیرساختهای بهداشتی روستای نایبند و…
مداومت، پیگیری و استمرار فعالیت در عرصهی آموزش دانشجویان با حفظ کیفیت و ارتقای آن در طی سالیان گذشته تاکنون.
ایده و پیشنهاد طرح حفظ پادگانها و میراث نظامی به امرای ارتش.
ایدهی اولیه، انجام مطالعات و مستندنگاری برای ثبت جهانی میراث صنعتی کشور، راهآهن سراسری ایران
و …

فرامرز پارسی
متولد 1342/1/1
فوق لیسانس معماری و شهرسازی ـ دانشگاه علم و صنعت ایران 1372
معمار، مرمتگر، مدرس دانشگاه و مدیرعامل مهندسان مشاور عمارت خورشید
طراح و مدیر فنی راهبردی بسیاری از پروژههای مرمت و حفاظت ابنیه و بافتهای تاریخی کشور
عضو هیئت تحریریهی معمار از سال 1385 تا 1390
رتبهی اول جایزهی خانهی فرهنگ هریس
رتبهی دوم جایزهی معمار سال 94 در بخش بازسازی (خانهی لولاگر)
تقدیر شدهی ویژهی هیات داوران جایزهی معمار سال 95 در بخش بازسازی (روستای اصفهک)
رتبهی سوم جایزهی معماری سال آسیا در سال 2017 در بخش مرمت و بهسازی بافتها و روستاهای تاریخی (روستای اصفهک)
رتبهی نخست بخش مرمت و احیای بافتها و محوطههای تاریخی اولین جایزهی مرمت و احیای بناهای تاریخی و معاصر ایران برای روستای اصفهک
رتبهی سوم مشترک بخش مرمت و احیای بناهای تاریخی اولین جایزهی مرمت و احیای بناهای تاریخی و معاصر ایران برای بانک تجارت شعبهی میدان توپخانهی تهران
برندهی نشان دکتر علیاکبر صارمی در سال 1399 (مسئولیتهای اجتماعی)
معمار سال ایران در سال 1400 به انتخاب نشریهی هنرمعماری
خلاصهای از سوابق کاری
الف) پروژههای مرمتی
– طرح مرمت مجلس شورای ملی
– طرح مرمت و ساماندهی مسجد سپهسالار (مدرسه عالی شهید مطهری)
– طرح مرمت ساختمان شهربانی
– طرح مستندنگاری، شناخت و آسیبشناسی مجموعهی شیخصفیالدین اردبیلی به منظور ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو
– طرح مرمت بانک تجارت تهران شعبهی توپخانهی تهران
– طرح مرمت مجموعهی مسعودیه
– طرح مرمت و ساماندهی باغ تاریخی باغچهجوق ماکو
– طرح مرمت و احیای خانهی لولاگر
– طرح مرمت و احیای روستای تاریخی اصفهک (طبس)
ب) پروژههای معماری
– طرح ساختمان تجاری اداری میدان شهید بهشتی یزد
– طرح حوزهی علمیه و مسجدجامع لواسان
– طرح بازار تاریخی در پروژهی ایرانمال
– طراحی خانهی فرهنگ هریس
– طراحی ساماندهی و معماری داخلی کارخانهی نخریسی سمنان
– طراحی ویلای مسکونی مشاء
– طراحی حوزه علمیهی چنارلی (اهل سنت)
– ج) پروژه های شهرسازی
– طراحی بهسازی خیابان سپه قزوین
– طراحی ساماندهی میدان ساعت تبریز
– طرح بهسازی و تسهیلگری محلهی باغ پنبه قم
سوابق تدریس
– از سال 1373 تا 1380 دانشگاه آزاد تبریز
– از سال 1386 تا 1390 دانشگاه علم و صنعت تهران
– از سال 1393 تا 1395 پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران
– تدریس در دانشگاه میراث فرهنگی تهران-آزاد تبریز-آزاد قزوین
مقالات و پژوهشهای علمی
– تالیف مقالهی «مرمت مشارکتی روستای اصفهک طبس»، 1397
– تالیف مقالهی «تاریخچهی مقابر و گورستانها در ایران»، 1397
– تالیف مقالهی «زبان معماری تاریخی ایران»، 1395
– تالیف مقالهی «زبان، تکامل و معماری»، 1395
– تالیف مقالهی «روشهای طراحی در معماری تاریخی ایران»، 1394
– تالیف مقالهی «معماری دانشگاه تهران»، 1392
– تالیف مقالهی «ساختمان بانک شاهی»، 1392
– تالیف مقالهی «تحول معماری نما در دورهی قاجار»، 1393
– تالیف مقالهی «بافتهای فرسوده؛ مشارکت و دموکراسی»، 1393
– تالیف مقالهی «ساختمان تاریخی ملیجک»، 1393
– تالیف مقالهی «یخچال ارگ بم»، 1392
– تالیف مقالهی «ساختمان سفارت انگلیس»، 1391
– تالیف مقالهی «فضاهای ورودی در معماری ایران»، 1391
– تالیف مقالهی «پاساژ و تحولات در لالهزار»، 1391
– تالیف مقالهی «مدارس تاریخی ایران و مسجد-مدرسهها»، 1391
– تالیف مقالهی «مسجد سپهسالار»، 1390
– تالیف مقالهی «فضاهای اقلیمی در معماری ایران»، 1390
– تالیف مقالهی «میدان مشق»، 1390
– تالیف مقالهی «عمارت شهربانی»، 1390
– تالیف مقالهی «تحول معماری بانک در ایران تا پایان دوره پهلوی»، 1390
– تالیف مقالهی «راهآهن ایران و ساختمانهای تاریخی آن»، 1390
– تالیف مقالهی «سرکولاسیون و خوانایی»، 1390
– تالیف مقالهی «معماری تخریب»، 1389
– تالیف مقالهی «محیطهای تاریخی-طبیعی؛ فصلی نو در مرمت و حفاظت»، 1388
– تالیف مقالهی «پلهای تاریخی ایران»، 1386
– تالیف مقالهی «پادگانهای تاریخی، میراث فرهنگی نظامی»، 1400
سوابق طبیعتگردی
– عبور پیاده از ریگ جن
– عبور پیاده از جنوب به شمال کویر بزرگ
– عبور پیاده از عروسان به حلوان
– عبور پیاده از غرب به شرق لوت ( کشیت تا ده سلم)
– عبور پیاده از ریگ یلان لوت 3 بار
– عبور پیاده از جنوب به شمال لوت
– عبور پیاده از کویر ابرقو
– پیادهروی از خلیج فارس تا دریای خزر
– پیمایش قزل اوزن با قایق از پل تکاب بیجار تا سد سفیدرود
روستای اصفهک
بیشک و با قطعیت میتوان فرامرز پارسی را یکی از تاثیرگذارترین، فعالترین و دلسوزترین فعالان در عرصهی معماری و مرمت دانست که با اخلاق حرفهای و عمومی و با سعی و تلاش خود و همکارانش جریانی بسیار پویا و نو از سالیان بسیار دور آغاز کردند. فرامرز پارسی، از سردمداران عرصهی معماری و مرمت کشور است که توجه به معماری انساندوستانه و زمینهگرا از اولویتهای طراحی او است. فرامرز پارسی پس از دریافت نشان دکتر علاکبر صارمی (مسئولیتهای اجتماعی) در سال 1399به دلیل فعالیتهای بیدریغ و شبانهروزی وی در زمینهی معماری انساندوستانه و عامالمنفعه، در سال 1400 پس از نظرسنجی از جامعهی معماری و بررسی نظرات و همچنین بررسی فعالیت معماران کشور توسط بخش تحقیق و توسعهی هنرمعماری در طول سالها، هفتمین نشان معمار سال ایران (1400) به ایشان اهدا گردید.
او که در ابتدا به نقاشی علاقهمند بوده و معماری را به عنوان نزدیکترین رشته به نقاشی انتخاب کرده بود، در اوایل تحصیل در رشتهی معماری، گرایش چندانی به حوزهی مرمت نداشت. پارسی در این باره میگوید: «ترم دوم، قرار شد برای یکی از دروس، بنایی قدیمی را رولووه کنیم. در آن زمان به دوست خود، بهروز منصوری که در حال حاضر شریک من است، پیشنهاد کردم که برای این کار تاریخانهی دامغان را انتخاب کنیم زیرا در دامغان فامیلهایی از اقوام مادری بودند که میتوانستیم شب را نزد آنها بمانیم. این بنا در عین سادگی آنچنان تکاندهنده و تاثیرگذار بود که باعث شد پس از بازدید مسیر من عوض شود و به مرمت و احیای بناهای تاریخی علاقمند شوم. پس از آن به دیدن چند خانهی قدیمی، بقعهی پیر علمدار و بناهایی دیگر رفتم. از آن به بعد بود که به این فکر کردم این معماری چیست که بعد از این همه سال هنوز هم میتواند تاثیرگذار باشد.» در ترم بعد، دکتر مرادی یکی از اساتید دانشگاه که فرامرز پارسی با او درسی را میگذرانده، اعلام میکند که در پروژهی مرمت بازار زنجان، به چند نیروی کار نیاز دارد و به دانشجویان پیشنهاد کار دادند و پارسی یکی از افرادی بود که از آن پیشنهاد استقبال کرد. او میگوید: «من فکر کردم فقط با مشاهده و عکاسی از این آثار نمیتوان با معماری آنها آشنا شد و بهترین راه فهمیدن معماری این بناها مرمت آنها است. مرمت برای من به این منظور بود که زبان معماری را یاد بگیرم و با تمام ابعاد آن آشنا شوم.» او معتقد است که معماری و مرمت مسائل جدایی نیستند و مرمت ژانری از معماری در کنار دیگر ژانرهاست چرا که در عرصهی مرمت نیز مداخله صورت میگیرد و حتی از دیگر حوزهها نیز پیچیدهتر است. شاید این حوزه نتواند برای کاربریهای بیمارستان و فرودگاه مناسب باشد و از آن استفاده شود ولی برای ساخت خانهها، هتلها و مساجد بسیار کارآمد است. فرامرز پارسی میگوید: «بعدها در دفتر دکتر مرادی متوجه شدم همانطور که معماری و شهرسازی از یکدیگر جدا نیستند مرمت تک بنا با مرمت بافت شهر نیز متفاوت نیست.» اولین مواجههی پارسی با مرمت بافتها حدود 30 سال پیش در روستای نایین بود که اتفاقی طی مسافرتی به این روستا رسیده و جوانی از اهالی همان روستا، به راهنمایی و شرح اطلاعات روستا میپرداخته. او توضیح داده با اینکه در آنجا به دنیا نیامده است اما او و دیگر جوانان علاقهی زیادی به روستا دارند و تمایل دارند که بافت روستا حفظ شود و در آنجا بود که مرمت بافت نایین با کمک فرامرز پارسی و دانشجویان آغاز گردید.
از دیگر روستاهایی که فرامرز پارسی با آن هم به طور اتفاقی آشنا شد، روستای اصفهک است.

عکس هوایی از روستای اصفهک

تصویر پایین: روستای نایبند
روستای اصفهک روستایی بود با مردمانی که به حفظ ارزشهای روستای خود علاقهمند بودند. او معتقد است حفظ و باززندهسازی بافتها با دانش مرمت و علاقهی مردم توامان صورت میگیرد؛ وی در این پروژهها از مرمت مشارکت محور کمک میگیرد و میگوید: «همیشه به مردم میگویم که خودشان باید کار را انجام دهند، مثل پدرانشان که خود آنجا را ساختهاند. برای این بافت ابتدا، دو خانه از روستا مرمت شدند و بعد محوری که این دو خانه را به یکدیگر متصل میکرد، سپس حمام و همینطور کار ادامه یافت تا کل بافت به صورت کامل مرمت گردید.» امروزه، بیش از 10 نفر از جوانان روستا، در مراحل مرمت واحدهای مسکونی آموزش دیده و اقدامات بازسازی را زیر نظر مرمتگران متخصص انجام میدهند. باززندهسازی و استحکامبخشی ابنیهی خشتی شامل خانهی بهداشت به عنوان قهوهخانهی جدید روستا، تجدید بنای حمام (مردانه و زنانه) و مرمت مسجد قدیمی و مقبرههای خانوادگی مجاور آن، خانهی ساباط، خانهی دو صفه، خانهی اللّه یاری، حسینینیا و… در کنار بازسازی بخشهایی از جدارههای خشتی روستا و توسعهی زیرساختهای تاسیساتی، تنها بخشی از اقداماتی است که تاکنون صورت گرفته است. اقداماتی که همه و همه با همکاری و مشارکت اهالی روستا و به دست آنان انجام شده است؛ مرمتی که هنوز در روستا ادامه دارد. پس از آن بود که برخی از روستاها از طریق دهیاری با ما تماس گرفتند تا برای مرمت به آنجا برویم مانند روستای نایبند روستایی در فاصلهی 135 کیلومتری دیهوک، شهری در جنوب طبس که پس از انجام مطالعات توسط مهندسان مشاور عمارت خورشید، حال سیستم فاضلاب روستا در حال اجرا است.
از نظر پارسی سختترین بخش کار از بین بردن این ذهنیت است که زندگی در خانههای نوساز و ترک روستا و خانههای قدیمی است که باعث خوشبختی میشود و ماندن در روستا آنها را از یک زندگی خوب محروم میکند. او میگوید: «سالها در ذهن مردم بوده که این خانهها نشانهی دوری از تمدن هستند. آنها فکر میکنند که بر اساس زندگی مدرن، ماشین باید تا دم در خانهی آنها بیاید و برای همین گذرها و کوچهها تخریب میشوند و به دنبال آن برخی از خانهها از بین میروند و این مثل سرطان در تمام بافت پخش میشود.» پارسی معتقد است: «آنها تصویر ذهنی غلطی از خوشبختی دارند و میشود مولفههای آسایش و زندگی خوب را در این بافتها ایجاد کرد و برای این تغییرات نیازی نیست که حتما کالبد تغییر کند، نیازی نیست که ماشین حتما تا دم درب منازل بیاید و میتوان در قسمتی پارکینگ را طراحی کرد که بافت نیز حفظ گردد، این تصویر غلط باید عوض شود و تغییر کند و ارتباط با فرهنگ خود در زندگی غنیتر باشد، و این فرهنگ قدیمی هیچ تضادی با زندگی امروز و مفاهیم مدرن ندارد.»
پارسی به الگوهای بومی فضاهای سکونتی و اجتماعی هر منطقه توجه بسیار دارد. او در روستای هناران از توابع سیستان و بلوچستان، با الگوی کپر، مدرسهای متناسب با اقلیم و نیاز کاربران طراحی و اجرا کرده است. او میگوید: «کپر یکی از جذابترین و صیقلخوردهترین اجزای الگوی زندگی است، متاسفانه هر جا که میخواهند از شرایط بد زندگی بگویند، میگویند کپرنشین زیرا در برههای زاغهنشینی با کپرنشینی اشتباه گرفته میشد؛ اما با مطالعهی کپر پی میبریم که هر جز آن قرنها به آن فکر شده و با تمام عملکردها و همچنین محیط زیست سازگار است. خود مردم در جاهایی که برای آنها با بلوک سیمانی خانه ساخته شده است در کنارش یک کپر نیز ساختهاند.» این مدرسه در طی همکاری انجمن حامی و پویش ایران و مهندسان مشاور عمارت خورشید با هدف تامین فضای آموزشی نسبتا سریع و ارزان در مناطق محروم کشور و توسعه و ترويج فرهنگ اصيل جوامع محلى از طريق نشاندادن ارزشهاى نهان و آشكار آنان طراحی و اجرا شد.
پارسی معتقد است: «بدين جهت نمايش و عينيت بخشيدن به داشتههاى جوامع در يک اثر معمارى و از طريق مشاركت جامعهی محلى در فرآيند طراحى تا اجرا، بزرگترين دستاورد ما در ايجاد حس تعلق سرزمينى مىتواند باشد. نتيجهی اين تفكر طراحى مشاركتی مدرسه يک كلاسه كپری با شاخههاى خرما، حصير و سياه چادر با تمهيداتی براى مناسبسازی فضا است که با شناخت الگوهای بومی منطقه و کاربست تکنیکهای محلی میسر شدهاست.»

روستای اصفهک روستایی بود با مردمانی که به حفظ ارزشهای روستای خود علاقهمند بودند. او معتقد است حفظ و باززندهسازی بافتها با دانش مرمت و علاقهی مردم توامان صورت میگیرد؛ وی در این پروژهها از مرمت مشارکت محور کمک میگیرد و میگوید: «همیشه به مردم میگویم که خودشان باید کار را انجام دهند، مثل پدرانشان که خود آنجا را ساختهاند. برای این بافت ابتدا، دو خانه از روستا مرمت شدند و بعد محوری که این دو خانه را به یکدیگر متصل میکرد، سپس حمام و همینطور کار ادامه یافت تا کل بافت به صورت کامل مرمت گردید.» امروزه، بیش از 10 نفر از جوانان روستا، در مراحل مرمت واحدهای مسکونی آموزش دیده و اقدامات بازسازی را زیر نظر مرمتگران متخصص انجام میدهند. باززندهسازی و استحکامبخشی ابنیهی خشتی شامل خانهی بهداشت به عنوان قهوهخانهی جدید روستا، تجدید بنای حمام (مردانه و زنانه) و مرمت مسجد قدیمی و مقبرههای خانوادگی مجاور آن، خانهی ساباط، خانهی دو صفه، خانهی اللّه یاری، حسینینیا و… در کنار بازسازی بخشهایی از جدارههای خشتی روستا و توسعهی زیرساختهای تاسیساتی، تنها بخشی از اقداماتی است که تاکنون صورت گرفته است. اقداماتی که همه و همه با همکاری و مشارکت اهالی روستا و به دست آنان انجام شده است؛ مرمتی که هنوز در روستا ادامه دارد. پس از آن بود که برخی از روستاها از طریق دهیاری با ما تماس گرفتند تا برای مرمت به آنجا برویم مانند روستای نایبند روستایی در فاصلهی 135 کیلومتری دیهوک، شهری در جنوب طبس که پس از انجام مطالعات توسط مهندسان مشاور عمارت خورشید، حال سیستم فاضلاب روستا در حال اجرا است.
از نظر پارسی سختترین بخش کار از بین بردن این ذهنیت است که زندگی در خانههای نوساز و ترک روستا و خانههای قدیمی است که باعث خوشبختی میشود و ماندن در روستا آنها را از یک زندگی خوب محروم میکند. او میگوید: «سالها در ذهن مردم بوده که این خانهها نشانهی دوری از تمدن هستند. آنها فکر میکنند که بر اساس زندگی مدرن، ماشین باید تا دم در خانهی آنها بیاید و برای همین گذرها و کوچهها تخریب میشوند و به دنبال آن برخی از خانهها از بین میروند و این مثل سرطان در تمام بافت پخش میشود.» پارسی معتقد است: «آنها تصویر ذهنی غلطی از خوشبختی دارند و میشود مولفههای آسایش و زندگی خوب را در این بافتها ایجاد کرد و برای این تغییرات نیازی نیست که حتما کالبد تغییر کند، نیازی نیست که ماشین حتما تا دم درب منازل بیاید و میتوان در قسمتی پارکینگ را طراحی کرد که بافت نیز حفظ گردد، این تصویر غلط باید عوض شود و تغییر کند و ارتباط با فرهنگ خود در زندگی غنیتر باشد، و این فرهنگ قدیمی هیچ تضادی با زندگی امروز و مفاهیم مدرن ندارد.»
پارسی به الگوهای بومی فضاهای سکونتی و اجتماعی هر منطقه توجه بسیار دارد. او در روستای هناران از توابع سیستان و بلوچستان، با الگوی کپر، مدرسهای متناسب با اقلیم و نیاز کاربران طراحی و اجرا کرده است. او میگوید: «کپر یکی از جذابترین و صیقلخوردهترین اجزای الگوی زندگی است، متاسفانه هر جا که میخواهند از شرایط بد زندگی بگویند، میگویند کپرنشین زیرا در برههای زاغهنشینی با کپرنشینی اشتباه گرفته میشد؛ اما با مطالعهی کپر پی میبریم که هر جز آن قرنها به آن فکر شده و با تمام عملکردها و همچنین محیط زیست سازگار است. خود مردم در جاهایی که برای آنها با بلوک سیمانی خانه ساخته شده است در کنارش یک کپر نیز ساختهاند.» این مدرسه در طی همکاری انجمن حامی و پویش ایران و مهندسان مشاور عمارت خورشید با هدف تامین فضای آموزشی نسبتا سریع و ارزان در مناطق محروم کشور و توسعه و ترويج فرهنگ اصيل جوامع محلى از طريق نشاندادن ارزشهاى نهان و آشكار آنان طراحی و اجرا شد.
پارسی معتقد است: «بدين جهت نمايش و عينيت بخشيدن به داشتههاى جوامع در يک اثر معمارى و از طريق مشاركت جامعهی محلى در فرآيند طراحى تا اجرا، بزرگترين دستاورد ما در ايجاد حس تعلق سرزمينى مىتواند باشد. نتيجهی اين تفكر طراحى مشاركتی مدرسه يک كلاسه كپری با شاخههاى خرما، حصير و سياه چادر با تمهيداتی براى مناسبسازی فضا است که با شناخت الگوهای بومی منطقه و کاربست تکنیکهای محلی میسر شدهاست.»

از تک بناهایی که مرمت و احیای آنها بر عهدهی مهندسان مشاور عمارت خورشید بوده است میتوان به بانک تجارت اشاره نمود. این بنا اولین ساختمانی است که از ابتدا با کاربری بانک طراحی گردیده است و تا سالیان سال برای طراحی سازمان فضایی بانکهای کشور از آن الگو گرفته میشد. با وجود آنکه بنا توسط انگلیسیها طراحی گردید اما توجه به بستر پروژه و هماهنگی با محیط پیرامون کاملا در طراحی بنا مشهود است که از این دست میتوان به استفاده از عناصری چون بادگیر، مصالح آجری و سردر ایرانی با کاسهسازی که توسط استاد لرزاده اجرا گردید اشاره کرد. ایدهی اصلی طرح که توسط مهندسان مشاور عمارت خورشید مطرح شد نمایان ساختن تمام لایههای ارزشی بنا در کنار دادن عملکرد مناسب و هماهنگ با ذات بنا بود. در این طرح که عملکرد بانک به صورت محدود در نظر گرفته شد، عملکردهای فرهنگی و اقتصادی مربوط به بانک نیز مدنظر قرار گرفت و در استقرار زیرفضاها به عملکردهای قبلی و استعدادهای هر فضا نیز توجه شد. با توجه به ساختار تاریخی و اصیل بنا و همچنین آسیبهای وارده، سعی مهندسان مشاور عمارت خورشید این بود که مداخلات پیشنهادی در پروژه به صورت محدود و کنترل شده و صرفا با هدف خواناسازی ارزشهای فضایی و منحصرا محدود به پاکسازی الحاقات بیارزش، تثبیت خاک بستر و فنداسیون و استحکامبخشی سازه (در کلیهی ترازهای بنا)، الحاق تاسیسات مکانیکی، الکتریکی و الکترونیکی مرکزی بوده است. از سوی دیگر، عملکرد آتی این مجموعه با حفظ عملکرد بانک در طبقهی همکف به عنوان شعبهی ارزی و ریالی که به عنوان عملکرد تاریخی این بنا جزء ارزشهای آن به شمار میرفت، در طبقهی زیرزمین بخش خزانه تبدیل به موزهی بانک و در طبقات دیگر به صورت مجموعهی فرهنگی و نمایشگاهی احیا گردید.
از دیگر تک بناهای مرمت شده توسط مهندسان مشاور عمارت خورشید موزهی علیاکبر خان صنعتی است. ساختمانی دو طبقه در گوشهی شمال غربی میدان توپخانه (امام خمینی) که به همراه ساختمان بانک تجارت آخرین یادگار میدانی هستند که در تاریخ شهر تهران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. به دلیل اینکه در طبقهی همکف برخی از مجسمهها به صورت درجا اجرا شده بودند، تغییر مهمی در محل و موقعیت مجسمهها نمیتوان به وجود آورد اما در طبقهی بالا با ایجاد یک فضای نمایشگاهی موقت برای نقاشان و مجسمهسازان و ساخت یک کافیشاپ در حیاط شمالی سعی شده است تا شمار مخاطبان این بنا افزایش پیدا کند.
از دیگر فعالیتهای فرامرز پارسی و همراهان او در مهندسان مشاور عمارت خورشید، انجام مطالعات میراث تاریخی کشور جهت حفظ، نگهداری و حتی ثبت جهانی آنها است. در سالهای 90 تا 92، فرامرز پارسی 1800 کیلومتر از پیادهروی خلیج فارس تا دریای خزر را در کنار راهآهن انجام داد و مرحلهی آخر این پیادروی، یعنی گرمسار تا فیروزکوه از کنار خط آهن جنوب به شمال گذشته است. ایدهی مستندسازی و حفظ و احیای ایستگاههای راهآهن و در نهایت ثبت ملی آن در این سفر شکل گرفت و در پاییز سال 92 برای انجام مطالعاتی مقدماتی و نوشتن پروپوزالی به منظور انجام مستندسازی فرامرز پارسی بودجهای محدود را در مشاور عمارت خورشید به این کار اختصاص داد. در نهایت با تلاشهای فرامرز پارسی و همکاران وی در مهندسان مشاور عمارت خورشید، وزارت راه و شهرسازی، دفتر مهندسی و نظارت تاسیسات زیربنایی راهآهن، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و مشاور طرح و ساخت طراد، راهآهن سراسری ایران، این میراث صنعتی کشور، عصر روز یکشنبه سوم مرداد 1400 به لیست آثار ثبت شدهی کشورمان در میراث جهانی یونسکو افزوده شد. از دیگر فعالیتهای فرامرز پارسی و تیم ایشان، ارائهی ایده و راهحلی جهت حفظ میراث نظامی کشور، یعنی پادگانها است. پارمیس زانیچخواه، از اعضای تیم مهندسان مشاور عمارت خورشید در این باره مینویسد: «در ایران، از زمان تصويب قانون «فروش و انتقال پادگانها و ساير اماكن نيروي مسلح به خارج از حريم شهرها» در سال 1388، که لزوم توجه به این اراضی نظامی درونشهری و چگونگی تصمیمگیری دربارهی آنها را ضروری ساخت، فقدان نگرش به این اراضی به مثابهی میراث نظامی و شهری از سوی برنامهریزان و مدیران شهری سبب بروز مشكلاتی گسترده در این حوزه شد؛ در هیچ جای این قانون صحبتی از تقسیم اراضی پادگانها نشده، اما تاکید بر برآورد ارزش زمین بر مبنای 35% ارزش کاربری مسکونی تفکیک شده و همجوار، در عمل سبب اعمال نگاه توسعهمحور به این مجموعههای میراثی همانند اراضی خالی، فاقد ارزش و عناصر متروک شهری شده و متعاقبا ارائهی تفسیری نادرست مبتنی بر تقسیم زمین میان ارتش و شهرداری (به عنوان دو نهاد ذیمدخل اصلی در این حوزه)، بر هم خوردن یکپارچگی کالبدی-معنایی این ساختارهای تاریخی و بارگذاری بر روی آنها به عنوان زمینهای خالی را به همراه داشته است. این بارگذاری عمدتا بر اساس نیازهای شهر و بدون توجه به ارزش افزوده میراثی-تاریخی آنها در بازگشتشان به حیات شهری و احیای تعاملات و وجوه ارزشمندیشان در ارتباط با شهر بوده است. بر اساس طرح مهندسان مشاور عمارت خورشید مبتنی بر حفظ یکپارچگی کالبدیی و معنایی در این اراضی میراث نظامی و احیای دوبارهی آنها با عملکردهایی در تناسب با کاربریهای اصلی و در راستای حفظ ردپای نظامی، ارتش به عنوان متولی امر، میتواند دارایی ارزشمند خود را حفظ نماید.»، بدین ترتیب و بر اساس این طرح ارتش بهراحتی میتواند به درآمدی پایدار برسد و میراث نظامی کشور برای آیندگان حفظ خواهد شد. در سوابق حرفهای فرامرز پارسی ما شاهد فعالیتهای معماری نیز هستیم، وی در دانشگاه آزاد تبريز، دانشگاه علم و صنعت تهران، پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دانشگاه میراث فرهنگی تهران، آزاد تبریز و آزاد قزوین نیز به تدریس پرداخته و مقالات بسیاری در حوزهی معماری و مرمت داراست. اما چیزی که اکثریت جامعهی معماری از او در ذهن خود دارند، فردی فعال، با اخلاق و دلسوز در حوزهی حفاظت از میراث تاریخی کشور است که سفرهای او برای کشف یادگارهای گذشته، از خلیج فارس تا دریای خزر، از جنوب به شمال کویر بزرگ، از غرب به شرق لوت و سفرهای دیگری که همه و همه پیاده صورت گرفته بر این نظریه صحه میگذارند. در ادامه چیزی که این تفکر را قویتر میکند بخشی از سخنرانی او در شب معماران در 10 آذر 1400 در سالن آمفی تئاتر دانشکدهی تربیت بدنی دانشگاه تهران است: «آیندهی معماری حفاظت از آن چیزی است که داریم. معماران و معماران داخلی ما باید تمرین و تجربه کنند که نه فقط بناهای ارزشمند را حفظ کنند، بلکه حتی بناهای بیارزش را حفظ و با حداقل مداخله آن را با ارزش نمایند. شهرآیندهی ما، شهری با اسمانخراشهای شیشهای نیست، شهر آیندهی ما همین شهری است که باید بهدرستی از آن استفاده کنیم.»

بانک تجارت

گزینهی پیشنهادی اول فرامرز پارسی مشاور عمارت خورشید برای پادگان قهرمان اردبیل، مبتنی بر ایجاد میدانی با الگوی مستطیل کشیده در محل میدان مشق اولیه و حفظ تمام ابنیهی واجد ارزش و استقرار کاربری جدید در آنها در انطباق با مبانی نظری تجدید حیات بناهای میراث نظامی و حفظ بخش اعظمی از ساختمانهای دیگر و همچنین حفظ پوشش گیاهی کهن مجموعه و ایجاد چهارباغ ایرانی در قسمتهای خالی در شرق مجموعه به منظور تقویت این اکوسیستم شهری


پیمایش و طبیعتگردی فرامز پارسی و کشف یادگارهای معماری پارسیان و گذشتگان این سرزمین