سردر دانشگاه فناوری قوچان
اثر احسان داننده

گُذر (طراحی سردر دانشگاه فناوریهای نوین قوچان)
سردر به عنوان مجموعه ورودی یک محوطه یا بنا، نقشی تعیینکننده در ذهنیت مخاطب از محیط پیش رویش دارد. میتوان کارکرد آن را مانند یک صافی دانست که با آماده کردن ذهن و تن مخاطب، او را روانهی فضای داخلی میکند. چگونگی ورود و ارتباط بین سردر و مخاطب در همین نقطه است که اهمیت خود را نشان میدهد. برای تعیین این چگونگی باید به این پرسش مهم پاسخ دهیم که مخاطب اصلی آن کیست؟ با توجه به خواستهای کارفرما و بررسیهای انجام شده از سایت و شرایط استفاده از ورودی فعلی و همچنین با در نظر گرفتن اینکه سردر برای ورودی یک محیط علمی طراحی میشود، کارکرد اصلی مجموعه به سمت اولویتدهی برای استفادهی انسان جهت میگیرد؛ به عبارتی، مخاطب اصلی آن افراد عبور کننده از آن هستند نه سوارههای عبوری. بنابراین تمرکز و هدف اصلی در فرایند طراحی اثر، بر انسان عبور کننده از سردر بوده و سایر مخاطبان آن (نظیر نگهبانی، افراد بینندهی اثر، افراد سواره و …) در اولویتهای بعدی اثرگذاری در طراحی قرار میگیرند.
دیاگرام
1. نظارت و کنترل
در تعیین موقعیت مکانی نگهبانی، برای کنترل و نظارت بهتر و همچنین طویل بودن دهنهی ورودی، موقعیت آن از حالت متداول مرکز به دو واحد در جوانب تغییر میکند. در نتیجهی این تغییر شعاع نظارتی افزایش مییابد و کنترل بیشتر در زوایای مختلف دید وجود خواهد داشت.
2. تفکیک ورودی
دو حالت بر تفکیک سواره و پیاده و موقعیت قرارگیری آنها مؤثر بوده است: یکی تأکید کارفرما بر این تفکیک و نظارت هرچه بیشتر بر خودروهای ورودی و دومی، کانسپت اصلی پروژه که ارجحیتدهی به انسان را در برنامه قرار میدهد. بنابراین دو ورودی سواره به کنارهها و ورودی پیاده در میانه جانمایی میگردد.
3. قابلیت رؤیت و نشان بودگی
با توجه به موازی بودن موقعیت قرارگیری سردر با مسیر اصلی حرکتی (محور قوچانـمشهد) ابتدا دو المان مرتفع برای نشانه بودن و تعیین موقعیت اضافه میگردد و در نهایت هرکدام 20 درجه برای واضح بودن نام مکان و همچنین ایجاد حس دعوتکنندگی فضا، به سمت بیرون میچرخند.
4. سردری برای گذر و درنگ
در محور میانی نیاز به فرمی جهت تشویق به حرکت و درعینحال تشویق به توقف بودیم. بستری که ضمن تعریف فضا به عنوان مکانی برای عبور، بستر دیگری برای مکان توقف نیز تعریف کند. برای رسیدن به این دو هدف در ظاهر متناقض، از فرم معابر معماری تاریخی ایران استفاده شد (ادامه در قسمت حرکت، توقف و کشف فضا).
5. بستر
برای هماهنگی هر چه بیشتر با بستر و ارتباط قویتر با آن، از سه تدبیر کلی استفاده شد:
1. هماهنگی مصالح و روش ساخت هماهنگ با دو ساختمان اصلی پردیس
2. تعریف محورهای سایت و شکلگیری اثر در اساس آن
3. وارد کردن طبیعت اطراف در داخل اثر
6. حرکت، توقف و کشف فضا
برای تشویق به توقف و گفتوگو نیاز به ایجاد فضاهایی برای تعریف این مکانها داشتیم. با برش بخشهایی از فرم و ایجاد مسیرهایی در جهت مخالف حرکت ضمن تعریف مکانهای تجمع، امکان بازی در فضا و کشف آن نیز به وجود آمد
معماری معاصر ایران: عمومی
_______________________________________
نام پروژه-عملکرد: سردر دانشگاه قوچان
معمار اصلی: احسان داننده
شرکت-دفتر طراحی: دفتر فرایند تجربی ادراک