دشواریهای انتخاب یک برنده
گزارش هنر معماری از داوری مسابقهی مجموعهی مسکونی شار
گزارش از بهـار علیزاده
عکاسی از میلاد لاجورد

شرکت شار در پی برگزاری مسابقه ای در زمینهی طراحی پروژهی مسکونی در زمینی به وسعت پنج هزار متر مربع، 23 گروه از مهندسان و شرکتهای خبرهی معماری با سبکها و گرایشهای مدرن را به حضور در این رقابت دعوت کرد. داوری مسابقهی طراحی پروژهی کامرانیهی شرکت مهندسین مشاور شار روز جمعه 27 بهمن ماه با حضور داوران:
فرامرز شریفی، کاوه بذر افکن، بیژن شافعی، محمدرضا نیکبخت، رضا دانشمیر، ضیاالدین امیری طاری و محمد حسین مظلومین در دفتر این شرکت برگزار شد.
طراحی پروژه در محدودهی کامرانیهی شمالی شهر تهران در زمینی به مساحت تقریبی 5,000 متر مربع بهصورت یک ساختمان 18 طبقه شامل 12 طبقهی مسکونی (هر طبقه 40% سطح اشغال)، یک طبقه پیلوت و لابی، 5 طبقه زیرزمین (هر طبقه 40% سطح اشغال) جهت پارکینگ و فضاهای خدماتی انجام شد.
ضوابط مسابقه:
واحد های مسکونی حداقل چهارخوابه (بهطور متوسط با متراژ 300 تا 400 متر مربع) پیشنهاد میشود و واحدهای طبقات آخر میتوانند به صورت پنتهاؤس در نظر گرفته شوند.
مشاعات پروژه شامل محوطه سازی، ورودی و لابی، سالن اجتماعات، سالنهای ورزشی متنوع، سینمای سه بعدی، استخر، سالن بیلیارد، اسکواش و دیگر فضاهای پیشنهادی از طرف طراح خواهد بود.
طراحی داخلی یکی از واحدهای مسکونی و لابی و مشاعات الزامی ست.
طراحی پروژه بر اساس طراحی مجموعهای مدرن در بالاترین سطح کیفی میباشد.
طراحی میبایست قابلیت اجرایی و انطباق با قوانین شهرداری و آتشنشانی را داشته باشد.
در صورت نیاز، طراح میتواند با استدلال مناسب در جهت افزایش کیفیت فضایی از متراژ مفید کسر کند.
محدودهی طراحی باید در سطح اشغال 60 درصد شمال زمین که در نقشهی سایت پروژه مشخص شده، قرار بگیرد.
در صورت تمایل شرکتکنندگان، همکاری با یکی از مشاوران خارج از ایران بلامانع است.
معیارهای داوری:
اصالت و نوآوری طرح
ایجاد فضایی لوکس، مدرن و با تکنولوژی روز
هماهنگی معماری با منظر و بافت (Landscape & Context)
تأکید بر دید انسانی به پروژه و همچنین سلسله مراتب ورود به پروژه و امکان دید و منظر مطلوب برای ساکنین
هماهنگی معماری داخلی با معماری پروژه
قابلیت اجرای مطلوب پروژه با شرایط و امکانات موجود در ایران
سازماندهی مناسب در روابط پلانها و واحدها
مشخص شدن متریال و جزئیات اجرایی در قسمتهای خاص پروژه
طی این داوری، پس از بازدید دسته جمعی داوران از نمایشگاه آثار ارسال شده، 5 اثر از مجموع 15 اثر ارسالشده در مرحله ی اول داوری حذف شدند و سپس داوران در دو مرحله، پنج اثر را بهعنوان طرحهای همتراز و پنج طرح دیگر را نیز بهعنوان طرحهای برگزیدهی مرحله ی اول انتخاب کردند. رأی دهی مکتوب و امتیازدهی مرحلهی نهایی داوری برای انتخاب پنج اثر به ترتیب اولویت و برتری آنها بود.
جوایز مسابقه:
برگزیدهی اول مسابقه، مبلغ 700,000,000 ریال (هفتصد میلیون ریال)
برگزیدهی دوم، مبلغ 400,000,000 ریال (چهارصد میلیون ریال)
برگزیدهی سوم، مبلغ 300,000,000 ریال (سیصد میلیون ریال)
برگزیدهی چهارم، مبلغ 200,000,000 ریال (دویست میلیون ریال)
برگزیدهی پنجم، مبلغ 100,000,000 ریال (یکصد میلیون ریال)
برگزیدگان ششم تا دهم، هریک مبلغ 70,000,000 ریال (هفتاد میلیون ریال)
برگزیدگان یازدهم تا پانزدهم، هریک مبلغ 50,000,000 ریال (پنجاه میلیون ریال)
در ضمن جهت اطمینان خاطر شرکتکنندگان از ادامهی همکاری کارفرما با آنها، چنین مقرر شد تا سه طرح برگزیده از بین طرحهای اول تا دهم مسابقه به مرحلهی دوم مسابقه راه یابند. مرحلهی دوم شامل طراحی تکمیلی فاز یک معماری پروژه بود که اعلام شروع این مرحله از مسابقه، 15 روز بعد از اعلام نتایج مرحلهی اول انجام شد. جوایز مرحلهی دوم عبارتند از:
برگزیدهی اول مسابقه، مبلغ 1,000,000,000 ریال (یک میلیارد ریال)+قرارداد پایهی فاز 2 معماری پروژه و نظارت عالیه
برگزیدهی دوم، مبلغ 700,000,000 ريال (هفتصد میلیون ریال)
برگزیدهی سوم، مبلغ 500,000,000 ریال (پانصد میلیون ریال)
در این مسابقه برای کسب حداکثر اطمینان از عدم اطلاع داوران و دستاندرکاران اعلام نتایج در مورد اسامی و هویت شرکتکنندگان، به هر تیم کدی اختصاص داده شد و داوران شار به قضاوت پروژههای ارائه شده توسط این کدهای مربوطه (و نه افراد و اسامی) پرداختند. این کدها عبارتند از:
2100: شرکت هوبا طرح، 3100: شرکت واو، 4100: شرکت ارش بُعد چهارم، 5100: عباس یزدانی، 6100: دفتر معماری دیگر، 7100: مشاور تغییر روند طرح، 8100: دفتر شاخه ی تجربی معماری کلانشهر، 9100: دفتر معماری آراد+زاو، 10000: دفتر معماری رِ استودیو، 1100: مشاور گام ما، 12000: شرک مشاور لوتوس، 13000: دفتر معماری جوانمرد و همکاران، 14000: شرکت آرماندار، 15000: شرکت رِنا دیزاین، 16000: شرکت نوشهر نگار.
نیکبخت پس از بازدید انفرادی از آثار نمایشگاه گفت: «یک وجه اشتراک 80 درصدی در کاراکتر کارها وجود دارد و آثار از لحاظ شخصیت معماری بسیار شبیه به هم هستند. بهجز یک یا دو پروژه، شخصیت معماری آثار و همچنین نوع طراحی ها شبیه به هم است و این مسئله تا حدی کار ما را راحت میکند. یکی از طرحها چشم مرا گرفت ولی کارهای دیگر چندان برایم جذاب نبود و فکر میکنم تعدادی در همان مرحلهی اول باید حذف شوند. از طرح برخی آثار هم معلوم است که آینده ندارند. طرح حرف هایی برای گفتن دارد؛ ولی از خط و خطوط، از بنیهی تفکر و مبانی نظری طرح، چنین بهنظر میآید که کسی که آن را کار کرده نمیتواند پلههای بعدی را طی کند و حتماً طرح در میانهی راه تغییر میکند، آنهم نه توسط خود طراح؛ بلکه توسط کسی دیگر.»
همچنین بذر افکن اظهار داشت: «برخی آثار حتا حد کف را هم رعایت نکردهاند و ضعفهای جدی دارند، به همین دلیل میتوانستیم در کمیتهی فنی آنها را کنار بگذاریم. برخی طرحها بدون اینکه کیفیتی ایجاد کنند، از محدودهی 60 درصد خارج شدهاند؛ درحالیکه این سایت واقعاً جای فکر داشته و درختها، ارزش های ویژهی این زمین هستند. طراحان در پلان هایشان در این محور بسیار دچار مشکل شده و نتوانسته بودند آن را حل کنند. درحالی که درختان داخل سایت و درختان خیابان، امکان بصری بسیار خاصی را ایجاد میکنند و واقعاً حیف است که از بین بروند.»
فرامرز شریفی گفت: «تقریباً هیچکس از شیب 6درصدی سایت استفاده نکرده است.»
نیکبخت ادامه داد: «باید خط قرمزهایی برای نقطهنظرات هیئت داوران تعیین میکردیم. حفظ درختها برای من یکی از خطوط قرمز است و اگر یکی از طراحان حفظ درختها را مدنظر قرار نداده، از نظر من حذف است.»
بذرافکن یادآور شد: «البته در فراخوانی که به دوستان طراح ارائه شد، اعلام شده بود که میتوانند درختان را جابهجا کنند.»
نیکبخت تصریح کرد: «بالاخره همهی طراحان سایت را دیدهاند. شهرداری در بسیاری از پروژهها اجازهی قطع درختان را میدهد ولی ما به عنوان معمار میگوییم بهتر است طبیعت را حفظ کنیم.»
در ادامه بنا به درخواست داوران، متن فراخوان مرور شد و پس از آن، داوران در خلال بازدید دسته جمعی از نمایشگاه و داوری اولیه به آثاری که با کد شناسایی مشخص شده بودند، دربارهی طرحهای ارسالی گفت و گو و اعلام نظر کردند.
نظرات هیئت داوران دربارهی مجموعهی طرحها
نظرات هیئت داوران دربارهی طرح 2100:
هیئت داوران بر سر راهیابی این طرح به مرحلهی دوم داوری گفتوگو کردند. نیکبخت دربارهی این طرح گفت: «سرعت باد و سرمای آن در این ارتفاع روی فضای سبز اثر میگذارد، حتی کاج هم اینجا یخ میزند. همچنین نمای چوبی این ساختمان مثل یک بمب است و به لحاظ آتشنشانی، استفاده از چوب در این مقیاس اصلاً امنیت ندارد؛ زیرا دور تا دور ساختمان آزاد است. علاوه بر این، خود چوب هم به عنوان مصالح برای نما به این شکل، جای بحث دارد؛ زیرا ماندگاری ندارد و شکل و رنگ آن بهشدت تغییر میکند.»
شافعی: «این قنات اینجا جاریست و قنات بسیار درجه یکی هم هست. منشأ آن در قطعهی بالایی سایت قرار دارد و در این زمین و زمینهای اطراف، از آن برای آبیاری بسیار خوب استفاده کردهاند. این قنات بسیار ویژه است و اگر قطع شود، آب آن زیر ساختمان میرود و مشکلات فراوانی ایجاد میکند، به همین دلیل حتماً باید جاری بماند؛ ضمن اینکه قنات به خودی خود، یک ارزش است.»
وی همچنین گفت: «پلانها در این طرح بسیار تیپ هستند. بهعلاوه، چرا در زمینی به این خوبی باید یک دیوار به این طول و به ارتفاع 13 طبقه در آن بسته باشد؟ خیلی عجیب است که به چنین چیزی توجه نشده است. این کوچه آنقدر باریک است که همین حالا هم مسئله دارد و اگر قطعات کناری ساخته شوند، حتی اگر عقب نشینی هم محقق شود، با این ورودیهای سواره و پیاده هیچ اتومبیلی نمیتواند در این کوچه پارک کند.»
بذر افکن: «فقط یک یا دو پروژه به این نهر پرداختهاند، آن هم فقط در حد مطرح کردن؛ ضمن اینکه در بسیاری از پروژهها مقیاس انسانی در نظر گرفته نشده و همانطور که نما را در پایین کار کردهاند، در بالا هم همانطور به نما پرداخته شده است. به نظرم این جزئیات یا مصالحی که استفاده شده، چندان قابل درک نیستند، زیرا اصلاً در آن ارتفاع دیده نمیشود. در بعضی پروژه ها نیز به دلیل وجود محور طولی درختها، شرکتکنندگان با تکنیکهای مختلفی مانند دبل هایت، نیمطبقه و یا پلْ مسئله را حل کردهاند. بعضیها هم در قسمت زیرین، یک فضای باز شهری ایجاد کردهاند تا مردم بتوانند تا حدی وارد فضای پروژه شوند.»
شریفی اظهار داشت: «آنچه در این پروژهها بسیار مهم است و حتماً باید رعایت شود، فضای پارکینگ مهمانان است که حتماً باید از پارکینگ ساکنان ساختمان جدا باشد اما هیچ کدام از شرکتکنندگان این مسئله را رعایت نکردهاند.»
مدارک فنی
نظرات هیئت داوران دربارهی طرح 3100:
بذر افکن دربارهی این طرح که با اتفاق نظر هیئت داوران به مرحلهی دوم داوری راه یافت، توضیح داد: «این پروژه شامل دو بلوک است که روی یک صفه قرار گرفتهاند. توجه به نهر و قنات در این پروژه دیده میشود اما طراح ردیف درختها را حفظ نکرده است. همچنین برای اینکه اِشراف ایجاد نکند، پنجرهی برخی واحدها را از یک سمت و برخی دیگر را از سمت دیگر باز کرده است. در کل به نظر میآید در همهی طرحها چند ژانر مشخص وجود دارد و به راحتی میتوان آنها را طبقه بندی کرد. البته همهی این شرکتکنندهها رقیبان جدی همدیگر هستند.»
نیکبخت: «این ایدهی رندوم شدن مجموعهای از خطوط در نما، در بسیاری از پروژهها دیده میشود. البته نمای سمت خیابان هم بهدلیل ضوابط شهرداری نمیتواند بیش از 20درصد شیشه باشد؛ اما این مسئله با لمینت یا سکوریت حل میشود.»
شافعی: «نمای جنوبی این پروژه با نمای شمالی آن متفاوت است. ضمناً یک هستهی تاریک دارد که درون آن هیچ خبری از نور نیست و این هسته برای 12 طبقه خیلی کوچک است. مضاف بر اینکه، برخی واحدها تراس دارند و برخی ندارند.»
شریفی: «بالکن چیزی است که در معماری و سنت خود برای واحد مسکونی واقعاً لازم داریم. نکتهی بسیار مهم، تناسب فضای بیرونی و اندرونی است. در بیشتر پروژهها فضای اندرونی، دو برابر فضای بیرونی است.»
دانشمیر اظهار داشت: «البته در این پروژه مساحت فضای خصوصی و عمومی تقریباً با هم برابر است و به نظر من تناسب آنها صحیح است.»
نظرات هیئت داوران دربارهی طرح 4100:
نیکبخت دربارهی این طرح که به مرحلهی دوم داوری راه یافت، گفت: «جریان هوا در دل پروژه ایجاد نشده است. 70 متر بدون هیچ خلل و فرجی که جریان هوا ایجاد کند، نمیدانم چطور ممکن است. درست است که ظاهر طرح هم به این امر کمک کرده اما درحقیقت یک دیوار به ارتفاع 12 متر و به طول 80 متر در کوچه داریم. البته از لحاظ نماسازی برخورد خوبی است و به نسبت، نمای موفقی هم هست.»
شافعی: «اما این طرح، همهی درختها را حفظ کرده است. البته نور شرق را برای یکی از واحدها بهکلی بسته و نور غرب را هم برای واحدهای شرقی بسته اما ضلع شرقی کمی خلل و فرج دارد. اینکه طراح آنالیز دقیقی از سایت دارد و درختان و نهر را تنظیم کرده، به این معنیست که برخوردش یک برخورد علمی و درست بوده است. البته این حجم و تنوعی که ایجاد کرده و حتا این فاسادها (نماها) که نمیدانم از چوب است یا جنس دیگر، چندان مورد علاقهی من نیست اما اگر طرح خوب باشد، با هر چیزی آن را بسازند، خوب درمیآید. این مشبکها و تراسها هم خوب هستند. نکتهی دیگری هم که این طراح رعایت کرده، شبکهبندی ستون است و در پلانها نیز پیداست که طراح کمی به لوکس بودن پروژه اهمیت داده است. در مورد درختهای موجود در بالکنها هم اگر گلدانها پرتابل باشند قابل قبول است اما اگر درختچه باشد، نصب و نگهداری آنها بسیار مسألهساز میشود.»
دانشمیر: «من فکر میکنم این طرح یک کاراکتر مثبت دارد. درست است که یک تکه است اما بهدلیل ترکیب حجمی و عقب و جلو شدن سطوح، هم حجم سبُک شده و هم یکپارچگی را جبران کرده است. به نظر من شکاف در حجم ساختمان و طاقی که بالای درختان ایجاد شده، خیلی خوب بیرون و درون را به هم وصل کرده است، ضمن اینکه شاید این یکی از معدود پروژههایی باشد که شما میتوانید از طبقهی لابی، مستقیم به حیاط بروید و این مسیر باز است. به نظر من این خیلی با ارزش و جالب است.»
نیکبخت: «یک طرف، وجه بصری است که به نظر میآید بهتر است صلب و یکدست نباشد، طرف دیگر هم حس تأثیرگذاری ساختمان روی خیابان است که جریان باد را محدود میکند و سدی ایجاد میکند که نور از آن رد نمیشود. این از نظر بصری خیلی موفق با سطح مواجه شده و پروژه با اینکه خلل و فرجی ندارد، اصلاً حس دلتنگی ایجاد نمیکند. اما از نظر عملکردی نمیدانیم که این سد آفتاب و هوا در کوچهی بالایی مشکل ایجاد میکند یا نه. برای من هم این سؤال است که آیا دیواری با 70 متر طول و 12 طبقه ارتفاع که هیچ منفذی ندارد، مسئلهساز نیست؟ البته طرح زیباست و شکل و شمایل خوبی هم ایجاد کرده اما به طور کلی برخی از طراحان یک باره یک حجم سخت و صلب بزرگ را بدون هیچ منفذی در این کوچه ی باریک گذاشتهاند و این اصلاً جالب نیست.»
بذر افکن: «چیزی که در بررسیها به ذهن ما آمد، این بود که نمای رو به خیابان این طرح با نمای دیگرش کاملاً متفاوت است. طراح در یکی از نماها توانسته مشکل مقیاس را حل کند اما در دیگری گرفتار کثرت شده است.»
امیری: «فرم نمای جنوبی، سبب شده واحدها از بیرون مانند سلولهای کوچک به نظر بیایند؛ در حالی که هریک از واحدها 400 متر مساحت دارد. »
دانشمیر: «البته این تفاوت نما حلشدنی است و اینکه ورودیها را باز کرده، خیلی عالیست.»
مدارک فنی
نظرات هیئت داوران دربارهی طرح 5100:
هیئت داوران به اتفاق این طرح را مناسب راهیابی به مرحله دوم داوری ندانستند. اشکالاتی در فضابندیها، طراحی نادرست فضاهای خصوصی، محل نادرست ورودیها، حل نشدن پلههای فرار، بیارتباط بودن چرخش نما با سازه و نامشخص بودن وضعیت سازه از مسائلی بود که سبب حذف شدن این طرح در مرحلهی نخست داوری شد.
مدارک فنی
نظرات هیئت داوران دربارهی طرح 6100:
نیکبخت دربارهی این طرح که شایستهی راهیابی به مرحلهی دوم داوری شناخته شد، اظهار داشت: «در این طرح، ساختمان اقبال چندانی به اشراف به منظره، نشان نداده و بیشتر سعی کرده خودش را ببندد و با پنجرههای باریک و شکافهای محدود شده؛ درحالی که انتظار میرود در چنین منطقهای و با چنین منظرهای، سالن پذیرایی با یک چشم انداز دلباز به البرز طراحی شود. البته طرح زیبایی ست اما از آنجایی که بخشهای مهمی از دیوارها را بسته، نشیمن را تاریک کرده است. کسی که خانهای در یک برج 12 طبقه در کامرانیه میخرد، دلش میخواهد از پنجرهاش البرز را ببیند.»
بذر افکن: « در بسیاری از پروژهها از ایدهی خرد شدن نما استفاده شده و گویا این تبدیل به یک سبک طراحی نما شده است. در این پروژه، ایدهی طراحی این بوده که یک بافت بتونی بر اثر مسائل طبیعی دچار خوردگی میشود و این خوردگی شکافهایی ایجاد میکند. طرح تأثیرگذاری است اما ایده به پروژه مقدم شده است. شاید اگر شرقی-غربی بود، میتوانست بهتر باشد.»
امیری: «یا اگر در کویر بود که بتواند آفتاب خوب بگیرد.»
شافعی: »تهران احتیاج به کوران و پنجرههای بزرگ دارد. به نظر میآید طرحها متعلق به دورانهای مختلف اند و هریک زبان متفاوتی دارند؛ ضمن اینکه این طراح درختها را هم حذف کرده است.»نظر داوران را برای راهیابی به مرحلهی دوم داوری به خود جلب نکرد.
مدارک فنی
نظرات هیئت داوران دربارهی طرح 7100:
شریفی دربارهی این طرح گفت: «این بالکنهای شیبدار بیشتر به شوخی شبیه اند، ضمن اینکه دوبلکسی با این متراژ را نمیخرند.»
بذرافکن: «این طراح همهی واحدها را دوبلکس در نظر گرفته، البته در پنتهاؤسها که ابعاد بزرگتر شده، این ایدهی ویلایی بودن خوب از آب درآمده است.
نیکبخت: «به قول قدیمیها جوانها پول ندارند و افراد مسن هم نمیتوانند از پله بالا بروند. حتی کسانی که در ابتدا از دوبلکس خوششان میآید، بعد از خرید پشیمان میشوند و حتا با وجود آسانسور، ناراضی هستند.»
امیری نیز گفت: «دوبلکس لوکس را فقط یک جوان پولدار میتواند بخرد و تعداد این افراد بسیار کم است.»

مدارک فنی
نظرات هیئت داوران دربارهی طرح 8100:
هیئت داوران این طرح را در ابتدا مناسب راهیابی به مرحلهی دوم داوری ندانستند. ویژگی اداری طرح، اشراف واحدها به یکدیگر و حل نشدن پلانها از دلایلی بود که برای حذف این طرح بیان شد؛ اما در ادامه و به دلیل حذف بیش از 6 پروژه، این طرح به پیشنهاد رضا دانشمیر به مرحلهی دوم داوری راه یافت.

مدارک فنی
نظرات هیئت داوران دربارهی طرح 9100:
این طرح از نظر هیئت داوران مناسب راهیابی به مرحلهی دوم داوری شناخته شد. شافعی دربارهی این طرح اظهار داشت: «هیچکدام از طراحان روی فضاهای عمومی کار نکردهاند. این حجمها نیز باید کمی خودشان را در این کوچه عقب بکشند.»
بذرافکن: «من فکر میکنم طراحان بهشدت نگران برنامه و متراژ بودهاند. در این پروژه دهانهها موفق بوده اما تناسب اندرونی و بیرونی رعایت نشده است. البته چون دهانهها را بزرگ گرفته، توانسته کمی پلانها را شسته رفتهتر درآورد.»
شریفی: «در این پروژه نهارخوری تاریک بیشتر شبیه به زمین فوتبال است. ضمن اینکه ساختمان در کل به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شده و کوران ندارد. آیا اشکالی دارد که بگوییم همهی طرحها بد بودند؟ این بهتر است تا اینکه به زور چند پروژه را انتخاب کنیم. اگر از 15 پروژه، 11 تا بد بود چه کنیم؟»
امیری اظهار داشت: «متأسفانه برخی طراحان فکر کردهاند که اگر ابعاد بزرگ شود، پلان تبدیل به پلان لوکس میشود.»
مدارک فنی
نظرات هیئت داوران دربارهی طرح 10000:
این طرح از نظر هیئتداوران مناسب راهیابی به مرحلهی دوم داوری شناخته نشد. دلایل داوران برای حذف آن، شبکهی ستون پنج متری، نمود اداری در فرم و نما، پنجرههای کوچک و بلاتکلیفی نما اعلام شد.
مدارک فنی
نظرات هیئت داوران دربارهی طرح 11000:
این طرح از نظر هیئتداوران مناسب راهیابی به مرحلهی دوم داوری شناخته نشد. قرار گرفتن درختان در پاسیوی مرکزی، غیرمجاز بودن پاسیوی مرکزی، مشکل در نورگیری، نادرستی تقسیم فضای عمومی و خصوصی و وجود دو راهروی باریک در پلان، از جمله دلایل حذف این پروژه در نخستین مرحلهی داوری بود.

مدارک فنی
نظرات هیئت داوران دربارهی طرح 12000:
نیکبخت دربارهی این طرح که با نظر داوران به مرحلهی دوم داوری راه یافت، گفت: «اینکه جریان هوا حفظ شده خوب است اما آتشنشانی باز شدن درِ آسانسور در داخل واحد را قبول نمیکند که البته این مورد با افزودن یک پیشورودی قابل حل است. البته این شیوهی اجرایی از لحاظ آدرس دادن خیلی راحت است زیرا هرکس از پایین میتواند سوار آسانسور شود و در واحد مربوطه پیاده شود. اما در بیشتر این پروژهها آدرس دادن سخت است و کسی که وارد لابی و راهروها شود، گیج میشود. اصولاً وجود یک آسانسور به تنهایی، برای بالاتر از 7 یا 8 طبقه اشتباه است و بهتر است دو آسانسور برای چنین ساختمانی پیشبینی شود. مضاف بر اینکه، اگر پروژه به جای پنج بلوک، در چهار بلوک تعریف میشد، پلان بازتر میشد و اندازهها هم متفاوت بود.»
شریفی: «به نظر من فرم این پروژه کاملاً اداری است؛ البته میتوان آن را مسکونیتر کرد، بهویژه با نیاز مبرمی که به بالکن دارد.»
شافعی: «این نماها روی دیوارهای بسته چندان جالب نیست. ایجاد شبکهها و نورهای عمودی بد نیست اما به نظر من هم این نما خیلی اداری است. ضمن اینکه نمای کوچه هم ندارد و بلافاصله با یک حجم بزرگ مواجه میشویم. نمیدانم اینهمه الگوی مشبک که همهی امروزیها از آن استفاده میکنند، چیست.»
بذرافکن: «اگر به جای پنج بلوک، چهار بلوک طراحی میشد، هم فضای وسط را باز میکرد و هم پلانها بهتر حل میشدند. ضمن اینکه لبهی بلوکها را بهاشتباه به سمت جنوبغرب کج کرده است؛ در حالی که برای نورگیری بهتر باید آنها را به سمت جنوب شرق کج میکرد. مسئلهی دیگری که در هیچ یک از پروژهها در نظر گرفته نشده این است که در طبقهی اول و دوم، که پیاده با آن مواجه است، نما باید یک هویت مجزا و متفاوت داشته باشد.»
داوری به خود جلب نکرد.
نظرات هیئت داوران دربارهی طرح 13000:
شافعی دربارهی این طرح گفت: «هرچند من از زاویه های 45 درجه چندان خوشم نمیآید اما به هر حال این طرح استعداد بهتر شدن را دارد، زیرا بر اساس هستههای مرکزی، دارای یک منطق اجرایی است و نسبت فضاهایش هم درست است. اما آسانسور که نمیتواند به هوای آزاد باز شود.»
نیکبخت: «به نظر من تا حد زیادی میتوان این طرح را اصلاح کرد. این پروژه کاربردیتر از دیگر طرحها دیده شده اما بیشتر به درد شهرهای شمالی و زمینهای رو به دریا میخورد.»
امیری: «به نظر من این طراح، پلانهای لوکس را میشناسد.»
این طرح از نظر هیئت داوران مناسب راهیابی به مرحلهی دوم داوری شناخته نشد.
نظرات هیئت داوران دربارهی طرح 14000:
این طرح مناسب راهیابی به مرحلهی دوم داوری شناخته نشد. ضعف در طراحی و حل نشدن پلانها از مهمترین دلایل حذف این پروژه اعلام شد.
نظرات هیئت داوران دربارهی طرح 15000:
بذر افکن دربارهی این طرح که به مرحلهی دوم داوری راه یافت، توضیح داد: «این طراح همهی طبقات را چرخانده تا خوب نور بگیرد؛ اما گرفتار نورگیرهایی با عرض کم شده است و نتوانسته آن را درست از آب درآورد. هرچه به سمت غرب آمده، در این پیچش موفقتر بوده و هرچه به شرق رفته، گرفتار شده است. البته به نظر من این پروژه در پلانها موفق است.»
نظرات هیئت داوران دربارهی طرح 16000:
این طرح نظر داوران را برای راهیابی به مرحلهی دوم داوری به خود جلب نکرد.
هیئت داوران پس از انتخاب آثار راه یافته به مرحلهی دوم داوری
هیئت داوران پس از انتخاب آثار راه یافته به مرحلهی دوم داوری، دربارهی آثار گفتوگو کردند. امیری اظهار داشت: «به نظر من خروجی این کار برای کسانی که در آینده میخواهند در این حوزه کار کنند، یک خروجی مفید است. هدف ما این بود که این دسته از معماران بتوانند وارد این حیطه شوند، زیرا در حوزهی ساخت و ساز در تهران، این همه معمار قوی داریم ولی خیلی کم کار میکنند.»
نیکبخت گفت: «موضوع بازار در پروژه های مسکونی به طراح و کارفرما فشار میآورد؛ درحالی که طراحی یک موزه یا یک پروژهی اداری چنین دغدغهای را ندارد. در پروژهی مسکونی کارفرما مثل شیر بالا سر پروژه ایستاده و اگر احساس کند که نمیتواند آن را در بازار بفروشد، حتماً مانع میشود و حق هم دارد، چون سرمایهگذاری میکند و میخواهد نتیجه بگیرد؛ ولی این کار را سخت میکند زیرا حتی نظر معاملات املاکی که هیچ دانشی در این حوزه ندارد نیز اهمیت مییابد. به همین دلیل نمیتوان در این پروژهها، ایدههای آرتیستیک را به راحتی پیاده کرد و از آن نتیجهی خوبی گرفت.»
وی همچنین دربارهی آثار ارسال شده به این مسابقه اظهار داشت: «بسیاری از این کارها از بیرون به درون طراحی شده؛ یعنی یک حجم بیرونی طراحی شده و سپس در آن پلان درست کردهاند و چون انتخاب اولیه خیلی خوب نبوده، پلانهایی درست شده که 70 متر سالن دارد و با مشکلات اساسی مواجه است و طراح سعی کرده به هر ترتیبی که شده، بعد از طراحی حجم بیرونی، پلان را حل کند.»
بذرافکن: «نکتهی دیگر این است که بالاخره ما میخواهیم نور شمال و جنوب بگیریم و محدودهی طرح تبدیل میشود به دو، سه یا چهار ساختمان. در حقیقت طراحان باید فضای خالی و دسترسی را حل میکردند؛ در نتیجه آنهایی که توده ایجاد کردهاند، با مشکل مواجه اند.»
شافعی: «به نظر من بیشترطراحان نتوانسته بودند این مسئله را حل کنند.»
امیری: «برای من این سؤال مطرح است که آیا افرادی که از دست خطشان معلوم است که توانمندی حل کردن چنین پروژهای را ندارند و از همان ابتدا مسیر را اشتباه رفتهاند، این پتانسیل را دارند که بتواند آن را اجرا کنند؟»
نیکبخت: «شاید بد نبود که پیش از این جلسه، از طراحان فقط یک طرح پروپوزال میخواستیم و تعدادی را در همان مرحلهی اول حذف میکردیم و سپس با طراحان باقیمانده نقطه نظرات را در میان میگذاشتیم تا پس از آن وارد مرحلهی طراحی شوند. واقعیت این است که اغلب، پروژههایی توفیق مییابند که کارفرمایش کارش را بلد باشد. دیالوگ با کارفرما کار را قوام میدهد. در پروژههایی که دیالوگ مناسبی با کارفرما وجود نداشته باشد، یک عنصر بسیار مؤثر حذف شده و در نهایت همان کارفرما، کار را از ریشه میزند. البته کارفرماهای بسیاری هم هستند که حرف معمار را متوجه نمیشوند؛ بسیاری از کارفرماها هم نقطه نظرات ارزشمندی دارند و حرفهایشان کار را جلو میبرد. ما اینجا یا باید مثل سفارش برج آزادی یا هر بنای یادمان دیگر که کاملاً آرتیستیک است، بی اثر باشیم یا اگر اثرگذار هستیم، باید اجازه بدهیم تا این اثرگذاری طرح را قوام بدهد. ما تأثیر نگذاشته ایم و حال، به یک باره میزنیم به ریشهی کار. البته ناگفته نماند که این کار کانسپت مسابقه را تضعیف میکند.»
دانشمیر: «البته من موافق این قضیه نیستم که در یک مسابقه، کارفرما در مراحل طراحی حضور مؤثر داشته باشد. اینکه شما معمار را انتخاب کنید و در پیشبرد طرح همراهیش کنید، معایب و محاسن خود را دارد و اینکه یک مسابقه برگزار شود و بعد از سه ماه، نتایجی اعلام شود نیز معایب و محاسن خاص خود را خواهد داشت؛ ولی اگر بخواهیم این دو را با هم ترکیب کنیم، هیچکدام را بهطور کامل نخواهیم داشت. این باعث میشود که معمار را از همان اول بترسانید و دائم به او گوشزد کنید که چه میخواهید. در چنین شرایطی معمار همان ابتدا جا میزند. خوبی مسابقه به عدم کورکسیون است. کسی که در مسابقه شرکت میکند، با تمام ضعف و قدرتی که دارد، پیشنهاد خود را ارائه میدهد. شما او را انتخاب کردهاید. میتوانستید انتخاب نکنید. ولی اگر از من دعوت کردهاید، به من اجازه دهید فکرم را داشته باشم، حتی اگر خام و بی تدبیر باشد. به نظر من باید این مسابقه را در حد همان توقعی که از یک مسابقه داریم، نگه داریم. چندی پیش مسابقه ای بین چند طراح برگزار شد که من هم یکی از شرکتکنندگان بودم و قرار همین بود که در یک مرحله، کارفرما طرحهای ما را ببیند و نظر بدهد. نتیجه این شد که همهی کارها در نهایت شبیه به هم بود و در نهایت کارفرما چیزی به دست نیاورد.»
نیکبخت: «این اتفاق وقتی میافتد که کارفرما حوزهی کاری اش را نشناسد و نداند تا چه حد باید دخالت کند. اگر کارفرما این را بداند، اجازه میدهد ایده های معمار رشد کند و کانسپت اصلی شکل بگیرد؛ ولی آنجا که دارد به خط قرمزها نزدیک میشود و هزینهها زیاد و سود کم میشود، او مداخله میکند.»
دانشمیر: «هیچ ضمانتی وجود ندارد نظری که کارفرما میدهد، حتماً درست باشد و هیچ ضمانتی وجود ندارد که برداشت معمار از آن نظر، برداشت صحیح و نتیجه بخشی باشد. کارفرما از یک مسابقه یک طرح میخواهد و اگر این مسابقه موفق شود یک پروژه را به عنوان طرحی معرفی کند که توانسته خودش را به خواست کارفرما نزدیک کند، در آن صورت مسابقه را برده است.»
بذر افکن: «ما 15 طرح دریافت کردهایم که اغلب آنها پروپوزال هستند. بین اینطراحان، 6 نفر از دست میروند چون اصلاً در توانشان نیست که این کار را انجام دهند. ولی از آن طرف هم چند کار خوب دیده میشوند که میتوان رویشان کار کرد. به نظر من مسابقه ارزشش را دارد.»
نیکبخت: «اما من فکر میکنم کسی که نظرش مهم است، باید از ابتدا مطرح باشد. اگر قرار است با نظر من، طرحی انتخاب شود یا شکل بگیرد یا عقب برود، بهتر است همان اول نظرم را بگویم. چرا باید صبر کنم که طراح زحمتش را بکشد و سه ماه وقت و انرژی و هزینه صرف کند و سر آخر به دلیل نظر منِ کارفرما، کارش از دور خارج شود؟
دانشمیر: «این اصلاً درست نیست. مثل این است که ما به پیکاسو بگوییم چگونه نقاشی کند. پس چرا انتخابش کردهایم؟»
امیری: «شرکتکنندگان صاحباختیار بودهاند که از چند کانسپتی که به آنها میرسد، یکی را انتخاب کنند و طرحشان را بر اساس آن جلو ببرند. شاید نباید طرح را در این حد از آنها میخواستیم ولی اگر اینطور شد، ممکن بود نتوانیم خروجی مناسبی از آن داشته باشیم.»
بذرافکن: «بهتر است هیئت داوران پنج طرح را انتخاب کند.»
شافعی: «این یک مسابقه بوده و ما هم وظیفه داریم پنج نفر را انتخاب کنیم و جایزهی آنها را هم بدهیم. اصلاً من نسبت به مسابقه در ایران حساسم. البته این نظر شخصی من است زیرا در آخر یک مجموعه کار معمولی از آن بهدست میآید و بعد هم کارفرما نمیتواند زیر تعهداتش بزند و باید به آنها عمل کند. من فکر میکنم در ایران امروز یک پروژه میتواند در تعامل یک کارفرمای خوب و کسی که بر اساس سوابق کارش انتخاب میشود، موفق باشد، به شرط آنکه کارفرما و طراح پا به پای هم جلو بروند.»
وی خطاب به امیری گفت: «شما شغل و برنامه ریزیتان این است و معیار دید و سلیقهی شما، ساختمانهای قرون وسطایی نیست و نگاه متفاوتی دارید، به همین دلیل هم میخواهید ساختمان هایی ایجاد شود که تلنگری هر چند کوچک به معماری امروز بزند. ولی معماری ما همین است. نباید خودمان را فریب دهیم. کدام مسابقه را در ایران سراغ دارید که نتیجهاش یک کار خوب شده باشد؟ فقط یک یا دو پروژه مثل مقبرةالشعرا در تبریز یا میدان آزادی هستند که آنها هم پشتیبانی ویژه داشتهاند. دربارهی مقبره ی بوعلی هم انجمن آثار ملی با دانش بسیارِ آندره گدار پشتیبان آن بوده و گروهی از معماران روی آن نظر میدادند و سیحون در چنین چهارچوبی جلو میرفت. همانطور که میدانید، بلندی اولین کروکی سیحون به اندازهی خود مقبرهی قابوس است و بعدها کوچکش کردند. ولی در پروژههایی که مسائل اقتصادی و سود و زیان در آنها مطرح است، مشکلات بسیاری وجود دارد. من نمیخواهم جلوی ایدهها گرفته شود. اتفاقاً مسابقه خوب است؛ بهویژه برای جوانان. البته به این شرط که یک ایستگاه مترو را با یک استخر مقایسه نکنند.»
دانشمیر: «منظور من این نیست که این طرحها بینقصند. هرکدام ایراداتی دارند ولی این ایرادهای جزئی، ربطی به کانسپت و ایدهی طراح ندارد و قابل اصلاح هستند. من با این حد نظر دادن موافقم ولی با کامنت (نظردهی) در میانهی راه موافق نیستم؛ چون اساس ایدهی معمار را از هم میپاشاند.»
امیری: «هدف اصلی ما این بود که معماران جوانِ صاحبنام را وارد این عرصه کنیم. من بهعنوان کارفرما دوست دارم که این مسیر را تا آخر با یک معمار بروم و آن معمار باید آنقدر توانمند باشد که بتواند.»
دانشمیر در پاسخ گفت: «پس در واقع شما ریسک کردهاید.»
شافعی: «به نظر من هیچ کدام از این طرحها انتظارات داوران و کارفرما را برآورده نکردهاند.»
امیری: «مهمترین مسئلهی ما پلان است و در اغلب طرحها پلان حل نشده است. انگار اصلاً پروژهی مسکونی را نمیشناختند. اغلب مسیرها نیز اشتباه است. آدم توقع دارد معماران معروف ما بتوانند پلانهای مسکونی را حل کنند. کدام مشتری واحد 350 متری شمالی را میخرد؟»
نیکبخت: «موضوع اصلی بعد از طراحی و زمانی است که قرار است پروژه وارد بازار شود و واحدها به فروش بروند.»
دانشمیر: «وقتی پذیرفتم که در این تیمِ داوری بـاشم، استنـباط ام ایـن بـود کـه کـارفرمای مـسابقه میخواهد یک پروژهی مسکونی را در میان قشر جوانی که من همهشان را نمیشناختم به مسابقه بگذارد. من در میان 15 شرکتکننده، 6 طراح را میشناختم و میدانستم که این 6 نفر با استعدادند و کارهای خوب انجام دادهاند. به نظرم آمد کارفرما دلش میخواهد از استعداد و خلاقیت آنها استفاده کند. من کار این 6 طراح را دوست دارم و به کارشان اعتقاد دارم و معتقدم که معماران آیندهداری هستند؛ به همین دلیل قبول کردم که به این مسابقه بیایم. انتظار ندارم که بهترین مجموعهی مسکونی در ایران را بهدست آوریم اما قبل از اینکه این کارها را ببینم انتظار ایدههای جالب و ایدههای غیرمتعارف در من وجود داشت و تا اندازهای هم پاسخش را گرفتم؛ حتی اگر یک ایده باشد، برای من کافی ست و فکر میکنم انتخاب خوبی کردهام که اینجا هستم.»
امیری: «ما میخواهیم شما خودتان را جای کارفرما بگذارید و ببینید پروژهای که انتخاب میکنید این ظرفیت را دارد که به جایی برسد یا نه؟»
بذرافکن: «دو راه برای مارکتینگ موفق وجود دارد؛ یا باید با وضعیت موجود در بازار انطباق ایجاد کنید، یا اینکه برند تولید کنید. عقیده ی من بر این است من وقتی مسابقه برگزار میکنید، انتظار این است که بتوانید برند تولید کنید. به نظر من در میان آثار ارسالشده، داوران باید به آثاری که امکان برند شدن دارند، توجه بیشتری داشته باشند. وقتی کارفرمایی ریسک مسابقه را میپذیرد، پس دنبال چیز دیگری است وگرنه همهی آن معماران در حالت عادی هستند و کار میکنند ولی مهم آن است که بتوانند از طریق این پروژه برند تولید کنند. درست است که اغلب این پروژهها حتی برخی موارد سادهی اولیه را هم ندارند، ولی این قابل تغییر و قابل تبدیل است.»
نیکبخت: «من کارفرما را یکی از محدودیتهای طرح میبینم، مثل درختها و شکل زمین. کارفرما هست و همان زمانی که باید جای درختها را پیشبینی کنم، باید جای او را هم پیشبینی کنم. فقط جنسشان با هم فرق میکند. اگر طراح نسبت به کارفرما انقباض داشته باشد، حتماً در جایی از کار همدیگر را زخمی میکنند.»
دانشمیر: «من با این حرف موافقم ولی مسابقه این نیست. مسابقه در این سیستم یک استثنا است که شما یک معمار را در وُید میگذارید و میگویید من دیگر هیچ چیز به تو نمیگویم، تو به من بگو.»
نیکبخت: «بله، این وقتی جواب میدهد که پروژه کاملا هنری باشد؛ برای مثال یک بنای یاد بود. ولی وقتی قرار است کار در بازار فروخته شود، به مسابقه گذاشتنش سخت است.»
شافعی: «هیچ کدام از این طراحان به شکل ویژه روی بام کار نکردهاند. اینکه یک فضای سبز در بام بگذارید و تمام، ایده ندارد. دربارهی کاربرد چوب هم واقعاً بهتر است طراحان تجدید نظر کنند. نمیدانم شاید وقت طراحان کم بوده؛ چون قطعاً افرادی که در مسابقه شرکت کردهاند زحمات زیادی کشیدهاند ولی در بسیاری از این آثار به رابطهی این پروژهها با سایت و مقیاس آن، چندان توجه نشده است. وقتی طول یک بنا زیاد میشود، عمقش ویژه است و ارتفاعش بلند، نحوهی ارتباط با آن باید کمی متفاوت باشد و فکر میکنم به جز یکی دو طراح که نسبتاً موفق بودهاند، دیگران گرفتار حل عمومی پروژه شدهاند؛ درحالی که این زمینِ بسیار خوب و حیف است که خوب روی آن کار نشود.»
مرحلهی دوم داوری
پس از گفتوگوی داوران دربارهی آثار، طرحهای راهیافته به مرحلهی دوم، برای انتخاب طرحهای ششم تا دهم و اولویتبندی پنج اثر اول، مجدداً بازبینی شدند.
طرح 13000:
امیری دربارهی این طرح گفت: «فکر میکنم این طراح بهترین تقسیمبندی را در پلانها داشته و با تقسیم پلان بر چهار بخش، توانسته روابط مناسبی بین ورودی، آشپزخانه و همهی بخشها ایجاد کند. پلانی که این مشاور طراحی کرده، در مجموع، پلان قابلقبولتری نسبت به دیگران است. تقریباً هیچ یک از دیگر طرحها چنین پلان قابل قبولی نداشتند.»
نیکبخت: «مرحله اولیهی ایده خوب بوده ولی بعد از آن دیگر نتوانسته جلو برود.»
دانشمیر: «این پروژه به نظر من بسیار مشکلدار است، در طراحی خود فاقد نظم و انضباط فکری ست و تعدد مصالحش زیاد است. تمام این دیتیلها گرفتاری است. همهی این شکستگیها بیدلیل است. هیچ انضباط و هیچ کانسپت واحدی در این طرح نمیبینم. به نظر من پلانها هم بسیار پیش پا افتاده و معمولی هستند.»
شافعی: «ممکن است هریک از این آثار نقاط قوتی داشته باشند ولی این پروژه در حدی نیست که به عنوان یک کار ویژه ارائه شود و بتوان روی ساخت آن مانور داد. سازه، یک سازهی کاملاً معمولی با زوایای 45 درجه است و یک پروژهی ویژه نیست که شما بتوانید تکمیل و تقویتش کنید. یکی از مشکلات اساسی این طرح در محدودهی مشاعات است. آسانسورها علاف هستند و معلوم نیست بالاخره هستهی مرکزی ست یا نه. به نظر من کار متوسطی است.»
بذر افکن: «مشکل پروژه این است که افق و آیندهای ندارد. همین است که هست و پیشرفت نمیکند.»
دانشمیر: «نکتهی مهم در اینجا، تفاوت بین معماری و ساختمانسازی است. بیشتر این طرحها ممکن است اشتباه داشته باشند ولی کاراکتر معمارانه دارند. اما این پروژه به نظر من اصلاً معماری نیست.»
نیکبخت: «نکتهای که در این طرح دیده میشود این است که الگوی پلان و روش طراحی آسانسور به این شکل، الگوی بلندمرتبه نیست. این یک الگوی چهار طبقه است که فقط ارتفاع گرفته و یک بازی زاویهدار هم دارد که جورچین شده است. ولی در برخی کارها میبینیم که کانسپت هسته که در ارتفاع مهم است، معنا پیدا میکند و این که هستهی شفت و رایزرها کنار هم باشند نیز اهمیت دارد. اینطرح بیشتر شبیه آپارتمانهای ویلایی کنار دریا ست و به راحتی میتوانست چهار طبقه باشد. ضمن اینکه در ارتفاع، بحث های اصول مکانیکی و تأسیسات آن نیز حساستر میشود و نمیدانم چرا آسانسورها در 12 طبقه در فضای باز قرار گرفتهاند، آنهم در سرمای شمیران.»
طرح 2100:
بذرافکن: «به نظر من استراتژی کلی این اثر چندان از پروژههایی که تفکیک میشوند، دور نیست. اِشکال عمدهی این کار در اندازهی فضاهای میانیست؛ یعنی اگر این پروژه تبدیل به سه برج میشد یا تودهی فضایی را کمی خالی میکرد، فضای خوبی از آب درمیآمد؛ ضمن اینکه در بسیاری از پروژهها هم این مسئله وجود دارد. همچنین موضوع نما در بیشتر آنها رها شده و دقیق نیست.»
طرح 3100:
بذر افکن: «به نظر من چنین کاری به این دلیل که درختها را حذف کرده، مردود است. ضمن اینکه دچار چند زبانی هم هست.»
دانشمیر: «البته به نظر من این طرح یک بیان مینیمالیستی شسته رُفته دارد و اگر مشکلاتش را حل کند، خوب است. دلیل چند زبان بودنش هم این است که خواسته تنوع ایجاد کند و این تنها اشتباهش است.»
شافعی: «نمای این اثر کاملاً تحت ملاحظات اقتصادی است.»
طرح 4100:
شافعی دربارهی این طرح اظهار داشت: «از آنجا که این پروژه بیشترین امتیاز را بهدست آورده، احتیاج جدی تری به اصلاح دارد و باید کمی با آن کلنجار رفت. نمای جنوبی واقعاً مسئله دارد و اگر بخواهد به مراحل بعدی برود، باید تجدید نظر جدی روی آن صورت گیرد و با سه نمای دیگر، هماهنگ باشد. آنالیز این پروژه از درختها، نهر و قنات خیلی خوب است. همچنین ارتباط پروژه با خیابان خوب بوده زیرا در خیابان شمالی گشودگی دارد و در آن محبوس بودن احساس نمیشود. با توجه به اینکه در قسمت شمالی زمین یک ساختمان نسبتاً بلند وجود دارد و این فرورفتگیها، بیرونزدگیها و شبکهها در نما، خیلی خوب رعایت شدهاند. اما دربارهی نمای جنوبی به نظر میآید که فرد دیگری آن را طراحی کرده است. پلانها نسبتاً خوبند و ستون بندی نیز کاملاً مناسب یک ساختمان 12 طبقه است. تقسیم فضاها نیز بهنسبت است. هستهی مرکزی دقیقاً رعایت شده و وجود دو هستهی مرکزی در کنار پلهها به نظر من خوب از آب درآمده است. در پارکینگ هم احساس حضور در یک ساختمان منظم وجود دارد و بخشی هم که بهعنوان انباری جدا شده، برای تنوع بد نیست و اشکالی ندارد زیرا به درختها ارزش داده است. به نظر من این پروژه استعداد بهتر شدن را دارد و تنها پروژهای که من به آن رأی دادهام، همین پروژه است.»
نیکبخت: «خردشدنهای بیمورد کمی کار را خراب کرده و تفاوت دو نمای شمالی و جنوبی نیز چیزی در حدود دو دهه است.»
دانشمیر: «این پروژهایست که من به آن رأی دادهام و از ابتدا هم خیلی به آن علاقمند بودهام اما علاوه بر موضوع نما، که نمای جنوبی با اختلاف فاحشی نسبت به نمای شمالی طراحی شده و در سطح پایین تری قرار دارد و باید دربارهاش تجدیدنظر شود، من فکر میکنم آنچه نمای شمالی را موجه کرده، پرسپکتیوی ست که گوشهی نازک بلوک را میبیند. در واقع وقتی این بلوک را از بخش شرقی، نظاره میکنید، مانند یک تختهی خیلی باریک، سبک و زیبا به نظر میآید؛ اما وقتی از زاویهی دیگری به آن نگاه میکنیم، خیلی پهن است و یکپارچه بودن ممکن است آزاردهنده باشد که به نظر من این یک اشتباه است.»
بذر افکن: «البته اگر این طراح با مشکل مواجه شده، به این دلیل است که نمیتوانسته یک تودهی یکپارچه ایجاد کند و متوجه این مسئله بوده که اگر نما یکپارچه باشد، خوب نیست. ولی تا آنجا که میتوانسته، این مسئله را رعایت کرده است.»
شافعی: «این پروژه به جز اینکه باید روی نمای جنوبی کار کند، باید در نماهای جانبی هم حفرهها و خلل و فرج هایی ایجاد کند. بیشترین مشکل هم در نمای غربی وجود دارد. نمای غربی را نمیتوان با دو حجم سیمان کاری و جلو و عقب بردن، حل کرد. میتوان حتی از بخش غربی نور گرفت، نوری که کنترل شده باشد. چرا باید آن را ببندیم؟»
بذر افکن: «ضلع غربی سایت، پلاک است و تمام طراحان دیگری که این دیوار را کامل نبسته بودند، به آن پاسیو داده بودند؛ یعنی بین 4 تا 6 متر عقب نشینی کرده و نور گرفته بودند.»
شافعی: «اشکالی ندارد. 5 یا 6 متر عقب نشینی هم خوب است. چسبیدن به ساختمان همجوار خوب نیست، حتی اگر در آینده بلند ساخته شود.»
شریفی: «من فکر میکنم اگر پلانها را درست کند، نما هم درست میشود.»
امیری: «با چنین نمایی، دید شمال بسته میشود. بهعلاوه، بهترین پرسپکتیو هایی که میتوانیم داشته باشیم در ضلع شرقی است اما ایشان اتاقخوابها را در این ضلع گذاشته است. دیگر اینکه فضاهای جلوی آسانسور در این پروژه، فضاهای حقیری هستند.»
نیکبخت: «نمیدانم چه اصراری ست که حتماً در لچکی آن گوشه چیزی بگنجانند. میشد آن را رها کرد.»
شافعی: «البته آن پل خیلی هم بد نیست؛ ضمن آنکه با این کار به برنامهی کارفرما هم جواب داده است. میتواند در سازماندهی فضا تغییر ایجاد کند. اما بخش کنج، یک محیط جالب است که تعدادی واحد ویژه میتوانند در آن قرار گیرند که خیلی هم بزرگ نباشند. به نظر من میشود آنجا یک شکاف ایجاد کرد. در نمای جنوبی هم اگر بازیها و حجم بندیها را کمی صاف و مرتب کند، مشکل حل میشود.»
امیری: «به نظر من این طراح لکه گذاری پلانها را درست انجام داده اما از نظر حل کردن پلانها کمی ابتدایی عمل کرده است.»
دانشمیر: «همهی این موارد قابل حل شدن هستند.»
نیکبخت: «حسن دیگر طرح، این است که نمای چوب را در بخش داخلی تری استفاده کرده و این تاحدی چوب را از آفتاب و باران حفاظت میکند.»
بذرافکن: «در واقع طراح در نما نفوذپذیری بصری ایجاد کرده و توانسته با این کار عرض خیابان را گسترش دهد. اگر طراحان دیگر هم کمی عقب مینشستند، فضای بهتری در خیابان ایجاد میشد؛ ولی هیچکس این کار را نکرده است. به نظر شما این نما کپی نیست؟ مشابه این را هیچ کجا ندیدهاید؟»
نیکبخت: «تقریباً هیچکدام از این کارها کاملاً اوریجینال نیستند. هیچوقت نیست. برخی پروژهها کاملاً پیداست که کپی کدام پروژه هستند.»
شافعی: «به نظر میرسد نمای جنوبی یک کپی از یک کتاب یا مجله است که باید حتماً بازبینی شود. سبک این نما die stijl است که متعلق به دههی 20 بوده و در ساختمانهایی نه تا این حد بلندمرتبه، بلکه کوتاهتر استفاده میشود. به نظر من این نما برای یک ساختمان با این طول و ارتفاع خوب است. اما دوباره تأکید میکنم که نمای جنوبی مربوط به این ساختمان نیست. چون وقتی میگوییم یک پروژه اول شد، طراح فکر میکند چه کار عجیب و غریبی کرده است.»
طرح 12000:
شافعی: «معلوم نیست این طراح از نظر سازه چه کاری میخواهد انجام دهد؟ باید مفهوم آن چیزی که طراحی شده هم مشخص باشد، پرسپکتیو فقط زیبایی است. پلی به این ظرافت در هوای آزاد نمیتواند کاربردی باشد.»
نیکبخت: «به نظر من کانسپت این طرح نکات بسیار ارزشمندی دارد و سادگیآن نیز خوب است؛ البته کمی به نظر اداری میآید. این نیز یک نقطه ضعف است که وقتی میتوان از لابی وارد آسانسور شد، درِ آسانسور مستقیماً داخل واحدها باز شود، زیرا چنین آسانسوری هنگام آتشسوزی به یک هستهی دود تبدیل میشود؛ در نتیجه حتماً از نظر آتشنشانی احتیاج به یک پیش ورودی دارد. البته با کمی جابهجایی این مسئله به راحتی حل میشود. ضمن آنکه بالکنها مشترکند و این مسئله که همسایه بهراحتی درِ خانهاش را باز میکند و در بالکن همسایه قرار میگیرد نیز باید حل شود. نکتهی مثبت دیگر طرح نیز این است که طرح باوجود لاغر و کشیده بودن، فضاهای بلند و راهروهای چندان طولانی ندارد.»
بذر افکن: «در ضمن، این ساختمان 12 طبقه است. نه کوتاه است و نه خیلی بلند. ولی شکل طراحی این پروژه روی ارتفاع تأکید میکند، آنهم در کوچهای که گشودگی چندانی نداریم. پروژهی 4100 نفوذپذیری زیادی در نما ایجاد کرده بود و به همین دلیل هم پذیرفته شد. ولی این پروژه در عرض 7 متر، 45 متر بالا رفته؛ یعنی یک تناسب 1 به 6 ایجاد کرده و طراحی آن هم به نحوی است که ما آن را بلندتر ببینیم؛ یعنی روی چیزی تأکید میکند که در این مقیاس نباید وجود داشته باشد.»
دانشمیر تصریح کرد: «به نظر من فرم این پروژه اداری نیست. زیرا پشت این نما یک حیات است که متعلق به خود پروژه است. طراح با این فرم، خواسته یک فضای باز و پانوراما ایجاد کند و از حداکثر امکاناتِ چشم انداز و سبُکی منظره استفاده کند. از این لحاظ من مشکلی نمیبینم ولی این را میپذیرم که باید روی برخی مسائل کار شود؛ هرچند این مسائل جزئی ست. نقطهی قوت اثر آن است که بلوکها خیلی لاغر و خوش تناسب هستند و عناصر آن طوری طرح ریزی شدهاند که برخلاف آن بلوک سنگینی که دیگران نتوانسته بودند حلش کنند و ما را با یک ترکیب و روی هم انباشتگی از بلوک و سیمان و آهک مواجه میکرد، در اینجا با مجموعهای از بلوکهای شیشهای ظریف و فضاهایی خالی مواجه ایم که ارتباطات بین آنها پروژه را سبُک نشان میدهد. سازماندهی طرح هم درست است و این طراح با تمهیداتی توانسته پروژهای به این سنگینی را چنین ظریف و سبُک حل کند؛ معلوم است که فرد تواناییست و میتواند مسائل جزئی پروژه را بهراحتی حل کند. یک لابی فوقالعاده مبتکرانه دارد، با این قابلیت که در موقعیت اورژانس، آمبولانس بتواند تا درگاه این لابی وارد ساختمان شود. همچنین اینکه بلوکها را تبدیل به لابیهایی کوچک با عملکردهای متنوع کرده، هویت جدیدی ایجاد میکند که میتواند حس و حال بسیار خاصی به این مجموعه بدهد زیرا ما تا به حال چنین چیزی نداشتهایم.»
امیری: «این پروژه دو مسئله دارد: یکی اینکه رعایت 60 درصد را نکرده و دیگر اینکه قوانین آتشنشانی در آن رعایت نشده است، زیرا راه داشتن دو در به یک پله اشتباه است. حفظ درختها هم رعایت نشده است.»
شافعی: «البته برای 60 درصد میتوان رایزنی کرد. یک کانسپت در ذهن طراح بوده و همان را اجرا کرده است. این پروژه در هر زمینی قابل اجراست؛ زیرا چندان کاری به شرایط زمین مورد نظر نداشته است.»
نیکبخت: «اینکه درختها را در نظر نگرفته، اصلاً خوب نیست.»
دانشمیر: «البته من فکر میکنم 60 درصد را رعایت کرده باشد.»
بذرافکن: «اگر درختها را نگه میداشت و عرض یکی از بلوکها را کمی تغییر میداد، هیچ مشکلی پیش نمیآمد.»
طرح 6100:
بذر افکن دربارهی این طرح گفت: «این اثر طعم معمارانهی خوبی دارد و به نظر میرسد معمارش با استعداد و خوشسلیقه است؛ ولی در کل، این طرح منطق ندارد.»
شافعی: «من این نماها را نمیفهمم. در نمای جنوبی این همه فاساد چه معنایی دارد؟ دیگر اینکه طراح، نمای شرقی را که منظرهی بسیار زیبایی دارد و پر از باغ و درخت است، بسته.»
نیکبخت: «به نظر من این طرح میتوانست قابل قبول باشد، به شرط اینکه این نماها سازهی اصلی این طرح بودند و دیگر ستونی در آن نداشتیم.»
دانشمیر: «ولی کانسپت معمارانهی طرح آنقدر قویست که ما آن را میپذیریم. البته چون پر از ستون است، این نماها فقط جنبهی فرمال پیدا کردهاند. به همین دلیل کانسپت هنوز معلق است. احتمالاً طراح نمیدانسته که چه باید بکند، یا اگر میدانسته، ترسیده کارفرما آن را قبول نکند.»
بذرافکن: «فرم به پروژه منتقل نشده و هنوز تحمیلی باقی مانده است. حل کردن دسترسیها باعث شده طراح پروژه را از دست بدهد. کسی که در طبقات بالایی این ساختمان زندگی میکند، نـور ندارد و چشمانداز سالـن پذیرایی خانهاش رو به دیوار است.»
شافعی: «نمای غرب را هم کامل بسته است. در هر طبقه، یکی از واحدها تقریباً غیر قابل فروش است، سه واحد دیگر خیلی خوبند و نور دارند و اگر پنجرههای باریک یک متری را کنار بگذاریم، آن واحد فقط از پاسیو و از نمای شمالی، آن هم خیلی کم، نور میگیرد.»
نیکبخت: «این پروژه به درد ساختن نمیخورد و غیرقابل استفاده است؛ ولی بهعنوان یک ایدهی طراحی نما قابل توجه است.»
امیری: «البته معلوم است معمار این پروژه، معمار توانمندی است.»
طرح 2100:
امیری دربارهی این طرح گفت: «این پروژه از لحاظ قوانین آتشنشانی ایراد دارد. در دیگر موارد نیز اشکالات خیلی سادهای دارد و بسیار هم شلوغ است.»
شافعی: «گمان نمیکنم سازه در این پروژه خوب حل شده باشد. ایدهای در این پروژه وجود ندارد.»
شریفی: «ایـن پـروژه بـسیار شبـیه ساختمانهای تعاونی است.»
دانشمیر: «داخل پروژه بهتر از بیرون آن است.»
نیکبخت: «من اگر جای آتشنشانی بودم و اگر قرار بود تمام نمای این پروژه چوب باشد، حتماً مانع میشدم. نمای این کار چوب است و این یک نقطهضعف محسوب میشود. ولی اگر نما تراورتن باشد نیز دیگر رابطهای بین فرم و متریال وجود ندارد. اگر این ساختمان در حد دو یا سه طبقه بود، کانسپت نما میتوانست خوب باشد اما نمای چوب در 12 طبقه واقعاً وحشتناک است. این نشان میدهد که این طراح تا به حال با پروژهای بالاتر از 6 طبقه مواجه نشده است. این پروژه نقطه ضعفهای زیادی دارد.»
شافعی: «به هر حال این پروژه تا حدی همان چهار حجم جداگانهای را که شما میپسندید، انجام داده است. میزان تنوع در بدنهها فوقالعاده زیاد است؛ کاش در ضلع غربی هم کمی از این تنوعها ایجاد میکرد و در دیگر اضلاعش از آن میکاست. پلان شرقی به نظر من بیش از حد خرد شده است.»
طرح 15000:
نیکبخت دربارهی این طرح اظهار داشت: «جهتگیری این اثر با توجه به پروژههای اطراف، جالب است؛ زیرا از فضای 45 درجهی بین این ساختمانها منظر دارد. خط و خطوطش فانکشنال و کاراست، اما به نظر میرسد این نما متعلق به این پلان نیست. به علاوه، این پروژه اصلاً کاری به کار درختها نداشته و این مسئلهساز است.»
شافعی: «اگر این چرخشهای آجری را ایجاد نمیکرد، چه اتفاقی میافتاد؟»
بذرافکن: «دقیقاً ایده در همین بخش، ضعیف است. ضمناً نورگیرها هم عملکرد خوبی ندارند. اِشکال نما نیز این است که فقط یک سطح ندارد و در همهی بخشها دارای شکستگی است؛ یعنی نسبت به آن ارتفاع، بُعد کمی دارد. در نتیجه مجبور است نمایی ایجاد کند که کمی آن را نرم کند.»
امیری: «پلانها نسبتا خوب هستند.»
دانشمیر: «این طرح درست گسترش پیدا نکرده است.»
داوری نهایی
پس از اعلام نتایج، داوران و کارفرما دربارهی چگونگی راهیابی طرحهای برگزیده به مرحلهی دوم مسابقه و ورود آنها به فاز نخست اجرای پروژه، به بحث و تبادل نظر و متعاقب آن به امتیازدهی جهت رتبه بندی طرح های برگزیده ی اول تا پنجم این مسابقه پرداختند که نتایج نهایی آن در جدول زیر گردآوری شده است: