خانه ی پرامینِید طراحی از کوئیچی کیمورا، نوشته‌ی رضا نجفیان و آناهیتا وزیرنظامی
دفاتر اداری شرکت باير پارسيان طراحی از حبيبه مجدآبادی

خانه‌ی 20، طراحی از شرکت رو اسپیس، ناوارا، اسپانیا، 2014، نوشته‌ی رضا مفاخر و نسترن فدایی

Casa 20, Designed by Rue Space, Navarra, Spain, 2014

هرگاه که صحبت از سادگی معنادار معماری مینیمال می‌شود، تفسیری از ارنست گامبریج در کتاب تاریخ هنر در توضیح و توصیف هنرمندان سبک‌های نوی قرن بیستمی به ذهن می‌آید؛ آن تفسیری که خواننده را یادآور می‌شود شکل ترسیم خاص و نامتعارف خروس توسط پیکاسو ناشی از ناتوانی او در ترسیم خروس به شکل و هیئت واقعی‌اش نیست و هنرمندان سبک کوبیسم و امپرسیونیسم و غیره بازنمود حقیقت را به زعم خود آنطور ارائه می‌دهند و چه بسا پیش از آن، آثار رئال را در کارنامه‌ی کاری خود دارند. اگر هزاران مدعی این سبک، تکرار مکررات آن نوع از ترسیم را بنمایند، هیچ پیامی و ارزشی یافته نخواهد شد.
این ادعای مشابه (میان سبک کاری پیکاسو و آثاری که از سرناچار و ناتوانی در ترسیم رئال، آنگونه ارائه می‌شوند) در معماری و هنر مینیمال نیز بسیار رواج دارد؛ طراحی و ساخت بدون هیچ ترئینی، کاملاً مدرن و به‌اصرار شبیه به آثار اولیه‌ی مدرن، بدون شناخت ریشه و ادبیات و لزوم آنگونه طراحی، به امری بسیار رایج تبدیل شده است.
مینیمالی که از سادگی معنادار آن در ابتدای متن یاد شد، مینیمالِ “فاقد و عاری” نیست. مینیمال مزین است. در جایی که مینیمالِ عامه عاری از تزئینات است، مینیمال معنادار به “سادگی” مزین می‌شود. مینیمال فاقد و عاری روی هر نشانی از معنا، پتانسیل و فهم بستر اهمال به خرج می‌دهد، در حالی که مینیمال معنادار از آنها سود می‌جوید و نیرو می‌گیرد. پروژه‌ی حاضر که تحلیل طراحی داخلی آن مد نظر است، این وجه مشخصه‌ی سادگیِ معنادار را در خود دارد؛ اینکه به جای طراحی‌های داخلی فرمالِ گیرا و پوسته‌ای، یک بنای خالص را تحلیل کرد، از آن جهت صورت می‌گیرد که بتوان فهمید همه‌ی پروژه‌های خوب معماری داخلی –اعم از ساده و مینیمال تا فرم‌های تندیسی و مجسمه‌وار- در ابتدا پیش از هرگونه گیرایی و زیبایی فرمال، در خود مفهوم و پاسخی به خواست‌های فضا و مخاطب (کارفرما/کاربر) را داراست.
خانه‌ی 20، به طراحی امیلیو پاردو و رائول مونترو (& Raúl Montero Emilio Pardo) در شهر سینترو اِنیگو (Cintruénigo)، علی‌رغم سادگی و خلوصش مینیمال معناداری را در خود دارد که ذهن را در برداشت‌های اولیه‌اش، پویا و کنجکاو به توجه در لایه‌های عمیق‌‌‎تر می‌کند. ساختمان جدید این خانه روی خرابه‌های یک بنای نسبتاً باستانی قرار گرفته است که سازه‌ی جدید و طراحی مدرن آن توانسته از بازمانده‌های بنای قدیمی نیز به‌گونه‌ای درخور و مفید استفاده کند. (تصویر 5)
تمهیدات معماری داخلی خانه‌ی 20 در مرزهای گنگ و ناپیدای معماری و معماری داخلی
این ساختمان در میان ردیفِ خانه‌های معمولی و مرسومی که در شهر سینترو اِنیگو وجود دارند ساخته شده ‌است؛ خانه‌هایی که از نوع تراس (Terrace، ردیف‌های به هم چسبیده بدون فاصله و در بیشتر مواقع با دیوار مشترک) هستند. قطعه‌ی زمین دارای عرض کمی معادل 6 متر و عمقی به‌نسبت طولانی‌تر و در حدود 24 متر می‌باشد، یعنی 4 برابر. بنابراین نقش معماری داخلی در حل این تناسبات، در پروسه‌ی طراحی بسیار حائز اهمیت و قابل ذکر است.
اگر امروزه معماری داخلی به‌خوبی از دکورآرایی تمییز داده شده، لازم می‌نماید تا با طرح یک پرسش، سطح دیگری از تفاوت نیز آشکار گردد: اینکه اگر در واقع معماری داخلی به حوزه‌ای از ساختمان مربوط است که پس از ورود با آن روبه‌رو می‌شویم، پس با عناصر و سطوح “مشترک” داخل و خارج (مانند نما و بخش‌هایی از سازه) چه ‌می‌توان کرد و آنها در کدام دسته هستند؟ از این رو معلوم می‌شود که پیوندی میان عناصر داخل و خارج ساختمان برقرار است و یک معماری داخلیِ خوب ضمن کار در فضای داخل، به پیوندها نیز می‌اندیشد. در خانه‌ی 20 پیوند میان درون و بیرون ساختمان برقرار است، به این سان که فضاهای داخلی، بنا بر نیاز و خواست‌شان برای روشنایی وافر، به واسطه‌ی این پیوند از نهایت نور طبیعی در طول روز و روشنایی مصنوعی بهره‌مند هستند که بخشی از این بهره‌مندی از طریق‌ پنل‌های پلکانی‌شکل نیمه‌شفافی که نور خورشید را عبور داده و در شب، نور مصنوعی از خود ساتع می‌کنند، صورت می‌گیرد.
در مورد چگونگی تعریف فضاها در خانه‌ی 20، گفتنی است که در قطعه زمین عمیق و کم‌عرض موجود، تمهیدات معمار عبارت بود از: یکی، اختصاص پلکان در حکم فضای ارتباطی (هال) میان فضاهای مختلف به جای کریدور و غیره، و دوم، تقسیم قطعه زمین به دو بخش در دو طرف یک پاسیوی میانی.
پلکان داخلی از میان همه‌ی فضاها، از زیرزمین که اتاق استراحت است شروع شده و به کف طبقات مختلف در سطوح بالایی ادامه می‌یابد و بالا می‌رود. این شیوه از طراحی سیرکولاسیون برای کاربری که اولین‌بار قدم در این فضا می‌گذارد با تحریک حس ماجراجویی و کنجکاویِ یافتن فضاهای مختلف همراه است و برای کاربری که آشنایی نسبی با فضاها دارد، دیدن فضاهای دسته‌ی دوم (بخش خدمات/سرویس‌ها) را موجب می‌شود و برای کاربر دائم، توأم با تنوع دیداری در حین عبور از میان نیم‌طبقات مختلف در راه رسیدن به اتاق یا فضای مورد نظر می‌باشد. مساحت کم هر فضا موجب شده دید غیرمستقیم به سرویس‌ها از طریق تیره‌کردن دیوارها و درهای مربوطه صورت گیرد. به طوری که در نگاه اول همه‌ی دیوارها و سطوح با رنگ روشن دیده و شناسایی می‌شوند و درهای تیره و بدون جزئیات سرویس‌ها تنها سطوح بسته‌ای به نظر می‌آیند که در مراحل بعد شناسایی می‌شوند (تصاویر 1، 3 و 5)؛ به گفته‌ی معمار: «این تمهیدی است برای ایجاد یک حریم خصوصی، ضمن آنکه رنگ آن با بتن کف و سقف، و در زیرزمین با دیوار قدیمیِ حفظ‌شده از بنای قبلی، در هماهنگی و متعادل به سر می‌برد.»
علی‌رغم عرض کم زمین، در همه‌ جای ساختمان با ایجاد ارتفاع‌های مختلف و نیم‌طبقات از عمق 25 متری زمین استفاده شده و نور و روشنایی و امتداد دید به وجود آمده ‌است. (تصویر 1)
زیرزمین در یک سمت، شامل دیوار قدیمی حفظ‌شده و ردیف کلاف‌های بتنی می‌شود که مربوط به سازه‌ی قاب بتنی جدید است و در سمت دیگر دیوار، پنل‌هایی با نورپردازی نواری مخفی در بالا و در سوی دیگر، یک دیوار مورب دارد که بالکن‌های ذوزنقه‌ای‌شکل را در طبقات بعدی ایجاد می‌کند؛ این دیوار، درهای شیشه‌ای را در خود جای داده که به یک پاسیوی کوچک با سقف نورگیر می‌رسد (تصویر 5). این سقف نورگیر، کف پاسیوی میان آشپزخانه و اتاق مهمان در طبقه‌ی بالاتر است. در واحد زیرزمین، یک چاه نورانی با سنگ‌های متناسب با دیوار سنگی مجاورش به چشم می‌خورد که در کف قرار گرفته ‌است. آخرین سطح عمودی، دربرگیرنده‌ی دو در است که در پنل قهوه‌ای‌رنگ قرار گرفته‌اند و متعلق به فضای سرویس بهداشتی می‌شوند. دیوارهای این دو فضا از جنس پنل‌های نیمه‌شفاف و نورگذری هستند که پیش از این گفته شد.
در ابتدای ورود از خیابان به ساختمان، یک ورودی پیاده و در کنار آن، گاراژ اتومبیل قرار دارد و سپس ورودی اصلی به ساختمان دیده می‌شود که به آشپزخانه و غذاخوری راه می‌دهد. در ادامه‌ی حرکت از میان آشپزخانه و غذاخوری، به پاسیوی میانی دو ساختمان می‎‌رسیم که از آنجا واحد اقامتی مهمان و پلکان منتهی به استخرِ روی بام پیداست.
قفسه‌ها و کمدهای آشپزخانه در کانتر زیر جزیره‌ و بخشی هم در دیوار پشت سطوح صاف جای داده شده‌اند. با گذر از پاسیو، به واحد مهمان می‌رسیم که در بالای سقف آن یک استخر و محوطه‌ی دیوارکشی با حصار بلند قرار گرفته ‌است. در یک سمت باز خانه‌ی 20، خیابان و سمت باز دیگر، یک باغ قرار دارد که اتاق مهمان رو به این باغ است.
قفسه‌ها و کمدها کاملاً باز و نمایان بوده و به سقف بتنی بسته ‌شده‌اند و پرده‌ای که برای پنجرهاست، با پوشاندن هم‌زمان قفسه‌ها و کمدها، با یک روش ساده پیوستگی و وحدت مناسبی را ایجاد نموده ‌است. این پرده سه نقش را به طور هم‌زمان ایفا می‌کند: اول آنکه در جلوی پنجره در مفهوم سنتی خود قرار دارد؛ دوم، وقتی تا روی قفسه‌ها امتداد می‌یابد، به‌عنوان پوشش آنها عمل می‌کند؛ . سوم، وقتی روی دیوارها کشیده می‌شود، به یک پوشش برای دیوارهای بتن نمایان تبدیل می‌گردد.
کف بتنی با پوشش میکروسیمان، یک سطح صاف، یکنواخت و نرم‌تر از بتن ایجاد کرده، در حالی که همچنان همان دال بتنی نمایان سازه است و اطلاعات بصری جدیدی را (شامل رنگ، بافت و فرم) به فضا نمی‌افزاید. نماهای مورب‌شده در عین اینکه برای ایجاد بالکن‌ها و شکستن فرم یکنواخت زمین به این ظاهر درآمده‌اند، از بیرون نیز جذابیت، تنوع و شکست صلبیت آن ارتفاع بلند را موجب شده است.

____________________________________________________________________________________________________________________________________________________________

Source
www.Dezeen.com www.morfae.com www.archdaily.com

منتشر شده در : پنج‌شنبه, 13 آگوست, 2020دسته بندی: مقالاتبرچسب‌ها: