استراحتگاه تابستانی کارمندان شرکت نفت (NIOC) ،اثر کامران دیبا

در ابتدای دههی 1350 شرکت ملی نفت ایران (NIOC) اقدام به ایجاد یک پایگاه عظیم برای اتراق و تفرج تعطیلاتی کارمندانش در سواحل دریای خزر در منطقهی محمودآباد مازندران کرد. نفت بزرگترین سرمایهی ملی و صنعت اصلی در ایران است. چاههای نفتی در مناطق جنوبی ایران قرار دارند و هوای آنجا در فصل تابستان به طرز غیرقابل تحملی گرم و طاقتفرسا است، پس این استراحتگاه میتوانست مفری ایدهآل برای استراحت و کسب انرژی دوبارهی کارمندان و کارگران شرکت باشد. ساحل مازندران به واسطهی رشتهکوه البرز از سایر نقاط کشور جدا افتاده و این انزوا، موجب به وجود آمدن آبوهوایی نسبتاً مرطوب، توأم با بارانهای مطبوع و فضایی سرسبز در این منطقه گشته است.
شرکت نفت برنامهی گستردهای برای ساخت استراحتگاهی با 6000 تخت و تسهیلات مربوطه برای خانوادهها و فرزندانشان تصویب کرد و طرح پروژه را بین معدودی از مهندسین مشاور به مسابقه گذاشت که طرح شرکت داض موفق به کسب این فرصت شد. چندی پیش از این پروژه، دیبا با مهندس سازه، ضرغام، وارد مشارکت شده و شرکت داض را تأسیس کرده بودند. ضرغام شخصیت کمالگرا و محرکی داشت و قبل از آنکه تیم را ترک کند، نقش مهمی در ارتقای فعالیتهای این شرکت ایفا کرد. در پروژهی استراحتگاه ساحلی محمودآباد علاوه بر تسهیلات مهمانداری، خدماتی همچون فروشگاه، درمانگاه، زمینهای ورزشی، مرکز خرید، تئاتر و سینما نیز منظور شده بود.
ویژگی ساحل دریای خزر در این منطقه، زمینی نسبتاً ماسهای با خط ساحلی تقریباً مستقیم است و شامل محیطی سرسبز و جنگلی است. کامران دیبا طرح ابتدایی این پروژه را ابتدا در دفتر مهندس اسفندیاری و با همکاری مهندس خاکپور تهیه کرد. دیبا خود میگوید که اصولاً چندان به مسابقه معتقد نیست، با این وجود این پروژه را از طریق مسابقه و با همکاری دیگران در دست گرفت. طرح ارائهشده، برندهی مسابقه شد؛ اما مشکلات زیادی داشت که با خواستههای کارفرما متناقض بود. بنابراین تغییرات اساسی زیادی روی آن اعمال شد و طرح نوین (طرح فعلی) توسط مهندسین مشاور داض، مجدداً به شرکت نفت ارائه شد. در برنامهی ساختمانی شرکت نفت درخواست شده بود که تمامی اتاقها هم به دریا و هم به جنگل دید داشته باشند. البته این درخواستی غیرعملی بود. بعد از قبولی طرح داض، در جلسهی اولیهی شرکت نفت از دیبا در این مورد ایراد گرفته میشود و دیبا آنها را به غیرمنطقی بودن این درخواست آگاه میکند و چنین توضیح میدهد که در یک ساختمان بلند با سکونت انبوه، به راهرو نیاز است و وجود راهرو، طبیعتاً دید یک طرف را اشغال میکند، در حالی که دیدهای مورد درخواست در شمال و جنوب، در امتداد ساحل قرار داشتند.
در هر صورت طرح دیبا به صورت راهروهایی با دید جنگل طراحی شد و دیبا کارفرمایان را قانع کرد که در رفتوآمد به اتاق، از دید جنگل بهرهمند شوند. در نتیجه اگر مهمانها اصرار به دید دوسویه داشتند، میتوانستند درِ ورودی به اتاق خود را باز نگه دارند که این کار باعث ایجاد جریان هوا هم میشد! وقتی از دیبا ایراد گرفتند، او در پاسخ گفت: «مهمانان که در اتاق نمینشینند و مرتب بگویند: دریا، جنگل، دریا، جنگل!» دیبا همزمان که اسم دریا و جنگل را به زبان میآورد، سرش را به چپ و راست میچرخاند. این کار او با سکوت و بهت طولانی در سالن بزرگ جلسه همراه شد و آن عضو هیئتمدیرهی شرکت نفت که این موضوع را مطرح کرده بود، از درخواست خود کوتاه آمد. البته شریک دیبا فکر میکرد که این ژست عجیب او ممکن است موجب لغو این قرارداد شود، که این طور نشد.
طرح کامران دیبا به صورت راهروهایی با دید به جنگل و اتاقهایی با دید به دریا طراحی شد. در ساختمانهای دستهجمعی (مشاع) که راهرو صرفاً در خدمت یک طرف است، طبیعتاً طول راهرو و سطح زیربنا افزایش یافته و هزینهی ساختمان بالا میرود. اما در آن زمان، صرفهجویی در ساختمان برای شرکت نفت مطرح نبود و آنها در جستوجوی بهترین راهحل برای رفاه کارمندان خود بودند.
مجموعهی استراحتگاه با نه واحد و سه مجتمع مستقل و تسهیلات رفاهی و خدماتی در نظر گرفته شد. شکست حرکتِ خط نمای ساختمان در مسیر طول و ارتفاع، تنوع پرسپکتیوی در این مجموعهی بزرگ ایجاد میکند. حجمهای هرمی در کوتاهترین نقطه، ساختمان بلند را به شکل پلکانی روی زمین نشاندهاند. ضمناً دیبا در صدد طرح حجمهای (گرچه هندسیشکل، اما) تپهمانند بوده است که از اوج به پایین نزول یابند. این اقدام در غیبت پستی و بلندی سایت، به زمین مسطح، ویژگی دینامیک یا متحرکی را اعطا میکند و باعث ایجاد هیجان و تنوع محیط معماری میشود. مجموعهی بزرگ استراحتگاه به صورت سه واحد نیمهمستقل طراحی شده است که این امر به فازبندی ساختمان سهولت میبخشد. در بخش میانی این مجموعه، خدمات و سرویسهای عمومی جانمایی شده است.
حمیدرضا نجفی، از همکاران سابق کامران دیبا در پاریس، در پی اقامت موقتی که در فضای این هتل داشته چنین تعریف میکند:
تابستان سال ١٣٧٨ به اتفاق یكی از دوستانم به شمال ایران سفر كردیم. در آن زمان در شهر محمودآباد استان مازندران مسابقات كشتی در جریان بود. فرصت را غنیمت شمردیم و قرار گذاشتیم بهاتفاق هم به سالن مسابقات برویم تا تعدادی عكس برای درس فتوژورنالیسم تهیه كنیم. مسابقات در سالن ورزشی اردوگاه تابستانی كارمندان شركت نفت در محمودآباد در جریان بود و هر كسی نمیتوانست به محوطه وارد شود، ولی ما به واسطهی آشنایی با یكی از مسئولین فدراسیون كشتی، وارد اردوگاه شدیم. به محض ورود، انگار خودم را در كشوری دیگر و سرزمینی متفاوت یافتم.
این مجموعه شامل چندین هکتار محوطهی گلكاریشده و جنگلی با امكانات رفاهی، ورزشی و تفریحی فراوان، قهوهخانههایی محصور در شاخ و برگ درختان و درهم آمیخته با انواع گلهای زیبا، ویلاهای چندخوابهی رو به دریا، باغچهها، محوطههای زیبا، چندین سالن ورزشی سرپوشیده و محوطهی ورزشی سرباز، ساحلی بسیار طولانی، خیابان بندیهای زیبا و بالأخره هتل فوقالعاده عظیمی كه همچون نگینی زیبا در دل این محوطه در ساحل دریا خودنمایی میكرد، بود. من علاقهی زیادی به طبیعت دارم و به همین دلیل همیشه پدركشتگی خاصی با ساختمانهای بلند داشتهام؛ مخصوصاً با هتلهای بدقوارهای كه كنار دریای خزر از این گوشه و آن گوشه سربرآوردهاند یا برجهای بلندی كه در شمال تهران ساخته شده و آن محلهی زیبا با درختان بلند و باغهای زیبا را زیر پای خود له كردهاند و آنها را با پاركینگ و استخر و سونا و جكوزی جایگزین کردهاند. اما احساسم نسبت به این هتل کاملاً متفاوت بود. این ساختمان آنقدر بزرگ بود كه اگر میخواستیم با دوربینِ لنز نرمال از زاویهی روبرو، تمام پروژه را عکاسی کنیم، باید ۷۰۰ متر از آن فاصله میگرفتیم. با وجود این عظمت درخور ستایش، آنقدر محوطهی وسیعی داشت و به حدی به فضای سبز آن بها داده شده بود كه ساختمان در مقایسه با كل محوطه، اصلاً حضور خود را تحمیل نمی كرد. فرم پلانی بنا با شیبی مناسب به طرف دو بال، نوعی توازن و تناسب بین ساختمان و منظرهی دریای مقابل آن به وجود آورده بود؛ گویی با تمام عظمت خود، در دو سوی انتهایی، میل به یگانگی و پیوند با موجودی عظیمتر (دریا) داشت. آنچه كه بیشتر به این احساس بیننده قوت میبخشید، زوایای این بنا مشرف به دریا بود. همچنین به خاطر فرم خاص هتل، زوایای شیبها و سطوحی كه در آن به كار رفته، هرچه سعی كردم، نتوانستم حتا تعداد واحدهای موجود در یک طبقهی آن را حدس بزنم. این هتل با معماری مدرن و محوطهی بینظیرش چنان تأثیری بر من گذاشت كه تا آن زمان در مورد هیچ اثر معماری سنتی یا مدرن دیگری تجربه نکرده بودم. ساده، عظیم، زیبا و متناسب.
ده سال بعد، در پاریس برای اولین بار كامران دیبا را ملاقات كردم و صحبتمان به بناهای مدرن در ایران كشیده شد. كارهای او را كم و بیش میشناختم و میدانستم بیشتر بر روی پروژههای اجتماعی (که برای مصرف عموم است) كار كرده. برای همین جرأت به خرج دادم و شروع كردم به انتقاد از “بهاصطلاح” معمارانی كه بدون توجه به اصول رفاه عمومی و بیتوجه به فضاسازی برای ساكنین، اینجا و آنجا برجهای چند دهطبقهی مسكونی یا هتلهای زشت و بیقواره میسازند. سرآخر هم برای اینكه برای عرایضم و بهعنوان معیار و قیاسی از یك كار زیبا و قابل احترام، شاهدی بیاورم، هتل شركت نفت در محمودآباد را مثال زدم و تمام آن احساسی كه با دیدن آن به من دست داده بود را با آب و تاب تعریف كردم. وقتی صحبتهایم تمام شد، دیبا با سادگی تمام گفت: «خوب میدونی، اون كار شركت ما بود كه خورد به انقلاب و تموم نشد. آره … اون پروژه رو از شركت نفت گرفته بودیم.» با ناباوری نگاهی به او انداختم. هیچ اثری از غرور در چهرهاش ندیدم. با وجودی كه طراح اصلی این پروژه و مهندس اصلی شركت (داض) خودش بود، اما آنقدر ساده و بیتكلف جواب داد كه انگار دانشآموزی به سادگی گفته: «مشق شبم رو انجام دادم.» هنوز هم که گاهی او را ملاقات میکنم، وقتی از آثار معماریاش صحبت میکند، از همه بیشتر تحت تأثیر فروتنی و مناعت طبع او قرار میگیرم.
در هر حال دیبا از اتمام (بخشی از پروژه) کاملاً بیخبر بود و شنیدن این داستان و دیدن عکسهایی از این مجموعه در اینترنت، باعث تعجب و هیجان او شد و مانند کسی که سالها از فرزند خود بیخبر بوده، چهرهاش شکفت و گفت: «خیلی متعجبم که شرکت نفت این طرح نیمه کاره را چنین آبرومندانه با استانداردهای کشورهای پیشرفته به ثمر رسانده است؛ در صورتی که خیلی از پروژههای من، تمامشده یا نیمهتمام، اغلب دستخوش بیتوجهی و کملطفی نسلهای آینده واقع شدهاند.» و بعد از کمی تفکر ادامه داد: «تعجب نمیکنم که شرکت نفت و سازمانهای وابسته به آن با استانداردی بالاتر در کشور عمل کنند.»
معماری معاصر ایران:هتل
____________________________________
نام پروژه : استراحتگاه تابستانی کارمندان شرکت نفت (NIOC)
موقعیت پروژه: مازندران، محمودآباد
معمار: کامران دیبا
مدارک فنی