اصول و مبانی طراحی کتابخانهها
بخش دوم

مباحث کیفی طراحی
مباحث کیفی یعنی تعیین نقش کتابخانه و گسترش طرحی که امکان رسیدن کتابخانه به اهداف خود را فراهم کند. کتابخانهها مواد تحقیقاتی و تجهیزات را در خود جای میدهند، ولی عمدتاً مکانی برای حضور مردم هستند. مسائل انسانی بزرگترین نقش را در موقعیت کتابخانه ایفا میکند. کتابخانه با چالش ویژهای در طراحی مواجه است، زیرا باید برای دو گروه متفاوت از مردم طراحی شود: کارکنان و کاربران. هر گروه ویژگیها و الزامات خاص خود را دارد و هر دوی این نیازها ضمن اینکه از هم جدا هستند باید در تعامل با یکدیگر باشند. موفقیت در تأمین نیازهایی که گاه با هم در تضاد هستند یکی از اهداف عمدهی طراحی کتابخانه است.
مباحث کمی طراحی
برنامهریزی فضایی و طراحی داخلی کتابخانهها یک روند پیچیده و عمیق و بسیار پیچیدهتر از طراحی فضایی در یک شرکت است. کتابخانهها مکانهای ویژهای با نیازهای خاص خود هستند و هیچ یک شبیه کتابخانهی دیگر نیست. در اغلب اوقات فضایی که به یک کتابخانه تخصیص داده میشود از آنچه واقعاً مورد نیاز است، کمتر است. علاوه بر این کتابخانهها به طور فزایندهای تجهیزاتمدار هستند و نیازهای کتابخانه مدام در حال تغییر است. طراحی چنین فضایی یک چالش واقعی برای طراح داخلی و معمار است. مباحث کمّی طراحی کتابخانهها عبارتند از: محل فضاهای کاربردی، نوع و مقدار فضا، محل تجهیزات، انواع روشنایی و سایر سیستمهای برقی و مکانیکی پشتیبان که کتابخانه نیاز دارد. خودکارسازی، رشد مجموعه، و نورپردازی در حال حاضر مهمترین مباحث کمّی در طراحی کتابخانه هستند.
طراحی، جانمایی و رابطهی میان بخشها
بررسی روابط فضایی را باید با خدمات مرکزی و کلیدی شروع کرد. مراجعان کتابخانه (در شرایط دسترسی بسته) پس از ورود به چند گروه تقسیم میشوند. گروه اول با داشتن اطلاعاتی دربارهی کتاب درخواستی برای امانت گرفتن کتاب یا برگرداندن کتابهای امانتی مستقیماً به میز امانت مراجعه میکنند. گروه دوم پیش از مراجعه به میز امانت با داشتن اطلاعاتی چون نویسنده، موضوع یا عنوان کتاب، به سراغ فهرست عمومی کتابخانه یا همان برگهدانها میروند. گروه سوم با مراجعه به مجموعهی کتابشناسی و کسب اطلاعات لازم دربارهی کتاب درخواستی، برای به دست آوردن شمارهی ردهبندی به سراغ فهرست عمومی کتابخانه و سپس به میز امانت میروند. کسانی که به دنبال مقالهای در نشریات ادواری هستند، از بخش نشریات و فهرستهای مربوط به آن شروع میکنند. میز توزیع، میز مرجع، مجموعههای مرجع و کتابشناسی، نمایههای نشریات ادواری و فهرست عمومی از خدمات مرکزی کتابخانه هستند که باید بهآسانی در دسترس باشند و خواننده باید بتواند بدون جستوجوی زیاد، راحت و سریع از یکی وارد دیگری شود، بیآنکه ناچار شود از یک طبقه به طبقهی دیگر برود یا حتا مسافت زیادی را در یک طبقه بپیماید. در صورت وجود فضای کافی در محل خدمات مرکزی، خوب است در همانجا فضایی نیز به مجموعهی کتابهای ذخیره، محلی برای مطالعهی کتابهای شخصی، ناحیهی عمومی مطالعه و بخش نشریات ادواری اختصاص یابد. اگر مخزن اصلی کتابخانه نیز در نزدیکی ورودی واقع شود، پیروزی بزرگی نصیب خواننده شده است.
در حالت کلی برای حل مسائل مربوط به روابط فضایی باید به پرسشهای زیر پاسخ داد:
1. کدام خدمات عمومی باید در نزدیکی سرسرای ورودی قرار گیرد؟ دستکم میزهای کنترل، امانت، مرجع، ذخیره، فهرست عمومی، فهرست مرجع، کتابشناسی، نشریات ادواری جاری، راهپلهها و آسانسورهای عمومی. در صورت فقدانِ فضای کافی، مجموعهی ذخیره و نشریات ادواریِ جاری نخستین گزینهها برای انتقال به طبقات دیگر هستند.
2. آیا محل کار کارکنان خدمات فنی باید در همان طبقهی خدمات مرکزی باشد؟ با استفاده از فناوری جدید و سیستمهای رایانهای و دسترسی مراجعان و کارکنان به شبکهی محلی کتابخانه در سرتاسر ساختمان، درصورت کمبود فضا الزامی به مجاورت این کارکنان در کنار خدمات مرکزی نیست.
3. رابطهی میان اتاق دریافت، ارسال و سفارشات چگونه باید باشد؟ اگر در طبقات مختلف باشند، باید در پلان درست بر روی هم واقع شوند تا امکان ارسال و دریافت کتاب از طریق بالابر ممکن باشد.
4. آیا دفاتر کار و مدیریت باید در همان طبقهی خدمات مرکزی باشد؟ توافق کلی در اینمورد وجود ندارد. برخی کتابداران ،نزدیکی به خدمات فنی را ترجیح میدهند و گروهی نیز برای حل مسائل اداری و فنی، دوری از این نواحی را انتخاب میکنند.
5. آیا نمایشگاه یا اتاق کتابهای کمیاب باید در نزدیکی ورودی باشد تا مراجعان را بهتر به سوی خود بکشاند؟ یا برای کنترل بیشتر باید در زیرزمین باشد؟
6. تخصیص فضایی بزرگ به سالن مطالعه در طبقهی ورودی تا چه اندازه اهمیت دارد؟ این مسئله باید با در نظر گرفتن مشکلات و تسهیلات آمدوشد و گروهبندی خوانندگان و مجموعه حل شود.
وقتی کتابخانه در چند طبقه بنا میشود کتابدار نه تنها باید به معمار بگوید که کدام ناحیهها باید در مجاورت یکدیگر باشند، بلکه باید به او اطلاع دهد که کدام یک باید در یک طبقه قرار گیرند و آنها را برحسب اولویتشان فهرست کند. معمولاً توجه اولیه به طبقهی اصلی یا همکف معطوف میشود، زیرا ناحیههایی که خوانندگان بیشتر از آنها استفاده میکنند باید در نزدیکترین محل به ورودی باشند. البته همهی خوانندگان برای استفاده از طبقات بالاتر اکراه ندارند و بسیاری مایلند که در صورت وجود راهپله و آسانسور مناسب، از طبقات آرامتر استفاده کنند. بهعنوان نمونهای معتبر، فضای یک کتابخانهی عمومی با قرار گرفتن بخشها در طبقات مختلف و رعایت اولویتهای هر طبقه به شرح زیر میباشد:
طبقهی همکف (ورودی اصلی): 1. نمایشگاه 2. بخش کنترل 3. امانت بزرگسالان 4. کتابخانهی کودکان 5. رختکن 6. اتاق نشریات ادواری.
طبقهی ورود بار: 1. ناحیهی باز کردن بستههای دریافتی 2. ناحیهی ثبت (در همان طبقه، مگر آنکه بالابر مناسب یا سکوی شیبدار دوسطحه وجود داشته باشد) 3. صحافی (در همان طبقه با شرایط مورد 2).
طبقهی امانت بزرگسالان: 1. بخش کارکنان 2. بخش مخزن 3. کتابخانهی کودکان.
طبقهی کتابخانهی مرجع عمومی: 1. کتابخانهی تاریخ محلی 2.کتابخانهی فنی 3. بخش کارکنان 4. مخزن بسته (اگر در همان طبقه نیست، باید بالابر کتاب داشته باشد).
طبقات (اندازه و تعداد)
فرمول مشخصی برای انـدازه و تعداد طبـقات ساختمان کتـابخانهها وجود نـدارد. تـا سالهای اخیر ابعاد و شکل کتابخانه تا حد زیادی به امکانات و محدودیتهای روشنایی و تهویه بستگی داشت. اغلب، حد نهایی در عمق ساختمان 25 متر یا کمتر بود و هیچ بخشی بیش از 12 متر از پنجره فاصله نداشت. البته در سالهای اخیر گسترش
سیستمهای نور مصنوعی و تهویه، اندازهی پنجرهها را به حداقل رسانده است و میتوان عمق ساختمان را افزایش داد. به طور کلی هرچه مرکز ساختمان نزدیکتر باشد و تعداد طبقات کمتر، هزینهی دیوارها کمتر میشود. تعبیه طبقاتِ بیشتر هزینهی بام را پایین میآورد.

نمودار جریان کتاب در کتابخانه

روابط فضایی طبقهی همکف که به صورت نمودار نشان داده شدهاست (کتابخانهی لیک فارست).

روابط فضایی طبقهی اول (اصلی)، (کتابخانهی لیک فارست)

روابط فضایی طبقهی دوم (کتابخانهی لیک فارست)
یک کتابخانه از نظر مسائل کاربردی و هزینه باید چند طبقه داشته باشد؟ برای پاسخ به این پرسش، چهار عامل زیر را در نظر بگیرید:
1. هرچه سطح بنای هر طبقه بیشتر باشد، درصد کمتری از سطح برای راهپله و آسانسور و بالابر کتاب مورد نیاز است و نسبت دیوارهای خارجی به کل سطح نیز کمتر میشود.
2. اگر در هر بخش از ساختمان که به طور مرتب توسط خوانندگان استفاده میشود، بیش از دو رشته پله در بالا و پایین ورودی باشد، میتوان خدمات آسانسور را (جز برای افرادی که ناراحتی قلبی و مشکلات حرکتی دارند) کاهش داد و هزینهها را صرف موارد دیگر کرد.
3. اگر معمار بخواهد خدمات و نظارت را در هر طبقه ارائه دهد، تعداد طبقات باید در حداقل نگه داشته شود تا تعداد ایستگاههای کارکنان کاهش یابد.
4. مهم است که طبقهی اصلی (همکف یا اول) به اندازهی کافی بزرگ باشد تا بتواند خدمات مرکزی کتابخانه را در خود جای دهد (خدمات مرکزی پیشتر بیان شد).
فضاهای عملیاتی و فضاهای توازن یا تخصیصنیافتنی
یک تعریف بسیار ساده از فضای تخصیص نیافتنی برای کتابخانه، اختلاف بین فضای ناخالص (کل ناحیه در یک ساختار) و خالص (بخشی از کل ناحیهای که میتوان برای مقاصد خاص کتابخانهای اختصاص داد) است.
فضای تخصیص نیافتنی به آن دسته از فضاهایی اطلاق میشود که نمیتوان به آنها فضای معماری گفت. این فضا در حال حاضر درصد کمتری از متر مربع و حتا درصد کمتری از محتوای حجمی (متر مکعب) ساختمان را نسبت به گذشته اشغال میکند. امروزه دیوارهای خارجی بیش از 80 سانتیمتر ضخامت ندارند، تعداد پلههای مجلل، لابی و راهرو کمتر شده و ارتفاع سقف تا حد زیادی به علت روشنایی مصنوعی و استفاده از تهویهی مطبوع کاهش یافته است. البته هنوز فضای تخصیص نیافتنی درصد بالایی از متر مربع و متر مکعب ساختمان را مصرف میکند. این مقدار بستگی به تعریف دقیق فضای تخصیص نیافتنی، نوع ساختمان، برنامهریزی و طراحی دارد. فضای تخصیصنیافتنی معمولاً شامل این موارد است: دیوارها، ستونها، ورودیها، دهلیزها، سرسراها، راهروها، راهپلهها و سایر فضاهایی که برای ارتباطات عمودی و حمل و نقل بهکار میرود. تسهیلات بهداشتی، فضای غیرقابل استفادهی زیر بامهای شیبدار و در نهایت فضاهای مکانیکی و فضاهای مخصوص عبور آسانسور و کانالهای هوا و فضایی که با ستونها، دودکش و نظایر آن اشغال میشود نیز در این دسته قرار میگیرند. البته دربارهی فضاهایی مانند راهروها و سرسراها و سایر فضاهایی که میتوانند چندمنظوره باشند، جای بحث وجود دارد. فضای تخصیصنیافتنی از 50 درصد در سالهای گذشته به حدود 30 درصد کاهش یافته است. برای محاسبهی کل فضای ساختمان ابتدا فضاهای تخصیصیافتنی را برآورد میکنند و سپس با افزودن 30 تا 50 درصد، کل فضای ناخالص را به دست میآورند.
ویژگیهای عناصر ساختمان
پنجــره
اندازه، سَبک، جایدهی و حتا مواد سازندهی پنجره برای ساختمان از بسیاری جهات حیاتی است و معمار باید زمان زیادی را برای به دست آوردن ایدهی اولیه و حل مسئله صرف کند. نیاز به نور طبیعی برای ساختمان در تمام جهان پذیرفته شده است.
کتابخانههای کمی وجود دارند که در آنها از نور طبیعی استفاده نشود، با این حال نتیجهگیری قطعی در این مورد چندان آسان نیست. حتا اگر وجود پنجره لازم نباشد هم باید در صورت امکان به خواننده فرصت نگاه کردن به بیرون از اتاق داده شود. مقررات ساختمانی بریتانیا که پس از مسئلهی بحران انرژی مطرح شد، نسبت پنجرهها به دیوارهای خارجی را به حداکثر 35 درصد محدود کرده است.
مهمترین مضرات پنجرهبندی عبارتند از: نیاز به تسهیلات گرمایش، هزینهی بیشتر کنترل و تأمین گرمایش و سرمایش، کنترل بیشتر نور مستقیم خورشید، هزینهی نظافت و نگهداری، ورود گرد و خاک به داخل فضاهای کتابخانه، کمبود جا و عدم انعطاف در رفبندی و محل نشستن خوانندگان.
دیوار
نوع ساخت دیوار و روش استفاده برای پشتیبانی از رفها هستند که قفسههای کتاب یا سایر گویههای متعلق به دیوار را مشخص میکنند. اتصال گویهها به دیوارهای سنگی یا آجری به سختافزارهای ویژه و نوک مته احتیاج دارد. اگر کتابخانهای با یک یا چند دیوار داخلی طراحی شده باشد یا از سنگهای تزئینی و تختههای سرو ساخته شود، باید این موارد را در طرحهای کف (با ابعاد آن) لحاظ کرد، زیرا هیچ چیز را نمیتوان به این دیوارها تکیه داد. مصرف انرژی به ارتفاع و ضخامت دیوارها هم بستگی دارد. بنابراین اتاقی با سقف 6 متری نسبت به سقف 5/2متری هزینهی بیشتری برای گرما و سرما در پی خواهد داشت. در مورد اتاقها یا سالنهایی با سقف مرتفع هم، به علت تاثیر برگشت صدا، شدت صوت بیشتر خواهد بود. اینها بعضی از مواردی است که علاوه بر نقش سازهای و باربری دیوارها باید به آنها توجه کرد.
کف
شرایط عمومی کفها، ترکیب، ظرفیت حمل بار و پوشش آنها را باید در ارزیابیهای طرح ساختمان مورد توجه قرار داد. همچنین این ارزیابیها باید شامل اطلاعاتی دربارهی طرح تأسیساتی ساختمان و نیز حایلهای کف باشند. در مورد پوشش کف، عواملی که معماران باید در نظر بگیرد عبارتند از: هزینه، دوام، نگهداری، جذب صوت، راحتی، ایمنی، هدایت حرارت، انعکاس، ظاهر، کیفیت مواد و تعریف نواحی خاص با عملکردهای ویژه. برای پوشش کف کتابخانهها میتوان از مواد مختلفی همچون فرش، وینیل، لینولئوم، لاستیک، پشم، چوب، کاشی و آجر استفاده کرد. کفپوش لیز و براق در کتابخانهها خطرناک است و باید از آنها پرهیز کرد. کفها باید در سرتاسر یک طبقه همسطح باشند؛ وجود پله، مانعی بر سر راه حمل و نقل کتاب و رفت و آمد آسان و بدون خطر افراد محسوب میشود.
ستون
انتخاب ستونها برای کتابخانههای بدون دیوارهای حمال میتواند عاملی حیاتی باشد. در کتابخانه باید به موقعیت، ابعاد و اندازهی ستونها توجه شود. قرارگرفتن ستونها در فواصلی که برای عملکرد اقتصادی کتابخانه نامناسب است (رفبندی، محل نشستن خوانندگان و کارکنان) میتواند فاجعهبار باشد. فاصلهی بین ستونها نیز باید متناسب با جایدهی میزها و صندلیها، ترکیب رفبندی و مبلمان باشد و نیز امکان تأمین پهنای استاندارد راهروها را فراهم سازد. اندازهی مطلوب برای یک شبکهی چهارخانهای در کتابخانههای بزرگ 6,900×6,900 میلیمتر یا 8,400×8,400 میلیمتر است. البته هرقدر فضای بین ستونها بیشتر باشد برای کتابخانه بهتر است. شبکهی چهارخانهای را بهندرت میتوان در سرتاسر کتابخانههای چندطبقه و در مکانهایی چون راهروی ورودی و
اتاقهای سخنرانی که احتیاج به آرایش ویژهای دارند، اعمال کرد. در چنین ناحیههایی اولویت با حذف ستونهاست. البته استفاده از ستونهای کوچک مربعی بهتر است، اما چنین ستونهایی، مخصوصاً در ناحیهی عمومی، باید با رنگ روشن مشخص شوند. البته مقررات آتشنشانی استفاده از ستونهای کوچک را ممنوع کرده است.
درها و ورودیها
از درها برای ورود و خروج و ایجاد مانع یا ارتباط در فضای داخلی ساختمان و گاه برای مسائل آکوستیکی و جلوگیری از گسترش آتش استفاده میشود. تمام این عملکردها،
هزینهها، اثرات روانشناختی و تأثیر آنها در هماهنگی و زیبایی ساختمان باید در نظر گرفته شود. درها ممکن است به بالا یا کنار لولا شوند. میتوان آنها را به طور عمودی یا افقی غلتاند یا به صورت چرخان درآورد. اگر لولاها طوری نصب شوند که درها در دو جهت بازشوند، بهسختی میتوان آنها را به طور کامل بست و از نفوذ صدا جلوگیری کرد. بسیار مهم است که درها با توجه به الگو و جهت آمد و شد در کتابخانهها نصب شوند. نصب غلط درها استفاده از نواحی مختلف کتابخانه را با مشکل رو به رو میکند.