پیتر دی. آیزنمن خانه‌ی 3 لِیکویل، ایالت کنتیکت، آمریکا، 1971 -1969
پیتر دی. آیزنمن، خانه‌ی 6 کورنوال،آمریکا، 1975 -1972

پیتر دی. آیزنمن
خانه‌ی 10
بلومفیلد هیلز، ایالت میشیگان، آمریکا، 1975

محیط بیرونی
این خانه به ‌قصد ساخت در بلومفیلد هیلز در ایالت میشیگان طراحی شده است. سایـت پروژه، زمینی‌ شیـب دار است که دارای پستـی و بلندی‌هـای فراوانی می باشد و اساسا اینگونه زمیـن‌ها به ‌طور طبیعی، توانایی‌های جالبی در مورد نور داشته و خود به ‌واسطه ی فراز و فرودی که دارند، به ‌خوبی بازی نور و سایه را با تابش آفتاب برقرار می سازند. سایت بنا دارای دید و منظر مناسبـی می‌باشد و از همسایـگی‌های طبیعی خوبی بهره‌مند است. طرح آیزنمن برای این سایت، همچون دیگر خانه‌های او در آن سال‌ها، مکعبی شکافته و رشد ‌یافته است. این بنا، از یک سو، با فرم منحنی و نرم سایت در تضاد است و از سویی دیگر، نمادی از ا‌نتزاع گرایی و مفهوم سازی فرم یک تپه در نظر گرفته شده است.
جلوه‌ی بیرونی بنا
آنچه در این بنا در نگاه نخست جلوه می کند، ترکیب حجمی آن است. این ترکیب حجمی از تعداد زیادی مکعب و صفحه با مصالح گوناگون اما با رنگ‌ها و بافت نزدیک به هم تشکیل شده است. تعداد صفحات و مکعب ها و پس و پیش نشستن آنها به اندازه‌ای‌ است که عملا بنا را به مجموعه‌ای تو در تو از مکعب‌ها تبدیل نموده است. البته این وضعیت به «در شیب نشستن» بنا کمک شایانی می‌کند؛ زیرا بدون در پیش گرفتن این استراتژی، طرح در شیب‌های متفاوت زمین دچار مشکل می‌شد. در دلِ این بازی با احجام، مسیر چلیپایی و دو رمپ متصل به آن، کل سیرکولاسیون پروژه را تعریف می نماید. این مسیرها همچون رودخانه‌ای، به درون بنا می‌ریزند و تا قلب آن، که محل تقاطع آنهاست، فرو می‌روند.
این شکسته بودن احجام، از طرفی پای موضوع مقیاس و تناسبات در طرح را مطرح می‌سازد و باعث می‌شود که درون بنا، از مقیاسی انسانی بهره‌مند گردد. مقیاس انسانی، نه فقط در ابعاد و اندازه‌ها که حتی در مسائل روان شناسی و محیطی بنا نیز جلوه‌گر می‌باشد. برای مثال اگر طرح را ساده سازیم، به دو مکعب با ترازهای ارتفاعی متفاوت (که یکی بالاتر از دیگری روی شیب قرار گرفته است) برمی‌خوریم که محل اتصال این دو، مکعبی شیشه‌ای‌ می باشد. در واقع این مکعب شیشه‌ای چیزی بیش از یک مفصل اتصال‌ دهنده و خود سکانسی خاطره‌ساز در رفت  و آمدهای داخل خانه است. اما همین مکعب در راستای دیگر، راهرویی شیشه‌ای و بلند جلوه می‌کند که به ‌وسیله‌ی آن می‌توان درون بنا را تجربه کرد. این مکعب شیشه‌ای به‌ واسطه‌ی شیبِ زمین در جایی همکف و در جایی جزء عناصر طبقه‌ی بالایی در طراحی در نظر گرفته شده است.

فضای معماری
کیفیت فضایی، مقوله‌ای چند‌بُعدی‌ است یکی از ارکان این مهم، بحث تجربه‌ی فضایی غنی می‌باشـد که بر تجربـه‌ی انواع فضاهـا (باز، بسته، نیمه‌باز و نیمه‌بسته) تاکید دارد.
از این منظر، خانه‌ی 10 به ‌واسطه‌ی داشتن انواع گوناگون و تعداد زیادی از فضاهای ذکر شده، دارای کیفیت فضایی بسیار ارزشمندی است.
ابزارهای معماری آیزنمن برای خلق چنین کیفیتی که در اکثر آثار وی دیده می‌شود، شامل مفاهیم ذیل می‌باشد:
1. چرخش 2. آرایه 3. انحراف 4. بسط 5. مونتاژ 6. استفاده از تور فلزی 7. قاب‌سازی 8. نوسان قیمت 9. تولید تقارن تصاویر 10. بیان حجم
مطلب آخر آنکه این بنا نمود کاملی از ایده‌ی «تفاوت و تکرار» در طراحی است. البته این نگاه توسط آیزنمن به مفهوم دیکانستراکشن نزدیک شده است. این بنا از سویی، در نگرش تاریخی تکاملی قرار داشته و از سویی دیگر، در نگرش معناگرا قرار می‌گیرد. همین چند بُعدی بودن و عدم تعلق به یک سبک و مفهوم است که آیزنمن را به معماری برجسته تبدیل نموده است.
آنچـه که در این بین حائز اهمیـت است، تفسیر پذیـری و قدرت استعاره  سازی این آثار است. در حالی که در دو اثر نخست، آیزنمـن، خود دست به قلم برده و توضیحاتی ارائه می نماید، در آثار بعدی، ما بدون ورود به حوزه های فلسفی آیزنمن به نقد نشسته ایم. این وضعیت، همچون معلق ماندن در هوا است و حسن آن، ایجاد فشار برای انتخاب و مشخص شدن تکلیف است و شاید این نیز خواست خود معمار بوده باشد. ضمن اینکه نقد بناهای آیزنمن، قدرت کشف گام های بعدی معماری برای نوآموزان را ترتیب خواهد داد. فراموش نکنیم که آیزنمن نیز از این آثار در پی توسعه  ی اندیشه ی خود بود.

منتشر شده در : چهارشنبه, 12 مارس, 2025دسته بندی: مقالاتبرچسب‌ها: ,