پیتر دی. آیزنمن خانه‌ی 10 بلومفیلد هیلز، ایالت میشیگان، آمریکا، 1975 
پیتر دی. آیزنمن فَن دو تی هاو س 1983

پیتر دی. آیزنمن
خانه‌ی 6
کورنوال، ایالت کنتیکت، آمریکا، 1975 -1972

پیتر دی. آیزنمن، خانه‌ی 6 کورنوال،آمریکا، 1975 -1972
محیط بیرونی
این خانه در قطعه‌ زمینی مسطح، اما محدود اجرا شده است. طراح، با تعبیه‌ی دیوارهای برشی کوتاه، بنا را از زمین جدا نموده و آن را نسبت به محیط اطراف خود آزاد کرده است. در اینجا هم بها دادن به دیوارهای بتنی (و یا حداقل با چهره‌ای بتنی) در طراحی ساماندهی بنا دیده می‌شود. در این طرح، فرم‌های اقلیدسی به چالش کشیده‌ شده اند و می‌توان این پروژه را همچون مانیفستی از فراینـد تغییر فرم‌ها دانست که نیم نگاهی به برنامه‌ی فیزیکی بنیادین خانه شده است.
اسناد معماری
این طرح، در واقع از تداخل چهار دیوار طولانی و بلند بتنی شکل گرفته که در مقاطعی حذف گشته و به فضا تبدیل شده است. در کنار این وضعیت، دیگر فضاها و اجزا چیده شده‌اند. پلان بنا فرمی شبه چلیپایی داشته و در چهار جهت اصلی توسعه یافته است. طراح در ارائه‌ی اثر، به طرح‌های آگزونومتریک بسیار بها داده است و وی، تمام فرایند طراحی خود را با طرح‌هایی آگزونومتریک نشان می دهد. به‌هرحال، نباید فراموش کنیم که فرایند طراحی، به‌نوعی زبان، برای ارائه و معرفی اثر به مخاطبین تبدیل گشته و در این طرح نیز این مسئله صادق است.
این بنا، از سازماندهی شبکه‌ای و مجموعه‌ای بهره می‌برد. راهرویی در یک سوم شمالی بنا، پلان را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم نموده که بخش شمالی به سرویس و آشپزخانه‌ها در طبقات مختلف و بخش جنوبی به اتاق‌  خواب ها و فضای زندگی اختصاص داده شده است. این تفکیک فضاهای سرویس‌دهنده و سرویس‌شونده ما را به یاد لویی کان، معمار شهیر مدرنیسم می‌اندازد.
جلوه‌ی بیرونی بنا
تکنیک نماسازی آیزنمن در این طرح، توجه به بافت، رنگ و ترکیب‌بندی بوده است. همچنین در نمای این طرح، برای تاکید بر مشبک بودن بنا، شبکه‌هایی طراحی شده و وجود تعداد زیاد پنجره‌های عمودی کشیده‌ در این بنا، عملکرد آن را مخدوش نموده است. برای مثال، در طرح اتاق خواب، از میان چهار دیوار موجود، سه دیوار، پنجره‌هایی با اشکال و ابعاد مختلف دارد: به علاوه، برای فضایی که کمد یا انباری نام گرفته است، تمام دیوارها شیشه‌ای می‌باشند. اینها در حالی‌ است که آیزنمن، تراز کف پنجره‌ها را تقریبا کم و نزدیک به زمین گرفته است.
فضای معماری
پلان بنا، مانند پلان بناهایی با سیستم دیوار باربر می‌باشد. با این تفاوت که جنس این دیوارها، بتنی و نازک‌تر از نمونه‌های پیشینیان است. در اینجا نیز وزن اصلی پروژه بر روی چهار دیوار اصلی می‌باشد.
در فضای داخلی این طرح، دو حجم پله وار سبز و قرمز دیده می‌شود. حجم سبز رنگ، در واقع پله‌ای تک بازویی ا‌ست که راه به طبقه‌ی بالا دارد، اما حجم دوم، شبه پله‌ای قرمز رنگ می باشد که معکوس و تبدیل به سقف شده است. در زیر این حجم و در فاصله‌ی میان آن با دو ستون کناری، با وجود کوچک بودن فضا، یک میز ناهارخوری‌ قرار داده شده که فقدان کارایی این فضا را نشان می‌دهد، زیرا از میان شش صندلی این میز، تنها چهار عدد از آن در این فضا جای می‌گیرد. در حقیقت آیزنمن در این طرح، از عقاید خود در خانه‌ی 3 عدول کرده است، اما همچنان تن به معماری منطقی مدرنیسم نمی‌دهد. در این پروژه، وی سعی داشته با ارائه‌ی تعریفی جدید از عملکرد و فضا، طرح را متفاوت و نوآورانه جلوه دهد.
آنچه که درباره ی پنج معمار برای ما می تواند آموزنده باشد، این نکته است که امروز نیز معماری معاصر ایران، سعی دارد از راه ویلاسازی و توجه به بناهای مسکونی، هویت جدیدی برای خود و مبانی نظری معماری ایرانی بنیان گذارد. این در حالی ا ست که معماری بناهای عمومی و دولتی در فضای رخوت‌انگیزِ سطحی نگری مسئولین به شدت تنزل یافته و به بیماری فرمالیسم مصنوعی تحت عناوین رویکردی ناآشنا دچار شده است. اما باید به این مسئله اذعان نمود آنچه که پنج معمار با ویلاهای خود انجام دادند، بسیار پرانرژی تر و پر‌رنگ‌تر بر معماری آمریکا و جهان اثر گذاشت. ابعاد این بناها نیز از ابعاد مشابه وطنی کوچک‌تر بوده اند. بنابراین لازم است که معماری ایران نیز اگر قدم در این راه گذاشته از تمام پتانسیل موجود در آن بهره ببرد.

مدارک فنی