تئاتر بزرگ ملی پکن پکن، چین / پاؤل آندرئو، 2007
Beijing National Grand Theater

مسئولیت طراحی یک ساختمان فرهنگی در چین به پاؤل آندرئو محول شد تا طرحی بزند که شامل سه سالن اجرای نمایش تئاتر مجزا، اما در زیر یک سقف مشترک باشد و معماری مرکز لینکلن در نیویورک را به چالش بکشد.
تئاتر بزرگ ملی یا مرکز ملی پکن، محلی برای اجرای برنامههای فرهنگی نمایشی و تئاترهاست که در وسط یک دریاچهی مصنوعی احداث شده است. این مجموعه در زیر پوششی از تیتانیوم و شیشه، یک سالن میانی برای اجرای اپرا، یک سالن شرقی برای اجرای کنسرتها و یک سالن غربی برای اجرای برنامههای نمایشی و تئاترها دارد. ارتفاع سازه 46 متر میباشد و از شرق تا غرب این گنبد 212 متر و از شمال تا غرب آن 144 متر طول دارد. ورودی اصلی در نمای شمالی واقع شده و مهمانان و مدعووین پس از گذر از راهرویی که در زیر دریاچه ساخته شده، میتوانند به این در و سالنهای اجرا وارد شوند.
آندرئو تصمیم گرفت تا طرح خود را در وسط یک دریاچهی تمیز و شفاف قرار بدهد و آن را به عنوان یک جزیرهی فرهنگی معرفی کرد. لزوم تجسم بخشیدن به استعارهی جزیره، پنهان نمودن ورودیِ ساختمان بود؛ پس پلکان عریضی در مقابل سایت ساخته شد که مهمانان را به گذرگاهی طویل و زیرزمینی هدایت میکند. سقف این گذرگاه از شیشه است و افکتهای نوری و تلألوی سحرانگیزی در این مسیر عبوری ایجاد میکند، اما از طرفی هم عمق این استخر بزرگِ مصنوعی، زیاد نیست و تماشای سطح آب از آن فضای زیرآبی، آنچنان هم هیجانانگیز نیست.
پلههای برقی در انتهای مسیر، واردشوندگان را به بالا و زیر سقف گنبدیشکل میبرند. آندرئو در پوشاندن سقفها، دیوارها و کف این محوطه به صورت اغراقآمیز و بسیار متنوعی از انواع سنگهای گرانیتی با رنگها و طرحهای مختلف، چوب و فلز استفاده کرده است. چوبی که یکپارچه سطح منحنی سقف را پوشانده، تأثیر خوبی در یکپارچه نمودن محیط و انسجام فضا داشته، همچنین برای جابهجایی افراد در سه طبقهی این سازه، آسانسورهایی که جمعاً ظرفیت جابهجایی 78 نفر را دارند و 30 پله برقی، طراحی شده (در این مورد کمی زیادهروی شده است).

سالنهای اجرا بسیار زیبا و دوستداشتنی هستند؛ سالن اجرای اپرا که بزرگترین سالن است دارای بیش از 2400 صندلی میباشد و از داخل و بیرون در فلز ضدزنگ مِش (ساخت شرکت آلمانی جی.کِی.دی) و آلومینیوم طلاییرنگ پوشیده شده و ظاهر نرم و شیکی پیدا کرده است. سالن دیگر که محل اجرای برنامههای موسیقی و کنسرتهاست، سقفی موجدار از جنس فایبرگلاس با 2000 صندلی که حول یک فرورفتگی مرکزی چیده شدهاند. کوچکترین سالن برای 1000 تماشاگر طراحی شده که مختص اجرای اپرای سنتی چینی است و دیوارهایش روکش ابریشمی چینی با رنگها و سایههای نارنجی، ارغوانی و قرمز دارند. از امتیازات برجستهی طرح، این است که دیوارهای هر سه سالن بسیار حرفهای آکوستیک شدهاند.
بنایی که آندرئو طراحی کرده، هم در شکل، هم در رنگ و مصالح، غولپیکر اما خنثاست. پوشش بیرونی آن از تیتانیوم سابخورده است که مانع از انعکاس تابش نور توسط نمای وسیع این سازهی بزرگ میشود و همچنین، آلودگی هوای شهر پرجمعیت پکن، ظاهر آن را کثیف و بدمنظر نخواهد کرد. همچنین آنقدر روی جزئیات آن بهدقت کار شده که مقیاس بسیار بزرگ آن را کمی متعادل و متواضعتر کرده و آنگونه که به شکل اغراق آمیزی بزرگ است، به نظر نمیرسد؛ مگر زمانی که کارگران برای تمیزی نمای شیشهای آن، دست به کار میشوند. در ازای زمان طولانیِ هشت سال و مبلغ هنگفتی که بابت طراحی و ساخت آن هزینه شد (حدود 400 میلیون دلار، آن هم در کشوری که همیشه هزینهی ساختوسازها در آنجا حداقل است)، ساختمان تئاتر بزرگ ملی آنچنان تأثیر شگفتآوری ایجاد نکرده است و شاید هم به یک دژاوو شبیه باشد که تداعیگر حس آشناییست که نمیتوان از خیالی یا واقعی بودن آن مطمئن بود. فرودگاه جدید شهر پکن که توسط شرکت نورمن فاستر طراحی شده، یک پایانهی زیرزمینی مترو در زیر یک گنبد صاف دارد و میلیونها نفری که وارد شهر میشوند، اول گنبد فاستر را میبینند، گرچه سازهای که آندرئو طراحی کرده و با داربستهای فلزی طویل و جوشخورده محکم در جای خود ایستاده و از درون جلوه و شکوه فوقالعادهای دارد، اما همهی گردشگران به این ساختمان وارد نمیشوند. اکثر آنها هرگز شانس تماشای سالنهای داخلی و برنامههایی که در آنجا برگزار میشود را به خود نمیدهند. گنبدی که بر روی سه سالن نمایش کشیده شده، نه صرفاً برای پوشش سالنها، که بیشتر به جهت برانگیختن حس شگفتی و تحسین دوستداران تئاتر به این شکل و بسیار بزرگتر از ابعاد سالنهای داخلی، طراحی شده است.
تأمین گرمایش و سرمایش مطبوع شهری که زیر این سقف خمیده قرار گرفته نیز کار آسان و کمخرجی نیست. با این حال که سیستم متمرکز HVAC مصرف انرژی را کاهش میدهد، اما معمار اقرار میکند که این ساختمان با استانداردهای سبز آمریکا بسیار فاصله دارد. گنبد این سازهی عظیم، با این فرم و نحوهی طراحی محدودهی پیرامونش، لقب تخم دایناسور را گرفته و کاملاً از تمامی المانها و ساختمانهای شهری پیرامون متمایز ایستاده است.
انتخاب آندرئو که بیشتر به طراحی فردودگاه میپردازد، به عنوان معمار ساختمانی با این عظمت و جاهطلبی مادی، بسیار بهجا و منطقی بود اما بدونشک کارفرمای این پروژه چنان شیفتهی معماری مصرفگرای غربی بوده که هیچ محدودیتی در کار و طرح قائل نشده است و از این نظر طرح جلوهای اغراق آمیز و خودنما پیدا کرده است.
مدارک فنی