
ارزش های پنهان و تلاش های ما
مقدمهای پیرامون ضرورت توجه به مینیمالیسم
هنر معماری
چرا مینیمالیسم؟
میس وان در روهه میگوید: «هیچ کس نمیتواند هر صبح دوشنبه یک سبک معماری جدید ابداع کند.» این جمله تلویحاً بیان میدارد که هرکس باید سبک و روشی برای خود داشته باشد. آیا منظور میس از سبک، همان روش طراحی نبوده است؟ آیا منظور وی این بوده که هرکس باید برای خود یک روش طراحی مجزا داشته باشد؟ روش طراحی هرکس در واقع سبک کاری اوست؟ پس حتا اگر نخواهیم هر دوشنبه صبح یک سبک ابداع کنیم، لازم است دوشنبه صبحی به سبک خاص خود برسیم و این یعنی حداقل باید سبکها را بشناسیم، مبانی و مفاهیم آنها را بخوانیم، تاریخ و فرازوفرود آنها را از بر باشیم، مقایسهی تطبیقی بدهیم و اثرات آنها بر دیگر هنرها و اثرپذیری آنها را بدانیم؛ کارهایی که در مقیاسی بسیار ناچیز، به صورت علمی برای مینیمالیسم در ایران اتفاق افتاده است. ما هم دقیقاً نمی دانیم چرا مینیمالیسم در ایران مورد پژوهش معماران قرار نگرفت در حالیکه در ادبیات ما بسیار کارایی داشته است. اما به دلایلی که در ادامه ذکر خواهد شد، لازم دیدیم تا این شماره از فصلنامه را به مینیمالیسم اختصاص دهیم.
ارزش مدرنیسم
اگر معماری مدرن را مجموعهای از سبکها بدانیم، مینیمالیسم آخرین سبک مدرنیسم بود. مینیمالیسم برای مدتی در پشت غوغای شعف انگیز پستمدرنیسمها فراموش شد. شاید عدم برخورداری مینیمالیسم از توجه درخور در زمان ظهورش، علاوه بر دلیل بالا، همین مؤخر بودن و در عین حال، وجه بهغایت هنری و مفهومی آن بوده است که ضرورت داشتن یک پیشزمینهی ذهنی و آمادگی قبول این حد از کمینهگرایی را طلب میکرد و این دقیقاً اتفاقی است که در دههی 60 میلادی، هنگام تولد و اوجگیری مینیمالیسم رخ داد. یعنی از همان زمان برای تعریف هنر مینیمال، دهها مثال ذکر شد اما پارادایمی مطرح نشد. تقریباً هیچ تعریف و چهارچوب مدونی از مینیمالیسم وجود ندارد و بیشتر یک مفهوم است تا اصول کار. مینیمالیسم یک روش زندگی است. این سبک برخواسته از تفکرات مبنی بر سبک بودن و ارزش فضای خالی، قصد اهداء آرامشی متفاوت و تأثیرگذار برای انسان حاضر در دنیای نو را داشت.
ارزش جریان معاصر و در حال رشد
مینیمالیسم در جهان مورد توجه قرار گرفته است و در ایران نیز، خصوصاً در حوزههای عکاسی، گرافیک و ادبیات، اثرگذاریهای ثمربخش و قابل توجهی داشته است. هرچند بین مینیمالگرایی هنرمندان مجسمهساز و مینیمالگرایی معماران ظاهراً تفاوتهایی وجود دارد اما همهی این جریانات، مینیمال خوانده میشوند. اگر امروز جریان مینیمالیسم جاری در جهان و کشورمان را کالبدشکافی و ثبت نکنیم، احتمال به وجود آمدن انحراف از خطوط اصلی و از دست رفتن سوابق دورهای که در آن به سر بردهایم وجود خواهد داشت.
ارزش تاریخنگاری
وقتی کتابهای تاریخ معماری را میخوانیم، متوجه میشویم که مینیمالیسم حضور دارد اما این اشارهها اندک هستند. در نوشتهها و پژوهش های فارسی پیرامون تاریخ معماری جهان نیز گاهاً این موضوع محقَق بوده است (مانند کتاب معماری غرب، به تألیف امیر بانیمسعود و یا کتاب مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب، به تألیف وحید قبادیان). بنابراین به لحاظ تاریخنگاری در این زمینه، یک خلاء علمی احساس میشود که اکنون با بهراهافتادن جریان مینیمالیسم در دنیا، با قدرت بیشتری بر ضرورت توجه به آن تأکید میشود.معماران مختلفی در جهان مشغول به کار با سبک مینیمال بوده اند و این مجلد به شناسایی و معرفی برخی از این افراد پرداخته است. گردآوری این مطالب میتواند ما را در قضاوت، تحلیل و یادگیری از آنها کمک کند. به علاوه در دانشکدههای معماری ما نیز چندان به این حوزه و شیوهی فکری پرداخته نشده و در صورتی که عدهای خواهان مطالعه و تحقیق در این زمینه باشند، منابع بسیار محدودی برای آنها موجود است که عموماً به عرضهی مجموعهای از عکسهای طراحی و دکوراسیون داخلی، که مشخصا از اهداف مینیمال بسیار فاصله دارند، میپردازند.
ارزش اقتصادی
مینیمال در لغت به معنی کمینهگرایی است و کمینهگرایی دال بر مصرف حداقلها و رضایت به هرآنچه موجود است، دارد. کیمنهگرایی را میتوان یکی از نقاط مقابل سرمایهداری و جامعهی مصرفی دانست؛ چنان که با رشد روزافزون فروشگاههای زنجیرهای، تنوع کالاهای مصرفی و مضاعفشدن ارزشهای افزوده (و بهتدریج تبدیلشدن آنها به یک الزام در دید عموم) جمعیت دنیا به سمت مصرفگرایی و پرداخت هزینه –به امید ارتقاء رفاه و کیفیت زندگی- تشویق میشود، ولی کمینهگرایی یا فلسفهی مینیمالیسم که ارزش فضای تهی را ارج مینهد، مقدار اندک و کیفیت بالا را توصیه میکند. اگرچه تأمین کیفیت نیز مستلزم پرداخت هزینه و ملاحظات جانبی است اما در مجموع، طرحهای مینیمال، چه در ذات و چه در ظاهر، چه در مصرف سرمایه و چه در صرف زمان و انرژی، با مخارج کمتری تمام میشوند و این به سود کاربر خواهد بود، البته این به این معنا نیست که تمامی محصولات مینیمال با قیمت پایین، تولید و عرضه می شوند.
از این رو به صلاح یک جامعه است که توأمان تفکر مینیمال را در جامعه و میان کاربران ترویج کند. اگر ما بتوانیم به تلفیق هوشمندانه ی سنت ها، سبک ها و نیازهای معاصر برسیم، آن وقت خواهیم توانست مسیر مناسب سبک زندگی و تفکر ایرانی را پیدا کنیم. این مجلد تلاش کرده این آرزوی معماران ایرانی را با دیدگاهی منطقی مهندسی نماید. امیدواریم فاکتورها و معیار هایی که در خلال متون پژوهشی مان درج کرده ایم، بتواند دیدگاهی نو و راهنمایی برای شما خوانندگان و هنرمندان عزیز باشد. یاد استاد سختگیر به خیر که همیشه می گفت: «معمار، ایده را از لابهلای خطوط کتاب بیرون میکشد.» چه طرح ها که در حین خواندن کتب به ذهن معماران رسیده است.
ارزش پایداری
اگر بخواهیم قدرتمندترین ارزش معماری معاصر را انتخاب کنیم، قطعاً “پایداری” است. بهزودی در تمام جهان پایداری به شرط اصولی و اجباری طرحهای معماری بدل میگردد. مثل مقاومت سازهای که همیشه بوده و هست. مینیمالیسم به لحاظ سادهگرایی و ترویج فرهنگ کممصرفگرایی، به مبانی پایداری نزدیک است. مینیمالیسم به طبیعت آسیب نمیزند، انسان را به تخریب دعوت نمیکند و خوی متعالی و روحانی وی را تحریک و او را تشویق به دیدن طبیعت فراتر از ماده میکند. پاشنهی آشیل تمام طرحهای پایدار، مصالح مصرفی و نخالههای پس از تخریب است. در فضایی که مینیمال طراحی شده است، تولید انبوه زباله بعید به نظر میرسد.
ارزش روانشناسی
از سبک زندگی معاصر بسیار نوشته شده است. از فشارهای کاری، شهرهای شلوغ و پر از صداهای نابههنجار، بوق ممتد ماشینها و بوی های تند و زنندهی بنزین، دود و انواع آلایندهها. گویا شهر معاصر جای ایستادن و استشمام طبیعت نیست؛ جای فرار کردن به سمت خانه است. دربارهی سادهگرایی و زندگی خلوت که موجب آرامش ذهنی می شود، تحقیقات زیادی انجام شده است. البته جزئیات این موضوع در میان فرهنگهای مختلف، متفاوت است، با این حال سادهگرایی (همان گونه که از متون دینی ما نیز استنباط می گردد) موجب آرامش روح و آسایش بیشتر انسان میگردد. واضح است که این سادهگرایی و عدم چیدن آرزوهای بزرگ و سخت پشت سر هم، باید در تمام ابعاد زندگی انسان برقرار باشد و خانه ی ساده و خلوت، تنها بخشی از تحقق این روند است.
ارزش هنری
مینیمالیسم، مثل هر سبک، تکنیک و گرایش معماری ، بار هنری دارد. همانگونه که رابرت موریس تأکید دارد: «سادگی فرم لزوماً به معنای سادگی تجربه نیست.» نباید یک اثر هنری مینیمال به استهزا گرفته شود یا توان هنرمند خالق آن را دست کم گرفت. قطعاً فرهنگ عمومی یک کشور در این زمینه نقش مؤثری دارد. همین موضوع که ما در مجسمه سازی، نقاشی، ادبیات، سینما و معماری دارای سبکی به نام مینیمال هستیم، دال بر پتانسیل بالای این سبک است. اینکه یک معمار چقدر ساده، با استفاده از حداقل عناصر و تکنیکهای ساده ای چون تقارن و تکرار، توانسته ترکیب نهایی را شکل دهد، جای تقدیر دارد.
در هنرمعماری 38:
فصلنامه ی هنر معماری در شماره ی 38 خود، پس از بخش ویژه ی معرفی معمار سال 1394 ایران، دریچه ای از معماری مینیمال را بر روی مخاطبین گشوده است. در نخستین مقاله، خانم بهار علیزاده به موضوع هنر مینیمال پرداخته اند و در مقاله ی خود تحت عنوان مینیمالیسم؛ مفاهیم و رویکردها در صدد بررسی موضوع کسالت بار بودن آثار مینیمال هستند. تمرکز ایشان بیشتر بر مفاهیم و ریشه های هنر مینیمال می باشد. مختصری درباره ی موسیقی مینیمال عنوان مقاله ای موجز و مفید به قلم اردلان مقدم است که با هماهنگی های علیرضا سیداحمدیان برای انتشار در این شماره آماده شده و بیحاشیه پردازی به معرفی موسیقی مینیمال، بنیانگذاران و آهنگسازان نامدار این حوزه می پردازد. در ادامه رضا مفاخر به همراه نسترن فدایی دست به بررسی و تفسیر برداشت هایی که از مینیمالیسم می شود، زده اند و در عین حال، با شکافتن موضوع و تحلیل مسئله تصمیم گیری را بر عهده ی مخاطب گذاشته اند. رضا نجفیان و آناهیتا وزیرنظامی نیز گریزی بر مینیمالیسم در طراحی صنعتی زده اند و آثاری از این دست را بررسی نموده اند. پویا خزائلی پارسا نیز با نگارش یادداشتی کوتاه، مبحث ایده و ساختار را در باب مینیمالیسم مطرح کرده است. شهاب میرزائیان با درج عنوان یک سوءتفاهم مینیمال و ابداع واژه ی MINIMALISTOOD) minimal + misunderstood) به استقبال از سوءتفاهمی رفته است که در برداشت از معماری ژاپن می شود.
در ادامه که بیشتر بر معماری مینیمال متمرکز شده ایم، هنر معماری نخست تاریخچه ی تطبیقی جریان مینیمالیسم در ایران و جهان را از ریشه ها تا معاصر به تصویر کشیده و در آن به اهمیت پژوهش در معماری معاصر ایران تأکید داشته است، سپس اقدام به معرفی چند تن از معماران گمنام پیرو سبک مینیمال و تحلیل آثار آنها کرده است. عنوان انتخاب شده برای این مقاله، خاموش، عمیق، متفکر می باشد. از آنجا که در این نشریه، ما به بخش اعظم معماران مینیمالیسم جهان پرداخته ایم در مقاله ای فشرده نیز به بررسی شش اثر متفاوت و جریان ساز تادائو آندو بصورت مجزا پرداخته ایم. نازنین عارف کیا در مقاله ی در تعقیب به دام انداختن نور و فضا، رویکرد معرفی چند دفتر مینیمال را با تمرکز به شرق آسیا (به ویژه ژاپن) ادامه داده است. در انتها نیز نوید مسعودی، یکی از برندگان نخستین بیینال هنر معماری، اثری از فران سیلوستره در اسپانیا را بررسی کرده و تلاش داشته تا بر لزوم موضوع سکانس بندی در معماری تأکید نماید.
با این که کتاب مینیمالیسم در هنر و معماری: همراه با نقد و تحلیل آثاری از ایران و جهان (از انتشارات هنر معماری قرن) به زودی روانه ی بازار خواهد شد و آخرین گام های خود را برمی دارد، ما اعتقاد داریم این شماره از نشریه برای دانشجویان و مخاطبین هنرمند ما نیز بسیار مفید و اثرگذار خواهد بود. خصوصاً اینکه ما نه با رویکرد توصیفی، بلکه با نگاهی علمی-تحلیلی به سراغ اثر رفته ایم. حقیقت این است که دوران گردآوری اطلاعات، آرشیو کردن نام بناها، نام معماران آنها و لیست درست کردن به سر آمده است. کسانی که در این راه (آرشیو کردن) و توصیف کلیات دست به قلم شده اند از زمانه عقب هستند و افق بسیاری ضعیفی دارند. هنر معماری با بدنه ی علمی- دانشگاهی و تجربیات خود زین بعد با رویکرد پژوهشی-تحلیلی به کار خود ادامه می دهد. این نخستین بار است که این اتفاق در فضای معماری ایران رخ می دهد. در این فصلنامه ما طیفی از اندیشه ها در هنر مینیمال تا معماری مینیمال را تحلیل کرده ایم که چکیده ای است از کتاب. موضوعات بیشتر، تحلیل های عمیق تر و نمونه های موردی بیشتری که در کتاب به آنها پرداخته شده است، قطعا حامل ایده های بیشتری برای طراحان معمار گرامی خواهد بود.
تحریریه ی هنر معماری از طریق تلفن، ایمیل، اینستاگرام، دوست دار اطلاع از جریان اندیشه ها، نظرات و انتقادات شما است.