کاندویت، طراحی از شرکت معماران ناتوما، سن فرانسیسکو، کالیفرنیا، آمریکا، 2008
Conduit. Architecture by Natoma Architects, San Francisco, CA, US, 2008

در این غذاخوری که در شهر سن فرانسیسکو، واقع در ایالت کالیفرنیای آمریکا قرار دارد، استنلی سایتوویتز (Stanley Saitowitz) طی یک برنامهی هوشمندانه اقدام به تغییر و تبدیل عناصر مکانیکی مسدودکننده به عناصر بصری اصلی کرد.
در فضای این غذاخوری که استنلی سایتوویتز معمار امیدوار بود تا آن را به یک رستوران تمام عیار در سن فرانسیسکو تبدیل کند، لوله ها مانند رشتههای عظیم ماکارونی در طول سقف و دیوارها میخزیدند و اصلاً جلوهی خوشایندی نداشتند. با وجود تلاش در جهت مخفی کردن شبکه ی بیپایان خطوط الکتریکی، لوله کشی و مجرای آب، معمار به این نتیجه رسید که ممکن است وضعیت از این هم بدتر شود. در واقع این کار درست مانند پوشاندن یک بینی بزرگ با نوارچسب بود که نتیجه نمیداد و اگر هم می خواست از سقف کاذب استفاده کند هم این فضا با تنها 3 متر ارتفاع، ممکن بود بی درنگ تبدیل به محیطی خشن، خشک و آزاردهنده شود. وی خیلی زود دریافت که راه حل در خود صورت مسأله نهفته است، بنابراین مصمم شد تا نه تنها تعدد لوله ها را آشکار سازد، بلکه به آنها اهمیت داده و حتا بر اغراق و جلوهگری آنها نیز تأکید داشته باشد.
این رستوران با 345 مترمربع مساحت، سطح کامل تراز همکف یک ساختمان آپارتمانی نوساز (بهنسبت سال تأسیس رستوران) و کمارتفاع در منطقه ی میشن سن فرانسیسکو را اشغال کرده است. مالک بنا، برِین اسپیرز که یک پیمانکار انبوهساز است و پیشتر نیز با سایتویتز همکاری داشته، سازه را با ایده ی ثبت یک رستوران اجارهای و همتراز خیابان بنا کرد اما پیش از اتمام کار تصمیم گرفت در آنجا محل غذاخوری متعلق به خود را باز کند و به سرو غذاهای کالیفرنیایی و مدیترانهای بپردازد و طولی نکشید که سایتوویتز هم بهعنوان معمار و شریکِ بخشی از پروژه در این بلندپروازی شرکت کرد. بدون شک این زوج که برای نخستین بار صاحب رستوران شده بودند، به برخی رهنمودها نیاز داشتند. آنها تیمی را تشکیل داده و یک سرآشپز قابل به نام جاستین دیرینگ (Justin Deeing) و شریکش را استخدام کردند تا در زمینه ی تفکر و اداره ی این مکان به آنها کمک کنند. این دو همکار جدید پیشنهاد دادند که رستوران را Duo (به معنی دونفری) نامگذاری کنند، اما معمار به طور متناقضی از موانع موجود در طراحی الهام گرفت و نام کاندویت (Conduit، به معنی کانال لوله) را برگزید.
اجزای اساسی شکل دهندهی برنامه عبارت بودند از: میزهایی برای 88 نفر، آشپزخانه ی 74 مترمربعی با پلان باز و کانتر، در حالی که 12 مشتری میتوانستند روند پخت را تماشا کند، یک انبار ذخیره و نگهداری نوشیدنی به وسعت 16 مترمربع، یک اتاق غذاخوری اختصاصی و یک فضای استراحت در حدود 23 مترمربع که محیطی چشمگیر فراهم میآورد.
زمانی که سایتوویتز تصمیم گرفت که مشکلات موجود را به نقاط مثبت و سودمندی برای کار طراحی خود تبدیل کند، کانال های لوله تبدیل به اجزای شاخص طراحی داخلی شدند. اینکه تنها به نمایش و پررنگ کردن خطوط لوله کشی، تأسیسات الکتریکی و کانالهای آب پرداخته شود کافی نبود؛ سایتوویتز در طراحی خود، شبکه را با تعداد فراوانی از لوله های نمایشی توسعه بخشید و برنامهای مشابه شبکه ی ترکیبی مس و فولاد گالوانیزه را به آن افزود، اما به صورت لوله های کاملاً تزئینی. وی در این روند از فولاد گالوانیزه -برخی ساده و برخی پوشیده از پودر رنگ مس که راهحل اقتصادی و ماندگارتری نسبت به مس خالص است- استفاده کرد. هماکنون لوله ها در دسته های موازی بر فراز دیوارها بالا میروند، سقف را قطع می کنند، سقف کافه را می پوشانند و مانند پرده هایی از آب به شکل آبشار میان میزها و نیمکت ها فرود میآیند.
سایتوویتز بیان میکند که استراتژی بهکارگیری جداکنندههای لولهای به منظور شکستن مقیاس اجرا شده است. سقف کمارتفاع حتا در یک فضای بزرگتر، به لحاظ ضمنی میتواند از این هم پایینتر به نظر برسد. به علاوه، تکثیر عجیب و خیال انگیز لوله ها به خلق یک لایهی درهمتنیدهی سهبعدی با لوله های طویل موازی منجر شده که پویایی آهنگینی به وجود آورده و موجب اعتلای ادراک از عمق فضا میگردد.
لوله های مسی و نقرهایرنگ که کاملاً کافه را میپوشانند، حتا از زیر شیشه ی شفاف کانتر نیز دیده میشوند. در طول فضای محصور سالن غذاخوری، مسیری از گرانیت جلادادهی مشکیرنگ، انبوه لولههای رستوران کاندویت را آشکار ساخته و بر قدرت اثرگذاری طرح میافزاید. سایتوویتز سطح مرکزی کف را که میزهای غذاخوری در آنجا واقع شدهاند، با یک حصیر چهارگوش وسیع از وینیل درهمتنیده پوشاند که طرحی از شیارهای غیرمعمول دارد. این الگو به شکلی نرم و ظریف، بازتاب خطوط راهراه فلز محاط در محیط است. کفسازی مذکور با خاصیت ارتجاعی خود همچون یک ضربهگیر نیز عمل میکند. بر روی سقف در بالای مارپیچ لولهها، مادهی آکوستیکی دیگری وجود دارد، اسفنجی، با تراکم زیاد و به رنگ مشکی که به لحاظ بصری عقبتر به نظر میرسد.
سایتوویتز میگوید که برای به تصور در آوردن “حسی نمایشی” در اطراف سرآشپز، محل استقرار ناظر را پشت کانتری که در طول آشپزخانهی باز قرار دارد تعبیه کرده است. وی در توضیح میگوید: «شما میتوانید هنگامی که غذا میل میکنید، ناظر بر روند آشپزی و پختوپز غذاها باشید.» حتا سیستم روشنایی نیز همراستا با این حس نمایشی است؛ در حالی که سایر فضاهای رستوران نیمهتاریک است، آشپزخانهی باز با فولاد ضدزنگ درخشانی پوشانده شده و روشنایی مناسبی دارد که هم حس نمایشی به آن داده و از لحاظ بصری بر جذابیت و جلب توجه آن افزوده و هم برای آماده سازی مواد غذایی و چیدن بشقابها نیز مناسب است.
یک راهرو با تغییر زاویه در کنار سالن اصلی غذاخوری قرار دارد که به اتاق مهمانی خصوصی با تنها یک میز طویل برای 14 نفر منتهی میشود. این اتاق پشت یک دیوار شیشه ای با یکسری پرده های عمودی از لوله پوشیده شده قرار دارد. دیوار پشتی اتاق، انبار نوشیدنی است، دیوار آن دوجداره است و یک چارچوب مشکیرنگ از کف تا سقف دارد که با سوراخ های دایره ای برای نگهداری بطریها مزین شده؛ علاوه بر میزها، صندلی ها و کشوها در سالن اصلی غذاخوری، دیوار مذکور هم از ورقه های پلاستیکی با ظاهری از چوب آبنوس ساخته شده است. در اینجا، همان صندلیها از ورقه های پلاستیکی با ظاهر چوب راهراه ساخته شدهاند. به قول سایتوویتز: «آبنوس نما، چوب آبنوسنما و کانالهای لولهای نمایشی.»
در طول راهرو، اتاق استراحت مختلط رستوران قرار دارد و آنچه که در اینجا بسیار باعث شگفتی میشود این است که هیچ لوله ای در دیدرس نیست. به جای آن، غرفه های هیجانانگیز مات و شیشههای قلمزنی سبز یخی در مقابل کفپوش صیقلی که توسط گرانیت مشکی سنگفرش شده قرار دارد. معمار دربارهی چنین تفاوت جالبتوجه ی میگوید: «من آسودگی میخواستم، یک تفاوت غیرقابل انتظار.»
زمانی که بازرس فنی برای پایان دادن به پروژه آمد، فراوانی لوله ها را گیجکننده یافت. سایتوویتز در تعریف عکسالعمل بازرس فنی گفت: «وی ابتدا پرسید: چرا این همه لولهکشی؟ کدامیک واقعی هستند؟» طراحی مبتکرانه نه تنها بازرس را فریب داده بود، بلکه به طور موفقیت آمیزی زشتیهای موجود را پنهان و اجزای زمخت را به المانهای ساختاری و دکوراتیو، آشپزخانه تبدیل کرد.