کامـران دیبــا از دیدگــاه رضا صیادیان

رضا صیادیان
رضا صیادیان، از معماران جوان کشور، در سال 1382 با رتبه عالی در مقطع کارشناسی ارشد فارغالتحصیل شد. وی به همراه همسرش، سارا کلانتری در طی سالهای اخیر علاوه بر طراحی و اجرای پروژههای متعدد و مطرح، موفق به کسب چندین جایزهی معتبر بینالمللی و ملی شده است. او در بیان نظریات خود دربارهی معماری کامران دیبا چنین مینویسد:
کامران دیبا، معمار انسانگرا
جستوجوی تفکر این معمار از طریق آثارش ما را به مسئلهی اصلی که پیوسته مورد توجه وی بوده، رهنمون میسازد: کامران دیبا معماری است که دغدغهی فرهنگ دارد. همانطور که میدانیم، فرهنگ یک مفهوم عام و گسترده است که معماری را نیز در بر میگیرد. کامران دیبا در پی آن است که به وسیلهی معماری، فرهنگ جهانی و بومی را با هم آشتی دهد و در این مسیر، چالش اساسی برای وی کشف و یادگیری از سنتهای کهن بوده است. او با بهرهگیری از تسلطی که به جریانهای همعصر خود داشت، به شناخت اصول خویش پرداخت. آنچه معماری دیبا را برجسته میکند، از یک سو حاصل شناخت عمیق وی از ویژگیهای بستر و اجتماع ایران، و از سوی دیگر، آگاهی او از جریانات فکری جهان معاصرش میباشد. کامران دیبا همچنین در پی کشف معنویات، علوم اجتماعی و آگاهیهای مردمی بود و آن را با مطالعهی نحوهی زندگی اجتماعی و فرهنگ ایرانی تطابق بخشید.
دیبا در شوشتر نو، به جای استفاده از الگوهای متداول آن زمان که غالباً گرتهبرداریشده از الگوهای آپارتماننشینی غربی بود، در پی طراحی الگویی جدید و برگرفته از بستر اجتماعی همان مکان برآمد. کامران دیبا، با مطالعهی نحوی زندگی ساکنان بومی منطقه متوجه شد فضاها به صورت چندعملکردی توسط این افراد مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. مبلمان نرم مانند تشک و سفره، امکان استفاده از یک فضا با کاربریهای گوناگون را فراهم میکند. او همین نحوهی زندگی را مبنای طراحی خود قرار داد و سعی کرد با پرهیز از تحمیل الگوهای ناآشنا، فرهنگ بومی را حفظ کرده و با تلفیق تکنیکهای مدرن و بیآنکه هویت را مخدوش کند، دست به خلق معماری تازهای با شخصیت معاصر بزند. ظرافت دیدگاه وی در مورد انسان نیز در همیننکات ظریف نهفته است. علاقهی دیبا به معماری مردمی و انسانگرا و تحصیل در رشتهی جامعهشناسی و نتایج تمامی این آموزهها در آثار وی بهوضوح آشکار است.
اگرچه در معماری کامران دیبا تناسبات انسانی نیز بهخوبی رعایت شده است، اما شالودهی تفکرات او برپایهی معنویات بوده و همین ویژگی، معماری وی را انسانمدار میکند؛ چرا که عاری از هرگونه خودخواهی، جاهطلبی و خودنمایی است. معماری او نه فقط در بیان ظاهری خود، بلکه در اصول و محتوای معنوی نیز انسانمدار است. ویژگی دیگر کامران دیبا خلوصگرایی اوست که در بیشتر آثارش مشهود است. شاید بتوان نمازخانهی پارک لاله را شاخصترین کار وی در این زمینه دانست. او در این طرح برای خلق فضا از حداقل عناصر بهره گرفته است. دیوارهای بتنی عریان، آسمان را قاب و فضایی به وجود آوردهاند که حس تازهای از معنویت را به همراه دارد. این نمازخانه در حضور خالص خود، آگاهانه از جهان اغواگر اسطورهها فاصله میگیرد تا در سطحی فرا-اسطورهای به مفهوم انسان و خدا بپردازد. طرح با تکیه بر سادگی خود در پی غنا بخشیدن به فرهنگی جهانی است. به بیان دیگر، برای دست یافتن به معنویتی فراگیر از تمثیلها و استعارات بومی پرهیز شده است و مفاهیم معنوی مشترک تمام فرهنگهای جهان در آن لحاظ گشته است. غیبت رنگ فیروزهای که در سایر کارهای نیایشی این معمار نیز دیده میشود، حجت دیگری بر همین امر است.
نمازخانهی پارک لاله و شهرک شوشتر نو دارای ویژگیهای مشترکی هستند که از آن جمله میتوان به “خلوصگرایی و شباهتی ساختاری” اشاره کرد؛ ویژگیهایی که حاصل بهکارگیری عناصری مشترک در هر دو پروژه است و در هر کار، به نحوی متفاوت بروز پیدا کرده است؛ این عنصر مشترک، همان فضای خالی است.
دیبا در نمازخانهی پارک لاله از چرخش دو فضای نیممحصور یا دو مربع خالی، کیفیتی “تهی در تهی” میآفریند که تبدیل به خلوتگاهی برای راز و نیاز شده است. اما در شوشتر نو که شهری جدید برای زندگی است، این حیاطها هستند که ساختار اصلی شهر را شکل میدهند و سایر عناصر از قبیل میدانها، مدرسه و سایر فضاهای زیستی در اطراف آنها سامان میگیرند. دیبا با بهکارگیری شباک که از اِلمانهای معماری همان منطقه میباشد، علاوه بر ایجاد عمق و سایه، حریمها را نیز حفظ کرد. این فضاهای خالی، بدنههای آجری را سبُک کرده و فضایی سیال به وجود آوردهاند، و به این ترتیب فضاهای خالی شباک در تداخل با حیاطها، نوعی دیگر از بازی تهی در تهی را به نمایش میگذارند. فضاهای شهری در این پروژه همچون دیگر پروژههای دیبا، بر همبستگی اجتماعی و فرهنگ شهروندی نیز تأکید دارند.
کامران دیبا طی حضور کوتاه اما پربارش در ایران، با آرامش و آگاهی، فرصتهای پیشآمده را قدر دانسته و آنها را تبدیل به آموزههایی باارزش میکند و به این سان وظیفه و تعهدش را به فرهنگ و میهن خود بهشایستگی ادا میکند.