چرا طراحی اهمیت دارد؟
مصاحبهی الهه مایانی و محمد اسدی با آرش احمدی
13 آذر 1396

به عقیدهی جورج کاکس، طراحی بین خلاقیت و نوآوری با مخاطب ارتباط برقرار میسازد و کمک میکند تا ایدهها برای ارائه به کاربران و مشتریان، جذابیت داشته باشد و تعریف طراحی شاید هدایت خلاقیت به سوی یک هدف خاص باشد. شاید شناخته شدهترین خصیصهی طراحی، این است که ایدهها را برای ما محسوس نماید و افکار آبستره را به ساختاری محکم و قابل درک تبدیل نماید. گفته میشود که طراحان، نه تنها اول فکر میکنند و بعد عمل، بلکه از ابتدا به فکر ساختن هستند. قابلیت تبدیل ایدهها به واقعیت، در مراحل اولیهی تولید محصول یا خدمات، شانس موفقیت را با سرعت بالاتری افزایش میدهد. خصوصیت دیگر طراحی، آن است که فرایندی انسانگراست، گرچه این ویژگی همواره به نحو کمتری به چشم میآید.
برخلاف تصور برخی از معماران و مردم که این قشر را افرادی خودخواه، مغرور و یا از خود راضی میدانند، همه میدانیم که طراحان واقعی همواره در خدمت کاربران خدمات و محصولات خود هستند و این محصولات شامل ساختمانها، کیفیت زندگی شهری و شهروندان میشود و همواره به موفقیت در طراحی و رفاه مشتریان، بیشترین اهمیت را میدهند. بنابراین تا این میزان تمرکز روی رضایتمندی مشتری، باید تا حد بالایی نمایانگر این حقیقت باشد که تنها ایدههای خوب با بهترین راه حلها میتوانند نیازهای واقعی انسان را پاسخگویی کنند ــ چه کاربر این خدمات از زحمات طراح در پروسهی خلق محصول اطلاع داشته باشد و چه بیخبر از آن مشقتها باشد. گاهی این کاربر، خریدار لوازم خانگیای است که محصولی موفق در طراحی بوده، اما به علت کیفیت بالای پاسخگویی و راحتی استفاده از آن وسیله، هیچگاه کاربر آن از دشواریهای پروسهی ایده تا ساخت در ذهن طراح خبر ندارد. در طراحی معماری، این محصول برای «مصرف کنندهی فضا» بسیار قابل ارزشگذاری است و استفاده کننده از فضای معماری، حتی بدون داشتن مهارتها و دانستههای فضایی و یا علم آکادمیک میتواند بگویید که در خانه یا محل کارش احساس راحتی یا آرامش دارد یا ندارد و یا اینکه به یقین میتواند منکر موفقیت طراحی در امر طراحی آن فضا باشد، چرا که به نحوی ملموستر، در معرض فضای معماری بوده است و به خوبی کیفیتهای معماری فضای خانه یا محل کارش را از نواقص آن تشخیص میدهد. بنابراین مشتریان یا کاربران هر فضایی، جدا از منتقدین و نویسندگان مجلات، نشریات هنری و معماری و محافل دانشگاهی، قضاوت کنندگان اصلی میزان موفقیت یک اثر معماری و یا مهارتهای طراح معمار آن ساختمان هستند، چرا که در آن محصول زیست میکنند و با تمامی حواس خود، آن را ادراک نمودهاند.
یکی از وظایف اصلی طراحی، ملموس کردن ایدهها برای ارائه به مشتری یا کاربر و سپس نشان دادن این حقیقت است که تا چه میزان طراحی قابلیت ساده کردن چیزها، مفاهیم و ساختارها را دارد. در واقع دامنهی نفوذ طراحی را شاید بتوان اینگونه بیان کرد که هر چیزی که قابل فهم نباشد و نحوهی استفاده یا ارتباط برقرار کردن با آن سخت باشد، میتواند تحت تأثیر طراحی قرار گیرد و شاید این دلیل است که باعث میشود گاهی یک طرح موفق و عملکردی، گاهی اوقات معمولی به نظر بیاید.
به راستی وظیفهی ذاتی و حیاتی هر طراحی است که با درک شرایط و مطالعهی بسترهای اجتماعی و طبیعی اثر خود، ضمن ارائهی بهترین ایدههای ممکن، ارزشهای زمینه را در کار خود دربرگیرد و بپذیرد. چنانچه طراحانِ قابل، به راحتی میتوانند ضمن خلق کیفیتهای جدید، ساختارهای ارزشمند زمینهی خلق اثر خود را حفظ و حراست نمایند. سازمان ملل متحد، به عنوان مرجع رسمی تمامی حاکمیتهای سیاسی جهان، بنابر وظیفهی خود و مشورت نهادهای مختلف خود، در تلاش برای حفظ و توصیه به حفاظت از ارزشهای بومی، تاریخی و اجتماعی به 193 کشور عضو خود، خطرات ناشی از تغییرات اقلیمی خطرناک را به دفعات در کنفرانسها و مجامع رسمی به اعضای خود گوشزد نموده است. در قطعنامهی شمارهی 71، مجمع عمومی سازمان ملل متحد بر مسئلهی توجه به اکوتوریسم و لزوم حفظ ساختارهای طبیعت لایزال برای استفادهی آیندگان تأکید شده است، اما نکتهی جالب توجه این است که این سازمان در هفتادمین اجلاس خود که با حضور سران تمامی کشورهای جهان در سال 2015 برگزار گردید، به طور ویژه بر اهمیت توسعهی پایدار و نقش مؤثر مهندسین و معماران در تحقق 17 آرمان جهانی ملل متحد اشاره نموده و از تمامی معماران و مهندسین جهان به عنوان بازوی عملکردی ملل متحد برای نیل به جهانی بهتر برای زیستمندان یاد نموده است. به همین بهانه، گفتوگویی داشتیم با دکتر آرش احمدی، معمار و طراح ایرانیـایتالیایی که ضمن موفقیت در تداوم طراحی زمینهگرا، دارای تجربههای مفیدی در آموزش، مطالعه و طراحی پروژههای مؤثر معماری در ایران و ایتالیا هستند.
آرش احمدی متولد سال 1358، در کشور ایتالیا و فارغالتحصیل دکترای معماری از دانشگاه ساپینزا (Sapienza) است. وی از نوجوانی بنا به اِشتغال پدرش ــ که فارغالتحصیل دورهی دکترای معماری از دانشگاه ونیز ایتالیا بود ــ با حرفهی معماری، طراحی و ساخت پروژههای مختلف آشنا شد. او از سنین نوجوانی در مسیر جذاب محیط ساختمانی و پروژههای معماری قرار گرفت و فعالیتهای حرفهای خود را در دوران دانشجویی، ابتدا دردفتر جیاکومو تولوسی (Giacomo Tolozzi) و سپس جیان پالو ایمبریگی (Gianpolo Imbrighi) آغاز نمود و توانست خط فکری خاص خود را پیدا کند و در پروژههای مختلف شهر اثرگذار باشد. وی از طراحی یک ویلای کوچک تا یک پروژهی معماری بزرگ و تأثیرگذار شهری را به عنوان واحدهای شهرسازانه و بسیار مؤثر میبیند و در طراحی آثارش، بازنمود نقش آنان را در تداوم حیات شهری پیگیری میکند. به عقیدهی وی، دیدگاه یک پروژه، تنها مختص یک اثر نیست، دیدگاه یک پروژه، بر روی تمام محیط تأثیرگذار است. محیط میتواند طبیعت یا شهر باشد و یک پروژه باید تأثیر کلی روی شهر داشته باشد ــ آنچه را که ما در ایران کمتر شاهد هستیم. ایشان همزمان با فعالیتهای معماری، شهرسازی و طراحی در ایران و ایتالیا، به مدت 5 سال در دانشگاه ساپینزا تدریس نمود. آرش احمدی در سال 1384 (2005) دفتر خود را به نام «احمدی استودیو» (Ahmadi Studio) در رم و پس از بازگشت به ایران، شعبهی دیگر احمدی استودیو را در سال 1389 (2011) در تهران راهاندازی نمود و اکنون در دفاتر خود در ایران و ایتالیا مشغول به فعالیت است. در تفکر این دفتر، توجه به این موضوع که یک پروژه در کنار محیط اطرافش و محل قرارگیری تعریف میشود، یک اصل محسوب میشود و توجه به زمینهی شکلگیری اثر از نگاه او بسیار حائز اهمیت است و این نگاه در هریک از پروژههای دفتر معماری احمدی به نوعی منسجم شکل میگیرد. ایجاد طراحی کاربردی و باکیفیت، با توجه به محیط اطراف آن، از اصول طراحی در آن دفتر به شمار میآید.
وی معتقد است هر پروژهی معماری که تعریف میشود مانند انسان، دارای شخصیت متفاوت و تاریخچهای منحصربهفرد است که مورد احترام میباشد. در واقع، هر پروژه یک فرصت محسوب میشود و اولین گام در طراحی یک پروژه، شناخت شخصیت و نیازهای پروژه است که باعث میشود یک پروژه با پاسخ به این نیازها به خود شکل فیزیکی بگیرد. در آثار آرش احمدی، دیتیلهای معماری همواره محتوای تکنولوژیک دارد و تکنولوژی باید در یکایک جزئیات معماری ساختمان متجلی گردد، به نحوی که او برای هریک از پروژههایش دیتیلهایی طراحی و ترسیم میکند که جزئی از شخصیت معماری پروژهاند.
آرش احمدی برای حل مسائل معماریِ پروژههای خود همواره رویکردهایی هویتگرا را با توجه به فرهنگ و تمدن ایران پیمیگیرد. او دانسته است که انگاشتههای فرهنگی و تاریخی معماری و تمدن ایرانی، بیگمان یکی از مستحکمترین پایههای ایدئولوژیک، برای شکلگیری یک معماری مطلوب است و این تعلق خاطر او به معماری ایران است که موجب الهامگیری هدفمند اغلب آثار او از فرهنگ و معماری ایران است.
آرش احمدی تاکنون موفق به کسب افتخارات مختلفی در مسابقات معماری بوده است. وی رتبهی اول مسابقهی طراحی «ایستگاه متروی شهر رم» در ایتالیا و طراح داخلی «موزهی جواهرات بانک مرکزی ایران» (در حال ساخت) را در کارنامهی خویش دارد. از دیگر آثار آرش احمدی، میتوان به طرح بزرگترین سالن تیراندازی خاورمیانه در کشور عمان، طرح هتل نیلو در منطقهی ونک تهران و طرح ساختمان شرکت امپت برای شرکت نفت کشور عمان اشاره نمود که در نتیجهی همکاری بینالمللی با یک شرکت خارجی است.
آرش احمدی از سال 1384 (2005 میلادی) عضو سازمان نظام مهندسی کشور ایتالیا بوده و با تأسیس «مرکز طراحی ایتالیا» (Italian Design Center) توانست گام بلندی در جهت نزدیک کردن طراحان به بازار و تولید صنعتی محصولات طراحی بردارد. زمانی که علت راهاندازی این آکادمی را از او جویا شدیم، او در پاسخ گفت:
«ما، پایهگذاران این آکادمی، همگی استاد دانشگاه بودیم و از این رویکرد دانشگاه که فقط سعی در جذب تعداد بیشتری دانشجو برای ادامهی تحصیل داشت خسته و ناراحت بودیم. انتقاد ما این بود که چرا باید محیط دانشگاهی به دنبال تعداد بیشتر دانشجو (همانند دانشگاههای معماری ایران) باشد و اینکه در دانشگاه کمتر به آموزش مهارتهای کاربردی لازم در بازار کار حرفهای و تولید توجه میشود و نهایتاً این ما را بر آن داشت تا با راهاندازی این مرکز، سعی در ارتقای سطح مهارتهای حرفهای دانشجویان برای ارتباط بهتر با صنعت و البته مرتبط نمودن صنایع با طراحان آنان داشته باشیم».
ضعف آکادمیک دانشگاههای کشور ایتالیا در پیوند بین صنعت و دانشگاه (همانند کشور ما) باعث شد تا احمدی با تأسیس مرکز مذکور، آکادمیای را راهاندازی کند که اصلیترین رسالت خود را نه رقابت با دانشگاهها در آموزش معماری، بلکه پرکردن خلأهای موجود بین دو حوزهی آکادمیک و صنعتگران تولید کننده میداند. البته این مؤسسه ــ که از اولین پیشگامان همکاری مستقیم دانشگاه و صنعت در کشور ایتالیا بود ــ به خوبی توانست ایدههای طراحان را به چندین شرکت تولید کننده متصل نماید، چنانکه تعداد زیادی از طراحانی که آن دورهها را در مؤسسهی طراحی ایتالیا دیده بودند، فرصت این را یافتند که در مجاورت کمپانیهای صنعتی به همکاری مستقیم با آنان بپردازند.
همهی اینها باعث شد تا ضمن گفتوگویی مفصل با آرش احمدی به کندوکاو بیشتر در خاستگاهها و دغدغههای فکری در آثار او بپردازیم و نوع نگاهش به معماری، طراحی و مقولهی شهر را از خودش جویا شویم.
دکتر احمدی تشکر میکنیم از زمانی که برای این گفتوگو به ما دادید. در بررسی آثار شما به طراحی داخلی ایستگاه متروی شهر رم رسیدیم که منتج از مسابقهای در کشور ایتالیا بوده است. به عنوان نخستین پرسش، میخواهم راجع به این مسابقه و اثر شما در آن سؤال کنم.
این مسابقه توسط دانشگاه رم و شهرداری شهر رم، به عنوان برگزارکننده و با همکاری شرکت «مایدی تکنو مونت» ایتالیا برگزار شد ــ که پیمانکار سازندهی ایستگاه متروی خط جدید شهر رم نیز بود ــ و البته این مسابقه در بین معماران زیر 35 سال برگزار شده بود. من معتقدم که در هر پروژهای، نیازی وجود دارد که یک معمار باید این نیاز را برطرف کرده و بتواند آن را زنده کند. یکی از نیازهای این پروژه، قابل اجرا بودن و همخوانی با سیستم ساخت و نماسازی نهایی بود، که باید علاوه بر آن از ابعاد و اندازههایی استفاده گردد که در ابعاد و اندازههای مدولار در صنعت ساختمان استفاده میشد و تا جایی که امکان داشت از سیستم دیوارهای خشک، استفاده گردد. پروژه دارای 140 متر طول و عرض بسیار کمی بود، که قسمتی از آن برای عبور قطار و قسمتی هم برای ایستادن مسافران در نظر گرفته شده بود. ایستگاه میتوانست فرمهای مختلفی داشته باشد، ما از مقطع پروژه به عنوان بهترین الگو استفاده کرده و تا حدودی با فرم آن بازی کردیم. در نهایت به مدولی رسیدیم که برای آن ضخامت 60 سانتیمتری در نظر گرفتیم. در طول 140 متری کار از خطهای عمودی جابه جا شده استفاده کردیم و با توجه به لوگوی شرکت مترو از دو رنگ سفید و قرمز برای پروژه بهره بردیم. مدولهای 60 سانتیمتری در جاهای مختلف مترو، امکانات مختلفی برای مسافران عرضه میکرد: تعدادی از آنها به عنوان صندلی نشمین به صورت جدا جدا مورده استفاده قرار گرفت و تعدادی از آنها برای دیدن برنامههای فرهنگی و یا دسترسی و یا راهنمایی مسیر برای جابجایی مسافران طراحی شده بود تا مسافرانی که در آن ایستگاه ایستادهاند، زمانشان تلف نشود و بتوانند برنامهریزی کنند. در این پروژه، علاوه بر نیازهای موجود، ما به دنبال راحتی و زنده کردن محیط مترو بودیم، که علاوه بر اینکه مسافران در آن حس ایمنی بیشتری داشته باشند، استرس افراد با توجه به قرار گرفتن در آن محیط نیز کمتر باشد. در نهایت با این ایده از لحاظ جذابیت فضا و دیتیلهای قابل اجرا از لحاظ نگهداری پروژه که برای این مسابقه تعریف کرده بودیم، ما برندهی مسابقه شدیم، ولی متأسفانه به دلیل تغییرات نیروهای دولتی در شهر رم، این طرح اجرا نشد.
راجع به پروژهی موزهی جواهرات بانک مرکزی ایران برایمان بگویید.
این یک پروژهی همکاری بین من و دوستانم بود و من عضو چهار نفر اصلی تیمی بودم که ما برای معماری داخلی موزهی جواهرات بانک مرکزی ایران تشکیل دادیم. سایت پروژه در جوار بزرگراه شهید حقانی است و ما در سپتامبر سال 2010 برنده شدیم. اعضای تیم، شرکت معماری داخلی و نورپردازی هورشار طرح (آذین جباری و آرش میلانینیا و عیسی ذکایی) و بنده بودیم. این پروژه به لحاظ شکلی به پروژهی متروی رم نزدیک بود زیرا فضاها و سازهی آن مشخص بود. پس از بررسی موزههای مختلف جواهرات دنیا و موزههای دیگر که در نقاط مختلف دنیا قرار داشت، از جمله موزهی ماکسی رم اثر زاها حدید که با آنها پیشتر همکاری داشتیم، به ایدههایی رسیدیم که فکر میکردیم این بنا را متمایز از دیگر موزهها خواهد نمود. در اصلیترین کار ما به عنوان طراحی، ما با یک شیء روبرو نبودیم که به طور مثال تنها تابلو و یا مجسمه باشد، بلکه با عناصر مختلفی روبرو شدیم. بنابراین آن چیزی که برایمان مهم شد، این بود که این موزه جوابگو باشد و بتوانیم فضا را در اختیار اشیایی بگذاریم که قرار است در داخل موزه به نمایش گذاشته شوند ــ نه اینکه برعکس عمل کنیم! محیط ما کاملاً مدرن و مینیمالیست بود و سعی کردیم برای آن سناریویی تعریف کنیم تا از زمانی که فرد در موزه قرار میگیرد تا وقتی وارد قسمتهای نمایش اصلی میشود، بتواند یک تجربه حس کند.
فضاهای موزه باید یک سناریویی داشته باشد که طبق آن سناریو، یک تجربه به فرد بازدید کننده بدهد و ما در این پروژه، این موضوع را دنبال میکردیم. در بعضی از نقاط به دلیل عدم خستگی و راحتی بازدید کننده، از مصالح گوناگون استفاده کردیم. علاوه بر آن، این پروژه یک موزهی بسیار مهم برای کشور بشمار میآید و رسمی بودن، مهم بودن، تاریخی بودن و با کیفیت بودن این پروژه، از طریق متریال و دیتیلهایی طراحی شد که امیدواریم این حس را به مخاطب القا کند ــ بدون آنکه آن عناصر، تمرکز را از بازدید کننده بگیرد.
هتل نیلو یک بوتیک هتل است. چندان در ایران مرسوم نیست. درسته؟
بله، همینطور است.
بوتیک هتل چیست؟
این «بوتیک هتل» با سرمایهگذاری بخش خصوصی ساخته شده است و البته بعدها قسمتی به هتل اضافه شد. ایدهای که در این هتل برایمان مطرح بود، این بود که معماریای بین معماری ایران و معماری غرب داشته باشد و کانسپت واحدها در تمام هتل متفاوت از هم باشد، این هتل در سال 2015 میلادی تکمیل شد و به بهرهبرداری رسید.
تصاویر صفحه ی بعد: طراحی نمایشگاه مبلمان میلان
بوتیک هتل نوعی هتل است که در لندن برای اولین بار مطرح شد و در آن، کل هتل به حالت یک بوتیک است و اگر شما در اتاق و یا مشاعات بودید و اگر از اجناسی خوشتان آمد، میتوانید تماس گرفته و آن را سفارش داده و خریداری کنید. ما در این پروژه، تمام اجناس را با هم ادغام کرده و در محیط هتل پخش کردیم تا هم به عنوان دکور از آن استفاده شود و هم به عنوان کالایی که بتوان آن را فروخت. این هتل دارای سایت کوچکی است و حداقل 72 واحد اقامتی دارد. زمانی که شما وارد هتل میشوید، هیچ چیز تکراری در آن وجود ندارد. تمام طبقات، واحدها و محیط متفاوت است. برای کانسپت اصلی، ایدهی ما این بود که از معماری ایرانی الگو گرفته و آن را به نیازهای یک هتل پنج ستاره در قرن بیستویکم بیفزاییم. ما تمام استانداردها و سایز یک هتل را رعایت کردیم و به محیط مانند یک چهارباغ ایرانی که محیطهای مختلفی را تعریف میکند، نگاه کردیم. قصد ما این نبود که این بوتیک هتل تنها یک هتل سرد و استاندارد باشد. خواستیم که در این بنا حس صمیمی بودن را در نظر بگیریم و برای این حس، ما از متریالهایی چون گچ، آینه و چوب به دو شکل مدرن و سنتی استفاده کردیم و این تلفیق است که کانسپت «هتل نیلو» را تعریف میکند و کل مجموعه یک بوتیک است ــ چیزی نیست که قفسه یا مغازه باشد و به عنوان بوتیک از آن استفاده گردد.
آثار بینالمللی شما از میلان ایتالیا تا خاورمیانه است. در این آثار، کانسپت چگونه شکل میگیرد؟
در ایتالیا تجاربی مشترک پیرامون طراحی غرفه داشتیم که مفید بودند. در کشور پادشاهی عمان، پروژهی تیراندازی ورزشی داشتیم که بزرگترین زمین تیراندازی خاورمیانه هم هست. این پروژه، کار بسیار مهمی بود و جالب آنکه کارفرمای ما در این کار وزارت دفاع عمان بود. البته، باید بگوییم که این کار دفتر تهران ماست و نه ایتالیا. ما در این پروژه مسترپلان، طراحی کانسپت، فاز 1، فاز 2 و تمام کارها را در دفترمان در تهران برعهده گرفتیم. برای این پروژه زمینی به طول و عرض 5/1 کیلومتر و مساحت 225 هکتار در نظر گرفته بودند. وزارت دفاع عمان، لکهگذاریهایی نیز در این زمین انجام داده بود و ما طی بررسیهایی متوجه شدیم که آن لکهها منطقی و علمی نیستند، زیرا با توجه به کوهستانی بودن زمین عمان، تأثیر بسیاری در محیط زیست و بستر زمین خواهد گذاشت. ما در آنجا یک شهرک بسیار مدرن با «شخصیت عمانی» طراحی کردیم و سبک کار پروژه را عمانی در نظر گرفتیم. موضوع تنها زمین ورزشی نبود، در لیستی که به ما ارائه کردند، از ما کاربریهای مسکونی، اداری، فرهنگی، بهداشتی و مسجد هم خواسته بودند و ما برای طراحی کل این مجموعه، تنها از یکسوم زمین استفاده کردیم. ما معتقدیم که هر پروژه باید با مکان خودش ارتباط داشته باشد. در این پروژه سیوهشت ساختمان طراحی کردیم و برای هر فضا، امکانات زیربنایی را هم در نظر گرفتیم، برای هر موضوع استاندارهای بینالمللی را رعایت کردیم و علاوه بر سالنهای روباز، سالنهای سرپوشیده با توجه به اقلیم عمان طراحی کردیم که در تمام سال بتوان از آن استفاده کرد. معماریِ ساختمانها درعینحال که بسیار مدرن طراحی شدند، سایههایی ایجاد کردیم که در مصرف انرژی صرفهجویی کنند.
با توجه به موفقیت پروژهی اخیر، پیشنهاد پروژهی دیگری در کشور عمان داشتید؟
بله، خوشبختانه. در سال 1394 (2015) امپت (Ompet) از سه کشور کانادایی، نروژی و ما برای طراحی ساختمان مرکزی شرکت امپت دعوت نمود. امپت، شرکت بزرگی است: متشکل از ادغام دو شرکت نفت عمان و شرکت الجی کره، که مواد پتروشیمی را تولید میکنند. سایت پروژه در شهر صحار ــ بندری صنعتی در شمال کشور عمان ــ قرار داشت. آنچه که در مسابقه مطرح شد، طراحی یک ساختمان آیکونیک با هویت عمانی بود که بتواند به نیازها پاسخگو باشد. ما در مسابقه در واقع با طرح خود، پیامی به مدیریت شرکت امپت دادیم و از آنان خواستیم که تنها به عنوان یک تولید کننده عمل نکنند، نشان دهند که پروژه، یک دیدگاه محیط زیستی دارد و در مصرف انرژی نیز صرفهجویی میکند.
کلمهی آیکونیک و هویت عمانی که مطرح شد، برای من بسیار جالب بود. فکر کردیم که چگونه این پروژه را تعریف کنیم. ابتدا با توجه به تاریخ عمان در خاورمیانه، ساختمانهای اصلی و البته سنتی را بررسی کردیم، آنها دارای اشتراکاتی بودند: تعدادی قصر اصلی داشتند که شهر اطرافش ساخته میشد و به دلیل دفاع و کنترل در تپههای بلند، برجکهایی وجود داشت. ما از برجکها که در گوشههای قصرها بودند، به عنوان عنصر اصلی استفاده کردیم، برجک استوانهای را زیر آفتاب قرار دادیم، با توجه به نور خورشید و زاویهی تابش آن که تأثیرگذارترین در مصرف انرژی است تا حدی فرم پروژه تغییر کرد. ما بر این ایده بودیم که فضایی باز و انعطافپذیر داشته باشیم تا نسبت به نیازهای مختلف در سالهای مختلف بتواند پاسخگو باشد و با سیستم پارتیشن ادارای بتوانند آن را به راحتی جابجا کنند.
برای قسمت ورودی، عنصری با فضای سبز در نظر گرفتیم، برای دیواری که بیشترین تابش را در قسمت جنوب داشت یک دیوار سبز با گیاهان محلی به عنوان نما و فیلتر ایجاد کردیم. علاوه بر آن، در ورودی از آب به عنوان نما و بحث انرژی استفاده شد. در قسمت جنوب، تنها راهرو داشتیم و دورتادور ساختمان را شیشه در نظر گرفتیم. از عناصر افقی به عنوان سایبان در ساختمان استفاده کردیم که این سایه به ما اجازه داد تا دورتادور ساختمان پنجره داشته باشیم. آنچه برای ما در این پروژه، همانند سایر پروژهها، مطرح شد این بود که قابلیت اجرایی داشته باشد، آیکونیک و انعطافپذیر بوده و از عناصر سنتی مانند برجهای قصر به عناصر مدرن با یک کاربری مشخص تبدیل گردد. فضای کاری نباید تنها یک فضای سرد و پراسترس باشد، محیط کاری باید به انتقال یک انرژی مثبت به کارکنان کمک کند و از طریق آن انرژی مثبت که میتواند تعاریف گوناگونی داشته باشد حس شادی به افراد دهد.
بسیار خوب؛ برگردیم به ایتالیا و موضوع نمایشگاه تیرینال (سه سالانه) در میلان که غرفهی ایران کار شما بود. درسته؟
بله، یکی دیگر از فعالیتهای بینالمللی شرکت ما در سال 1395 طراحی غرفهی ایران در بیستویکمین دورهی نمایشگاه سه سالانه یا تیرینال میلان❊ بود که ما از طرف سه سالانهی میلان و مدیریت موزهی هنرهای معاصر تهران در ایران که مسئول سه سالانه در میلان بود، به عنوان کیوریتور (نمایشگاهگردان) و معمار اصلی انتخاب شدیم. این سه سالانه، قدیمی ترین نمایشگاه دیزاین در سرتاسر دنیا است که فعالیت خود را در سال 1303 خورشیدی آغاز نمود و ایران برای اولین بار در این نمایشگاه توانست در سال 1395 شرکت نماید.
در این پروژه چه نگاهی به معماری و مقولهی طراحی داشتید؟
در این نمایشگاه ما از کانسپت بازار ایرانی استفاده کردیم و شخصیت کلی غرفهها به شکل انتزاعی از بازار ایرانی الگو گرفته است. همانگونه که در بازار، غرفهها و کارگاههای مختلف برای رفع مایحتاج مردم وجود دارند و فعالیتهای بازار بر آن اساس شکل میگیرد، در غرفهی ایران نیز سعی شد که با یک کار تجریدی از کارگاههای قدیم در قرن بیستویکم، طرحهای دیزاینرهای جوان ایرانی به نمایش در بیاید. غرفهی ایران توانست با ایجاد یک محیط فعال و زنده با قرار دادن یک پرینتر سه بعدی در محیط غرفه برای شش ماه، هر روز دستاورد جدیدی را ارائه دهد. این طرحها با همکاری کانون طراحی موزهی هنرهای معاصر تهران به نمایشگاه ارسال و به صورت اجسام ساخته شده از الیاف گیاهی برای عموم به نمایش گذاشته شد. غرفهی ایران به دلیل بیشترین احترام به محیط زیست و صرفهجویی در زمان و هزینه در طول شش ماه برگزاری نمایشگاه، جزء ده غرفهی جذاب شناخته شد و از طریق گزارش ترینال به «بی.آی.ای» (B.I.E: International exhibition in Milan) پاریس معرفی شد. این غرفه، همچنین به دلیل دستاورد تازه در هر روز و تکراری نبودن، جزء غرفههای برتر شناخته شد.
پس از اتمام نمایشگاه سه سالانه، به دلیل موفق بودن غرفه و همچنین پتانسیل دیزاینرهای ایرانی در عرصهی طراحی بینالمللی، استقبال فراوانی از حضور ایران در سه سالانهی بعدی، یعنی برای سال 1398 به عمل آمد و با حضور اینجانب به عنوان دبیر و نمایندهی جمهوری اسلامی ایران در بیستودومین سه سالانهی دیزاین میلان در کشور ایتالیا در تاریخ 2019 موافقت شد.
اثر دیگری که ما تمایل داریم شما از آن برای ما بگویید طرحی است از شما برای نمایشگاه مبلمان میلان. داستان این طرح چیست؟
این نمایشگاه بزرگترین رویداد تجاری در نوع خود است و معیاری جهانی در بخش مبلمان به شمار میرود که جدیدترین مبلمان و طرحها را از کشورهای گوناگون به نمایش میگذارد و اولین بار در سال 1961 میلادی برابر با 1340 خورشیدی آغاز به کار نمود. در سال 1396 خورشیدی برای طراحی غرفهی رسمی نمایشگاه مبلمان جهان، رئیس اتحادیهی مبلمان ادارای ایتالیا، مهندس مارکو پریداری (Marco Predari) و خانم مهندس کریستینا کوترونا (Cristiana Cutrona) به عنوان کیوریتور از چهار دفتر مهندسی بینالمللی دعوت نمودند که خوشبختانه یکی از آنان ما بودیم. سه شرکت دیگر شامل «A+O» از سانفرانسیسکو، «UN استودیو» از آمستردام و «5+1AA» از شهر جنوا بودند. چالش اصلی پروژه، طراحی غرفهی مبلمان با موضوع «روحی شاد در کار» (A Joyful Sense at Work) بود و این برای اولین بار بود که از یک معمار ایرانی برای این رویداد دعوت به عمل میآمد. ارتباط اصلی و شروع طراحی این غرفه از «انسان» شکل گرفت. آنچه که برای شادی انسان امروز لازم است، زمینهای جهت ایجاد حس آرامش، صمیمیت و امنیت است. برای ایجاد این زمینه، مرجع اصلی مورد استفادهی ما، تاریخ، فرهنگ و مکان زندگی انسان بود. مشرق زمین وسیعترین بخش جغرافیایی، پرجمعیتترین، مهمترین و کهنترین تمدنها را داراست. با توجه به موضوعِ کارِ مطرح در مشرق زمین، مهمترین مسیر ارتباطات کاری و فرهنگی، جادهی ابریشم بود که با عبور از قلب ایران، ارتباط اصلی بین شرق و غرب را برقرار میکرد. بنابراین از میان کشورهای مشرق زمین، دورنمای غرفهی ما براساس طرح یک محیط ایرانی شکل گرفت و دو فضای شهری «باغ ایرانی» به عنوان یک فضای ارتباطی بین شهر و مکان ــ و نه فقط به عنوان محیط زیست ــ و از بازار به مثابه نماد مهمترین فضایی که کار در آن شکل میگیرد، به عنوان دو عنصر اصلی در طراحی مورد استفاده قرار گرفت. این دو نماد، در نقطهای با یکدیگر ادغام میشوند و اِلمان اصلی غرفه و فضای اداری را تشکیل میدادند. نقطهی تشکیل شده در غرفه دارای اِلمانی پر انرژی بود که از طریق خطوطی، انرژی خود را به محیط انتقال میداد که این انرژی دو سویه بود: انرژیای که محیط به افراد و کارکرد آنان میدهد و انرژیای که افراد با کار و احساسشان به محیط میدهند. بر اساس این ایده، دریافتیم که دیگر نیازی به یک محیط اداری بسته و بدون ارتباط در جامعهی امروزی نیست. در غرفهی ما، مبلمان و چیدمان نسبت به چهار فضای مختلف، فضای ارتباط با شهر و محیط، فضای ملاقات، فضای کار و فضای خصوصی انتخاب شدند و سعی کردیم که از مبلمانهای متداول اداری در فضا استفاده نکنیم، زیرا امروزه با انقلاب در تکنولوژی در همهی محیطها از جمله محیط اداری، کارها به صورت مجازی و با سیستم اینترنتی انجام میپذیرد و تعاملات اجتماعی به شدت کاهش یافته است. به همین دلیل با چیدمان مبلمان حتی به صورت چیدمان مسکونی، سعی کردیم ارتباطات و تعاملات انسانی را در غرفه بالا ببریم. همچنین توانستیم با ایجاد فضای خصوصی در غرفه، با استفاده از طرحی انتزاعی از فضای شاهنشین در منازل قدیمی ایران، فضایی برای آرامش و تمرکز در محیط اداری ایجاد کنیم. این غرفه با استقبال و نگاه جدید به حس نشاط در محیط کاری پایان یافت.