بیش از دههزار سال هنر و معماری ایرانیان بخش سوم: حکومت ماناها (600-1000 پیش از میلاد)

چه کسی فکر می کرد پنج معمار جوانی که فیلیپ جانسون (Philip Johnson) برای نمایشگاهی در موزه ی هنر مدرن (Museum of Modern Art) به دور هم جمع کرده بود، اینچنین جریان قدرتمندی را در جهان معماری ایجاد کنند؟ چه کسی فکر می کرد این جوانان دارای چنان اندیشه ای باشند که امروز، جهان معماری بدون آنها قابل تصور نباشد؟ پنج معماری که کار خود را از نقد اندیشه ی معاصر شروع کرده بودند. پنج معماری که نهتنها قوانین بازی، که تمام قوانین مسکن سازی، روش طراحی، نظریه پردازی و حتی روش ارائه ی پروژه را در هم شکستند. ایشان، به حق، همه ی قوانین معماری را از نو نوشتند! این جوانان بدعتی بر سنت مدرنیسم گذاشتند که تا به امروز، روح معماران بی قرار را تغذیه می کند: بدعت نقد!
پنج معمار، نخستین بار، در سال 1969 (معادل 1348 خورشیدی)، با برگزاری نمایشگاهی از آثار مسکونی خود به جهانیان معرفی شدند. کتاب پنج معمار: آیزنمن، گریوز، گوئاتمی، هیدوک، مایر (Five Architects: Eisenman, Graves, Gwathmey, Hejduk, Meier) نیز سه سال بعد، در سال 1972 (معادل 1351 خورشیدی) منتشر گردید. شناخت ناقص و دیرهنگام اندیشه های دیگر معماران جهان، یکی از دلایل عدم توانایی معماران ایرانی در نظریه پردازی است. این مقوله منجر شده است که معماری ایران، معماری ای عاری از نقادی باشد. این در حالی است که اساسا هنر، مقولهای است که رشد آن منوط به نقد و نظر است. نتیجه ی این وضعیت رخوتی ا ست که در بین برخی از معماران ایرانی، دانشجویان و استادان دانشگاهی کمابیش دیده می شود؛ رخوتی که عوارضی عجیب در پی داشته است. به عنوان مثال، در حوزه ی تاریخ معماری ایران، این رخوت باعث شده که ما مبانی معماری را بیشتر به دیدی احساسی بنگریم تا علمی؛ یا در مورد نسل جدید، اصلا به گذشته اهمیتی ندهیم. چطور ممکن است برخی از دانشجویان بزرگ ترین و قدیمی ترین دانشکده های معماری کشور از تاریخچه، استادان و بزرگانی که در آن دانشکدهها و مراکز علمی، در همان بناها، در همان آتلیه ها، روزگاری خط می کشیدند، بی خبر باشند؟ از این رو، یکی از نخستین انگیزه های نگارش این کتاب، ایجاد فرهنگ نقد و نظریه پردازی معماری بوده است؛ عاملی که تن معماری ما را از لباس رخوت می رهاند و باعث پویایی آن می گردد. همان گونه که نطفه ی نگارش این کتاب نیز، از نقد کتاب منتشر شده در آمریکا بسته شده است.
در این کتاب ابتدا زندگی نامه و نقاط عطف زندگی حرفه ای هرکدام از پنج معمار بررسی شده است و سپس مجموعه ی منتخبی از بناهای مسکونی طراحی شده توسط هرکدام از پنج معمار در حدود دهه ها ی هفتـاد و هشتـاد میلادی نقد و تحلیل شده است. هدف، آشنا نمودن مخاطبیـن ایرانی با اندیشه ها و تحلیل آثار این معماران، بهخصوص در حوزه ی طراحی «مسکن» بوده است. البته این نخستین کتابی نیست که در باب آثار و اندیشه های پنج معمار، چه به صورت گروهی و چه به صورت فردی نوشته شده است؛ اما امید داریم انقلابی ترین باشد. فایده ی کتاب، بجز ترویج فرهنگ نقد و توسعه ی مرزهای معماری، بر چند موضوع استوار است: از طرفی مخاطب ایرانی با مطالعه ی این کتاب، متوجه میشود که راه زیادی در پیش دارد، زیرا این همه ی پنج معمار نیست، بلکه نقطه ی شروعی برای راهی ا ست که ما باید 40 سال پیش می پیمودیم! حال، ببینید چقدر باید پرفشار و سریع این راه را پیش بگیریم تا به خط مقدم معماری جهان برسیم. از طرف دیگر، مطالعه ی این کتاب مخاطب ایرانی را با روش توسعه ی اندیشه در معماری آشنا می نماید. اساسا معتقدیم، تمامی معماران ایرانی با روش تفکر علمی در باب نقد معماری بیگانه هستند و در عالم «آداب تحصیل نقد معماری» خیلی آشنا به امور نیستند. این کتاب، سبک زندگی معمارانه و روش تفکر آن را، ضمن تشریح بناها و زندگی نامه ها بیان می نماید.
همانطور که درکسلر در پیشگفتار کتاب پنج معمار: آیزنمن، گریوز، گوئاتمی، هیدوک، مایر نوشته است، آن کتاب به محض انتشار، نایاب گشت. پنج معمار با تیراژ تنها 500 نسخه منتشر شد. گرچه 3 سال از رویداد نمایشگاه گذشته بود؛ اما آیزنمن مصرانه به دنبال چاپ آن آثار بود. از طرفی، تصمیم بر آن بود تا کتاب به صورت سیاه و سفید چاپ گردد، اما هیدوک اصرار داشت کارهای او برای درک بهتر مخاطب به صورت رنگی چاپ شوند. از طرفی دیگر، آیزنمن در تخمین قیمت ها، خیلی دقیق رفتار نکرده بود و در نتیجه هزینه های چاپ خیلی بیشتر از آن رقمی شدند که پیتر به دوستانش پیشنهاد داده بود. بههر حال آن کتاب، متشکل از سه بخش آثار نمایش داده شده در نمایشگاه، آثار ساخته شده پس از نمایشگاه و دو مقدمه از کالین رو (Colin Rowe) و کنت فرامپتون (Kenneth Frampton) منتشر شد. کتابی که به قیمت 7 دلار در سال 1972 به فروش رفت و پس از آن نیز انتشارات دانشگاه آکسفورد آن را به همان شکل، تجدید چاپ نمود.
قطعا آن کتاب، الهام بخش ما برای نشر کتابی بوده است که در دست دارید، گرچه عینا همان نیست. در واقع ما نمی توانستیم آن کتاب را دوباره تجدید چاپ نماییم، زیرا به مجلد آن، کیفیت و گرافیک، محتوا و دیگر فاکتورهای سازنده اش اساسا اعتقادی نداشتیم. از طرفی، مطمئن بودیم که به همان اندازه ای که باز نشر آثار پنج معمار در آن دوره ی زمانی ارزشمند بوده، کیفیت چاپ و بررسی پژوهشی و تحلیلی آنها و همچنین سایر اثار شاخص این پنج معمار نیز ضروری است. بنابراین برای آنچه که در دست دارید پروسه ای پژوهشی تعریف شد که مانند هر پژوهش دیگری به سرانجام رساندن آن متحمل هزینه، دانش، شکست، تکرار، بررسی و شکیبایی بود. ما تلاش کرده ایم که کیفیت تصاویر و محتوای نگارش شده، حامل معانی و الهام بخش معماران، دانشجویان، طراحان و نظریه پردازان ایرانی باشد. تولید نهایی این کتاب، دو سال برای انتشارات هنر معماری قرن زمان برده است. این کتاب حاصل تقدیر، احترام و ادب ما نسبت به مخاطبین فرهیخته هنر معماری و جامعهی معماری ایران است.
در نهایت، لازم به یادآوری ا ست که این کتاب نیز محصول زحمات دوستان، همکاران، متخصصان و کارشناسان بسیار عزیز در واحدهای طراحی و گرافیک، ترجمه و ویراستاری و پژوهش و توسعه ی هنر معماری بوده است که هرکدام بسته به تخصص خود برای ارتقای کیفیت آن پژوهش و تلاش نموده اند. ضمن تشکر و قدردانی از همه ی این عزیزان، امید است مقالات این کتاب و پروژههای آن که در هر شماره از فصلنامهی هنر معماری از این به بعد به یکی از این پنج معمار تاثیرگذار مکتب نیویورک اختصاص خواهد داشت و منتشر خواهد شد، راه را برای نقد حرفهای آثار معماری ایران و جهان وآینده ی درخشان معماری ما، با توجه به نیازهای حقیقی و فرهنگ اصیل ایرانی هموارتر سازد.