طرح مسابقه‌ی هتل پنج‌ستاره‌ی آرمیتاژ کیش، اثر بهزاد حیدری، شیرین صمدیان
ساختمان اداری 2226 اِمِنوید اثر گروه معماران بائمسچلاگیر اِبیرلِ، نوشته‌ی لادن مصطفی‌زاده

ویلا درویش‌آباد، اثر پویا خزائلی پارسا

در توضیح «ویلای شهرک دریاچه»، مسئله‌ای را مطرح کردم که کاملا به صورتی غیر قابل پیش‌بینی در پروژه اتفاق افتاد. به طور مشخص هرچند در «ویلای شهرک دریاچه»، آغاز طرح بر مبنای الگوهای معماری ایرانی قرار نداشت، اما نتیجه‌ی کار پروژه‌ای بود با رد پایی از الگوی حیاط مرکزی در خانه‌های ایرانی که در ترکیبی با مفاهیم ریشه‌های معماری مدرن قرار گرفته بود. علت این امر شاید تمرکز من بر چنین موضوعی در اغلب پروژه‌هایی بود که قبلا بر روی آنها کار می‌کردم، مثل «سفارت ایران در ونزوئلا» که در دفتر بهرام شیردل بر طراحی آن متمرکز بودم و در هنگام طرح «ویلای دریاچه» گویی این مسئله به صورت ناخودآگاه به طرح خطور کرده بود. اما حقیقت امر، که در نهایت با حضور در فضای «ویلای دریاچه» آشکار می‌شود، بر چیز دیگری تاکید می‌کند. فضای ویلای شهرک دریاچه برخلاف تمام اینها و ارتباطی که می‌توان میان آن و الگوهای گذشته در معماری ایران یافت، فضایی کاملا مدرنیستی است؛ و این مسئله‌ای است که با حضور در فضای پروژه ساخته شده و خود حس خواهید کرد.
اما من همواره به دنبال فضایی با حس ناب و جدید بودم که از کیفیت‌های فضایی معماری ایرانی سرچشمه گرفته باشد. اینچنین بود که در شروع طراحی ویلای درویش‌آباد از همان ابتدا به سراغ یکی از ناب‌ترین مسائل معماری ایرانی یعنی «حضور فضای منفی» رفتم. هدف من در طرح این ویلا به‌ صورت مستقیم، در ارتباط قرار دادن این کیفیت حضور فضای منفی در معماری ایرانی با اصول معماری مدرن بود. هدفی که با ساخت ماکت‌های زیادی آن را جستجو کردم. همانند سایر طرح‌های خود، بخشی از این هدف را به صورت حسی و بخشی را با پیگیری ایده به صورت دیاگرامی مشخص و هر دو بخش را به صورت همزمان با ساخت ماکت‌های متعدد مورد آزمایش قرار دادم تا روزی که مقاله‌ای را برای کارگاه معماری آقاخان در استانبول تهیه کردم. در آن مقاله با ترسیم دیاگرامی توضیح می‌دادم که چطور باید سازه‌ای دارای کیفیت فضایی معماری ایرانی را با مفاهیم معماری مدرن ترکیب کرد تا طرحی جدید و خلاق شکل گیرد. در هنگام ارائه‌ی این دیاگرام که ابتدا ربطی به «ویلای درویش‌آباد» نداشت: ساخت «ویلای درویش‌آباد» آغاز شده بود و خاک‌برداری زمین برای احداث فونداسیون به اتمام رسیده بود. در همین زمان بود که متوجه شدم این دیاگرام به صورتی بسیار پخته‌تر از دیاگرام‌های سابق که طرح پروژه بر اساس آن شکل گرفته بود، مسئله را بیان می‌کند و اینجا بود که پروژه را با تغییراتی بر مبنای این دیاگرام مجددا طراحی کردم و بدین ترتیب طرح آن درست در هنگام شروع ساخت تغییر کرد.
شاید بتوانم بگویم که طرح «ویلای درویش‌آباد» مثل یک جنین مراحل تکامل خود را طی کرد که در تمام مدت ساخت پروژه نیز ادامه داشت. یکی دیگر از این تغییرات که با هدف پیوند زدن عناصر داخلی بنا با سازه صورت گرفت تغییر زاویه‌ی این عناصر (عموما درب‌ها و دیوارها) به میزان 45 درجه بود که آنها را دقیقا در جهت تیرهای سقف که در بنا به صورت اکسپوز حضور داشتند، قرار می‌داد. تجربه‌ی حاصل از ساخت این پروژه بسیار ارزنده بود، چرا که امروز وقتی در این بنا قرار می‌گیرم تاثیر «حسی» متفاوت این فضا را تجربه می‌کنم. تجربه‌ای که از جنس تجربه‌ی کیفیت فضای ایرانی یاد شده، در تغییری است که از ترکیب آن با مسئله‌ی آزادی فضا (در معماری مدرن) تولید می‌شود. می‌دانم که این توضیحات تنها هنگامی به طور کامل قابل درک هستند که با حضور در فضا به صورت مستقیم بتوان آنها را حس کرد.
در این پروژه برای من چیزی از دست رفته از فرهنگ گذشته‌ی ما در پیوند با زندگی امروز زنده گردید و نقطه‌ی امیدی شد برای تعریف رمز و رازهایی که امروز از دست می‌روند؛ پلی برای تعریف ارتباطی دوباره میان عناصر طبیعی و فضای معماری.

کتاب سال معماری معاصر ایران، 1400
_________________________________

نام پروژه: ویلای درویش‌­آباد / عملکرد: ویلایی / معمار: پویا خزائلی پارسا / همکار طراحی: نسترن شهبازی اقدم / طراحی سازه: پیمان خضری / تاسیسات: بردیا دانش‌­زاد مقدم / مجری: محمد بختیاری، حسین خزائلی‌ پارسا، علیرضا ساجدی / کارفرما: نسترن شهبازی ‌اقدم / آدرس پروژه: ایران، مازندران، سرخ­رود، درویش‌­آباد / مساحت زمین: 400 مترمربع / تاریخ اجرای پروژه: 1389-1388 / عکاسی پروژه: محسن جزایری / فیلم: مهرداد عمرانی/ (پرسُناژ: اَران ابراهیمی؛ دستیار: سیاوش واعظ افشار)
وبسایت: www.esfahkmudcenter.org
ایمیل: pokhazael@gmail.com
اینستاگرام: mud.esfahk@

Darvish Abad Villa, Pouya Khazaeli Parsa

Project Name: Darvish Abad Villa / Function: Residential / Lead Architect: Pouya Khazaeli / Design Team: Nastaran Shahbazi Aghdam / Executive Manager: Mohammad Bakhtiary, Hossein Khazaeli Parsa, Alireza Sajedi / Client: Nastaran Shahbazi Aghdam / Total Land Area: 400 Sq.m / Location: Mazandaran, Iran / Civil Engineer: Peyman Khezri / Mechanical Structure: Bardia Daneshzad Moghadam / Date: 2009-2010 / Photographer: Mohsen Jazaieri
Website: www.esfahkmudcenter.org
Email: pokhazael@gmail.com
Instagram: @mud.esfahk

In explaining “Lake Town Villa,” I raised a problem that occurred quite unpredictably in the project. To be specific, although in “Lake Town Villa” the beginning of the project was not based on Iranian architectural patterns, the result was a project with a trace of the central courtyard pattern in old Iranian houses, which is in combination with the concepts of modern architectural roots. The reason for this may have been my focus on a subject in most projects I had worked on before, and when designing the “Lake Town Villa” it was as if it had come to my mind subconsciously. But the truth of the matter, which is finally revealed by the presence in the space of the “Lake Town Villa” emphasizes something else. Contrary to all this and the connection that can be found between it and past patterns in Iranian architecture, the space of “Lake Town Villa” is a completely modernist atmosphere.
But I was always looking for a space with a pure and new feeling that originated from the spatial qualities of Iranian architecture. This is how I started designing Darvish-Abad Villa from the very beginning, addressing one of the purest issues of Iranian architecture, namely, the “presence of negative space.” My goal in designing the villa was to directly connect the quality of the presence of negative space in Iranian architecture to the principles of modern architecture. Like my earlier designs, I defined part of this goal sensually and part by following the idea diagrammatically and testing both parts simultaneously by making multiple replicas until the day I wrote the article for Aga Khan Architecture Workshop in Istanbul. By drawing a diagram in it I explained how to combine a structure with spatial quality of Iranian architecture with modern architectural concepts to form a new and creative design. It was at this time that I realized that this diagram expressed the problem in a much more mature way than the previous diagrams on which the project plan was originally based, and it was here that I redesigned the project with changes based on this diagram. Thus, the design changed right at the start of construction.
Another change that was made to connect the interior elements of the building with the structure itself was to change the angle of these elements (generally speaking the doors and walls) by 45 degrees, which put them exactly in the direction of the roof beams that are left exposed in the building.
In this project, for me, something lost from our past culture was revived in connection with today’s life and became a point of hope for defining the mysteries that are gradually lost today; a bridge to redefine the connection between natural elements and architectural space.

مدارک فنی