همنشینِ چشم‌­انداز
ساختمان مسکونی The twins، اثر دفتر معماری دلوشن (DELUTION)

نورپردازی بی­‌نقص (بخش اوّل)
راه حل‌­های الهام‌­بخش برای هر اتاق
نوشته­‌ی سالی سْتوری / عکس‌­ها از لوک ؤایت / ترجمه­‌ی اشکان جیهوری

Perfect Lighting (Part I)
Inspiring Solutions for Every Room
Sally Storey

جنبه­‌ها برای هر اتاق مورد بررسی قرار گیرد و باید دقّت کرد که راه‌­حل‌­ها با توجه به تیپِ اتاق و نحوه‌­ی استفاده از آن متفاوت خواهند بود. این مقولات در بخشِ «نورپردازی در عمل» مورد بررسی قرار خواهد گرفت، که در آن به ترسیم خطوط اصلی ملزومات کلیدیِ نورپردازیِ اتاق­‌های اصلیِ خانه، خواهیم پرداخت.
خلق «تنوع» در ایجاد جذابیت بسیار مهم است، پس سعی کنید درست مانند زمانی که برای الگویِ دکوراسیون، ترکیبی از بافت‌­­ها و رنگ‌­های مختلف را انتخاب می­‌کنید، مجموعه‌­ای متنوع از افه‌­های نوری را نیز به خدمت بگیرید. نورهایِ بالاتاب (uplight) و پایین­‌تاب (downlight) را برای نورپردازیِ موردی، نورپردازیِ پس‌­زمینه و نورپردازیِ تأکیدی با یکدیگر ترکیب کنید و سپس با مرتبط کردنِ آنها به شکلِ مدارهای مختلف، امکان ایجاد تغییر در حس و حال فضا را فراهم آورید. ایجاد نورپردازیِ پس‌­زمینه و موردی به وسیله‌­ی چراغ‌­های آزاد (free standing lamps) در اتاق نشیمن عملی‌­تر است، اما برای طراحیِ نورپردازیِ تأکیدی به منظور برجسته کردن تصاویر و تابلوها نورهای موضعیِ توکار مناسب است؛ یا با استفاده از تابش چراغ­‌های نورباریک (لامپ) (narrow-beam) و از بالا بر گُل‌­های یک میز قهوه‌خوری، موفّق به خلق یک نقطه­‌ی تمرکز اصلی می‌­شوید. برای یک لایه­‌ی نوریِ اضافی، نصب نورهای پنهان درون یک طاقچه و یا بخشی از قفسه می­‌تواند مناسب باشد. نورپردازیِ قفسه­ موجب پدید آمدن نوعی نقطه‌­گذاریِ مؤثر در فضای مورد نظر می‌­شود، خواه این تأکیدْ بخشیدنِ جانی تازه در شمایل آشپزخانه باشد، خواه در کتابخانه‌­های اتاق‌های نشیمن و یا در متعلّقات سرویس بهداشتیِ خانه. با استفاده از نورپردازی از جلو یا از عقب و یا نورپردازی از بالا یا نورپردازیِ لبه‌­ای به بی­‌نهایت امکان نوآوری دست می‌­یابید. قفسه‌­ها نیز می­‌توانند افقی یا عمودی نور داده شوند؛ با این کار بُعد جدیدی به آنها اضافه می­‌شود. با برجسته کردنِ فرم­‌های معماریِ اتاق مانند یک شومینه‌­ی گشود‌ه‌­ی بزرگ، یک ورودیِ طاق قوسی و یا یک ستون می‌­توان جذابیت و هیجان آفرید. با نورپردازی ستو‌ن­‌ها به‌وسیله­‌ی یک نور توکار نصب شده در کف و نزدیک به پایه­‌ی ستون که موجب خراش نور بر کناره­‌های ستون و تولید نقطه­‌ی تمرکزی پر احساس بر سر ستون می‌­شود، می­‌توان افه­‌های حیرت­‌انگیزی پدید آورد. اگر به منابعِ نورِ اضافی نیاز باشد، به جای چراغ آزاد، یک نور بالاتاب کم‌­تشعشع را امتحان کنید. این کار باعثِ خلق یک توده‌­ی نرم و خوشایند نوری در گوشه‌­های اتاق می­‌شود. مشابه این تکنیک را می­‌توان در پشت یک کاناپه واقع در جلوی یک پنجره­‌ی کنسولی و به منظور تاباندنِ نور به پرده­‌ها استفاده کرد.
نورپردازیِ یک فضای اندکی تاریک­‌تر می­‌تواند به شکل غافلگیرکننده‌­ای هیجان‌­انگیز باشد. فی­‌المثل، اگر شما یک پاگرد کوچک را در ابتدای یک سالن ورودی روشن کنید، چشم شما ناخودآگاه به سوی روشن‌­ترین نقطه جلب شده و با ایجاد حسِ سیالیّت مابین محوطه­‌ها فضا را وسیع‌­تر نشان می­‌دهد؛ و به همین ترتیب، اگر باغ یا فضایی آن سوی پنجره روشن شده باشد، نورپردازیِ خارجی چشم را به بیرون جلب کرده و عملاً آن را در ادامه­‌ی فضای داخلی احساس خواهید کرد. این ترفند از عملکرد آیینه­‌ایِ پنجره در شب و انعکاس تصویرِ تمامیِ وسایل اتاق در پنجره جلوگیری می­‌کند.

به منظور دست­یابی به حداکثر کاربردی بودن و بیشترین انعطاف­‌پذیری در تغییر حس و حال یک اتاق، مطمئن شوید که افه‌­های نورپردازی‌­های موردی، عمومی و تأکیدی همگی بر مدارهای جداگانه و کلیدهای متغیّر اختصاصیْ تحت کنترل شما هستند.طراحی­ الگوی نورپردازی را در نخستین قدم‌­های روند طراحیِ داخلی انجام دهید، چراکه سیم­‌کشی در این حالت قابل اجراست و پریزهای مورد نیازْ پیش از اتمام مراحل دکوراسیون قابل نصب هستند.  هنگام استفاده از نورهای پایین­‌تاب برای خلقِ نور عمومی در یک فضا، سعی کنید تا از قرار دادن آنها در جایی دقیقاً بالای سرِ افراد بپرهیزید، چراکه این امر واجد اثرات معذب­‌کننده و ناخوشایندی است. در عوضْ از نورهای پایین­‌تابِ جهت‌­دارْ برای تاباندنِ نور به دیوارها یا کابینت­‌ها استفاده کنید، با این کار نور عمومیْ نرم‌­تر و مؤثرتر می‌­شود و انعکاس بیشتری می­‌یابد. اگر از نورهای پایین­‌تاب کم­‌ولتاژ استفاده می‌­کنید، از چیدن قرینه­‌ی منابع نور بر سقف و ایجاد خطوط مستقیم با نورهای پایین‌­تاب که منجر به القای حسِّ نسبتاً خنثا و استریلِ فضاهای «اداری» می­‌شود، اجتناب کنید. به موضوعی که قصد روشن­‌کردن آنرا دارید، بی‌اندیشید و نقطه­‌ی تمرکز نور پایین‌­تاب را بر آن قرار دهید ــ چه مرکز یک تابلو باشد و چه بالایِ یک میز ناهارخوری.
در یک الگوی نورپردازیِ منعطف، داشتنِ «کنترل» بسیار مهم است. همیشه با تنظیم کلیدهای متغیّر (دیمرها)، می‌توانید جوِّ اتاق را تغییر دهید؛ در اختیار داشتن بیش از یک کلید متغیّر، امکان خلقِ افه­‌های نوری متنوع‌­تری را در اختیارتان قرار می­‌دهد. مثلاً چراغ­‌های رومیزیِ خود را بر یک مدار قرار دهید، نورهای پایین­‌تاب کم­‌ولتاژ برای تابلوها را بر مداری دیگر، و نور پایین‌­تابِ متمرکز بر وسط یک میز را بر مدار سوم. نورپردازی تأکیدی همیشه مورد نیاز نیست و بایستی همواره به کلید یا کلید متغیری جداگانه متصل باشد تا با استفاده از آن بتوان حال و هواهای مختلفی را به وجود آورد. بهترین نقطه برای قرارگیریِ کلیدِ کلّیه­‌ی چراغ‌­ها و نورهای بالاتاب، در یک مدار روشنایی 5 آمپر، نزدیکِ درِ ورودی است؛ نوع کلیدْ ترجیحاً باید متغیّر باشد تا بتوانیم همه­‌ی چراغ­‌ها را همزمان خاموش یا روشن کنیم و نیز بتوانیم برایِ خلق حال و هواهایی متفاوتْ میزانِ روشنایی آنها را به­‌وسیله­‌ی کلید متغیّر تنظیم کنیم. اگر اتاق مورد نظر قبلاً سیم‌­کشی شده باشد، وجود انواع مختلف کنترل از راه دور، این امکان را فراهم می‌­آورد که تنظیم­‌کننده­­‌ی موجود در درونِ یک چراغ رومیزی، ضمن ارتباط با دیگر چراغ­‌ها به کلید دمِ در نیز متصل باشد.
منبع نور در اکثر خانه‌­ها برای نورهای پایین­‌تاب نوعاً هالوژنِ کم‌­ولتاژ است و برای چراغ‌­ها به طور سنّتی از لامپ­‌های تنگستن استفاده می­‌شود. این منابعِ نور به طور فزاینده­ای در حال جایگزین شدن با فلورسنت فشرده با نورِ گرم و لامپ­‌های LEDی کم‌­مصرف (دیود نورگُسیل) هستند و در تولید افه‌­های تزیینیِ استانداردی چون تغییر رنگ و یا در پلّه‌ها و قفسه‌­ها و یا روشنایی تابلویِ برق به کار می‌­روند. نور لامپ­‌های تنگستنْ زرد و در نتیجه گرم و گیراست؛ در حالی که نور لامپ­‌های هالوژنْ سفید و سرد است که می­‌تواند در نقشِ مکمّلِ نورِ روز در اتاق­‌های تاریک و خصوصاً در مناطقِ زیر همکف مورد استفاده قرار گیرد. مزیّت دیگر این منابع نورْ اندازه­‌ی کوچکِ لامپ آنهاست، که باعث می­‌شود بتوان از آنها در مکان­‌های جمع و جور و دور از دید سود جست. در یک الگویِ نورپردازیِ موفق، پنهان کردنِ اجزایِ نورپردازی روند پراهمیّتی است. کلید قضیه انتخاب نورهای پایین­‌تابی است که چراغ را پنهان می­‌کنند، چرا که چشم همواره به سوی روشن­‌ترین نقطه جلب می­‌شود. اگر چراغ درون لوازم و اتصالات خود فرو رود به جای خود منبع نور، سوژه‌­ای که توسط آن روشن می­‌شود به نقطه­‌ی تمرکز بدل می­‌شود. با ایجاد جایگاه مناسب بر دیوار که نور پایین‌­تاب مورد نظر را بپوشاند، نیز می­‌توان منبع نور را از نظرها دور نگه داشت. این کار در طراحی داخلیِ معاصر منجر به ایجاد نوعی افه‌­ی معماری می‌­شود. برای دستیابی به بهترین نتیجه جسور باشید و از کار خود لذّت ببرید و دو قانون طلایی نورپردازی را از خاطر نبرید: لایه­‌های مختلفی از افه­‌های جالب توجه را در طراحی خود بگنجانید و برای پنهان کردن منبع نور، از متعلّقات نیمه‌­شفاف استفاده کنید.

نورپردازی چه می‌­تواند بکند                                                                                                                                                                                                                                                                      نورپردازی ابزار پرقدرت و چندمنظوره‌­ی طراحی به شمار می­‌رود که به منظور بهبودِ وضعیت داخلی بنا و زندگی بخشیدن به یک خانه، به طرق مختلف قابل استفاده است. نورپردازی افزون بر اینکه ضرورتی عملی است و نور را برای مقاصد کاربردی به خدمت می‌­گیرد، می‌­تواند مناطق و نقاط تمرکز به وجود آورَد تا ضمن استفاده­‌ی درست از ابعاد یک فضا، توجّه را به یک ویژگیِ معماری جلب کرده و یک عنصر دکوراتیو به محیط بی‌افزاید ــ با ایجاد الگویی مناسب، برجسته­‌کردن یک سطح جالب توجه و یا با اجرای افه­‌های پرهیجان از طریق بازی نور و سایه.     

بهبود فضا
نورپردازی می­‌تواند از چندین طریق برای رسیدن به بهترین حالت بهره‌­برداری از فضا مورد استفاده قرار گیرد: با افزایشِ درک حجمی، از طریق استفاده­‌ی بهینه از نسبت­‌ها در یک اتاق، و یا با مرتبط کردنِ مناطق به یکدیگر و یا تعریف و تحدید نواحی با ایجاد نقاط تمرکز در فضایی با پلان آزاد.

تناسب مقیاس و حجم 

هما‌نگونه که نور آنچه قابل دیدن است را آشکار می‌­کند و آنرا تحتِ تأثیر قرار می‌­دهد، احتمالاً یکی از مهم‌ترین عناصری است که نظر ما از یک اتاق را نیز تعیین می‌­کند. نور می‌تواند پدیدآورنده‌­ی درک ما از فضا و حجم و یا گرما و صمیمیّت باشد. نور می‌­تواند به عنوان تقویت­‌کننده­‌ی یک بیانِ معماری استفاده شود و بر تناسبات تأکید ­کند. برای مثال ردیفی از ستون­‌ها می­‌توانند با نورپردازیِ بالاتاب به وسیله­­‌ی منابعِ نورْباریک، بلندتر به نظر رسند.
اساس عملکردِ نورْ بازتابشِ آن از یک سطح است. بازتابشِ نور از یک سطح روشن، امکان اجرای ترفندهای متنوع‌­تری را بر اساس وسعت و روشنی پدید می‌­آورد، تا یک سطح سیاه یا تاریک. سطح تاریک بدون توجّه به مقدار نور تابیده بر آن، به علّتِ جذب نور، هیچگاه روشن به نظر نخواهد رسید. در مقابل، یک اتاق سفید می­‌تواند تحت تسلط نور درآمده و صمیمی و پراحساس و یا روشن و باز به نظر آید. اگر یک اتاق سفید با نوری پایین­‌تاب نورپردازی شده و دیوارها بدون نور باقی بمانند، نور موجود تنها به وسیله­‌ی کفِ اتاق منعکس شده و نتیجتاً پتانسیلِ فضایی اتاق به طور کامل درک نخواهد شد، ولی اگر تأکیدِ نور از کف برداشته شده و به جای آن دیوارها درْ نور «شسته» شوند، فضا وسیع‌تر و روشن­‌تر به نظر خواهد رسید. نورپردازیِ دو دیوار متقابل در یک اتاق، موجب تاریک به نظر رسیدنِ دو دیوارِ بی­نور مانده­‌ی اتاق شده و حتّا اگر اتاق کاملاً مربع‌­شکل باشد، آنرا طویل‌­تر می‌­نمایاند. به علاوه، دیوارهایی که تحتِ تابشِ نور قرار دارند نسبت به آنهایی که در سایه هستند و دقیقاً یک­‌شکلند، آغشته به طیفِ متفاوتی از رنگ سفید به نظر می‌‌رسند.
نورپردازیِ بالاتابِ یک اتاقْ اثری مشابهِ دیواری «شسته در نور» بر ابعاد اتاق دارد. این نوع نورپردازی، نوری به‌­شدّت پراکنده را ارائه می­‌دهد و در اکثر مواقع احساس حجم را افزایش داده، اتاق را وسیع‌­تر می‌­نمایاند و با بازتابشِ نور از سقف، احساس سبک‌باری را القاء می­‌کند. فضایی که به این روش و به طور غیرمستقیم روشن می­‌گردد، فضایی است لطیف‌­تر و محیطی زیباتر را برای «بودن» عرضه می‌­کند؛ در حالی که فضای روشن شده با نور پایین‌­تاب و بی‌مانع، در راه حلّ‌های موردی و متمرکز به کار می­‌آید.
نورپردازیِ بالاتاب می­‌تواند از دیوارها، کف و یا حتّا مبلمانِ مجزای داخل اتاق منبعث شود. برای یافتن بهترین راه حل باید دید ارتفاع اتاق مورد نظر چقدر است؛ چنانچه بخواهیم نورپردازیِ بالاتابِ مؤثری داشته باشیم، نور بایستی منتشر شده و به تمامیِ نقاط ساری شود و منبعِ نور نباید بیش از حد به سقف نزدیک باشد، بلکه به منظور اجتناب از خیره شدن نگاه بایستی بالاتر از تراز چشم انسان قرار گیرد. به همین دلیل نورپردازیِ بالاتابِ دیواری در اتاقی با سقفِ کوتاه، اصولاً بی‌­معنی است. در این موردِ به­‌خصوصْ راه حل مناسب‌­تر، استفاده از نور بالاتابِ توکارِ نصب شده در کف و یا به کار بردنِ یک منبعِ نور پخشیده‌­تر است که به­‌وسیله‌­ی یکی از اثاثیّه از نظر پنهان باشد.
در فضاهای کوچک و کم‌­ارتفاع که به کارگیریِ نور بالاتاب دشوار است، گاه راه حلْ روشن کردنِ چهارگوشه­‌ی اتاق، استفاده از نورهای بالاتابِ توکار و یا به کار بردنِ منابع نور قابلِ حمل و قرار دادن آنها پشتِ شی­ء است. اینها منابعِ روشناییِ نورباریک هستند که به منظور اجتناب از دیدِ مستقیمْ می‌­بایست منشأ نامحسوسی داشته باشند. اگر از روشِ توکار استفاده می­‌شود، منبع نور باید نوربایک بوده، و به­‌خوبی در درونِ قطعات و لوازمِ خود نصب شود.
در فضایی با سقفِ شیب­دار، مانند انبارِ زیرشیروانی، نیاز به استفاده از نور بالاتابِ پخشیده خواهد بود، چراکه اثر نورِ باریک در چنین فضایی بسیار خاص و موردی است. یک منبع نور در ارتفاع پایین و پوشیده با شیشه­‌ی مات می‌­تواند به عنوان راه حل مورد بررسی قرار گیرد. برای چنین فضایی نورهای فلورسنت با قابلیت همپوشانی به منظور القای پیوستگیِ نور، بهترین انتخاب هستند. به منظور دستیابی به تأثیری متفاوت در شب، می­توان از ردیفِ دیگری از منابع فلورسنت با پوشش‌­هایی به رنگ­‌های متفاوت استفاده نمود.
اگر مبلمان شما توکار هستند و استفاده از نور بالاتاب ممکن نیست، از یک میز که در داخل آن چراغ کارگذاشته شده، یا از یک لامپِ تشعشعی استفاده کنید. این ابزار به همراه نور بالاتاب، نور سراسری را تأمین می­‌کنند.
راه دیگرِ افزایشِ درک فضایی، روشن کردنِ چیزی در سوی مقابلِ اتاق مورد نظر است. برای مثال یک بالکن یا گلخانه­‌ی روشنْ ضمنِ بردنِ چشم به آنسویِ پنجره در شب، درک بیننده را از فضا گسترش می­‌دهد. چنین عملکردی در نورپردازیِ هر محیط خارجی نیز صدق می­‌کند. به طور مشابه، در یک سالنِ باریکْ نورپردازیِ سوژه‌­ای در ورای سالن، مانند شی­ء یا یک اثر هنری نصب شده در پلّه یا پاگرد، و یا فرمی در زیرِ پله‌­کان، چشم را به سویِ این محوطه کشانده و فضایی بیشتر و بزرگتر را القاء می­‌کند.

محوطه‌­های مشخّص و فضاهایِ ارتباطی

درست است که نور نمی­‌تواند به صورت فیزیکی فضا را تقسیم کند و شدت­‌های متفاوتِ نور در مکان­‌های مختلف مورد استفاده قرار می­‌گیرند، ولی نورپردازی به منظور ایجاد مرزهای بصری و تعریف و تحدیدِ مناطق، ابزاری مؤثّر به حساب می‌­آید. این کارکردِ نورْ در فضاهایی با پلانِ آزاد که فعّالیت‌­های مختلف در آن انجام می‌­پذیرد، اهمیّتی فو‌ق‌­العادّه می‌یابد؛ مانند یک سوئیت آپارتمان زیر شیروانی و یا یک آشپزخانه ـ نشیمنِ یکپارچه. در صورت نورپردازیِ یکنواختِ این فضاهای باز و بزرگْ آنها سرد و بی­روح به نظر خواهند رسید. اما استفاده از نورهایی با شدّت­‌های متفاوت به منظور جداکردن بخش‌­ها و ایجاد مناطق متمایز در درون یک اتاقْ جوّی دنج و پذیرا را حاصل می­‌آورَد.
مناطق را می­‌توان به روش­‌های گوناگونی تعریف کرد؛ از طریقِ کمبودِ نور و ایجاد مناطق سایه و یا از طریقِ استفاده از هیجانِ ناشی از نور؛ چگونگیِ انجام این تعریف به نوع فضا و نوع فعّالیّت­‌هایی که در این فضا قابل انجام است، بستگی دارد. برای مثال در یک محوطه­‌ی زندگی با پلانِ آزاد، یک شی­ء ساده مانند یک مجسّمه­‌ی نورپردازی شده، و یا حتّا یک گلدان، با درگیر کردنِ تمرکز، ضمنِ تبدیل شدن به یک نقطه­‌ی تأکید بصری، به طرز مؤثری دو منطقه را از یکدیگر جدا می‌­کند.
در حالی که نورپردازیِ فکر شده در نواحیِ مختلفِ یک لی‌آؤت طرح ـ آزاد، مراکز تمرکزی می‌­آفریند که فضا را از احساس صمیمیت می­‌آکَنَد، در اتاق­‌های مرتبط مثل یک اتاق با سرویس اختصاصی و یا آشپزخانه‌­ای که به فضاهای نشیمن یا غذاخوری باز می­‌شود، ضمن کشیده شدن چشم به درونِ نواحی طرف دیگر، درک فضایی شخص را با تسهیل جریان اتاق­‌ها به درون یکدیگر افزایش می­‌دهد.
آنچه معمولاً مورد بی‌­توجهی قرار می­‌گیرد محیط­‌های ارتباطی مانند سالن­‌ها و راهروهـــا هستند که به لحاظِ فیزیکی ارتبـــاط اتاق­‌ها را با یکدیگر برقرار می­‌کنند. این‌ها در حقیقت جاده­‌هــای درونیِ یک خانه هستند که گاه زمان بررسی طرحِ کلّی و نورپردازی در کف لیست اولویّت­‌ها قرار می­‌گیرند. چنانچه این فضاها به طور کلی با اثاث و لوازمِ منزلْ پر و در نتیجه شلوغ و بی­‌نظم نشوند، می­‌توان آنرا به مثابه فرصتی برای ایجاد خلّاقانه‌­ترین افه‌­های نوری برشمرد. نورپردازیِ کف با منابع نور کم­‌شدتِ توکار، در یک سالن با سقف کم‌­ارتفاع، راهرو را از محیطی بی­‌روح و کسل­‌کننده به فضایی جذّاب و هیجان­‌انگیز مبدّل می­‌سازد. پیشرفت فعلی منابع نوریِ کم­‌مصرف (LED) به معنای کاربردی و به صرفه‌‌بودنِ این روش نورپردازی است که به ما اجازه می­‌دهد این منابع نور را در تمام طول شب روشن باقی بگذاریم.
نورپردازی در محوطه‌­های ارتباطی، چه بین دو اتاق مجاور و چه بینِ یک اتاق و منطقه‌­ای که از درون با آن ارتباط دارد، باید به یک میزانْ قابل کنترل و دارای ظرافت باشند تا بتوان آمبیانس را در هر دو ناحیه تنظیم کرد. به طور مثال اگر اتاقِ نشیمنِ دلباز با نورپردازی مهیّج و گیرا دارید، ولی سالنی که این اتاق به آن منتهی و گشوده می‌­شود، داری نورپردازیِ کنترل شده‌­ای نیست، زحماتتان بر باد رفته خواهد بود، چراکه نور مطمئناً از سالن به درون اتاق نشیمنْ سرازیر و منجر به ایجاد یک تضادِّ نوریِ آشفته و بی­‌ثبات می­‌شود.

ایجاد مراکز توجّه

در طراحیِ نورپردازی هر اتاقْ مهم است که پیش از هر اقدامی در مورد اینکه «مراکز کلیدی توجّه کدام­‌ها هستند» تصمیم بگیرید و با نورپردازی اختصاصی آنها را برجسته نمایید. این مرکز توجّه می­‌تواند تصویر یا مجسّمه­‌ی مورد علاقه­­‌ی شما و یا قطعه­‌ای از مبلمان باشد و یا یک فرم معماری که برجسته­‌شدن و مورد تأکید قرار گرفتن آن سودمند است. چشم همواره به سمت روشن­‌ترین نقطه میل می­‌کند، پس کانون توجه با برجسته کردن هر آنچه که می­‌خواهیم برجسته باشد به وجود می­‌آید و چشم به طور طبیعی «جای پای» خود را در رودخانه‌­ی نور خواهد یافت. هنگام طراحی برنامه‌­­ی نورپردازی یک اتاق، این نقاط کانونی را به رنگ زرد مشخص کنید؛ اگر رنگ زرد در طرح زیاد باشد، معلوم می‌شود که تعداد نقاط کانونی زیاد است و باید برای تأثیرگذاری، با سخت­‌گیریِ بیشتری نقاط را انتخاب کنید. نورپردازیِ هوشمندانه‌­ای که با سخت­گیری جانمایی شده معمولاً از نور زیادْ بسیار مؤثرتر است.
ایجاد نقاط توجّه، حاصل بازی با تضادهاست. اگر شیئی شدیدتر از اطرافش روشن شود، خود به خود برجسته خواهد شد و اگر محیط تاریک باشد برجستگی بازهم افزایش خواهد یافت. برای ایجاد نقاط توجّه مناسب، مهم است که بدانیم نورپردازیِ عمومیِ فضا چگونه به وجود آمده است ــ چه به وسیله‌­ی چرا‌غ‌­های رومیزی و آویزها و چه به وسیله‌ی نورهای پایین‌­تاب توکار و نورهای بالاتاب و یا به وسیله­‌ی هر تعداد ترکیبات ممکن از این منابع نور. این نورپردازی عمومی باید جدا از افه‌­هایی که باعث به‌­وجود آمدن نقاط تمرکز می‌­شوند، کنترل شود، به شکلی که وقتی نورپردازیِ کلّی کاهش یابد، تمامی این افه‌­ها نمود پیدا کنند. نکته­‌ی کلیدیِ دیگری که باید در ذهن داشت این است که سوژه یا شکلی که نورپردازی می­‌شود باید روشن­‌ترین نقطه بوده و خود منبع نور بایستی پوشیده باشد ــ چون در غیر این صورت به جای سوژه یا شکل مورد نظر، منبع نور به عنوان روشن­‌ترین نقطه، چشم را به دنبال خود می‌­کشد.

چند نکته­­‌ی کلیدی

اگر درگیرِ یک کار ساختمانیِ بزرگ یا بازسازی خانه­­‌ی خود هستید، همان زمان که لوله­‌کشیِ بنا را انجام می‌­دهید، الگوی نورپردازیِ خود را طراحی کنید تا بهترین بهره را از الگوی خود ­ببرید. پیش از تصمیم‌گیریْ تمامیِ کاربردهای احتمالی اتاق و تمامیِ فعّالیت­‌هایی که اتاق در خود می‌­پذیرد را در مقاطع زمانیِ متفاوت شبانه روز، بررسی کنید. زمانی که از نورهای پایین‌­تابِ کم­‌ولتاژ استفاده می­‌کنید درباره­‌ی سوژه­‌ای که می­‌خواهید بر آن نور تابیده شود، بی‌اندیشید و نورهای پایین‌­تاب مورد نظر را بر مرکز یک تصویر و یا از بالا به یک میز بتابانید. از تعبیه­‌ی منابع نور به‌­شکل قرینه­ بپرهیزید. برای خلق پالتی از افه­‌ها، نور را در سطوح مختلف لایه­‌بندی کنید. برای قفسه‌­ها و کتابخانه­‌ها ترکیبی از نورهای بالاتابِ کم­‌شدت، نورهای دیواریِ توکار و منابع نورِ تکی استفاده کنید. از ترکیب افه­‌های نور سنّتی با راه‌­حل­‌های مدرن، مثل ادغامِ لوسترهای تزئینی با نورهای پایین‌­تاب پنهان، نهراسید.

منتشر شده در : یکشنبه, 24 ژانویه, 2021دسته بندی: مقالات, نورپردازیبرچسب‌ها: