موزهی که برانلی
جون گانچار
ترجمهی اشکان جیهوری

موزهای که در محیط پیرامون خود چندان به چشم نمیآید، برای یک پروژهی رده بالا که در بهترین منطقه از املاک پاریس و توسط یک آرشیتکت مشهور و جهانی طراحی شده، هدف مناسبی به نظر نمیرسد. اما معمار پرآوازه ژان نوول در نامهای به ضمیمهی سند بُردِ مسابقهی طراحی مؤسسهی جدیدی ویژهی نمایش هنر غیرغربی، طرح خود را به نام «جنگل مقدس» میخواند، جایی که با کمرنگ شدن شکل مادی بنا، حسی از یک محراب بدون دیوارهای فیزیکی را به دست میدهد.
این دیدگاه بهظاهر فروتنانه، تمامی مباحثات پیرامون این پروژهی کلان 266 میلیون دلاری را از لحظه اعلان آن توسط ژاک شیراک رئیس جمهور وقت فرانسه در سال 1996، باطل اعلام کرد. ساخت موزهای که در نهایت به نام موزهی «که برانلی» خوانده شد، آن سوی بولوار کرانهی چپ رودخانه که یکی از اضلاع سایت ساختمان را پوشش میدهد مستلزم آن بود که دو موزهی خوشنام فرانسه کلکسیونهای خود را به این موزهی جدید واگذار کنند. این پروژه مباحثات داغی را میان موزهداران، انسانشناسان و صاحبنظران تاریخ هنر، پیرامون این پرسش برانگیخت که عرضهی اشیایی با تنوع ماسکهایی از گینهی نو و مجسمهی برنزی بودا از نپال تا کوزههای سفالی از آمریکای جنوبی به چه میزان میتوانند مقبول نظر علاقهمندان واقع شوند؟
به نظر نمیرسد که این مباحثات آکادمیک، با وجود فرونشستن موج شدید اولیه، در آیندهای نزدیک پایان یابند. همانطور که موزهی «که برانلی» هم که در ژوئن 2006 گشایش یافت تا رشد کامل 169 اصله درخت بلوط، افرا، گیلاس و ماگنولیای باغ خود، در چشمانداز پیرامون خویش حل نخواهد شد. این موزهی 7400 متر مربعی برخلاف آنچه معمار در زمرهی اهداف خود بیان کرده است، همه چیز هست جز ساختمانی حاشیهای: این بنا فرمهای جسورانه و مشخصهی معماری نوول را داراست، اما با فراوانی و تنوعی که در هیچیک از پروژههای قبلی او دیده نشده است.
«که برانلی» مجموعهای است از ساختمانهای موازی و به هم پیوسته که از پشت گروهی از آپارتمانهای دوران اوسمان*، که لبهی غربی سایت ساختمان را مشخص میکنند، سر برآوردهاند. بزرگترین و گیراترین این ساختمانها، فضای نمایشگاهی پل گونهای است به ابعاد 30×210 متر که انحنای آن در نقشه، به تقلید از پیچ رود سن در نزدیکی محل ساختمان اعمال شده است. این بخش ظاهراً به وسیلهی پیلوتها و سیلوهایی از بتن غیرمسلح که بیهیچ نظم خاصی قرار گرفتهاند و عوامل گردش عمودی و تجهیزات مکانیکی بنا را میپوشانند، تقویت شده است. نزدیک 30 محفظهی طرّهای در اندازههای مختلف، که مجموعا فضای نمایشگاهی کوچکی را تشکیل میدهند و با قابهایی اندود به رزین خاکیرنگ پوشانده شدهاند، به طور کاملا تصادفی از نمای شمالی ساختمان بیرون زدهاند. سه سازهی کوچکتر که امور اداری و حفاظتی و نیز مغازهی هدایای موزه را در خود جای دادهاند، هر یک نمای خارجی مخصوص به خود را دارند. غیرمنتظرهترین سازه باغی عمودی است با 773 متر مربع مساحت که نمای خارجی ساختمانِ بهاصطلاح برانلی در گوشهی شمال غربی مجموعه را همچون حیوانی پشمالو نشان میدهد. اما حتی بیروحترین و کسلکنندهترین آواها با عملیات مناسب به مثابه فرصتی طلایی برای بیان تلقی میشوند. برای مثال، یک نمای گچی با ورودی بزرگ، تکراری و ساده به وسیلهی نقش برجستهای از هنرمند بومی استرالیا لنا نیادبی تزئین شده است. تکههای کوچکی از نقاشی با آبرنگ بر روی گچ سقف، که توسط جمعی از نقاشان بومی استرالیا کار شده بر بالای پنجرهها نمایان است. گرچه به نظر میرسد سختگیری نوول، که در کارهای دیگر او مانند بنیاد کارتیه در پاریس و یا تئاتر گوتری در مینیاپولیس شاهد آن بودهایم، در «که برانلی» به چشم نمیخورد ولی در هم آمیختن طیف گستردهای از رنگها، بافتها و عملکرد متفاوت نماهای ساختمان به قصد تولید تسلسلی از محیطهای مختلف نیز غیرمحتمل به نظر میرسد. بازدیدکنندگانی که از ضلع شمالی به طرف موزه میآیند با دیواری شیشهای به ارتفاع تقریباً 13 متر مواجه میشوند که گویی با انعکاس تصویر درختان کاشته در خیابان و کرانهی رودخانه، قصد ایجاد نوعی درهمریختگی ادراکی از موزه را داشته است. مسیری با پیچ و تاب ملایم و فضای سبزی شامل علفهای بلند و درختان گلدار که به وسیلهی ژیل کلمان طراحی شده است، از میان باغی نامنظم و بیقاعده بازدیدکنندگان را به سمت موزه هدایت میکند. بازدیدکنندگان با پیمودن این مسیر پیچدرپیچ در زیر محوطهی نمایشگاهی اصلی موزه و به دور فضایی به شکل نرمتنان، محاط بر گالریهای نمایشگاه دائمی به ورودی ساختمان میرسند. لابی تماماً سفید رنگ و پرنور موزه و رَمپی که از درون سالن چندطبقه و شیشهای آلات موسیقی میگردد و به بالا میرود، کم و بیش یادآور موزهی گوگنهایم نیویورک است. اما این فضای تقریباً آشنای موزهای به بازدیدکنندهی کمتر عادی و اندکی دقیقتر راه را نشان میدهد: یک رمپ مستقیم، تاریک و تدریجاً تنگ و تونل مانند. این فضای فشرده و دوّار به یک سالن نمایشگاهی