موزهی هنرهای معاصر نائوشیما – 1988-1992
خانهی بِنِس و بخش الحاقی * نائوشیما، کاگاوا
تادائو آندو

موزهی هنرهای معاصر نائوشیما بر دماغهی جزیرهی کوچکی در دریای داخلی ژاپن واقع شده است. ساختمان گویی راحت و آسوده لمیده است تا از منظرهی دریا لذت ببرد. سایت وسیع پروژه احساسی از درخشش، سبکی، و برونگرایی به بیننده القا میکنند و خطوط خمیده، فضا را به رقصی شادمانه درمیآورند. در اینجا از حال و هوای جدی و درونگرای معماری آندو در داخل شهرها، خبری نیست و به جای آن، حس و حالی از فراغت و رهایی وجود دارد. ساختمان با گریز از فرمهای هندسی دستوپاگیر و مصنوعی، گویی در جستوجوی رهایی و بیدغدغگی، با طبیعت یکی میشود و ما خود را در گردبادی حس میکنیم که طبیعت و معماری را در هم میآمیزد. در سراسر محوطهی پروژه، میدانگاهها، ایوانها و دیوارهایی از سنگ طبیعی به چشم میخورند. طبیعت و معماری بدهبستان سرخوشانهای با یکدیگر دارند و محیط و فرمهای هندسی در هم ادغام میشوند.
اگر با قایق و از راه دریا به موزه نزدیک شویم، اسکله ما را پذیرا میشود. سپس نوبت به دیوار بتنی و میدانگاه ایوانداری از سنگ طبیعی میرسد. این باغی است که در دامان طبیعت پرورده شده، و وسیلهای است که توجه بیننده را بیش از پیش به محیط طبیعی پیرامون جلب میکند. آندو با حداقل دستکاری، از طبیعت، محوطهای مصنوعی میسازد که از گرایش سنتی و همیشگی او نسبت به فرهنگ ژاپنی سرچشمه میگیرد. برای مثال، هرازگاهی به پیوند میان فضاهای آندو و هایکوهای ژاپنی اشاره میشود. هایکو شعر بسیار کوتاهی است با قالب بسیار خشک و مشخص: سه سطر موزون شامل پنج، هفت، و پنج هجا، و نام یک فصل نیز باید در آن به کار رفته باشد. آندو با استفاده از فرمهای هندسی به گونهی مشابهی، محیط و منظره را در قالب جملات و عبارات میریزد و درون طبیعت، طبیعتی دیگر میآفریند.
بگذارید نگاهی به نقشههای او بکنیم. یک هتل، یک موزهی هنری، یک رستوران و یک تالار، به صورت شعاعی، حول استوانهی عظیمی قرار گرفتهاند. عملکرد و فرم هندسی کاملاً سنجیده و هماهنگ شدهاند. آرایش فضاها به صورت شعاعی، تصویری از گردباد و قوهی گریز از مرکز به بیننده القا میکند. البته از هیچ زاویه این امکان وجود ندارد که تصویری سراسری از ساختمان دیده شود، زیرا بنا تا اندازهای در زمین فرو رفته است. چشم ما در هرزمان میتواند فقط بخشی از فضا را پذیرا شود و پیوسته برای دستیابی به تصویری سراسری، از یک جهت، متوجه جهت دیگر میشود.
از سوی دیگر، استوانه همچون هسته و گرهی است که خطوط آمدورفت عمودی را در خود گرد میآورد. البته به علت شکل شیبدار زمین، ما در اتاقی ممکن است در زیر زمین قرار بگیریم و در اتاق بعدی روی زمین باشیم. ضمن حرکت، محیط و مناظر در فرمهای هندسی ادغام میشوند و طبیعت و هندسه با هم به بازی درمیآیند. طبیعت، محدودهی ساختمان را زیر پا میگذارد و به درون یورش میآورد؛ هریک از اتاقها دارای چشمانداز متفاوتی هستند.
هنگام تکمیل پروژه، فاز دوم که عمدتاً شامل اقامتگاههای موقت بود، روی تپهی پشت موزه ساخته شد. تلهکابینی ما را از موزه به بالای تپه میرساند. هنگامی که ایستگاه تلهکابین را پشت سر میگذاریم، از باغی دارای آبشارهای زیبا عبور میکنیم و در دهانهای بیضیشکل در تپه، چشممان به یک باغ آبی میافتد. آب در قاب بیضیشکل خود، آسمان را منعکس میسازد. اتاقهای مهمانان که دور این باغ قرار گرفتهاند، چشماندازهای زیبایی رو به دریای داخلی ژاپن دارند. اینجا «کاخ جداافتاده»ای است با دنیای آرام خود.
نور و هوا با جلوهای فوقالعاده انتزاعی، فضاهای داخلی ساختمانهای مذهبی و خانههای مسکونی آندو را از خود سرشار میسازند، ولی در این پروژه، محیط و منظره وضعیت کاملاً ویژهای دارد. آندو ضمن آنکه به ما امکان میدهد عناصر و پدیدههای خاصی از طبیعت (مانند غروب آفتاب، خط سیر قایقها، حرکت امواج، سایهی جزایر دوردست و آسمانهای توفانی) را عملاً «احساس» کنیم، فضاهایی میآفریند که از نظر جسمی و روحی به ما نیروی تازهای میبخشند.
مدارک فنی