موزهی هنرهای معاصر نائوشیما خانهی بِنِس و بخش الحاقی نائوشیما، کاگاوا
ژاپن، تادائو آندو، 1992- 1988
Naoshima Museum of Contemporary Art

تادائو آندو، معمار مشهور ژاپنی، به خاطر طراحیهای مینیمالیستی و حساسیتش به محیطزیست شناخته میشود. او در سال 1941 در اوزاکا به دنیا آمد و آموزشهای رسمی در رشته معماری را نگذرانده است. آندو تحت تأثیر سفرهایش به اروپا و آمریکا، به ویژه کارهای لوئی کان و میس ون در روهه، فلسفه خاصی در طراحی و معماری پیدا کرد.
فلسفه معماری آندو بر مفاهیم سادگی، نور، و ارتباط با طبیعت بنا شده است. او معتقد است که معماری باید با محیط اطراف خود در هماهنگی باشد و این همزیستی را از طریق استفاده از مواد طبیعی و ایجاد فضاهای باز و روشن به نمایش میگذارد. آندو به شدت به طراحی فضاهایی که حس آرامش و سکوت را منتقل کنند، اهمیت میدهد. او از نور طبیعی به عنوان یک عنصر کلیدی در طراحیهایش استفاده میکند و با استفاده از پنجرههای بزرگ و حیاطهای داخلی، نور را به داخل فضاها میآورد.
یکی از پروژههای مشهور او، “کلیسای آب” در هوکایدو است که بهخوبی فلسفه او را منعکس میکند. این بنا بهگونهای طراحی شده که در آن نور و آب به عنوان عناصر اساسی به کار رفتهاند و فضای معنوی و آرامشبخشی را ایجاد میکند.
آندو همچنین به پایداری و استفاده از منابع محلی در طراحیهایش توجه دارد. او تلاش میکند تا تأثیرات منفی معماری بر محیط زیست را کاهش دهد و این رویکرد را در پروژههای خود بهوضوح مشاهده میکنیم. در کل، تادائو آندو با طراحیهایش، تعادل بین طبیعت و معماری را به تصویر میکشد و به دنبال ایجاد فضاهایی است که انسانها را به تفکر و تأمل وا دارد.

موزهی هنرهای معاصر نائوشیما بر دماغهی جزیرهی کوچکی در دریای داخلی ژاپن واقع شده است. ساختمان گویی راحت و آسوده لمیده است تا از منظرهی دریا لذت ببرد. سایت وسیع پروژه احساسی از درخشش، سبکی، و برونگرایی به بیننده القا میکنند و خطوط خمیده، فضا را به رقصی شادمانه درمیآورند. در اینجا از حال و هوای جدی و درونگرای معماری آندو در داخل شهرها، خبری نیست و به جای آن، حس و حالی از فراغت و رهایی وجود دارد. ساختمان با گریز از فرمهای هندسی دست و پاگیر و مصنوعی، گویی در جست و جوی رهایی و بیدغدغگی، با طبیعت یکی میشود و ما خود را در گردبادی حس میکنیم که طبیعت و معماری را در هم میآمیزد. در سراسر محوطهی پروژه، میدان گاهها، ایوانها و دیوارهایی از سنگ طبیعی به چشم میخورند. طبیعت و معماری بدهبستان سرخوشانهای با یکدیگر دارند و محیط و فرمهای هندسی در هم ادغام میشوند.
اگر با قایق و از راه دریا به موزه نزدیک شویم، اسکله ما را پذیرا میشود. سپس نوبت به دیوار بتنی و میدان گاه ایوانداری از سنگ طبیعی میرسد. این باغی است که در دامان طبیعت پرورده شده، و وسیلهای است که توجه بیننده را بیش از پیش به محیط طبیعی پیرامون جلب میکند. آندو با حداقل دستکاری، از طبیعت، محوطهای مصنوعی میسازد که از گرایش سنتی و همیشگی او نسبت به فرهنگ ژاپنی سرچشمه میگیرد. برای مثال، هرازگاهی به پیوند میان فضاهای آندو و هایکوهای ژاپنی اشاره میشود. هایکو شعر بسیار کوتاهی است با قالب بسیار خشک و مشخص: سه سطر موزون شامل پنج، هفت، و پنج هجا، و نام یک فصل نیز باید در آن به کار رفته باشد. آندو با استفاده از فرمهای هندسی به گونهی مشابهی، محیط و منظره را در قالب جملات و عبارات میریزد و درون طبیعت، طبیعتی دیگر میآفریند.
بگذارید نگاهی به نقشههای او بکنیم. یک هتل، یک موزهی هنری، یک رستوران و یک تالار، به صورت شعاعی، حول استوانهی عظیمی قرار گرفتهاند. عملکرد و فرم هندسی کاملاً سنجیده و هماهنگ شدهاند. آرایش فضاها به صورت شعاعی، تصویری از گردباد و قوهی گریز از مرکز به بیننده القا میکند. البته از هیچ زاویه این امکان وجود ندارد که تصویری سراسری از ساختمان دیده شود، زیرا بنا تا اندازهای در زمین فرو رفته است. چشم ما در هرزمان میتواند فقط بخشی از فضا را پذیرا شود و پیوسته برای دستیابی به تصویری سراسری، از یک جهت، متوجه جهت دیگر میشود.
از سوی دیگر، استوانه همچون هسته و گرهای است که خطوط آمدورفت عمودی را در خود گرد میآورد. البته به علت شکل شیبدار زمین، ما در اتاقی ممکن است در زیر زمین قرار بگیریم و در اتاق بعدی روی زمین باشیم. ضمن حرکت، محیط و مناظر در فرمهای هندسی ادغام میشوند و طبیعت و هندسه با هم به بازی درمیآیند. طبیعت، محدودهی ساختمان را زیر پا میگذارد و به درون یورش میآورد؛ هریک از اتاقها دارای چشمانداز متفاوتی هستند.
هنگام تکمیل پروژه، فاز دوم که عمدتاً شامل اقامتگاههای موقت بود، روی تپهی پشت موزه ساخته شد. تلهکابینی ما را از موزه به بالای تپه میرساند. هنگامی که ایستگاه تلهکابین را پشت سر میگذاریم، از باغی دارای آبشارهای زیبا عبور میکنیم و در دهانهای بیضیشکل در تپه، چشممان به یک باغ آبی میافتد. آب در قاب بیضیشکل خود، آسمان را منعکس میسازد. اتاقهای مهمانان که دور این باغ قرار گرفتهاند، چشماندازهای زیبایی رو به دریای داخلی ژاپن دارند. اینجا «کاخ جدا افتاده»ای است با دنیای آرام خود.
نـور و هـوا با جلـوهای فوقالعـاده انتـزاعی، فضاهـای داخلی سـاختمانهـای مذهبی و خانههای مسکونی آندو را از خود سرشار میسازند، ولی در این پروژه، محیط و منظره وضعیت کاملاً ویژهای دارند. آندو ضمن آنکه به ما امکان میدهد عناصر و پدیدههای خاصی از طبیعت (مانند غروب آفتاب، خط سیر قایقها، حرکت امواج، سایهی جزایر دوردست و آسمانهای توفانی) را عملاً «احساس» کنیم، فضاهایی میآفریند که از نظر جسمی و روحی به ما نیروی تازهای میبخشند.
نظر منتقدان
موزه هنرهای معاصر نائوشیما، طراحی شده توسط تادائو آندو، بهعنوان یک اثر برجسته در معماری معاصر شناخته میشود و نظرات مثبتی را از منتقدان جلب کرده است. این موزه، واقع در جزیره نائوشیما، بهخوبی با محیط طبیعی خود ادغام شده و تأکید بر سادگی و زیبایی را در طراحی آن مشاهده میشود. منتقدان معمولاً به استفاده آندو از مواد طبیعی، مانند بتن، و نیز نور طبیعی اشاره میکنند که باعث ایجاد فضایی آرام و متفکرانه شده است. طراحی فضاهای داخلی به گونهای است که هنر را بهخوبی به نمایش میگذارد و امکان تعامل نزدیک بین بازدیدکنندگان و آثار هنری را فراهم میآورد. این رویکرد، به موزه ابعادی فراتر از یک فضای نمایشگاهی میدهد و آن را بهعنوان یک مکان تجربی و روحانی معرفی میکند. همچنین، منتقدان به انتخاب مکان موزه در کنار دریا و فضای طبیعی آن اشاره کرده و تأکید میکنند که این موقعیت، تأثیر عمیقی بر تجربه بازدیدکنندگان دارد. تعامل بین ساختمان و محیط اطراف، حس همزیستی را به تصویر میکشد که از ویژگیهای کلیدی فلسفه طراحی آندوست. در مجموع، موزه هنرهای معاصر نائوشیما بهعنوان یک نمونه موفق از طراحی معماری، توجهات را به خود جلب کرده و نظرات مثبتی را از سوی منتقدان به همراه داشته است. این پروژه نهتنها به هنر بلکه به مفهوم فضا و تجربه انسانی نیز ارزش میدهد.
کنت فرامپتون، منتقد برجسته معماری و تاریخنگار، بهخاطر تحسینش از کارهای تادائو آندو بهویژه موزه هنرهای معاصر نائوشیما، شناخته میشود. او بهطور خاص به همزیستی این موزه با محیط طبیعیاش و استفاده ماهرانه آندو از نور طبیعی و فضا اشاره کرده است. فرامپتون بر اهمیت طراحی آندو در ایجاد تجربهای عمیق برای بازدیدکنندگان تأکید میکند و میگوید که این موزه نهتنها یک مکان برای نمایش هنر، بلکه فضایی برای تفکر و تأمل است. او همچنین به سادگی و زیبایی در طراحی موزه اشاره کرده و آن را بهعنوان نمونهای از رویکرد مینیمالیستی آندو میداند که بر تعامل بین معماری و طبیعت تمرکز دارد. در مجموع، نظرات فرامپتون در مورد موزه نائوشیما نشاندهنده تحسین او از تلاشهای آندو در ایجاد فضایی است که نهتنها به هنر بلکه به تجربه انسانی و محیط اطراف نیز ارزش میدهد.

مدارک فنی