معرفی 1+1 معمار
عبّاس ریاحیفرد
فریناز رضوی نیکو

عبّاس ریاحیفرد، متولّد 1357، تهران
دکترای معماری از دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات، 1388
فوق لیسانس معماری از دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکز، 1382
فریناز رضوی نیکو، متولّد 1360، تهران
فوق لیسانس معماری از دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکز، 1386
جوایــز
1390، برنده جايزه بهترین طرح نوین جهانی شيکاگو، برای اقامتگاه اسکی بارين
1389، برندهی جایزه فستیوال جهانی معماری (WAF 2010) برای ساختمان اداری تجاری ولیعصر
1388، رتبهی اوّل جایزهی معمار در بخش ساختمانهای عمومی برای ساختمان اداری تجاری ولیعصر
1388، برگزیدهی مسابقهی طرّاحی داخلی هُنر معماری برای اقامتگاه اسکی بارین در شمشک
1388، رتبهی دوّم مسابقهی معماری داخلی برای اقامتگاه اسکی بارین در شمشک
1387، رتبهی اوّل مسابقهی معماری داخلی برای نمایشگاه مرکزی ژیوانشی در کیش
1387، برندهی جایزهی معماری میرمیران برای طرح خطوط پنهان
1386، رتبهی دوّم جایزهی معمار در بخش ساختمانهای عمومی برای کارخانهی ریسندگی و بافندگی احسان پود
انتشار مقالات و پروژهها
معمار، شمارههای 43، 46، 58، 64 و 65
معماری و ساختمان، شمارههای 17، 20 و 21
معماری و شهرسازی، شمارههای 96 و 97
هُنـر معماری، شمارهی 16
2A، شمارههای 8 ،10 و12
دیزاین مگزین، شمارهی 18
آنآفیس، شمارهی 46
براؤنبوک، شمارهی 24
معماری معاصر ایران، نشر هنر معماری قرن،
تألیف امیر بانیمسعود، چاپ چهارم
معمـاران همواره بابهخدمتگرفتـن اندیشـه و تفکّـر خود سعی در شکلدهی دنیـای معاصـر خویش داشتـهاند. بدون حضـور معمـاران تصوّر دنیـای مصنوع پرداخت شـده و منظّم ناممکن است. متأسفانه در فضای امروز جامعهی ايران نیازی به هُنر و بينش معمارانه دیده نمیشود؛ امروز، مسـائل مادّی آنقدر مورد توجّه قرارگرفتـه كه اثر هنـری نیز به كالایی تبدیل شـده است تا ابزاری در جهت تبادل سرمـايه در دست افراد باشد.
در این شرایط، دغدغهی اصلی ما که به عنوان یک گروه جوان در ایران مشغول به تحصیل و کار حرفهای بودهایم، تلاش برای غلبه بر محدودیتهای موجـود در جهت خلق یک اثر هنری بوده، تا با ايدههايی كه در شكلگيری پروژههای خود بهكار ميبریم ذهن را فعّال ساخته، ثابت کنیم كه هنوز هُنـر ميتواند با تخيّـلی و بيانگربودنْ تمام حواسّ مخاطب خود را بهكار گيرد و ارزش و شأن اثر هُنری و زيبايیشناسی نهفته در آن را يادآوری نمايد. از این رو هدف این نوشتار، مستند نمودن سعی و تلاش یک گروه به منظور تغییر نگرش نسبت به معماری در سطح جامعه و مطرح نمودن بخش نوینی از معماری ایران در مقیاس جهانی است.
به منظور تحقّق این امر، چالشهایی از زمان تحصیل و دوران دانشجویی تا زمان کار حرفهای وجود داشت که گاه مسیر صحیح شکلگیری کار را بسیار دشوار مینمود. مشکل موجود در آموزش دانشگاهی دروس فنّی، تکنولـوژی ساخت و مبانی نظریای بود که هیچگونه ارتباط و تعاملی با طرحهای ارائهشده نداشتند. به این معنی که هیچگاه یک نگاه کلّی سعی در ایجاد هماهنگی بین اندیشهها و تفکّرات مطرح در مبانی نظری با پروژههای طرّاحی و چگونگی روند ساخت آنها نداشت. ضعف مباحث تکنولوژی ساخت در دروس دانشگاهی سبب میشد که ایدهها و تفکّرات شکلدهنده تنها در یک بحث فُرمی یا عملکردی خلاصه شده و نتواند مخاطب را به درونمایهی کار هدایت نماید، در واقع عدم هماهنگی ایده با ساختار و مسائل تکنیکی آن ایجاد یک اثر یکپارچه و منسجم را دشوار مینمود.
با چنین پیشزمینهای در ابتدای کار حرفهای، ما با چالشهای زیادی روبهرو بودیم؛ برای نمونه در پروژهای که در سال 83 برای شرکت بینالمللی پارس به منظور نمایشگاه مرکزی ژیوانشی انجام دادیم، در رقابت با دفاتر معماری که از کشورهای فرانسه و امارات طرح خود را ارائه داده بودند، قرار گرفتیم. در اینجا سعی نمودیم که ایدهها و مفاهیم ذهنی خود را در قالب یک اثر احساسی و بیانگر به مخاطب خود عرضه نماییم؛ در اثر این برخورد متفاوت و نگاه اثرگذار، این طرح مورد قبول کارفرما قرار گرفت. ولی مسئلهی اصلی ضعف پیمانکاران در اجرای کارهای متفاوت و مدّتزمان ساخت پروژه (یک ماه) بود که به دلیل قرارگرفتن پروژه در جزیرهی کیش، این مدّتْ بسیار کم به نظر میرسید؛ ؛ با این حال اجرای این طرح تمرینی گردید که ترس از ضعف دروس فنّی آموزش داده شده در دانشگاه ما را از اجرا نمودن این گونه طرحها دور ننماید. نتیجهی این تمرین نیز برایمان موفّقیتآمیز بود، بهطوریکه توانست در اوّلین مسابقهی معماری داخلی ایران حائز رتبه اوّل گردد.
پروژهی بعدی که در آن با چالش جدّی روبهرو شدیم، اقامتگاه اسکی بارین بود. این مجتمع با 70 واحد در فاصلهی 1 کیلومتری از پیست شمشک واقع شده است. در اینجا مکان خاص و نوع بهرهبرداری از پروژه در شکلگیری فضای آن نقش اصلی داشتند؛ هدف ما بهرهگیری از ساختار برف برای ایجاد بافتی همگن و یکپارچه بود ــ خلق اثری که چنان با فضای سیّـال محیط پیرامون خود در هم آمیزد که گویی این فضای سیّـال اندیشه و مادّهی آن را به هم پیوسته و فُرمـها را پدید آورده است. اجرای مدل پیشنهاد شده در ایدهی طرّاحی، در واقع برای کارفرما ناممکن به نظر میرسید. از این رو، به منظور اثبات عملیبودن طرح، ساخت یک واحد نمونه داخلی و یک واحد از سلولهای خارجی درسال 87 انجام گرفت و پس از موفّقیت در اجرا و رضایت کارفرما، ساخت کلّ بنا با این ایده آغاز شد. روند ساخت این پروژه به دلیل تجربه نشدن آن در ایران با موانع و محدودیتهـای بسیاری همراه بود، ولی با وجود همهی دشواریها توانست تجربهی بسیار ارزشمندی در خلق فضایی با ویژگیهای کیـفی متفاوت برایمان فراهم آورد.
در پروژههای مختلف با مسائل متفاوت، سعی ما همواره ایجاد فُـرم و فضایی همگن بوده است؛ تجسّـم و خلق ایدهای خاص که مسایل متعدّد پروژه را پاسخگو بوده، تمامی اجزاء و کلّیت فضا را شکل دهد و در ضمن با مخاطب نیز ارتباط معنایی برقرار نماید. در ادامه به منظور روشن ساختن موضوع، دو نمونه معماری داخلی مذکور به همراه یک پروژه کامل (به منظور بررسی نحوهی ارتباط بیرون با درون) مورد بررسی دقیقتر قرار میگیرند. هدف از معرّفی طرحها در درجهی اوّل نشاندادن قابلیت اجراییشدن یک ایدهی متفاوت در مقیاس کوچک و زمان کوتاه و بعد مشاهدهی ضعفهای موجود در این زمینه است؛ تا آنجا که تعریف معماری داخلی در کشور ما اغلب منحصر به دکوراسیون داخلی است و ما کمتر شاهد رویکردی هستیم که خلق فضایی نو و متفاوت را دغدغهی خود ساخته باشد.