
فرم و بتن: فراسوی حدود
پگاه پایه دار (از دفتر هنر معماری)
مبانی نظری
فرم را میتوان زبان فضا دانست؛ چرا که در واقع، فرم زبان بیان معماران برای خلق ایدهها و کانسپتهای ذهنیشان محسوب میشود؛ بههمین جهت اهمیت ویژهای در آفرینش فضا دارد. به قول آدورنو: «میزان موفقیت زیباشناختی، تابعیست از میزان موفقیت فرم در انتقال محتوا.» بهطور متداول در معماری، ماده را در خدمت فرم دانسته و آن را راهی برای به حقیقت رساندن طرح میدانند. در حقیقت برای انتخاب نوع مصالح بکار رفته در طرح، باید پروسهی گردشی فرم، متریال و نیرو را پردازش نمود. پس متریال انتخابی باید بتواند پاسخگوی فرم و نیروهای وارد شده بر آن باشد و همینطور برای ایجاد فرم نیز باید به متریال تشکیلدهندهی آن و نیروهای وارد شدهاش توجه کرد.
پتانسیل تقریباً نامحدود بتن جهت خلق فرمها و سطوح انتزاعی، برخورداری از قابلیت تطابق با شرایط و کارکردهای مختلف و نیز داشتن استحکام بالا، این ماده را، در حال حاضر، به یکی از مصالح پرطرفدار و مورد توجه در میان بسیاری از معماران و مهندسان تبدیل کردهاست. بتن به خاطر داشتن خاصیت انعطافپذیری بالا، آزادی عمل قابل توجهی در اختیار طراحان و معماران قرار میدهد. این ماده همانند خاک رس در دستان یک تندیسگر، برای معماران امکان خلق ساختمانهایی را فراهم میسازد که به طور منحصربهفردی گیرا، جالبتوجه و از نظر هندسی متهورانه است. فرمها و ترکیباتی که ساختن آنها پیش از ابداع بتن مسلح، با استفاده از سایر مصالح متداول دشوار یا غیرممکن بود، با استفاده از بتن مسلح اغلب به آسانی قابل دستیابی هستند. به جرأت میتوان گفت که بدون استفاده از بتن، اجرای برخی از زیباترین و نوآورانهترین آثار معماری معاصر جهان، هرگز قابل تصور و تحقق نبود. این ماده در قرن نوزدهم و در دوران مدرن، با روی کار آمدن تفکر بروتالیسمی بهعنوان متریالی مهم و باارزش تلقی میشد که هیبت و صلابت آن در ساخت بناهایی اغلب عمومی و حکومتی، تندیسهای عظیمی را تداعی مینمود. این مادهی جدید به دلیل برخورداری از قابلیت استفاده در بناهای مختلف و نیز فرمپذیری قابل توجهش، در آن زمان در مقیاس وسیع، مورد استفاده قرار گرفت و با سرعت شگفتآوری تأثیرات خود را در معماری بر جای گذاشت و بین سالهای 1950 و 1970، تقریباً به علامت مشخصهی معماری جدید مبدل شد. معماران خردگرای این دهه که بتن را به لحاظ برآورده کردن نیازهای اساسی چون ارزانی، یکسانسازی، نورپردازی کافی، تهویهی گسترده و فضاهای داخلی انعطافپذیر و نامحدود، مادهای مناسب یافته بودند، در سطح وسیعی آن را مورد استفاده قرار دادند. در سالهای اخیر نیز، معماران مختلف در پروژههایشان برخی از انگارههای غالب دربارهی فرم معماری و فناوری بتن را به چالش کشیده و رویکردهای جدیدی را در این زمینه ارائه کردهاند.
نقش بتن در ایجاد فرم
نمونههای اولیه و روی کار آمدن معماری بروتالیست
آگوست پره، مهندس معمار فرانسوی، نخستین کسیست که بتن مسلح را به عنوان وسیلهای برای بیان مقاصد معماری شناخت و بکار برد. آپارتمانهای مسکونیای که او با استفاده از قابلیتهای هنری بتن مسلح ساخت، منزلت بتن را در عالم معماری افزایش داد (تصویر 1). در این سالها از بتن بیشتر برای ساخت تودههایی از ساختمان استفاده میشد و طراحان کمتری از آن بهعنوان مادهای منعطف برای خلق فرمهای آزاد و پیچیده استفاده میکردند. ساختمانهای بتنی بیشتر مانند اجرام عظیمی بودند که از برخی قسمتها تراش خوردهاند و تنها راه ارتباطشان با جهان بیرون پنجرههای نمای آن است که البته تنها با مشاهدهی آنها در سیمای بنا میتوان به مقیاس بزرگ این بناها نیز پی برد. رودالف استاینر (Rudolf Steiner) در سال 1928، در سوئیس، ساختمانی را با نام گواِتینُم (Goetheanum) میسازد که با توجه به نظریهی آنتروپُسُفی (anthroposophy) بنا شدهاست. البته در این ساختمان، از بتن تنها برای رسیدن به این مهم استفاده شده و کمتر به ویژگی شکلپذیری آن توجه شدهاست؛ ساختمان تشکیلشده از تودهی بزرگی از بتن که در برخی سطوح منحنیها و شکستگیهایی دارد (تصویر 2).
نمــونـهی دیـگر این نـوع فـرم را مـیتـوان در بـرج آینشتاین (Einstein Tower) مـشاهده نمـود. ایـن بـرج در واقـع رصـدخــانـهایست که تـوسـط اریـک مندلـسـون (Erich Mendelsohn) برای بیان عظمت تحقیقات و کارهای علمی آینشتاین ساخته شدهاست. از آنجایی که وی میخواست فرم حاصل، مانند دانش آینشتاین بینظیر باشد، بنابراین در طرحش از خطوط نرم و سیال بهره برد و برای دستیابی به هدفش در نما، از مادهی بتن کمک خواست، اما باز هم حجم بنا تودهی عظیمیست از بتن که تنها در محل بازشوهایش برشهایی خورده و با جهان اطراف ارتباط یافته است (تصویر 3).
در بازهای از زمان و با روی کار آمدن تفکر بروتالیسم، اغلب بناهای ساخته شده بهوسیلهی بتن، تکرار احجام مکعبیشکل بودند که نمونههای بسیاری از این نوع سبک را میتوان در کارهای معماران بنامی همچون لو کربوزیه و لویی کان مشاهده کرد. سیتی هال شهر بوستون (Boston City Hall)، طراحی شده توسط گِرهارت کالمن (Gerhardt Kallmann) و مایکل مکینل (Michael McKinnell)، نمونهی جالبی از سبک بروتالیسم و تفکر آن را بازگو مینماید. این ویژگیها شامل طراحی مجسمهوار بنا، قرارگیری تودهی بزرگتری از بتن در قسمت بالایی و بر روی پایهای باریکتر است (تصویر 4).
لویی کان، در ساختمان شورای ملی بنگلادش از این ماده در سطح گستردهای برای بیان میراث و فرهنگ مردم بنگلادش استفاده کردهاست. تصویر کلی فرم بنا، احجام بتنیایست که روزنههایی با اشکال خالص بازشوها و تراسهای طبقات را تشکیل میدهند؛ بنابراین باوجود حس صلبیتی که از تماشای این بنا حس میشود، درون فضاها پرنور و پویاست. این ساختمان جایزهی معماری آغاخان را در سال 1989 دریافت کرد (تصویر 5). در معماری بروتالیست اغلب بناها از جنس بتن، با سیمایی خشن و ظاهری بلوکی در ساختار و فرم میباشند و در برخی نمونهها کاربریهای خدماتی در پوستهی خارجی جایگذاری میشوند؛ در واقع برای بیان فرم کلی به نمایش عملکرد آن هم توجه میشود.
خلق فرمهای آزاد با استفاده از بتن
تعاریف
ویژگی مهم بتن که باعث تمایز آن نسبت به سایر مصالح میگردد آزادی عملیست که به معماران میدهد. فرمهای آزاد بتنی را میتوان به سه گونهی «فرمهای تحلیلی»، «فرمهای تجربی» و «فرمهای دیجیتالی» تقسیم نمود. معمارانی همچون فلیکس کاندلا (Felix Candela)، ادوئاردو تروجا (Eduardo Torroja) و پیر نِروی (Pier Nervi) تلاشهای بسیاری برای طراحی، محاسبه و ساخت سازههای پوستهای نازک بتنی در سالهای 1933 نمودند. این بناها که بیشتر بر پایهی محاسبات نیروها و علم ریاضیست با نام «فرمهای تحلیلی» معروفند. برآورد نیروها و ایستایی این نوع سازهها تنها با استفاده از محاسبات ریاضی ممکن است، به همین جهت برای راحتی در این کار، پوستهها به عناصر پیچیدهی کوچکتری از جمله تیرها و ستونها تقسیم میشوند. این روش میتواند به معماران و مهندسین اطلاعات دقیقی را از رفتار سازهای و تنظیم ضخامت و اندازهها برای ایستایی بیشتر دهد، اما دست طراحان را برای خلق فرمهای آزاد میبندد و اجازهی رؤیاپردازی کمتری را به آنها میدهد.
در دههی 1950، هاینتس ایسلر (Heinz Isler) با الهام از کارهای آنتونی گائودی (Antoni Gaudi) و بکار بستن سه قانون جاذبه، فشار و جریان، فرمهای دیگری را به نام فرمهای تجربی مطرح نمود که فرمهای پایهای و مقاومی را در اختیار طراحان میگذاشت. او محاسبات مورد نیاز این فرمها را برای مدلهایی با مقیاس کوچکتر انجام و سپس آنها را برای ابعاد واقعی بسط میداد. همان طور که قبلاً اشاره شد این مهندس مبتکر، پارچهها را به شکل منحنی خم میکرد و سپس این پارچههای خم شده را مرطوب نموده و آن را درفصل زمستان آویزان میکرد تا کاملاً یخ بزنند و با وارونه کردن آنها توانست مطالعاتی در مورد سقفهای پوستهای انجام دهد. نتیجهی کارهای وی، ایجاد فرمهای تجربی خالصیست که با استفاده از آنها میتوان به سازههایی زیبا و کارامد دست یافت. امروزه با پیشرفت هرروزهی دنیا، بهخصوص در بخش کامپیوتر و نرمافزار، دست معماران برای طراحی فرمهای آزاد وپیچیدهی بسیاری باز شدهاست که با تکیه بر آنها میتوان دست به خلق فرمهای آزاد و پیچیدهای زد و اطمینان داشت که با استفاده از این نرمافزارها میتوان آنها را به واقعیت تبدیل کرد و «فرمهای دیجیتالی» را تولید نمود.
البته برشمردن این فرمها به این روش شاید خواننده را با این اشتباه مواجه سازد که هرکدام از این روشها بهصورت جداگانه و متوالی مرسوم بودهاست؛ اما هر سهی این روشها با وجود نقاط مثبت و منفی بسیار، هنوز هم قابل تأمل و بررسی هستند و توسط معماران بسیاری بکار گرفته میشوند. در واقع، ارجحیتی میان این روشها وجود ندارد؛ در حالی که فرمهای تحلیلی، از نظر محاسباتی خالصند و بنابراین دشواری کمتری برای محاسبات سازهای آنها وجود دارد؛ فرمهای تجربی، از نظر ساختاری خالص و بنابراین بسیار کارامد میباشند و فرمهای دیجیتالی، آزادی بینظیری را در خلق فرم ایجاد میکنند.
«فرم آزاد» یا «Free form» با در نظر گرفتن سطحی از یک مربع، معنا مییابد. بهوسیلهی چنین مربعی که بهطور معمول از چهار لبه تشکیل شده، میتوان فرمهای مسطح و یا مضاعفی تولید نمود. زمانی که این چهار لبه در یک صفحه و در امتداد یکدیگر باشند فرم حاصل نیز مسطح میباشد؛ اما مسئله از زمانی آغاز میگردد که هرکدام از لبهها از امتداد اصلی خود خارج شده و انحنا یابند. در این حالت و بسته به تعداد لبههای انحنا یافته، میتوان گونههای مختلفی از فرمهای آزاد را ایجاد نمود که بیشتر در فرمهای تجربی و بهخصوص در فرمهای دیجیتال تعریف میگردند (تصویر 6).
یکی از راههای ایجاد فرمهای آزاد، استفاده از پوستههای نازکیست که بارهای کششی و فشاری وارد شده را تحمل میکنند و از آنجایی که تحمل این سطوح منحنی بیش از سطوح صاف است، امکان پوشش دهانههای بزرگ برای طراحان فراهم شده و بهدلیل قدرت انعطافپذیری بالای بتن، بهترین راه برای ایجاد آنها استفاده از مادهی مذکور میباشد. این سازهها بر اساس فرم و منحنی، هندسه و نوع شکلگیری تقسیمبندی میشوند. در واقع، پوستهها از نظر نوع انحنای پوسته، به دو دستهی سین کلاستیک و آنتیکلاستیک تقسیم میگردند. پوستههای سینکلاستیک دو منحنی دارند و خطوط منحنی در هر جهت آنها یکسان است و پوستههای آنتیکلاستیک یا زین اسبی انحنای مضاعف و خطوط انحنا در جهتهای مخالف دارند. البته لازم به ذکر است، این تقسیمبندی شامل مواردیست که مشتق از محاسبات ریاضی میباشد و فرمهای دیجیتالی را میتوان در دستهی سوم این طبقهبندی جا داد.
همچنین پوستهها از نظر شکلگیری به پوستههای دورانی و انتقالی تقسیم میشوند. در پوستههای دورانی شکلگیری پوسته، ناشی از دوران یک منحنی حول یک محور و در پوستههای انتقالی، ناشی از انتقال یک منحنی در طول یک خط یا منحنیست. از نظر هندسی نیز به دو روش پوستههای قابل توسعه و غیر قابل توسعه تقسیم میشوند. در پوستههای قابل توسعه، میتوان سطح هندسی آنها را بدون ایجاد بریدگی، تنش یا تغییر شکل به شکل صفحهای هموار درآورد، درحالیکه در پوستههای غیر قابل توسعه اینگونه نمیباشد. در واقع هرکدام از این گونهبندیها و اجزای آن، شرایطی را حاصل میکند که باعث تنوع در فرم و حجم کلی هرکدام از بناها میگردد.
از تولد نخستین نمونهها تا کنون
در سالهای 1930 تا 1950 فرمهای ساختهشده از بتن، فرمهای تحلیلیای بودند که از نمونههای آن میتوان به مرکز خرید الجسیراس (Algeciras market hall)، میدان اسبدوانی مادرید (Madrid Grand stand)، آشیانهی هواپیما، سالن نمایشگاه تورین و هال سیمانی اشاره نمود. جدولی که در ادامه آمده به تقسیمبندی برخی از آثار بتنی با توجه به نوع فرم و سال احداثشان پرداخته است.
گنبد کمارتفاع مرکز خرید الجسیراس، یکی از نخستین سقفهای پوستهای ساختهشده با بتن بهشمار میرود که ادوراد تروجا در آن از کابلهای فولادی برای ایجاد یک حلقهی کششی استفاده کردهاست. همین معمار در سقف جایگاه تماشاگران میدان اسبدوانی مادرید نوع دیگری از اینگونه فرم را با ایجاد سقفهای طرهای به نمایش میگذارد (تصویر 7). گونهی مشبک این نوع فرمها را میتوان به زیبایی و کمال در طراحیهای نروی مانند آشیانهی هواپیما و سالن نمایشگاه تورین مشاهده کرد تا آنجایی که بسیاری وی را مهندس و متخصص فنیای معرفی میکنند که برای «مقاومت در نتیجه ی فرم» تلاش میکرده است (تصویر 8). در سال 1939 نیز رابرت مایلارت (Robert Maillart) پوستهای را بهصورت طره برای سقف هال سیمانی نمایشگاه سوئیس طراحی میکند که با وجود ارتفاع 117 متری، تنها 6 سانتیمتر ضخامت دارد. هدف از این طرح نشان دادن فرمپذیری و روان بودن بتن بهعنوان یک مادهی مناسب ساختمانی بود که قبل از آن هرگز چنین تصوری از آن نشده بود. معمار با مشاهدهی ظاهر شجاعانهی این ساختمان که روی چهار پایهی نازک بنا شده بود به شعف آمد و در نامهای به پسرش نوشت: «افراد آشنا و ناآشنا با سازههای پوستهای به شکل مسحورکنندهی آن با تحسین نگاه میکنند.» (تصویر 9)
مثالهای مذکور اگرچه در واقع انواع گوناگون استفاده از فرمهای تحلیلی را تا این زمان نشان میدهند، اما در سالهای بعدی با ساخت سالن ورزشی پلازتو دلو اسپرت (Palazzo dello Sport)، رستوران لُس مانانتیالس (Los Manantiales) و خانهی اپرای سیدنی (Sydney Opera House) تکامل مییابد.
رستوران لس مانانتیالس سازهای پوستهای متشکل از هشت فرم زیناسبی میباشد که پشت به پشت و کنار هم روی یک پلان دایرهای شکل به قطر 43 متر قرار گرفتهاند. در این بنا ایجاد فرم به توده ترجیح داده شدهاست و عوامل مختلف تشکیلدهندهی آن شامل سقفها و دیوارها یکپارچه گردیدهاند. کاندلا (Candela) خود، دربارهی فرم کلی این رستوران اعتقاد دارد: «من فکر میکنم این بینظیر است و هرآنچه که از یک پوسته میتوان انتظار داشت برآورده شدهاست: سادگی، ظرافت و سبکی.» از نظر کاندلا یک پوسته باید پایدار بوده و دارای فرمی باشد که کار با آن راحت باشد. به همین دلیل، باید متقارن بوده تا رفتار آن تا حد امکان ساده باقی بماند (تصویر 10).
خانهی اپرای سیدنی (Sydney Opera House) نیز نمونهی باارزش دیگری از فرمهای تحلیلیست که در این بنا از سیستم سازهای پوستهی بتنی با فرم آزاد استفاده شدهاست. سازه از ترکیب قطاعهای بریده شده از کُره تشکیل شده که فرم کلی بنا را بهوجود آوردهاند. سقف بنا متشکل از قوسهای نامنظمیست که در اولین نگاه، امواج آرام و درخشان سواحل سیدنی را تداعی میکند و میتوان آن را «چشم قارهی استرالیا به سوی جهان خارج» توصیف کرد. از تماشای آن پیداست که هیچ مادهی دیگری جز بتن نمیتوانست چنین انعطافپذیری و جذابیتی را برای خلق این اثر ایجاد نماید (تصویر 11).
در این سالها علاوه بر فرمهای تحلیلی، فرمهای تجربی نیز با ساخت ساختمان شرکت سیسلی اِس اِی (Sicli SA) و پمپ گازی در سوئیس توسط هینز ایسلر خلق میگردند و توانایی ساخت فرمهای آزادتری را به نمایش میگذارند.
ایسلر، پوشش بتنی سقف شرکت سیسلی را که توسط هفت تکیهگاه به زمین متصل است، بارها توسط مدلهای کوچکتری آزمایش کرد. او با این روش توانست میزان تنش و ظرفیت کمانش این سقف را محاسبه کرده و طرح را به سمت جلو پیش ببرد که هنوز هم پس از گذشت چندین سال، پایدار و استوار میباشد (تصویر 12).
پمپ گاز سوئیس هم که یکی از طرحهای موفق ایسلر میباشد، از دو پوستهی متقارن تشکیل شده و فرم کلی آن مانند دو صفحهی کاغذ است که در هوا به پرواز درآمده و در لحظهای منجمد شدهاست (تصویر 13).
از نمونههای اولیهی فرمهای دیجیتال میتوان به ترمینال تی دبلیو اِی (TWA Terminal) اشاره نمود. این ترمینال که در نیویورک توسط اِرو سارینن (Eero Saarinen) ساخته شدهاست، پوستههای بتنی با انحنای دوگانه، دهانهی بزرگی با انحنای کم را پوشانده است. سارینن، خود، این بنا را «تسخیرکنندهی روح پرواز» توصیف میکند که سیالیتش هم در فرم کلی بنا و هم در معماری داخلی آن جلوه مییابد. فرم نمادین و پویای ساختمان به شکل یک پرنده، به همراه طراحی داخلی غارمانند آن، بازتاب تغییراتیست که در تفکر معماری دورانش بهوقوع پیوست و در آن ردپایی از تفکر اکسپرسیونیستی دیده میشود. معمار بنا دربارهی اثر خود میگوید: «هدف اصلی ما طراحی ساختمانی بود که در آن معماری، خود بیانکنندهی هیجان و التهاب سفر و گویای تحول و حرکت باشد.» (تصویر 14).
تالار کنسرت تنریف (The Concert Hall of Tenerife) اولین ساختمان هنرهای نمایشیست که سانتیاگو کالاتراوا (Santiago Calatrava) طراحی کردهاست.
بال طراحی شده در این بنا از جنس بتن سفید رنگ میباشد که از ترکیبات شن دانهدرشت و ماسهی رودخانهی تنریف تشکیل شدهاست. در این ساختمان، در مجموع دو هزار تن بتن مصرف شده و این سالن کنسرت با بام پوسته ای و بتونی متمایز به شکل مثلثی خمیده که 60 متر بالاتر از میدان اطراف خود به اوج می رسد، یکی از تماشایی ترین ساختمان های طراحی شده توسط کالاتراواست. خود بنا رویدادیست که گردشگران بسیاری را به این شهر فرامیخواند (تصویر 15).
ایستگاه اتوبوسی که در اسپانیا در سال 2005 ساخته شد، فرم آزادی را برای خلق فضای مناسب انتظار و استفادهی کاربرانش برگزیده است، که در آن بتن وظیفهی نماسازی داخلی و خارجی این بنا را نیز بر عهده دارد (تصویر 16).
در ساختمان اُپُرتو وُدافُن (Oporto Vodafone) هدف اصلی معماران، بر هم شکستن سیر طراحی همیشگی ساختمانهای اداری بودهاست، به همین جهت ساختمانی را میسازند که «پیکری بیقاعده، نامتعادل همراه با صورتهای متعدد پویا داشته باشد». فرم کلی بنا مانند صفحهی کاغذیست که مچاله شده باشد و شاید بتوان گفت هیچ مادهی دیگری بهجز بتن نمیتوانست چنین پاسخ مناسبی را در ایجاد فرم مورد نظر طراحان دهد، بهعلاوه آنکه، بافت و رنگ این ماده نیز بر خلق بنای مذکور بیتأثیر نبودهاند (تصویر 17).
سخن آخر در باب فرم
قطعاً فرمیابی در فرایند طراحی هر معمار، یکی از نکات کلیدی و مهم تلقی میشود که وابسته به عوامل گوناگونیست و توسط عوامل مختلفی محقق میگردد. در واقع وظیفهی هر معمار، این است که به مدل ذهنیاش شکل داده و برای آن فرم متناسب و قابل درکی بیابد. در این میان، انتخاب مصالح مناسب میتواند در تصمیمگیری بسیار مؤثر باشد، گرچه امروزه پیشرفت علم این دغدغه را کمی کاهش داده است، اما به هر حال هر مادهای بسته به روح و ماهیت خود ویژگیهای مثبت و منفی بسیاری در ایجاد فرم مورد نظر طراح دارد که باید به آن توجه نمود. در میان مصالح گوناگون، «بتن» پرمصرفترین مادهی ساختهی دسـت انـسان در دنیـاست؛ مستـحکم و شـکلپذیر بوده و تقریباً توانایی قالبریزی شدن به هر شکلی را دارد. یک معمار، گاه میتواند از این ماده برای طراحی ساختمانهای بلوکی و تودهای استفاده نماید و گاه میتواند فرمهای آزادی را تولید نماید. البته خلق فرمهایی با چنین پیچیدگی و آزادی نیاز به استفاده از روشهای خاص و پیشرفتهی ساخت، تکنولوژیهای نوین بتن و همچنین استفاده از قالببندیهای مناسب دارد. از نمونهی قالببندیهای متداول در این نوع کارها، قالبهای پارچهای و یا بکارگیری روش ساخت EPS و قالبهایی با جنس پلی استایرن است. همچنین باید به این نکته توجه داشت که استفاده از هرکدام از این روشها در ساختمانهای گوناگون مزایا و معایب بسیاری دارد و در کل باید به مسائلی همچون توانایی قالب مورد نظر برای برآوردن و خلق فرم مورد نظر طراح، برآورد هزینهها، محصول سطح نهایی، امکان استفادهی مجدد قالب و شدت و حجم کار توجه داشت.
در حقیقت، فناوری با استفاده از علم و دانش روز و ابزار ساخت در پاسخ به نیازهای زیباییشناسانه، خلاقیت و کارایی به معماری کمک میکند. در مقالهی حاضر، پس از توضیح مختصری دربارهی فرم و لزوم آن در ایجاد فضای معماری، به نقش بتن در خلق آن پرداخته شد و روشهای گوناگونی را که معماران و طراحان از این ماده برای واقعیت بخشیدن به کانسپت ذهنی خود استفاده نمودهاند، با مطالعهی چند اثر باارزش، مورد بررسی قرار گرفت.
__________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________
منابع:
دی کی چینگ (1392). فرم، فضا و نظم، ترجمه زهرا قراگزلو. تهران: نشر دانشگاه تهران.
زرکش، افسانه (1389). «نقش و جایگاه دانش ادراکی سازه در معماری معاصر غرب». کتاب ماه هنر، شمارهی 149.
گلابچی، محمود و تقیزاده، کتایون (1939). پوستهها و سازههای ورق تاشده. تهران: نشر دانشگاه تهران.
گلابچی، محمود (1389). طراحی ساختمانهای بتنی برای دانشجویان معماری و مهندسی عمران. تهران: نشر دانشگاه تهران.
Hall, William (2012). Concrete. New York: Phaidon Pub.
Whiteley, Nigel (2002). “Reyner Banham: historian of the immediate future”. MIT Press.
Verhaegh, R. W. A.; et al (2003). “Free forms in concrete”. Netherlands: Eindhoven university of Technology.