سیر تحول طرّاحی فروشگاهها و مجتمعهای تجاری
متن از النـاز رحیمی

تاریخچهی تحوّلات فروشگاهها و فضاهای تجاری
خرید و فروش و تجـارت همواره بخشی از تجربیّات و زندگی بشـر بوده است. با ظهور کشـاورزی انسـان چادرنشین یکجانشین شد و شیوهی زندگی پایدارتری به وجود آورد که منجر به پیدایش تخصّصها و حرفهها در جامعه گردید. در جامعهی کشاورزی نیازهای اوّلیهی غذایی یک جامعه توسّط درصد کوچکی از کلّ جمعیّت تأمین میشود تا سایرین به حرفههای دیگر از جمله تولید کالا و ارائهی خدمات بپردازند. بازارها که اغلب مرکز تجاری و اجتمـاعی شهر محسوب میشدند، این امکان را فراهم کردند تا مردم کالاهای مورد نیاز خود را بهراحتی از طریق مقایسهی اجناس مشابه، بر اساس کیفیّت، کمّیّت و قیمت تأمین کنند و همین عوامل بود که منجر به ایجاد رقابت میان فروشندگان شد و بدین ترتیب اساس فروشگاههای مدرن شکل گرفت. در حقیقت مراکز خریدوفروش (بـازارهـا)، مجموعهای از فروشگاهها و فضاهای وابسته به آن است که به اَشکال مختلف از زمانهای بسیار دور وجود داشته و تا به امروز به حیات خود ادامه داده و عامل پیشرفت و ترقّی و قلب تپندهی شهرها بوده است. کارکرد آگوراهای یونان باستان ــ که در ابتدا به مراسم مذهبی، و بعد به امور مربوط به ادارهی شهر، از جمله تصویب قوانین و قضاوت اختصاص داشت ــ نیز به چیزی شبیه به همین مراکز خرید امروزی تبدیل شد که در مرکز فعّالیتهای اجتماعی و بازرگانی شهر ساخته میشدهاند.
ابداع پول به انقلابی در صنعت خرید و فروش منجر شد. پول معیار و واحد پایهای برای تأمین کالاها و خدمات فراهم کرد. تا قبل از این مردم مجبور بودند اجناس مورد نیاز خود را از طریق مبادلهی کالا به کالا با فردی که به محصولات آنها احتیاج داشت تأمین نمایند، امّا به کمک پول کالاها ارزشگذاری شده و بهراحتی در هر زمان و مکانی قابل خریدوفروش شدند.
پیشرفتهای قرن 18 و 19
در این دوران بازار و مغازهها از فضای باز به محیطهای سرپوشیده انتقال یافتند و همین امر ماهیّت موقّتی بازار را تغییر داد. بازارهای سرپوشیده، مثلِ میلانْ گالِّریا، امکان خرید آسان در تمام طول سال و حتّا در برف و باران را فراهم نموده و برای نخستین بار تجربهی خرید تفنّنی و رفتن به بازار در اوقات فراغت را به وجود آوردند. در ابتدا این بازارها تنها به یک کالای خاص اختصاص داشتند. امّا در گالری دُ بوآ (Galeries de Bois) بر خلاف نمونههای اوّلیه اجناس متنوّعی به فروش میرسید و به تبعِ آن افراد و خریداران گوناگونی جذب بازار میشدند. بعد از انقلاب کبیر فرانسه این بازارها به فضایی برای مراودات و جلسات اقشار مختلف مردم پاریس تبدیل شدند. بالزاک ترکیبی از تیپهای مختلف مردم از قبیل خارجیها، نجیبزادگان، مردم فقیر، جنتلمنها، ولگردان و غیره را در این بازارها توصیف میکند که برای خرید، تماشای مردم و گفت و گو قدم میزنند. به عبارت دیگر، این فضاهای سرپوشیده و بازارهای طاقدار محیطی چندمنظوره در مرکز شهر به وجود آوردند که در آن به به تعاملات اجتماعی نیز پرداخته میشد. چنانکه در کتابفروشیها یا کافهی آمریکاییها در گالری دُ بوآ، پاریسیها در بحثهایی شرکت میکردند که آن را «بورسِ» بحثهای پرشور و هیجان نامیده و در آن به تبادل نظر و گپ و گفت و گو میپرداختند و تبادل نظر کاملاً آزادانه انجام میگرفت. این بحثهای سیاسی، اجتماعی یا زیباییشناسی مرهون آزادی است که در این دوران در جایی جز اینجا یافت نمیشود (پیتر گیبیَن؛ درسگفتار دانشگاه مکگیل؛ 21 نوامبر 1997).
ابداع برچسب یا اتیکت قیمت تحوّل دیگری را در صنعت خرید و فروش به وجود آورد. پیش از این خرید و فروش نیازمند ارتباط رودرروی فروشنده و خریدار بود. برچسب قیمتْ خریداران را قادر ساخت تا اجناس مورد نیاز خود را بهراحتی جستجو نموده و بر اساس قیمت از پیش تعیینشده انتخاب نمایند. علاوه بر این عوامل، تسهیلات و امکانات رفاهی نیز در اواخر قرن نوزدهم صنعت خرید و فروش را تحت تأثیر قرار داد. فروشگاهها نیز بیش از یک محصول را ارائه میکردند و بدین ترتیب تجربهی خرید همهی اجناس از یک فروشگاه شکل گرفت و با ترکیب دپارتمانهای مختلف امکان مقایسه و خرید کالاها و خدمات متنوّع در زیر یک سقف به وجود آمد و با بالاگرفتن بازارِ رقابت میان فروشندگان ایدهی «ارائهی خدمات به مشتری» ایجاد شد. جان ؤانامِیکِر (Wanamaker) در فیلادلفیا و مارشال فیلد در شیکاگو فروشندگی را از هرجومرج و بیقاعدگی رهانیدند و از صِرفِ «رسیدن به مشتری»، به توجّه آگاهانه و ویژه به ارائهی خدمات تبدیل شد.
پیشرفتهای اوایل قرن بیـستم
در اوایل قرن بیستم با تولید انبوه اتومبیل توسّط هِنری فورد، صنعت فروشگاههای مدرن متولّد شد. در این دوران اتومبیلها بدون توجّه به محدودیّتهای شهری و مسیرها و جدولکشیها تولید میشدند و حملونقل آسان و راحت را فراهم مینمودند؛ امّا خیلی زود مشخّص شد که ساختار سنّتی توسعهی شهری قادر به پاسخگویی به نیازهای تردّد و پارکینگ برای افزایش روزافزون تعداد اتومبیلها نیست.
در کانزاس سیتی، یک پیمانکار پروژههای مسکونی به نام جِی. سی. نیکولْز با توجّه به تحوّلات عصر اتومبیل، زمینی مردابی را خریداری کرد تا پروژهای تجاری در آن احداث نماید و پذیرای مشتریانی باشد که با اتومبیلهای خود به آنجا خواهند آمد. وی در سال 1922 فروشگاهِ کانتری کلاب پلازا را تأسیس کرد که اوّلین نمونهی مراکز خرید برونشهری محسوب میشود. این مجموعه که توسّط یک نهادِ خصوصی اداره میشد، مجموعهای از فروشگاهها و خدمات را در ساختمانی واحد گرد هم آورده و پارکینگ رایگان داشت. در سال 1932 هیـو پْـرَثِـر (Hugh Prather) دهکدهی تجاری پارکِ هایلند (Highland Park Shopping Village) را در حومهی دالاس افتتاح کرد. این پروژه از آن جهت منحصربهفرد بود که پارکینگی داخلیای داشت که در مرکز ساختمان واقع شده و فروشگاهها و مغازهها آن را احاطه کرده بودند. در سال 1947 مؤسّسهی زمین شهری (Urban Land Institute) استانداردهایی برای طرّاحی و برنامهریزی مراکز تجاری حومهی شهر تدوین کرد.
در سال 1944 دولت فـدرال قانـون سر و سامان دادن به وضعیّت ارتشـیان [بازگشته از جنگ جهانی دوّم] (Servicemen’s Readjustment Act) معروف به جی. آی. بیل (G. I. Bill) را تصویب کرد. به موجب این قانون وامهای ضمانت شده به سربازان سابق ارتش واگذار میشد تا با آن خانه و مزرعه بخرند و یا حرفهای را شروع کنند. بعد از پایان جنگ جهانی دوّم صدها هزار نفر از سربازان قدیمی به خانه بازگشتند تا زندگی خود را از سر بگیرند. تلاش آنها برای یافتن تکّهزمینی برای ساختن خانه و به راه انداختن شغل با جریان تولید انبوه اتومبیل مقارن شد که سبب مهاجرت عظیم مردم از شهر به حومهی شهر گردید. در سال 1948 با استفاده از تلویزیون تبلیغ محصولات عمومی شد و عصر مشتریمداری شکل گرفت و همزمان با به وجود آمدن خانوارهای جدید در شهرها و حومهی شهرها مراکز خرید و سوپرمارکتها گسترش یافتند.
دههی 1950 ــ زایش صنعت مراکز خرید
طیّ سالهای 1950 تا 1954 حومهی شهرها هفتبرابر سریعتر از شهرها رشد کردند و برای همیشه نظام و سیمای فیزیکی و اجتماعی آمریکا را تحت تأثیر قرار دادند. جامعهی جدید کنونی نیازمند سیستم خرید و فروش جدیدی بود که به تبعِ آن صنعت فروشندگی و مراکز خرید نوین شکل گرفتند. مراکز خرید جدید بر خلاف نمونههای سادهی دههی 1930، مجموعهای از دپارتمانها و فروشگاهها و واحدهای استیجاری شخصی بودند. در سال 1950 مرکز خرید نورثگیت در سیَـتِل احداث شد. این پروژه که نمونهی تمام و کمال یک مرکز تجاری بود خیلی زود به اُلگویی برای سایر مراکز خرید تبدیل شد.
در سال 1954 فروشگاه دپارتمانی جِی. اِل. هادسن، نورثلَند مالِ خود را در حومهی دیترویت در میشیگان افتتاح کرد. این پروژه شامل 65,000 متر مربّع فضای فروشگاهی به اضافهی 55,000 متر مربّع فروشگاه هادسن است که خواروبارفروشی کْـرُگِر (Kroger) و فروشگاه مبلمان کْرِسْـگی (Kresge) را نیز در بر میگیرد. در سال 1956 دِیتـن هادسـن (Dayton Hudson) ساؤثدِیل مال خود را در ادینا، حومهی میناپولیس در مینِسوتا، احداث کرد. این پروژه که از طرّاحیهای ویکتور گْـرون و شرکاء (Victor Gruen & Associates) است، اصول متداول طرّاحی مراکز خرید را دگرگون نمود و بر خلاف نمونههای معمول که ترکیبی از یک فروشگاه دپارتمانی یکطبقه و راهروهای سرپوشیده بودند، ساؤثدِیل مال دو فروشگاه دپارتمانی و دو طبقهی مغازهی استیجاری داشت. این پروژهی سرپوشیده دارای امکانات تهویه و گرمایش و سرمایش بود و برای اطمینان از دسترسی یکسان به فروشگاههای هر دو طبقه فضای پارکینگ نیز به دو بخش تقسیم شد که نیمی از آن برای طبقهی اوّل و نیمی دیگر برای طبقهی دوّم استفاده میشد. این مرکز خرید سرپوشیده برخلاف مطالعات سال 1952 میناپولیس، که میانگین روزهای خرید در سال را 126 روز اعلام کرده بود، امکان خریدی راحت در تمام طول سال را فراهم نموده و اندکی پس از افتتاح به قطبی برای جذب سایر امکانات تبدیل شد و تسهیلاتی چون ساختمانها، ادارات، یک سوپرمارکت، پیست، تعدادی فروشگاه، یک بیمارستان، ساختمان پزشکان و چندین آپارتمان در جوار آن ساخته شدند. ساؤثدِیل مال نشان داد که مراکز خرید توانایی زیادی در جذب قوای اقتصادی شهر به حومهی شهر دارند. در سال 1956 دولت فدرال مشارکت خود را در احداث بزرگراههای بین ایالتی تا 90 درصد از کل بودجه افزایش داد و توسعهی بزرگراهها، دسترسی به مراکز خرید حومهی شهر را آسان نموده و منجر به پیشرفت آنها شدند. در سال 1957 مرکز جِی. سی. پِنی (J. C. Penney) که از زمان افتتاحش در سال 1902 یک فروشگاه فقط نقدی بود، شروع به فروش اعتباری اجناس خود نمود. خرید اعتباریْ قدرت خرید مشتریان را بالا برده و سبب رشد و توسعهی مراکز تجاری گردید و به دنبال آن در سال 1957 شورای بینالمللی مراکز خرید، آیسیاسسی، (ICSC: International Council of Shopping Centers) تأسیس شد. این سازمان به عنوان نهادی متشکل از مجریان و صاحبان مراکز خرید فعّالیّت نموده و با استفاده از تجربیّات آنها به تبیین استانداردهایی برای رشد و پیشرفت این صنعت پرداخت. در اواخر دههی 1950 در این مجمع 2640 مرکز خرید با میانگین مساحت 460,000 متر مربّع در غالب یک یا دو فروشگاه فعّالیّت میکردند.
دهههای1960 و 1970 ــ دوران رشد و نفوذ
مهاجرت به حومهی شهرها امکان گسترش بدون محدودیّت مراکز تجاری را فراهم نمود. در سال 1960 مراکز خرید و فروشگاهها در حال پیشرفت بودند. اقتصاد آمریکا وارد چرخهای باورنکردنی از رشد شد و هر نوع فعّالیت اقتصادی و تجاری با موفّقیت روبهرو میشد. طبق مطالعات آیسیاسسی طیّ شش سال 8420 مرکز خرید ساخته شد و بعد از گذشت دو سال دیگر این آمار به 11580 واحد رسید. در دههی 1960 مجلس قانونگذاری فدرال، قانون تثبیت خصوصی قیمتها، که به تولیدکنندگان امکان میداد قیمت اجناس خود را در فروشگاههای سنّتی در بالاترین حد نگهدارند، لغو کرد. عصر مصرفگرایی و تبلیغات با رشد روزافزون حومهی شهر همراه شد و پیشرفت فروشگاهها در دهههای 1960 و 1970 نیز ادامه یافت و مسئلهی تبلیغات و شهرت جهانی در میان مراکز خرید مطرح شد و گسترش این صنعت را سبب گردید. روند توسعهی شهرهای جدید در سایر شهرها و ایالتها نیز ادامه یافت و کمکم تیپولوژی جدید خرید، مسیر فروشگاهها را دوباره به سمت مراکز شهرها متمایل کرد، تا از این طریق روحی تازه به مراکز شهری، که اکنون متروک و سوتوکور شده بودند، دمیده شود. پیرو همین جریان در سال 1962 ویکتور گْـرون (Gruen) میدتاؤن پلازا را در روچستر نیویورک طرّاحی کرد، که فوراً بهعنوان نمونهای موفّق در احیای مراکز شهری مورد تقلید و توجّه قرار گرفت. این پروژهی شاخص شامل تعدادی برجهای اداری است که با یک پل هوایی وسیع به میدان مرکزی شهر متّصل میشوند و یک دفتر اداری هفتطبقه و یک مجموعهی تجاری چندمنظوره نیز بعدها به آن اضافه شدند. روند احیای مرکز شهرها با احداث پروژههای تجاری ادامه یافت و در شهرهای مختلف متناسب با زمینههای شهری فُرمهای متفاوتی از مراکز خرید بهوجود آمد. یکی از نمونههای این مراکز ؤاتِر تاؤِر پْلِیس (Water Tower Place) است که در سال 1975 در شیکاگو افتتاح شد، که اوّلین مرکز خرید عمودی و بلندمرتبه در ایالت متّحد بود. این مجموعهی چندمنظورهی 74 طبقه، ترکیبی از 8 طبقهی تجاری با یک هتل مجلّل، واحدهای اداری و مسکونی و پارکینگ بود. ؤاتِر تاؤِر پْلِیس، خیابان میشیگان را به یک فضای فروشگاهی در مقیاس جهانی تبدیل کرد. در سال 1976 مرکز تجاری فَنِـل هـال (Faneuil Hall) در بوستون افتتاح شد. این پروژه مرمّت و باسازی یک ساختمان تاریخی مهم بود که از اواسط دههی 1900 متروک مانده بود. بنای اوّلیه که در سال 1742 ساخته شده است، میزبان سخنرانان مشهور بسیاری از جمله جورج واشینگتن بوده که جشن نخستین سالگرد استقلال ملّی در آن برگزار شد. این مجتمع که شامل 70 فروشگاه، 14 رستوران و 40 بوفه است، یکی از مراکز جذب توریست است. در سال 1985 هورتن پلازا (Horton Plaza) در مرکز شهر سَن دیِگو افتتاح شد. این پروژه که یک مجموعهی چندمنظورهی منحصربهفرد است، توسّط شرکاء جِـرْدِی (The Jerde Partnership) طرّاحی شده. جِردِی برای خلق یک فضای شهری جذّاب از مسیری خمیده و چندطبقه استفاده کرده است که چهار فروشگاه و مرکز خرید را به هم متّصل میکند. این خیابان که مسیر ارتباطی مرکز شهر با اسکله بود بهگونهای طرّاحی شده که حسّ هیجان و اکتشاف را به وجود میآورد. طبق آمار انجمن توسعهی مراکز شهری، مجتمع هورتن سبب جذب بیش از 5/2 میلیارد دلار سرمایهگذار در توسعهی هستهی مرکزی شهر شد.
دهـهی 1980 تا کنـون
حملونقل عمومی، جهانیشدن و اینترنت تغییر عظیمی در زندگی و همچنین در فروشگاهها بهوجود آورد. مردم از مصرف کلان به صرفهجویی روی آورده و تحوّلی بزرگ در صنعت توریسم، مسافرت، خرید و فروش و احداث فضاهای خاص و ساختمانهای ویژه بوجود آمد. مصرفکنندگان نیز به مراتب آگاهتر شدند. خرید مقایسهای، گزارشهای نظرسنجی از مشتریان، مراکز خرید ارزان قیمت (حرّاجیها)، فروشگاههای بزرگ و اکنون اینترنت، رقابت روزافزون را در میان فروشندگان بر سر قیمت و کیفیّت بوجود آورده است. مجریان طرحهای تجاری به احداث فروشگاههای زنجیرهای روی آوردند. بدینترتیب از تعداد فروشگاههای سنّتی که بیشتر شامل فضاهای استیجاری و مغازهها میشدند، کاسته شد. تحوّلاتی در نوسازی خیابان اصلی مرکز شهر و فضاهای فروشگاهی سنّتی بهوجود آمد. دولتمردان نیز برای تأمین تسهیلات و فضاهای جانبی چون پارکینگ مشارکت بیشتری کردند. در دههی 1990 مراکز تفریحی شهرها در سطح جهانی رشد کردند؛ مثلاً مرکز خرید و تفریح مردم بوداپست لهستان دونا پلازا (Duna Plaza) است ــ یک مجتمع تجاری و تفریحی، شامل یک زمین سرپوشیده برای ورزشهای یخی، 9 پردهی سینما. این اوّلین پاساژ بزرگی است که در میان انبوه مراکز تجاری این شهر ساخته شده. بهتدریج چنین مجتمعهایی در سایتهای صنعتی و فرسودهی اروپا و آسیا نیز ظاهر شدند. در این دوران نیز المانها و عناصر موفق در طرّاحی فروشگاهها در حال تغییر و تحوّلند. پیش از این اگر کسی دو یا سه مرکز خرید خوب و موفّق داشت باز هم در صورت امکان پروژهای دیگر احداث میکرد در حالی که اکنون از سرعت احداث مجموعههای تجاری کاسته شده و تمرکز و تأکید فروشندگان و صاحبان مراکز خرید جذب نسل جدید مصرفکنندگان و بهرهوری و سود دهی بیشتر مستغلّات موجود است. در این دوران حملونقل و ارتباط فضاهای شهری و عمومی با فضاهای خصوصی به یکی از اصلیترین مسائل طرّاحی تبدیل شده است.
در اکثر کشورهای جهان سوّم استفاده از اتومبیل شخصی رواج یافت. مسیر تردّد و گردش اتومبیلها و حملونقل عمومی، آلودگیها، پارکینگ و نظایر اینها نیازمند تدابیر جدید و بهتری در طرّاحی فضاهای شهری بودند. پایداری محیطی و مصرف بهینهی انرژی نیز به عناوین اصلی در طرّاحی فضاهای عمومی، بهخصوص فروشگاهها تبدیل شدند؛ بهویژه در اروپا تکنیک ساختمانهای سبز از ضروریات پروژههای کلان و سرمایهگذاریهای عمومی شد. در آسیا نیز پایداری محیطی، بسیار مورد توجّه قرار گرفت، تا حدّی که در پروژههای دولتی و نیمهدولتی رعایت اصول معماری پایدار الزامی است تا اختیاری و در کل در این دورانْ نظریات جدیدی در رابطه با مسائل فنّی و بازیافت حرارت، کنترل آب، سیستمهای انرژی خورشیدی، مولّدهای برق و سیستمهای تهویه و خنککنندهی مرکزی در طرّاحی پروژههای بزرگ تجاری در سراسر جهان بهکار گرفته شد.