سیج گیتسهد
گیتسهد، انگلستان / نورمن فاستر و اسپنسر دگری، 2004
The Sage Gateshead


شهر گیتسهد در شمال شرقی انگلستان و در ساحل جنوبی رودخانهی تاین واقع شده و با چند پل بسیار زیبا که یکی از آنها پل هزارهی گیتسهد است، به نیوکاسل که در سوی دیگر رودخانه قرار دارد، مرتبط میشود. این شهر قدیمی در چند سال اخیر به خاطر سازههای معمارانهی عالی که در آنجا ساخته شده (همچون ساختمان مرکز هنرهای سیج گیتسهد، فرشتهی شمال و مرکز هنرهای معاصر بالتیک) شهرت بسیاری کسب کرده و گردشگران زیادی را به خود جلب کرده است.
مرکز موسیقی، نمایش آثار هنری، تالار کنفرانس و برنامههای نمایشی سیج گیتسهد که در ساحل جنوبی رودخانهی تاین و در شهر گیتسهد احداث شده، فضای آزاد و نمای گستردهای از ساحل این رودخانه و مناظر اطراف را پیش رو دارد و به عنوان یک مرکز نمایش و موسیقی، یکی از شاخصترین مراکز اجتماعی و فرهنگی منطقه و کشور به شمار میرود. سیج گیتسهد بین سال 1997 تا 2004 در امتداد رودخانه و در نزدیکی پل میلینیوم (هزاره) بنا شده و همچنان که ساختار کمانی پل، نرم و مینیمال روی رودخانه کشیده شده، انحنای نرم و پفکیِ سقفِ گستردهی ساختمان نوساز هم، با حال و هوای پل سفیدرنگ هماهنگ گشته است. چتر منحنی و پیوستهی ساختمان، تمام فضاهای داخلی این مجموعه را در بر گرفته و با گذر از مرز نما، اندکی به بیرون امتداد پیدا کرده است تا سایبانی برای خوشآمدگویی به واردشوندگان ایجاد کرده باشد. ساختمان جدید سیج، یک اثر ملی-فرهنگیست و سالانه پذیرای حدود نیم میلیون بازدیدکننده است.
طراحی و ساخت چنین مجموعهای که در این منطقه کمبود آن بهشدت احساس میشد، پس از حدود ده سال مشاوره با کارفرما و انجام تحقیقات میدانی دقیق از بازدیدکنندگان، مخاطبین، نوازندگان و هنرمندان به نتیجه رسید؛ با این هدف که سازهای بنا شود که بتواند به واسطهی هنرِ نمایش و موسیقی، دو جانب رودخانه و فراتر از آن را به یکدیگر نزدیک کند. این مجموعه برای جای دادن مدارس موسیقی محلی و همچنین برای اجراهای نورثِرن سینفونیا و فولکوورکس (که به اجرای موسیقی فولکلور، جَز و بلوز میپردازند) سه تالار مجهز دارد که در یک راستا هستند و برای ایجاد محیطی مطلوبتر و عدم تداخل اصوات موسیقی، از هم مجزا و با فاصله قرار گرفتهاند.
دیوارهای سفید داخلی در بزرگترین تالار، برای اجرای برنامههای هنری و موسیقی، بسیار حرفهای آکوستیک شده و سقف آن نیز از پنلهای قابل تنظیمی درست شده که ارتفاع آنها، بنا بر موسیقی اجرایی و تعداد بینندگان، متغیر میباشد. میزان جذب صوت از طریق پردههای کنترلی که 90 درصد دیوارهای داخلی را پوشش دادهاند نیز قابل تنظیم است. طرح این تالار بر اساس مدل کلاسیک جعبه کفشی (Shoe box) صورت گرفته که البته در سالهای اخیر طراحان بیشتر به مدل پلان صدفوار علاقه نشان دادهاند و طرحهای کلاسیک کمتر مورد توجه و استقبال طراحان بودهاند. این تالار گنجایش 1700 نفر جمعیت را دارد.
اجرای برنامههای موسیقی فولکلور، جَز و بلوز و انواع موسیقیهای مدرن و الکترونیک، معمولا در تالار دوم صورت میگیرد. جایگاه تماشاگران این تالار با ظرفیت 400 نفر، خودمانی و غیر رسمیتر از تالار اول است و بینظمی منعطف و دلنشینی دارد. دیوارهای داخلی این تالار با پروفیلهایی منحنی پوشیده شده که به شکست صوت کمک میکند.
تالار سوم، فضایی بزرگ برای تمرینهای نورثرن سینفونیا و مرکز برنامههای مدرسهی موسیقی بوده و مانند تالار اول، بهخوبی عایق شده است. این مدرسه با نگرشی خلاقانه و نو در ارتقای سلیقه، فرهنگ و تحصیلات موسیقایی افراد منطقه تأثیر بسیار خوبی داشته و ورود به آن برای کودکان، دانشآموزان مدارس و افرادی با هر سن و سال، آزاد است. اجراها و تمرینهای تکنفره یا در قالب گروههای کوچک نیز در همین مکان انجام میشود.
ابتدا قرار بود که برای هر تالار، فضایی محصور و ساختمانی مجزا در نظر گرفته شود، اما با توجه به سایت، معماران ترجیح دادند که با یک سقف پیوسته، فضاها و کاربریهایی را که در امتداد رودخانه بنا شدند، به یکدیگر متصل کنند. یک سقف با فرم منحنی، پوششدهنده و عامل پیوستگی تالارها و همچنین سالن بزرگ اجتماع و انتظار تماشاچیان و بازدیدکنندگان شد. سالن مذکور محدودهی وسیعیست که شامل چند کافه، مغازه، مرکز اطلاعات و دفتر فروش بلیط میشود، به همین دلیل هم واسطهی ارتباط بین تالارهاست و هم بهعنوان محل اشتراکی برای برنامههای مدرسهی موسیقی کاربرد دارد. فضاها و امکانات محدودی برای استراحت، در بخش انتهایی ساختمان تعبیه شده تا در طول فعالیتهای روزانه، اجراکنندگان و دانشآموزان، بیشتر با یکدیگر در ارتباط بوده و هنگام بعدازظهر نیز این افراد در سالن اجتماع میانی با تماشاچیان نشست و برخاست داشته باشند. چنین شد که این جو غیررسمی و دوستانه که چشمانداز بلامانع رودخانه را در مقابل خود دارد، به یکی از بهترین فضاهای اجتماعی-فرهنگی این منطقه تبدیل گردید.
نام سِیج از شرکت نرمافزاری که حمایت مالی پروژه را بهعهده گرفته برای این ساختمان انتخاب شد اما این پروژهی فاستر، برخلاف اکثر کارهایی که شرکت او انجام داده، با سیل تحسین و نقدهای مثبت رو به رو نشد. ظاهر صدفمانند و سقف منحنی، فرمیست که بهکرات اعمال شده است. دو سر انتهاییِ ساختمان، قرینگی فرمیک و موزونی ندارند و نماهای وسیع تمامشیشهای در این قسمتها، درهای ورودی کوچکی را روی خود جای دادهاند که این همنشینی، مقیاسهای چشمنواز و معقولی ایجاد نکرده است. سقف میتواند دنبالهای از فرمهای منبسط و کشیدهای باشد که فاستر مدتها پیش و زمان طراحی مرکز ساینبِری، به این شیوه کار میکرد؛ پس نوآوری شگفتانگیزی اتفاق نیفتاده است. ساختمان سیج نتوانسته بهخوبی فضای بندر پیرامون خود را جمع کرده و یک نقطهی تمرکز ایجاد کند. تنها حجمی پویا و شفاف است که در گوشهای از ساحل رودخانه، آرام گرفته؛ یک ساختمان یکپارچه، با مقیاسی مستقل و فاقد مدولهای تکرارشوندهی منظم.
مدارک فنی