زنده باد بم، تا ابد!
نگاهی به فعالیتهای بنیاد مادر و کودک از منظر معماری پایدار
مقدمه
مدت زیادی است که بحث پایداری در طراحی، ذهن جوامع کوچک و بزرگ معماری را به خود مشغول کرده است. محققان در پی درک پایداری، در همهی عرصهها به تحقیق و نظریهپردازی مشغولاند ــ چه از لحاظ حقیقت این مفهوم و چه از نظر کاربرد آن ــ اما شاید بتوان پررنگترین دستاورد آنان را، دستهبندی سطوح و انواع مختلف پایداری دانست که به سه دسته تقسیم میشود:
• پایداری اقتصادی
• پایداری اجتماعی (فرهنگی)
• پایداری اقلیمی (محیط زیستی)
نکتهی قابل توجه در این تقسیمبندی، صحت و سقم آن است؛ اینکه آیا بهطورکلی، تقسیمبندیِ یک مفهوم، دانش را به شکلی صحیح پیش خواهد برد؟ و آیا در صورت اجرا، نمیتوان آنها را کاملاً مجزا از یکدیگر دانست؟ آیا توجه به پایداری اجتماعی در طراحی یک بنا، میتواند مسائل اقتصادی مربوط به ساخت را نیز کنترل کند و آیا صرفهجوییهای اقتصادی، میتوانند اثری را دوستدار محیط زیست، نتیجه دهند؟
حقیقت این است که پایداری و ضدپایداری، مفاهیمی واحد و منسجم هستند. بدون تردید، این سه دستهی مرسوم، تأثیر بسزایی بر یکدیگر دارند و حتی در مواردی، مرزهای بین آنان کاملاً محو شده و فقط یک هدف باقی میماند که همان «پایدارسازی» است. توجه بیش از اندازه به همین تقسیمبندی، موجب گشته بعضی جنبهها به شدت دیده شده و برخی دیگر، در صف آخر قرار گیرند. مقولهای که از آن با عنوان «پایداری اجتماعی» یاد میکنند، معمولاً در سایهی پایداری اقتصادی و پایداری اقلیمی کمرنگ شده و محو میشود؛ حال آنکه کمرنگ شدن این بخش، ناخودآگاه بر بخشهای دیگر نیز تأثیر گذاشته و ماهیت پایدار بنا را زیر سؤال میبرد. برای طرح مسئله و چارهجویی در این باب، میتوان گذری به تاریخ ایران داشت؛ آنجا که مردم پشت سر ارکان سیاسی قرار میگرفتند و ولینعمت، تکلیف ملت را مشخص میکرد، اما نگاه به این وادی، ما را به مسائل جدیتری هدایت مینماید که در ادامه به بررسی مختصر آن میپردازیم.
پایداری اجتماعی، مستقل یا وابسته؟
حذف مردم از فرایند طراحی و تفکر سادهانگارانه در قبال خواستههای آنان، با عطف به ساختمانسازیِ سطح پایین مناطق ضعیف جامعه، اشتباهی بزرگ و به دور از وجدان کاری معماران میباشد. امروزه واضح و مبرهن است که کیفیت فضای زندگی و فرهنگ رفتاری مردم، اثراتی دو سویه دارند. قائممقامی و همکارانش نیز در پژوهشی تحت عنوان اصول پایداری اجتماعی در مجتمعهای مسکونی، اثبات نمودهاند که مردم، اهمیت ویژهای به کیفیت و کمیت طراحی داخلی خانه میدهند، بنابراین اگر این شرایط مطلوب آنان باشد، آسایش درونی خانه تأمین میگردد و در نتیجه محیط، ماهیت خود را بهعنوان «فضای آرامش» حفظ مینماید (1389: 81). در این پژوهش، عوامل مؤثر در پایداری یک بنا (به طور مشخص، یک بنای مسکونی) چنین بیان شدهاند (همان: 80):
1. آسایش درون خانه (فیزیکی)
2. بازیپذیری فضاهای باز و چندمنظوره برای کودکان
3. هویت اجتماعی
4. نظم اجتماعی
از طـرفی، جان لنـگ در کتـاب جاودانـهی خـود بـا عنـوان آفریـنش نظریـهی معماری (نقش علوم رفتاری در طراحی محیط) به نقل از اسکار نیومن مینویسد (همان: 79، به نقل از لنگ، 1386): «او معتقد است که ساکنان مجموعههای مسکونی باید بتوانند فضاهای باز محیط زندگی خود را کنترل کرده و نگذارند بیگانهای به این فضاها تجاوز کند. بنابراین فضای قابل دفاع، فضایی است که تشخیص و کنترل فعالیتها را برای ساکنان آسان میسازد.»
در واقع آرامش مذکور، علاوه بر آنکه از مطلوب بودن وضعیت طراحی تأثیر میپذیرد، از وجود احساس امنیت نیز ناشی میشود. در کنار آن، از آنجایی که محل سکونت افراد تا حد زیادی به طبقهی اجتماعیشان بستگی دارد، میتوان رابطهی مستقیمی میان «هویت اجتماعی» و «کالبد معماری» فرض کرد و چگونگی شکلگیری این کالبد را نیز، مستقیماً به شرایط اقتصادی خانواده و اقلیم محل زندگی آنان وابسته دانست.
بم و زلزله
پس از زلزلهی سال 1369 در رودبار، مردمِ کشور با پتکی مرگبار، متوجه حساسیت موضوع زلزله شدند. آن روزها، شاید کسی از گزارش امروز خبرگزاری ایسنا مبنی بر رتبهی دهم ایران در زلزلهخیزی خبر نداشت. سالها طول کشید تا ویرانههای رودبار دوباره ساخته شد، کودکان بیسرپرست به سروسامان رسیدند، بهشتهای زیتون دوباره رونق گرفت و مردم، چهرهی جدید شهر را آراستند، هرچند رودبار، هنوز هم رودبار قدیم نیست.
اما در ساعت 5:26 0 روز پنجم دی در سال 1382، بار دیگر زمین کمر به تخریب آینده و افقهای روشن مردم بست. شهر بم، زادگاه ارگ آشنای خشتی، با خاک یکسان شد. خانهها، مغازهها و بسیاری از ساختمانهای دیگر طی چند ثانیه فرو ریختند، ارگ به طور جدی آسیب دید و حدود 41000 نفر از مردم کشورمان دیگر طلوع خورشید را ندیدند. هرچند کوششهای امدادرسانی از همان ساعات نخستِ پس از حادثه آغاز شد، اما گزارشهای ارسالی از بم، نشان از بروز فاجعهای انسانی میداد. در همان ایام، کشورهای زیادی از جمله سوئیس، ترکیه، ایتالیا، آلمان، روسیه، جمهوری چک و بسیاری دیگر از سراسر جهان، به اعزام کمکهای بشردوستانه و نیروهای انسانی پرداختند. از داخل کشور نیز، نیروهای امداد مردمی، رسمی و نظامی از شهرهای مختلف به سمت بم حرکت کردند. روزها و ماهها گذشت و علاوه بر اخبار مختلف دربارهی آمار کشتهشدگان و سیاهی این اتفاق، بیسامانی مردم در شهری بدون سرپناه و معماری، هر از گاهی بم را به سرتیتر اخبار رسانهها میکشاند. در این میان، خیرینِ «خانهی مادر و کودک» که از روزهای اول پس از زلزله، برای کمک حاضر شده بودند، علاوه بر اقدامات امدادی، فعالیتهای زیرساختی بازسازی شهر را آغاز نمودند.
مؤسسهی خیریهی خانهی مادر و کودک
در ادامهی مبحث، توضیحاتی ارائه میگردد که این مؤسسه به صورت اختصاصی، برای بنیاد بشردوستانهی هنر معماری ارائه داده است. «مؤسسهی خیریهی خانهی مادر و کودک، از ابتدای زلزلهی رودبار، در خرداد ماهِ سال 1369، 500 فرزند را در 55 روستا به شیوهی پدریاری و مادریاری تحت پوشش خود قرار داده است. در ادامهی همین راه نیز، از اول بهمن سال 1382، در پی زلزلهی دیماه بم، سرپرستی 400 فرزند محروم از پدر و 166 خانم بیسرپرست را بر عهده گرفته است.»
جایی که مؤسسهی مادر و کودک را به بنیاد بشردوستانهی هنر معماری و موضوع این نوشتار مرتبط می سازد، فعالیتهای عمرانی این مؤسسه بوده که به شرح ذیل میباشند:
در رودبار:
• احداث ساختمان مرکزی مادر و کودک برای انجام امور خدماتی و انبار به مساحت 200 مترمربع
• ساخت 26 دستگاه واحد مسکونی برای اسکان خانوادههای فاقد مسکن؛ تعمیر مسکن؛ احداث حمام در 55 روستا
• احداث مجتمع آموزشیـپژوهشی سیدالشهدا (ع) برای ارتقای سطح آموزشی جوانان در زمینی به وسعت 5 هکتار
• احداث مدرسهی 8 کلاسه با زیربنای 1000 مترمربع و سالن کنفرانس مدرسه، بهرهبرداری شده در بهمن 1388
سکونت در خانهای با هزینهی بالای ساخت، برای خانوادهای که دچار محدودیتهای مالی است، پر از تنش و استرسهای مالی و در نتیجه، سلب آرامش از اعضای خانواده خواهد بود که این خلاف اصول پایداری اجتماعی است. ضمناً با توجه به رشد سریع جوامع و نیز پا گرفتن فعالیتهای ماشینی و صنعتی، بحث حفاظت از محیط زیست، بیش از پیش اهمیت مییابد. خانهها ــ که پرجمعیتترین دستهی ساختمانهای یک شهر را تشکیل میدهند ــ باید دوستدار محیط زیست ساخته شوند، به گونهای که کمترین اتلاف انرژی را داشته، به فضای سبز بها دهند و علاوه بر حفظ منابع زیستمحیطیِ گذشته، آنها را به آینده نیز منتقل نمایند. اگر خانهای خلاف این اصول باشد، ساکنین آن نمیتوانند در میان خود و اجتماع، آسایش روانی را تجربه نمایند؛ چرا که بهعنوان انسان، خود را دیگر حافظ میراث طبیعت نمیدانند.
پایداری اجتماعی را از منظر دیگری نیز میتوان بررسی نمود. در این باره، همانقدر که نظم، هویت اجتماعی، پایداری اقتصادی و محیط زیستی مؤثرند، بحث یکپارچگی و انسجام منظر و بافت شهری نیز مطرح است. بنای پایدار، باید به بافت منطقه و اصول شهرسازیِ حاکم بر جامعه (در مورد کشور ما، اصول شهرسازی ایرانی و اسلامی) احترام بگذارد، اجازهی بر هم زدن خط آسمان، سیمای عمومی و نیز مرسومات ساختوساز سایت را ندارد و باید از لحاظ فرم و فضا، به گونهای باشد که بتوان سالیان طولانی از آن بهره برد، بدون اینکه به قول معروف «از رده خارج شود».
هرچند بخش اعظم معماری کشور ما هنوز، ظرفیت ورود به این مباحث را نداشته و کارفرما بهعنوان یکی از ارکان معماری موفق، خیلی به این مسائل اعتقادی ندارد، اما در این حوزه، استثناهایی وجود داشته و این مطلب به معنای مطلق نیست. در ادامه، پروژهای را مورد بررسی قرار میدهیم که تولد و شروعی دوباره برای منطقهای ویران محسوب میشود؛ منطقهای که روزگاری، نماد سادهزیستی و فرهنگ کهن ایران بوده است.
مجتمع مسکونی 28 واحدی نرگس بم
مؤسسهی بنیاد مادر و کودک در بم پس از زلزله در بم، به ساخت دو شهرک مسکونی برای زلزلهزدگان بیسرپرست و فرزندانی پرداخت که پدران خود را در زلزله از دست داده و قرار بود همراه مادرانشان زندگی کنند. نخستین عملیات، مربوط به «مجتمع نرگس» است که شامل 28 واحد مسکونیِ 85 مترمربعی در زمینی به مساحت 8500 مترمربع میشود و دیگری شهرکی شامل 16 واحد 60 مترمربعی در زمینی اهدایی توسط خانم سالار بهزادی میباشد؛ خَیری که زمین را برای گرامیداشت یاد فرزند قربانی شدهاش در زلزله اهدا نموده است.
براساس گزارش ارسالی، تمام مراحل ساخت این مجتمع، از طراحی پلانها تا مرحلهی نازککاری، طبق اصول نظام مهندسی و تحت نظارت این سازمان صورت گرفته است؛ امری که اغلب در بناهایی از این دست، به بهانهی ضرورت کار فراموش میگردد. حتی در بناهای دولتیساز نیز، این غفلت مشهود است. پلان تیپ واحدها، توسط بنیاد مسکن، ارائه شده و تغییراتی توسط ناظر پروژه، مهندس محسن پایدار از مهندسین مشاور پدیده، اعمال گشته که شامل نحوهی چینش واحدها، چرخش و فضاسازی شهرک بوده است. طبق برآوردهای انجام شدهی پیش از شروع پروژه، با توجه به مساحت زمین، 28 واحد 85 متری قابلیت اجرا داشتهاند. نحوهی قرارگیری واحدها با توجه به تراکم و اهمیت محصور بودنشان، عدم امکان دید واحدها به یکدیگر و نیز جانمایی قبله، دچار چرخش شد؛ به طوری که در بخشهایی، ورودیها پشت به هم و در بخشهایی دیگر، در چهار وجه یک مربع مرکزی قرار گرفتهاند. هر واحد متشکل از 2 اتاقخواب، سالن نشیمن، حمام و سرویس بهداشتی میباشد. علاوه بر این، پلانها به گونهای مستقر شدهاند که در مقابل آفتاب سوزان بم، بیشترین سایهاندازی را بر یکدیگر داشته باشند؛ چرا که در جهت جنوبی یا جنوبشرقی قرار گرفته و بنابراین ورود گرمای آفتاب، بهخصوص در بعداز ظهر، تا حد زیادی قابل کنترل است.
چنانکه در مقدمهی این نوشتار ذکر شد، یکی از نمودهای پایداری اجتماعی، احترام به بافت و پیشینهی تاریخی بناهای سایت است. در این پروژه، با توجه به پیشنهاد 28 واحد در برنامهریزی ساخت، فضای باز واحدها با محدودیت مواجه بود. از طرفی، طبق اصول خانهسازی کهن ایران، بهخصوص در مناطق گرموخشک، مسئلهی حیاط مرکزی اهمیت ویژهای دارد. بنابراین، نحوهی چینش واحدها به گونهای در نظر گرفته شد که نوعی حیاط داخلی در مجاورت برخی واحدها وجود داشته باشد و با همان کاربری کهن خود، منازل را از ورود گرمای شدید و گرد و خاک منطقهی جنوب، حفظ نماید.
طبق بررسیهای بنیاد مسکن، در آغاز ساخت پروژه و توجه به موقعیت شهر بم و حادثهای که زمان زیادی از آن نگذشته، بهترین نوع اسکلتبندی برای واحدها، اسکلت پیچ و مهره است، بنابراین تصمیم بر آن شد تا تمامی واحدهای مجموعه، با استفاده از اسکلت فلزی ساخته شوند. نکتهی قابل توجه، نحوهی دیوارکشی واحدها است. برای به حداقل رساندن خرابیهای ناشی از زلزله، دیوارها با سبکترین مصالح ممکن شکل گرفتهاند. استفاده از دیوارهای سهبعدی یا «3D Wall» با زهکشی در دو طرف آن، جرم دیوارها را به طرز قابل توجهی کاهش میدهد. روی این سیستم، لایهای سیمان به شکلی تقریباً نامتعارف، یعنی با دست، کشیده شده است؛ چرا که پمپ کردن آن روی سطح، موجب ایجاد حفره و در نتیجه، کاهش استحکام مورد نظر میگردد. سطح رویی را بتن الیافی تشکیل میدهد و برای احترام به ویرانههای کاهگلی و خشتی بم، مقادیری «پوشال» و خاک رس به آن اضافه شده که باعث تغییر رنگ نمای نهایی شده است. اصرار مسئولین پروژه بر ایجاد کنگره روی بامها نیز، در راستای نزدیکی به معماری بومی و کهن کرمان بوده که همین نتیجه نیز حاصل شده است.
مقولهی بعدی مربوط به سقف واحدها میباشد. علاوه بر مسئلهی آفتابگیری شدید ــ که در اقلیم بم اجتنابناپذیر است ــ دیوارهای سبک نیز، موانعی را برای ساخت سقف ایجاد مینمودند، ضمن اینکه برای حفظ ماهیت خانهها بهعنوان «سرپناهی که در صورت تخریب، کمترین تلفات را میدهد»، میبایست سقف نیز، مانند دیوارها، سازهای سبک باشد. با توجه به همهی این موارد، سقف با استفاده از یک لایه فوم 20 سانتیمتری، یک لایه سیمان و یک لایه بتن نازک ساخته شده است. برای مهار گرمای ناشی از آفتاب مستقیم نیز، سطح جانبی با موزاییک سفید، فرش شده که حرارت را انعکاس داده و شبها نیز، به خنک ماندن داخل بنا کمک مینماید. روی این سطح، چیزی شبیه به یک اتاقک کوچک تعبیه گشته که در واقع، جایگاه کولر محسوب میشود و سایهی مورد نیاز آن را به خوبی تأمین میکند.
از دیگر نکات قابل توجه پروژه، کانالی انسانرو، به ارتفاع یک متر میباشد که در محوطه حفر شده است. بنا بر توضیحات مسئولین پروژه، این کانال نگهدارندهی لولههای آب گرم و سرد، لولههای فاضلاب و کابل برق، تلفن و اینترنت میباشد. درپوش متحرکی که روی کانال قرار دارد، قابل برداشت بوده و به همین سبب، برای تعمیر تأسیسات، نیازی به حفاری مجدد وجود ندارد. در این بنا، نقطهی شروع پروژه، جایگاه مناسبی نیست؛ اما همت مهندسین و دستاندرکاران و آیندهبینی آنها موجب نزدیکی مفاهیم پایداری اجتماعی به بطن کار شده است. نکتهی مهم این است که برای نیل به پایداری اجتماعی، اغلب به دنبال طرحهای بزرگ و پروژههای پیچیده هستیم، ولی همین آثارِ به ظاهر ساده نیز، مبین آن مفهوم غنی هستند. اساساً این مفاهیم را باید از اینگونه آثار آغاز نمود.
کلام آخر
هنوز هم با اندکی جستوجو، میتوان دستهایی را یافت که همیشه برای کمک آمادهاند؛ انسانهایی که ابتدا دیگران را میبینند و هدف را برای خود، شاد زیستن همنوعانشان قرار میدهند. پروژهای که ذکر آن رفت، مقدار زیادی از کمکهای مردمی شکل گرفته است. این کمکها چه از سوی مردم داغدیدهی بم و یا برخی از مسئولان باشد، نشان میدهد که خیرین مؤسسه، هیچگاه تنها نمانده و در نهایت، پروژهی بم، با حداقل امکانات به سرانجام رسید. پروژهای که به هیچ عنوان، پیشینهی تاریخی خاک خود را نادیده نگرفته و سعی در همراهی با آن دارد. ساکنین مجموعه، زنان سرپرست خانواده ها به همراه کوکانشان بدون هیچ ترسی، زندگی را در خانههای اهدایی خود مجدداً آغاز نمودهاند؛ خانههایی که با تلاش سازندگان، کمترین میزان انرژی را هدر میدهند و بیشترین بازده را دارند. اسباب و اثاثیهی منزل، به سادهترین فرم و در حد رفع نیازهای خانواده تهیه شده و در تهیهی مصالح نیز، صرفهجوییهای اقتصادی تا حد زیادی صورت گرفته است.
نکتهی دیگری نیز در این پروژه قابل تأمل میباشد و آن، در دست گرفتن نوسازی، توسط یک مؤسسهی غیردولتی است. این تفاوت را میتوان در عمل نیز مشاهده نمود، چه بسیار ساختمانهایی که به دست ارگانهای دولتی سپرده شدند و زمان زیادی برای اجرای آنها صرف شد. در بسیاری از کشورهای دیگر پس از وقوع هر حادثهی پیشبینی نشدهای، دولت و سازمانهای وابسته، تنها تا حدی کار را بر عهده میگیرند و بسیاری از اینگونه فعالیتها برای سازمانهای غیردولتی تعریف میگردد تا با برنامهریزی، بهتر و سریعتر به سرانجام رسند. زلزله و تجربهی آن هیچگاه خوشایند نخواهد بود، اما مسلماً باید از آن درس گرفت تا در شرایط دیگر، دچار اشتباه و خطا نشد. امروز میتوان گفت که خانوادههای تحت پوشش مؤسسهی خیریهی مادر و کودک، آرامشی را که در 5 دی 1382 از دست دادند، تا حدودی به دست آورده و یا حداقل به آن نزدیکتر شدهاند.
تشکر و قدردانی
در اینجا جا دارد از محسن پدیدار، مدیرعامل مهندسین مشاور پدیده و همکارانشان، به علت توجه به مسئولیت های اجتماعی در معماری و آقای یونس طاهری جهت ارسال گزارش اولیه پیرامون این برنامه در بم نهایت تشکر و قدردانی را داشت.
منابع:
تحریریهی هنر معماری (1395). نقش ماه در مرداب: ضد قهرمانسازی در ادبیات معماری معاصر ایران. تهران: فصلنامهی هنر معماری، شمارهی 40.
خبرگزاری دانشجویان ایران؛ ایسنا (1395). ایران، دهمین کشور لرزهخیز دنیا. کد خبر: 95040110607. بازیابی شده در 1/7/95،
از ایران-دهمین-کشور-لرزه-خیز-دنیا /http://www.isna.ir/news/95040110607
سجادی قائممقامی، پروین سادات؛ پوردیهیمی، شهرام و ضرغامی، اسماعیل (1389). اصول پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی از دید صاحبنظران و متخصصان ایرانی. تهران: دو فصلنامهی
صفه، شمارهی 51.
گزارش رسمی مؤسسهی خیریهی مادر و کودک برای فصلنامهی هنر معماری، تیر ماه 1395.
مؤسسهی فرهنگی و اطلاعرسانی تبیان (1382). همدلی جهانی با مردم ایران. بازیابی شده در 1/7/95، از http://www.tebyan.net/newindex.aspx/comment/index.aspx?pid=20503