رستوران رایت (موزهی گوگنهایم نیویورک)، طراحی از شرکت معماران آندره کیکاسکی، نیویورک سیتی، آمریکا، 2009
THE WRIGHT (New York’s Guggenheim Museum), Architecture by Andre Kikoski Architects, New York City, US, 2009

خوردن یک قارچ خوراکی که ماهرانه پخته شده، به فرم تخم مرغ گنبدی بر روی یک سالاد مخلوط بینظیر، تنها یکی از لذاتی است که مشتریان رستوران رایت تجربه میکنند. اینجا یک پاتوق غذاخوری شهری است که اخیراً در موزه ی سولومون آر.گوگنهایم (Solomon R. Guggenheim)، به طراحی فرانک لوید رایت، در خیابان پنجم نیویورک سیتی ساخته شده است. رستوران که حاصل همکاری تجاری مؤسس موزهی گوگنهایم و شرکای رستوران میباشد، در دسامبر 2009 و در جشن پنجاهمین سالگرد تأسیس موزه گشایش یافت.
این مکان با زبردستی هوشمندانهی شرکت معماری آندره کیکاسکی -مستقر در نیویورک- با 150 مترمربع مساحت و 58 صندلی غذاخوری طراحی شد. رستوران، مجاور ساختمان مرتفع گنبدیشکل موزه است و جایگزین کافی شاپ بیروح و کسلکنندهای شده که مدت چند سال در اینجا قرار داشت. ضمن آنکه طراحی داخلی آن پروژهای شاخص در میان کارهای معماری کیکاسکی است. او که رییس این شرکت معماری است، میگوید: «ما میخواستیم رستوران با فلسفه ی فرانک لوید رایت که موزه را طراحی کرده بود، هماهنگ باشد.» بنابراین کیکاسکی و تیم طراحیاش خطوط راهنمای اولیه ی خود را از هندسه و مادیت مدل اصلی موزه گرفتند و فرم اتاقها و تناسبات را بر اساس موتیف ها و فرم های پویایی که رایت در کل بنا به کار برده بود، بهدقت محاسبه و بررسی کردند.
حال میبینیم که سقف، متشکل از پوسته ی وینیلی پیوسته و موجداری است که از مرکز اتاق به سمت پایین آمده و بازتابی از همان مارپیچ هایی است که ساختمان گنبددار موزه را احاطه میکنند، همانطور که روکش نشیمن چرمین و پشتیدار نرم و دیوار روشن محکم پوشیده با بافت مشبک جاذب صوتی، بر بالای نیمکت طویل میچرخد. میز با سطح صلب براق و لوازم بالایی آن، اشاره به صفحات پویای طراحی داخلی موزه دارد و پایه های فولادی ضدزنگ سفارشی که میز گروهی مرکزی را نگه میدارد، پایبند هندسه ی تصویری نورگیری است که توسط رایت بهعنوان یک موتیف تزئینی به کار رفته بود. علاوه بر آن، استراتژی کیکاسکی همچنین شامل طراحی تمامی مبلمانهای داخلی و استفاده از مواد با لبه های تیز میشود؛ مانند پنل هایی از روکش درخت گردو و نوارهای رشتهنوری که به صورت متناوب در پشت قفسه های محتوی بطری های شیشه ای روشن قرار گرفتهاند و سطح دیوار پشتی لوازم کافه را میپوشانند.
برای تأکید هرچه بیشتر بر ارتباط رستوران با موزه، معماران رستوران رایت یک الگوی رنگی سفید مشابه را برگزیدند تا مجموعه ای مانند گالری برای رنگمایه های متنوع پخت فصلی سرآشپز رودولفو کانترراس فراهم کنند. همچنین این طرح مانند پردهی نقاشی بیرنگی برای اثر لیام گیلیگ است. پردهی مذکور ملهم از نوعی پارچهی آستری بود که در آغاز، کیکاسکی پیشنهاد داد و گوگنهایم نیز صلاحیت هنرمند اهل انگلیس را که به ترکیبات سازهای اندیشمندانه اش معروف بود، برای همکاری با معمار و نصب متعلقات سایت که احتمالاً بخشی از اجزای ثابت مجموعه خواهد شد، مورد بررسی قرار داد.
گیلیگ ضمن همکاری نزدیک با کیکاسکی، یک سالن استراحت تندیس وار برای رستوران ساخت که به طور دائم تجربه ی فضایی مشتریان را تغییر میدهد، دقیقاً همانطور که موزه ی رایت، ادراک از هنر را برای کسانی که رمپ ها و عقب نشستگی های آن را تجربه میکنند دگرگون میسازد. کیکاسکی در توضیح این فرایند میگوید: «من به طرف آنچه که فکر میکردم ممکن است مهم باشد، کشیده شدم. گیلیک به من گفت که به او اعتماد کنم و در نهایت به چیزی رسیدیم که هر دو عمیقاً احساس میکردیم درست بوده است.»
راه حل نهایی که گیلیک ارائه کرد، استفاده از تیرهایی افقی محصول کارخانه ای بود که متأسفانه در زمان مذکور، این تولید خود را متوقف کرده بودند. طرح گیلیک در این مورد شامل یک سری تخته های آلومینیومی متنوع یا تیرهایی از رنگهای غلیظ و گرم بود؛ پوسته به دلیل نحوهی جایگزینی یکدرمیان تیرها که در بالای نیمکت های آبی ژرف معلق هستند، هنگامی که دیوار شیشهای ورودی و نماهای جنوبی و شرقی اتاق را میپوشاند، شفاف به نظر میرسد. کیکاسکی در بیان تأثیر این همجواری میگوید: «ساختمان، همانقدر معماری را کامل میکند که معماری، هنر را.»
مداخله در یکی از مهمترین ساختمانهای قرن بیستم، جسارت حرفه ای ویژهای میطلبد. رایت زمانی با توجه به یکپارچگی طراحیاش نوشته بود: «هیچ جزئی –هرقدر هم کوچک- نمیتواند به طرح افزوده یا سازگار با آرامش و سکوت کانسپت و همراستا با هدف کلی مجموعه، در آن اجرا شود.» هنوز هم این فضای زیبا که نام او را به همراه دارد، به واسطهی مهارت ممتاز فرانک لوید رایت احساس آرامش خود را حفظ کرده، گویی همواره اینگونه بوده است.