خانهی نام اثر شھابالدین غفاری
چهارمین شب معماران، رتبهی اول چھارمین جایزه ی ملی مرمت و احیا بناھای تاریخی و معاصر ایران بخش بناھای ارزشمند معاصر، 1403
The House of Name / Shahabuddin Ghaffari

پروژۀ بی نامی به نام ِ “نام “
آیا احیا و بازسازی یک بنای معمولی در بافت قدیمی می تواند به عنوان یک پروژۀ فکریِ معماری و یک الگوی تکرار شونده در بافتِ تاریخی شهر بدل شود؟
بافت تاریخی با رها شدن توسط مالکین و کوچ آنها به نقاط دیگر، خود به خود در حال تخریب است. برای از بین نرفتن ِ خانه های قدیمی در بافت، نیاز داریم تا نظامِ فضاییِ از کار افتاده و سنتیِ این خانه ها را با سبکِ زندگیِ شهروند امروزی، به هماهنگی برسانیم.
گاهی احیای یک بنا، بافت ِ از یاد رفتۀ قسمتی از شهر را به گونه ای جان می بخشد که در نهایت آن را شبیه به تحقق یک آرمان، هدف و آرزو می کند. تبدیل به گذرگاهی می شود برای حضور مردم و اینگونه شهروندِ معاصر را در تبادل با میراث فرهنگی اش قرار می دهد تا با درکِ کیفیتِ چنین بناهایی در چند قدمی خود، کمبود حضور ِچنین الگوی فکری ای را در بافت های شهری احساس کند، چرا که در این آمد و شدها، دیگر عملا چنین کیفیتی را تجربه و لمس کرده است.
محل قرار گیری پروژۀ نام این پروژه در قسمتی از بافت قرار گرفته که از دو سو با خیابان قوام و نادری و از دو سوی دیگر با باغ های سفارت روسیه و انگلستان احاطه شده است. در این بافت تعداد زیادی از خانه های پهلوی اول و دوم موجود هستند و طی سال های گذشته پژوهش های فراونی برای نشانه گذاری این خانه ها صورت گرفته است. پروژه نام جزو بناهای پهلوی دوم است که در یکی از قدیمی ترین محله های این بافت به نام مسعود سعد قرار گرفته و بیشتر ساکنین این بخش را ارامنه و زرتشتیان تشکیل می دهند.
کوچۀ مینو کوچۀ مینو که پروژۀ نام در آن واقع شده، در ضلع جنوبی آن همگی یک معمار داشته اند. این ساختمانها بنای سنتی نبوده اند و جزؤ اولین خانه هایی هستند که مهندسِ معمار داشته اند و ازتیرهای فولادی در ساخت آنها استفاده شده است. معمار این کوچه، ارمنی بوده و چند خانه دیگر هم در این کوچه و احتمالا در کوچه های اطراف کار کرده است، برخی از این بناها به لحاظ معماری به گونه ای چشم نواز به هم مربوط هستند.
روند بازسازی پروژۀ نام در سال 1397 مقاوم سازی اولیه شد و پس از آن برای 4 سال رها شد و در سال 1401 تا 1403 به اتمام رسید.
رویکرد نگاه به پروژه نام یک نگاه میراثی نیست، باتوجه به بی نامیِ بنا، آنچه که اهمیت داشته آماده شدن این پروژه برای زندگی معاصر است اما به گونه ای که اصالت بنا نادیده گرفته نشود. در عمل متریال ها و تکسچرها اصالتشان را دارا هستند و هیچگاه به آنچه که بودند باز نمی گردند و احساس نوستالژیک را در مخاطب بر نمی انگیزند. متریالهای جدید به گونه ای کنار متریال های کهنه قرار گرفته اند که گذشته و حال از بین آنها قابل تفکیک نیست و نکتۀ قابل در همین است که این روش می تواند روشی پیشنهادی برای ضمانت ماناییِ بناهای بی نام در بافت باشد که با کمترین هزینه تکرار شود و در مدار تفکر سایر معماران برای اجرا قرار گیرد.
پروژه فکری بازسازی خانه ی نام بازسازی و احیا بافتی است که در واقع یک پروژۀ فکری است که از برگرداندن یک بنای معمولی شروع می کند و به ارزشمندی ِ بافت ِ آن قسمت از شهر می اندیشد. چرا که مجموعه ای از بناهایی با ادبیات مشترک می توانند به احیا بافت کمک کنند و منجر به ارتقا فرهنگ و بوجود آمدن کلونی های زیستیِ با اصالتی شوند.
به نظر می رسد، تفکر شهری و جنبشهای اخیر در رابطه با ایدۀ بازگشت به مرکز و مرزهای تاریخی تهران، باعث تغییرات جدی در جریان زیست شهری و ارتقا فرهنگ شهروندان شده است. بنابراین، ایجاد الگوی تکرار پذیر هدفمند باعث می شود حرکت به سمت احیای یک بنای بی نام ِ معمولیِ دیگر در بافت گسترش یابد و به این ترتیب یک بنای بی نام ِ دیگر نام بگیرد.
پروژۀ “نام” در تفکر معماری ِ این پروژه، بنا به عنوان یک ساختمان ِ ارزشمند در نظر گرفته شده است نه یک اُبژۀ میراثی. به همین منظور پرداخت بر روی ِجزئیاتِ پروژه صرفا به مثابه مرمت و بازآفرینی گذشته نیست و در نقشِ ویترینی نوستالژیک عمل نمی کند بلکه خود را به امروز و اکنونِ زندگی معاصر وصل می کند. تا جایی که در پروسۀ بازسازی آن، تصمیم بر آن شد تا فضایی شود برای هم اندیشی پیرامون هنرهای بینا رشته ای و اینگونه، اولین ویدیو آرت گالری در تهران از دلِ خانه ای ارزشمند بیرون آمد سپس با سینما تِک کوچکی در فضای زیر زمین و دو واحد هووم آفیس برای آرتیست ها، یک سوییت برای کتابخانه و همچنین یک فضای روف گاردن برای گفتگو مشخصا یک فضای بینا رشته ای شد و جنبه ای فرهنگی به خود گرفت.
“ایده ی حذف معمار به نفع فضا” منظور از حذف معمار این است که معمار با آگاهی تصمیم می گیرد بنا را به شیوه ای بازسازی کند که المانهای طراحی شدۀ معماری او به نفع ِ کاربری ساختمان با آگاهانگی در سکوت به هماهنگی فضایی برسند.
در حقیقت معمار با پاک کردن اثر انگشتش یا به اصطلاح امضای معمارانۀ خودش در پروژه به نفع پیدایی فضا، حضور پیدا می کند. با این روش فضا به یک سیستم ارگانیک تبدیل می شود که در آن وجود هیچ یک از عناصر، تزئینی نیست اما کارکردی زیبایی شناسانه دارد. خصوصی سازیِ همۀ آیتمهای معماری در طراحی، در پیوندی اندام وار با یکدیگر قرار می گیرند و به این ترتیب اتصالات و جزئیات در بعضی قسمتها با وجود آنکه بسیار ظریفند اما جداکردنشان از معماری و فضا ممکن نیست چرا که فضاها در یک تنانگی واحد با یکدیگر قرار گرفته اند.
چهارمین شب معماران، 1403
_______________________________________
نام پروژه: پروژهی نام
طراح:شهاب الدین غفاری
معمار:شهاب الدین غفاری
تیم طراحی: شرمین جندقی، وحیدرضا شعبانیان
تیم اجرا: وحید رضا شعبانیان – شهاب الدین غفاری
نظارت: خانه طراحان
سازه: مسعود داریوشی، ایمان برزگر
تأسیسات برق و مکانیک: امید امیدوارم
گرافیک: رضا عابدینی
تیم پرزانته:مهسا اسماعیلی
زیربنای کل: 590 مترمربع
زیربنا: 125مترمربع
محل پروژه: تهران / نوفل لوشاتو
تصاویر:علی دقیق، علیرضا یزدیزاده
مشخصات کارفرما: محمد پرویزی
کاربری بنا با ذکر جزئیات: ( زیر زمین، سینما تک) – (همکف، گالری بینا رشته ای) -( اول و دوم ، استودیو : Home Office) – (بام، کتابخانه و روف گاردن) (خرپشته، موتورخانه و تاسیسات)
برق و تأسیسات: امید امیدوار
زمین پروژه: 125مترمربع ، 186 مترمربع
سال شروع و خاتمه اجرا: مرداد 1401 تا اسفند 1402
نوآوری ها و مزایای پروژه: توجه به کالبد بنا و بستر طرج ،تلفیق ساختار مقوام سازه فلزی و بتن ،
کاربری قبلی و فعلی بنا: مسکونی به گالری، سینما تک و اقامتگاه هنرمندان
محدوده مداخلات: مداخلات با توجه به بستر طرح صورت گرفته و بنا برضرورت ها مداخله انجام گرفته است.
وضعیت بنا قبل از بازسازی: غیر قابل سکونت
مهم ترین ارزشهای بنای موجود: پوسته بنا ،تناسبات فضاها و کالبد هندسی بنا
سازه: دیوار باربر باتیر فولادی ، سقف طاق ضربی
تأسیسات اولیه بنا: دارای تاسیات الکتریکی و مکانیکی کارگاهی
