خانهی زومرفلد -1921-1920
خیابان لیمونِن، برلین
والتر گروپیوس

یک کانسپتِ حقیقتاً اکسپرسیونیستی، زادهی سیاستهای فرهنگی سالهای اولیهی بعد از جنگ، نهایتاً به پلان گروپیوس برای باؤهاؤس در وایمار منجر شد، یک مدرسهی هنری که هدفش ترویج همکاری و تعامل میان هنرها زیر چتر حمایت معماری بود. مانیفست اولیهی باؤهاؤس، که در آوریل 1919 منتشر شد، با این جمله آغاز میشد: «محصول نهایی همهی فعّالیّتهای هنری، ساختمان است.» مانیفست به مناسبت یادبود تأسیس مدرسه منتشر شد و روی جلد آن منقوش به گراووری از لایونل فاینینگر بود که قسمتی از تصویر اکسپرسیونیستی یک کلیسای جامع به سبک گوتیک را نمایش میداد. اقدام به سامانبخشی دوباره به هنرها، بسیار شبیه به «کلبههای ساختمانی» (Bauhütten) قرون وسطا، سعی در ترمیم شکاف میان قواعد مختلف هنری و هنرمندان و صنعتگرانی داشت که در یک حیطهی کاری مشترک فعّالیت میکردند.
بااینهمه، در حالی که کار معمارانهی به سبک و سیاق باؤهاؤس در ابتدا، بیش از هر چیز عملاً محدود میشد به طراحیهای مقدماتی و نیز ساختِ خانهی مدلی برای نمایشگاه باؤهاؤس در وایمار به سال 1923، گروپیوس در دفتر معماری خودش به کار بر روی پروژههای خارج از وایمار، که در آنها چندین هنرمند از باؤهاؤس هم حضور داشتند، ادامه داد. درست مانند سالهای قبل از جنگ، اینبار نیز یک حامی از بخش صنعت برای تضمین دریافت سفارشهای جدید به کمک گروپیوس شتافت. در 1920، دفتر گروپیوس محل اقامت شخصی صاحب و سازندهی یک کارخانهی چوببری، آدولف زومرفلد را در برلین طراحی کرد. در سالهای بعد او به یکی از حامیان اصلی گروپیوس تبدیل شد، به ویژه در سال برگزاری نمایشگاه باؤهاؤس، یعنی 1923.
برای اطمینان از این که علایق حرفهای صاحبخانه در محل سکونت شخصیاش انعکاس یافته، سازهی بنا در منطقهی لیشترفیلدِ برلین (خیابان لیمونِن) به صورت یک خانهی چوبیِ بلوکی روی سکّویی سنگی ساخته شد. مواد به کار رفته شامل قطعات چوب بازیافتی از یک کشتی که توسط زومرفلد خریداری شده بود، و تأکید افقی مشهود در برِ عریض خانه، بار دیگر یادآور مدلهای پیشگام آمریکایی ساختهی فرانک لوید رایت و بهویژه تیپ «خانهی مرغزار» او بود. والتر گروپیوس همزمان مقالهای منتشر کرد و در آن از چوب به عنوان مادهی ساختمانی دفاع جانانهای به عمل آورد و آن را اینطور توصیف کرد: «مقرون به صرفه است و کار کردن با آن بسیار آسان.» او بر این بستر برای نخستین بار ایدههایی را مطرح کرد که در تمام زندگی کاریاش به تعمّق و بالیدن ادامه دادند، بهخصوص وقتی بعدها با کُنراد واکسمان در طراحی «خانههای جمعوجور» ساختهشده از تختهی چوبیِ چندلا همکاری کرد. در خانههای جمعوجور جزئیات متعدد خانه، مانند عناصر پردندانه، به شدت زاویهدار و زیگزاگی، آخرین دِین خود را به زبانِ فُرمهای اکسپرسیونیستی ادا میکنند. فضای داخلی، اوّلین نمونهی همکاری عمدهی باؤهاؤس را نشان میدهد. علاوه بر یوست اشمیت، که مسئول پرداختِ دیرکهای چوبی بود و یوزف آلبرس که پنجرهها را طراحی کرد، مارسل برویِر نیز به عنوان طراح مبلمان همکاری داشت. ساختمان را کمابیش میتوان به مثابه مثال برنامهایِ ایدهآلی از پروژههای گروهی حرفهای در نظر گرفت که هدف باؤهاؤس در سالهای اولیهاش به شمار میرفت. آتش جنگ جهانی دوم دامنگیر این سند منحصربهفرد هم شد؛ تنها بخش باقیمانده از این پروژهی پیشگامِ باؤهاؤس، گاراژ ساختمان است.