از دایـرةالـمـعــــــارف بـریـتـــانّـیـکـــا
نوشتهی لـِوْ زِتْـلــیـن٭، ترجمهی علیرضا سیّداحمدیان
Stadium
From Encyclopædia Britannica
Written by Lev Zetlin

استادیوم مساحت محصوری است شامل فضایی وسیع برای برگزاری مسابقات ورزشی یا نمایشها با جایگاهی برای نشستن تماشاچیان. نام این مکان از واحد اندازهگیریِ طول در یونان باستان، یعنی «سْتاد» (“stade”)، گرفته شده که مسافت پیمودهشده در مسابقات ورزشی یونان بود (حدود 180 متر). میدان دو در مسابقات اُلمپیک1 یونان باستان در اُلومپیا (Olympia) دقیقاً یک سْتاد طول داشت، و این کلمه که در آغاز به واحد اندازهگیری اشاره داشت، پس از چندی به خودِ مسابقه و سپس به محلِّ برگزاری مسابقه اطلاق گردید. استادیوم به عنوان یک سازهی معماری نقش حائز اهمیّـتی در تکنولوژیِ ساختمانیِ قرن بیستم ایفاء نموده است.
استادیومهای کلاسیک
اوّلین استادیومهای یونانی باریک و بلند، Uـ شکل یا نعلاسبی بودند. گاه همچون استادیومهای ثِبای، اِپیداؤروس، و نیز استادیوم اُلومپیا، که از قرن هشتم قبل از میلاد محلِّ برگزاری بازیهای اُلمپیک بود، در مجاورت تپّهای بنا میشدند. یونانیان البتّه استادیومهایی موسوم به هیپودروم2 (hippodrome) نیز میساختند که از نظر لیآؤت به استادیومهای عادّی شباهت داشت، امّا آنقدر عریض بود که بتوان مسابقات ارّابهرانی با چهار اسب، که از اوایل قرن هفتم قبل از میلاد به شاخص مسابقات اُلمپیک بدل شده بود، را نیز در آنها برگزار کرد.
رومیها طرّاحی استادیومِ یونانی را از ایشان اخذ کردند و صورت متکاملتری به آن بخشیدند. آنان دو نوع استادیوم میساختند: کیرکوس3 (circus) و آمفیتئاتر (amphitheatre). کیرکوس معادلِ رومیِ هیپودروم بود، سازهای طویل و کمعرض برای مسابقات ارّابهرانی. عظیمترین و بیشک عالیترین نمونهی این بنا، کیرکوس ماکسیموس4 در رُم بود. در مقابلِ کیرکوس، آمفیتئاتر5 به عنوان شاخصترین ساختمان در معماریِ رُمی، پلانِ بیضوی یا گردی داشت و از هر طرف محصور بود. آمفیتئاتر برای نبردِ گْلادیاتورها در نظر گرفته میشد و از اینرو ابعاد دقیقِ میدانِِ آن اهمّیتی نداشت، و هدف اصلی در آن حدِّاکثر ظرفیّت تماشاچیان و ارائهی بهترین میدان دید به آنها بود. آمفیتئاتر عظیمی که در قرن اوّل میلادی در رُم ساخته شد کولوسِّئوم6 (Colosseum) نام داشت. بعد از سقوط امپراطوری رُم، مادام که اُفول شهرها مانع از برگزاری نمایشها و مسابقات نمیشد، آمفیتئاترها هم برقرار بودند. نزدیک به دو هزار سال گذشت تا فُرم آمفیتئاتر دیگربار احیاء گردید؛ تا آن هنگام، سکّوهای کوچکتر و معمولاً موقّتی برای برگزاری رویدادهای تماشایی، از قبیل مسابقه میان شوالیههای قرون وسطای اروپا، کفایت میکرد.
احیاء بازیها و ورزشهای تماشایی در ابعاد عظیم در قرن نوزدهم و با رشد شهرهای اروپایی و تجدید علاقه نسبت به مسابقات ورزشی آغاز گردید؛ به طور نمادین، انگیزهی اصلی در طرّاحی استادیومهای عظیم مدرن را احیاء مسابقات اُلمپیک در سال 1896 میدانند.
استادیومهای مدرن
استادیومِ اختصاصیافته به نخستین اُلمپیاد مدرن در آتن حاصلِ بازسازیِ یک استادیومِ مرمریِ بهجامانده از دوران باستان بود که خود توسّط هِرودِس آتّیکوس (Herodes Atticus) در سایتِ یک استادیوم باز هم قدیمیتر در آتن ساخته شده بود. مسابقات اُلمپیک از این تاریخ به بعد در مرکز توجّهات جهانی برای رشد و توسعهی مفهومِ مدرنِ «استادیوم» بوده است. از زمان برگزاری نخستین اُلمپیادِ مدرن، هر چهار سال یک بار، کشورِ میزبان معمولاً استادیوم دائمی برای ثبت تاریخیِ این رویداد بنا میکند. نخستین استادیوم متعلّق به این ژانْرِ مدرن مربوط است به اُلمپیاد IV که در سال 1908 در شِپِردْز بوش، لندن، ساخته شد. جایگاه تماشاچیان جزئاً مسقّف بودند، و استادیوم گنجایش بیش از 50,000 نفر تماشاچی را داشت. از دیگر استادیومهایی که حائز اهمّیت معمارانه هستند و قبل از جنگ جهانی دوّم ساخته شدهاند، میتوان به استادیومِ سْتوکهولم (1912)، استادیومِ کولومب (Colombes)، خارج از شهر پاریس (1924)، استادیومِ آمستردام (1927)، و استادیومِ برلین (1936) اشاره کرد. استادیوم هلسینکی برای المپیادِ XII (1940) که برگزاری آن به دلیل رُخدادِ جنگ جهانی دوّم لغو گردید، بهعنوان محلّی برای برگزاری اُلمپیاد XV در سال 1952 به کار آمد.
طیِّ نیمهی نخست قرن بیستم، استادیومهای رقیبِ معادلهای خود در رومِ باستان در بسیاری از شهرها احداث گردیدند، که از عمدهترین آنها میتوان به استادیوم عظیمِ سْتراهوف (Strahov) در پراگ اشاره کرد که در سال 1934 جهت برگزاری مسابقات ژیمناستیک سوکول (Sokol) تکمیل گردید و گنجایش بیش از 240,000 نفر تماشاچی را داشت. استادیوم شهرداریِ ماراکانیا (Maracaña) در ریو دِه ژانیرو پذیرای بیش از 200,000 نفر تماشاچی بازیهای فوتبال است. از دیگر استادیومهایی که بیش از 100,000 نفر گنجایش دارند میتوان به کریکت گْراؤندِ مِلبورن، در ملبورن (100,000)؛ تْسِنترالی (لِنین) استادیوم، در مسکو (103,000)؛ استادیوم آدساُل، در بْرَدفورد، انگلستان (102,500)؛ استادیوم آزتِک، در مکزیکوسیتی (115,000)؛ رُز بَؤل (Rose Bowl)، در پاسادینا (Pasadena)، کالیفورنیا، ایالات متّحد آمریکا (104,091)؛ و استادیوم میشیگان، در اَن آربور، میشیگان، ایالات متّحد آمریکا (107,501) اشاره کرد. بدیهی است که این ارقام تعداد «پذیرفتهشدگان» به داخل این استادیومها را نشان میدهند؛ ظرفیّت رسمی این استادیومها برای تماشاچیانِ «نشسته» میتواند به طرز قابل توجّهی پایینتر باشد.
بازی فوتبال آمریکایی الهامبخش نوع جدیدی از طرّاحیِ استادیوم شد، این استادیوم بَؤل (Bowl) نام داشت و شکلش بیضوی بود و نخستین بار در سال 1914 در یِیل بَؤل نیو هِیوِن، کانتیکات، مورد بهرهبرداری قرار گرفت؛ شکلِ بَؤل در استادیومهای متعدّد دیگری از جمله رُز بَؤل و استادیومِ دانشگاه میشیگان تکرار شد. به دلیل این که بَؤل برای دیگر ورزش عمدهی آمریکایی، یعنی بِیْسبال، کلاً نامناسب بود، نوع دیگری از استادیوم مختصّ این ورزش ظهور کرد که هدف اصلی در آن فراهم آوردن بیشترین ظرفیّت مسقّف برای حفاظت تماشاچیان در برابر تابش آفتاب بود. از پیشتازان اصلی این طرح، استادیومِ سهطبقهی یانکی (Yankee) در نیویورک است که در سال 1923 ساخته شده و به بهرهبرداری رسیده است.
نوآوری در طرّاحیِ استادیوم
استادیوم بر حسب مواردِ کاربرد در اشکال متنوّعی ساخته میشود. برخی از استادیومها مستطیلی با گوشههای گرد و انحناءدار هستند، و مابقی بیضوی یا Uـ شکل. ساخت استادیومهای عظیم قرن بیستمی به مدد استفاده از بِتُن مسلح به طرز قابل توجّهی تسهیل شده است. این مادّه اجرای طرحهای جسورانهای که پیش از این بهلحاظ نوع سازه غیرممکن مینمودند را کاملاً امکانپذیر ساخته است.
مشکل اساسیِ استادیومهای مسقّف وجود موانع بصری بهواسطهی احداث ستونهای حمّال جهتِ سقف آن است. استادیوم داجر (Dodger) در لوس آنجلس نخستین استادیومِ دیرَکدار بیستون بود که هیچجا مانعی در دیدرس تماشاچیان مسابقه ایجاد نمیکرد (1959)، و بعد از آن استادیوم شی (Shea) در نیویورک با سکّوهای الحاقیِ مخصوص تماشاچیان، سکّوهایی که دور استادیوم میچرخیدند و امکان تبدیل زمین بِیْسبال به زمین فوتبال را فراهم میآوردند (1964). استادیومهای شاخص دیگر از جمله استادیوم بوش مِموریال (Busch Memorial)، در سِیْنت لوئیس، میزوری، و استادیوم آتلانتا، جورجیا، برای بِیْسبال ساخته شدهاند.
یک تحوّل اساسی در اواسط قرن بیستم، ساخت آسترودوم7 (Astrodome)، واقع در هیوستن، تگزاس، بود که نخستین استادیوم عظیمِ کاملاً مسقّف (roofed) به شمار میآید؛ استادیومهای سرپوشیده (indoor) در ابعاد کلان قبلاً هم ساخته شده بودند، که بهخصوص از میان آنها باید به مَدیسن سْکوئر گاردن8 در نیویورک سیتی (1890)، و استادیوم شیکاگو، در شهر شیکاگو (1928)، به ظرفیّت 17,500 نفر تماشاچیِ نشسته اشاره کرد (هر دو سازهی اصلی اکنون تخریب شدهاند). برای اُلمپیک سال 1960 رُم، مهندس معمار پیشروِ ایتالیایی، پییر لوئیجی نِروی،9 مجتمع ورزشی رُم را طرّاحی کرد، که شامل پالاتسو دِلّو سْپورت با یک سقف گنبدیِ جناغی میشد. البتّه، آسترودوم در قیاس با این سازهها ابعاد غولآسایی دارد و 62,000 نفر تماشاچی را دور یک میدان بازیِ وسیع در خود جای داده است. گنبد آسترودوم، از جنس پانلهای پلاستیکی شفّافی که با شبکهای از میلههای فولادی حمل میشوند، دهانهای به قطر 196 متر در ارتفاع 62 متری بالای زمین دارد. کلِّ فضای داخل تهویه میشود. طیِّ کمتر از یک دهه، سوپردوم (Superdome) سازهی عظیم دیگری در نیو اورلینز (New Orleans) آسترودوم را پشت سر گذاشت (افتتاح 1975). ظرفیّت رسمی سوپردوم 69,065 نفر است (البتّه ظرفیّت اسمیِ آن بیش از اینهاست)؛ و بر فراز سازهی سهطبقهی آن یک سقف گنبدی با جناغهای فولادی به قطر دهانهی 200 متر قرار دارد. در اواخر دههی 1980 استادیومهایی با سقفهای گنبدیِ جمعشو شروع به ظهور کردند که شاخصترین آن سْکایدوم (Skydome) در تورونتو است (افتتاح 1989).
یک تحوّل اساسی دیگر کاربرد کابلهای فولادیِ کشسان برای پوشاندن سقف عظیم استادیومها بود. در مورد استادیومهای سرپوشیده، کابل به طرز خیرهکنندهای بر سرعت ساخت و احداث میافزاید، به سبُکیِ سازه کمک میکند، و باعث صرفهجویی در هزینههای نهایی میشود. یک استادیوم مدرن که از همین سیستم کابلی استفاده کرده در مینیاپولیس، سِیْنت پاُل، مینهسوتا، ساخته شده و مترودوم (Metrodome) نام دارد. سیستمهای کابلی قادرند مساحتهای طولانیتری را تحت پوشش قرار دهند؛ کانسپتِ یک استادیوم بِیْسبال سرپوشیده به گنجایش 200,000 نفر توسّط لِوْ زِتْلین [نویسندهی مقالهی حاضر]، مهندس آمریکایی، ارائه شده است.
کانسپتِ استادیومِ محصور، و گرایش به سمت ظرفیّتهای بیشتر، به جستوجو در پی مصالح پیشرفتهتر و تکنیکهای ساختمانیِ پیچیدهتر مُنجر گردیده است. تکنولوژی مدرن، ازجمله تکنولوژیِ تحوّل و توسعه در صنعت هوافضا، از سالها قبل تکنیکهایی را برای پوششهای چندصدمتری در اختیار داشته است. امکانات بالقوّهی کانسپت طرّاحی استادیوم مدرن به حدّیست که چندین پروپوزال برای ایجاد پوششی بر روی کلِّ جزیرهی منهتن به صورت جدّی مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته است. و اساساً هیچ عجیب هم نیست که امروز شاهد استادیومهایی باشیم مسقّف، با ردیفی از رستورانها، سالنهای نمایش، تالارها و الحاقات جنبیشان، که آنها را به پیشگامان شهرهای تماماً مسقّف با امکانات کنترل آب و هوا بدل ساخته است.
پینوشـتها:
[اطلاعات پینوشتها همگی از دایرةالمعارف بریتانّیکا (2006) اخذ شدهاند. ]
1) مسابقات اُلمپیک. فستیوال ورزشی که با الهام از مراسمی ورزشی مذهبی در یونان باستان بعد از سال 1896هر چهار سال یک بار در یک کشور برگزار میشود. در یونان باستان این مسابقات به افتخار خدایانِ ساکنِ کوهِ اُلومپوس (اُلمپ) در اُلومپیا، واقع در شبهجزیرهی پِلوپونِّسوس، برگزار میشدند. در سال 1887 پییر بارون دو کوبِرتَن (Coubertin)، جوان 24 سالهی فرانسوی برای نخستین بار ایدهی احیاء بازیهای اُلمپیک را مطرح کرد و هفت سال در فرانسه، انگلستان و ایالات متّحد آمریکا مشغول آمادهسازی افکار عمومی شد تا بتواند هوادارانی برای طرح خود بیابد. سرانجام در سال 1894 یک کنگرهی بینالمللی نقشهی کوبِرتَن را پذیرفت و بدین ترتیب در نتیجهی تلاشهای وی کمیتهی بینالمللی اُلمپیک تأسیس و اوّلین دورهی بازیهای اُلمپیک عصر جدید در روزهای 6 تا 15 ماه آوریل سال 1896 در آتن و با حضور 12 کشور و 280 ورزشکار (همگی مَرد) برگزار شد. آخرین دورهی بازیها، اُلمپیادِ XXIX بود که در ماه اوت سال 2008 در چین برگزار شد.
2) هیپودروم (hippodrome). استادیوم قدیمیِ یونانی مخصوص مسابقات اسبسواری و ارّابهرانی. شکل هیپودروم طویل، با یک انتهای نیمدایرهای بود و به این دلیل پلان آن شبیه یک U بود که انتهای فوقانی آن مسدود شده باشد. تماشاچیان عادّی در امتداد اضلاع طویل و نیز گرد نیمدایرهی انتهای آن مینشستند، و در انتهای مستقیم آن صاحبمنصبان در جایگاههای اختصاصیشان قرار میگرفتند. یک دیوار کوتاه به نام سْپینا (spina) تقریباً کلِّ طول میدانِ هیپودروم را طی میکرد و میدان را به دو نیمهی راست و چپ تقسیم میکرد. چون در آنِ واحد بیش از 10 ارّابه در مسابقه شرکت میکردند، پهنای هر نیمه کمتر از 120 متر در نظر گرفته نمیشد. طول هیپودروم بین 180 تا 210 متر در نوسان بود. بزرگترین هیپودروم در کنستانتینوپل و در دورهی امپراطور سِپتیمیوس سِوِروس در سال 203 میلادی احداث و توسّط امپراطور کنستانتینوس در سال 330 میلادی تکمیل شد. ظرفیّت این استادیوم 60,000 نفر بود و به دلیل امکانات جانبیِ فوقالعادّهی آن، علاوه بر ارابهرانی، مراسم امپراطوری، جشن پیروزیهای نظامی، تظاهرات سیاسی، و اعدام مجرمین نیز همگی در آن برگزار میشدند.
3) کیرکوس (circus). استادیوم رومی مخصوص برگزاری مسابقات اسبسواری و ارّابهرانی. کیرکوس با نگاهی به هیپودروم یونانی ساخته شد و مانند آن یک انتهای نیمدایره و یک انتهای مستقیم داشت که ارّابهها در آن به خط میشدند و مسابقه را شروع میکردند. نِرون علاوه بر کاربرد اصلیِ کیرکوس از آن برای سوزاندن مسیحیان استفاده میکرد.
4) کیرکوس ماکسیموس (Circus Maximus). بزرگترین کیرکوسِ رومی و یکی از بزرگترین آرِناهای ورزشی در کلِّ تاریخ. در سه ضلع این سازهی Uـ شکل تماشاچیان مینشستند و در وسط آن دیوار کوتاهی بنا شده بود که مسابقات ارّابهرانی به دور آن برگزار میشدند. کیرکوس ماکسیموس در قرن اوّل قبل از میلاد در زمان یولیوس قیصر (ژول سزار) بازسازی شد و نزدیک به 15,000 نفر گنجایش یافت. امپراطوران بعدی هریک بر ظرفیّت آن افزودند و تحت زمامداری کنستانتینوس (قرن چهارم میلادی) کیرکوس به بزرگترین اندازهی خود دست یافت که عبارت بود از 610 متر در 190 متر و ظرفیّت احتمالی آن 250,000 نفر که بدین ترتیب از ظرفیّت بسیاری از استادیومهای مدرن امروزی هم فراتر میرود. از کیرکوس ماکسیموس جز بقایای ناچیزی در حدِّ فاصل پالاتینا و آوِنتینا چیزی باقی نمانده است.
5) آمفیتئاتر (amphitheatre). ساختمانی مدوّر یا بیضوی با فضایی موسوم به آرِنا در وسط که تماشاچیان دور آن مینشستند. کلمهی آمفیتئاتر اصلاً یونانیست به معنای «تئاتری با تماشاچیان در اطراف»، امّا به عنوان یک فُرم معماری منشأ ایتالیک یا اتروسک دارد و حاکی از علاقهی خاصِّ این مردمان به بازیهای گلادیاتوری، و مبازره با حیوانات وحشی است. نخستین آمفیتئاتر دائمی در حدود سال 80 قبل از میلاد در پومپئی احداث شد، و آرِنای آن پایینتر از سطح همکف قرار گرفته بود. از دیگر آمفیتئاترهای معروف میتوان به کولوسِّئوم اشاره کرد (نک. پایین). در وِرونا و کاپوآ هم آمفیتئاترهای عظیمی ساخته شدند. امروزه آمفیتئاتر به سالن کنسرت یا نمایشی گفته میشود که صندلیهای تماشاچیانش دور صحنهی آن قرار گرفته باشند، مثل رویال آلبرت هاُل در لندن.
6) کولوسِّئوم (Colosseum). یا آمفیتئاترِ فْلاویان، که در شهر رُم در دوران امپراطورانِ سلسلهی فلاویان برگزار شد. احداث این آمفیتئاتر در فاصلهی سالهای 70 تا 72 در عهد وسپاسیانوس صورت گرفت و در سال 80 میلادی توسّط امپراطور تیتوس در مراسمی که 100 روز به طول انجامید موقوف به برگزاری مسابقات شد. اندکی بعد در سال 82 میلادی دومیتیانوس با احداث فوقانیترین طبقهی آمفیتئاتر سازهی آن را تکمیل کرد. آمفیتئاترِ کولوسِّئوم سازهی مستقلّیست از سنگ و بتُن در ابعاد 190 در 155 متر و به ظرفیّت 50,000 تماشاچی. کولوسِّئوم آوردگاه نبردهای خونین میان گلادیاتورها، و میان حیوانات درنده و آدمهایی بوده که برای سرگرمی تماشاچیان رُمی و غیررُمی جان خود را به طرز رُعبآوری به خطر میانداختند.
7) آسترودوم (Astrodome). استادیوم گنبددار مدرن که در سال 1965 در هیوستن، تگزاس، ساخته شد. در حالی که نمونههای مسقف و سرپوشیدهی قبلی بیش از 20,000 نفر گنجایش نداشتند، آسترودوم که کاملاً براساس مهندسی گُنبد ساخته شده فضای کافی برای بازی بیسبال و فوتبال آمریکایی را در حضور بیش از 60,000 نفر تماشاچی فراهم میآورَد که در شش ردیف مینشینند. سقفِ آسترودوم از جنس پانلهای پلاستیکی توسّط شبکهای فولادی حمل میشود، و با سیستم تهویهی مطبوع پیشرفتهای دمای داخل آن در 23 درجهی سانتیگراد ثابت نگاه داشته میشود. برق مورد نیاز سیستم نورپردازیِ داخل استادیوم توسّط ژنراتورهای اختصاصی خودگردان تأمین میشود.
8) مَدیسن سْکوئر گاردن (Madison Square Garden). میدان ورزشیِ سرپوشیده در نیویورک سیتی. مَدیسن سْکوئر گاردن در اصل (1874) یک ایستگاه سرپوشیدهی خطِّ آهن در میدانِ مَدیسن بود. در سال 1891 یک فضای ورزشی توسّط سْتَنفورد ؤایت طرّاحی و ساخته شد که عمدتاً به ورزش بُکس اختصاص داشت. در سال 1925 یک مَدیسن سْکوئر گاردنِ جدید در خیابان هشتم، خیابان پنجاهم، ساخته شد که میدانی مناسب بسکتبال، هاکی و دیگر ورزشها را داشت؛ آرِنای جدید در سال 1968 در سایتِ سابق ایستگاه پنسیلوِینیا افتتاح شده و مجتمع عظیمیست به ظرفیّت 20,000 تماشاچی برای برگزاری سیرک، پاتیناژ، و گردهماییهای سیاسی، و رویدادهای ورزشی. یک فُروم به گنجایش 5,000 نفر، یک تالار نمایشگاهی، یک سالن بولینگ، تالار مشاهیر، و گالری هُنرهای ورزشی از جمله ملحقّات مَدیسن سْکوئر گاردن هستند. عملیات بازسازیِ این مرکز ورزشی در سال 1991 با موفّقیّت به اتمام رسید.
9) پییر لوئیجی نِروی (1979-1891) (Pier Luigi Nervi). مهندس و معمار ایتالیایی که به دلیل نبوغ تکنیکی و طرّاحیهای خیرهکنندهاش، بهخصوص سازههای عظیمی که از بتُن مسلح میساخت، شهرت بینالمللی کسب کرد. از آثار عمدهاش میتوان به آرک عظیمی به قطر دهانهی 95 متر برای نمایشگاه تورینو (50-1949)، و نیز نخستین آسمانخراش ایتالیا، ساختمانِ پیرِلّی (Pirelli) (1955) در شهر میلان اشاره کرد.